در حالی که نخست وزیر به صراحت موضع گرفته، وزارت خارجه سکوت کرده است
رای ممتنع عراق و زهر کینه کُردی نسبت به ایران
دیپلماسی ایرانی: تلاش ایالات متحده امریکا برای قراردادن دو بند اضافه در بودجه ۲۰۲۱ سازمان ملل متحد که مختص به احیای کمیته تحریمها علیه ایران بود با مخالفت ۱۴۲ کشور مواجه شد و رای نیاورد. استدلال طرف آمریکایی این بود که کمیته تحریمهای سازمان ملل علیه ایران باید کار خود را از سر بگیرد، چون آمریکا از برجام خارج شده و از نگاه واشنگتن دیگر برجامی در کار نیست! اما تنها ۱۰ کشور با این دیدگاه آمریکا همراهی کردند. ۱۱۰ کشور مخالف این طرح بودند و ۳۲ کشور نیز به آن رأی ممتنع دادند. در میان کشورهایی که رای ممتنع دادند کویت، امارات متحده عربی و عراق بودند که رای ممتنع عراق با آن همه سابقه روابط نزدیک دو کشور شگفت آور بود. چرا باید عراق در این بزنگاه حساس رای ممتنع نه منفی به طرح پیشنهادی امریکا بدهد؟! در حالی که افغانستان و ترکمنستان اساسا از حضور در جلسه خودداری کردند، عراق حتی این گزینه را هم انتخاب نکرد.
رای ممتنع عراق بازتاب های گسترده ای در ایران داشت و باعث ناخرسندی افکار عمومی کشورمان از این اقدام عراق شد، اما به نظر می رسد وزارت امور خارجه عراق از کنار این ماجرا به سادگی گذشته است و تلاش دارد بار هزینه های آن را از دوش خود بردارد و بر دوش دولت عراق بگذارد.
روز شنبه نصیر عبدالمحسن عبدالله، سفیر جمهوری عراق در تهران از ارسال پیام مصطفی الکاظمی، نخستوزیر این کشور به تهران خبر داد و تاکید کرد: جمهوری عراق از هیچ تصمیمی علیه جمهوری اسلامی ایران مطلقا حمایت نمیکند و بر این اساس، کمیسیونی برای بررسی این موضوع تشکیل شده است.
به این ترتیب می بینیم که دولت عراق راسا به این موضوع واکنش نشان می دهد و وزارت امور خارجه این کشور هیچ واکنشی نشان نمی دهد. شایان ذکر است که فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق با وجود این که شیعه است و افتخارش بر این است که پدرش از مقلدان معتقد به آیت الله سید محسن حکیم، مرجع عالیقدر جهان تشیع در گذشته بوده، چندان مشابه پدرش چنین احساساتی ندارد و بیش از همه تحت تاثیر دستورات و افکار مسعود بارزانی، رئیس سابق اقلیم کردستان عراق است که با وجود کناره گیری اسمی از قدرت همچنان فعال مایشاء است.
واقعیت این است که در کش مکش تشکیل دولت، تنها فردی که مصطفی کاظمی با وجود پافشاری بسیارش برای رد او، در نهایت مجبور به پذیرفتنش به عنوان نیروی تحمیلی شد و از دولت عبدالمهدی که وزیر دارایی او بود به وزارت امور خارجه کاظمی نقل مکان کرد، فواد حسین بود. در آن مقطع کشور در بی دولتی به سر می برد و کاظمی نمی توانست زیاد بر خواسته خود پافشاری کند. دقیقا به همین دلیل بارزانی نیز بر خواسته خود پافشاری می کرد. بارزانی فکر می کند در وضعیت فعلی فواد حسین منویات او را به خوبی می تواند اجرا کند و پیش ببرد. خوش خدمتی هایی که او در دوره صدارتش در وزارت دارایی برای اقلیم کردستان کرد و پول های غیرقانونی که از وزارت دارایی عراق به اقلیم کردستان سرازیر کرد (پول هایی که هیچ گاه روشن نشد کجا صرف شدند در حالی که اقلیم به مرز ورشکستگی رسیده و حتی از دادن حقوق کارمندهای خود ناتوان مانده است)، سبب شد تا مسعود بارزانی او را مهره ای ارزشمند برای خود بداند و اصرار کند به هر قیمتی شده وزیر امور خارجه دولت کاظمی شود.
فواد حسین همانند مسعود بارزانی معتقد به استقلال کردستان است. در همه پرسی اقلیم کردستان نیز تمام تلاش خود را کرد تا رفراندوم رای بیاورد. بعد از افتضاح شکست رفراندوم، او نیز مانند مسعود بارزانی بر این باور بودند که عامل اصلی این شکست ایران بوده است. ایران نه تنها به مخالفت قاطع با این اقدام اقلیم کردستان برخواست بلکه مرزهای خود را بست. حتی بارزانی بر این تصور است اگر اعمال فشار ایران به دولت بغداد نبود که به خیال او چون درگیر جنگ فرسایشی با داعش بود، ضعیف شده بود، طرح استقلال کردستان پیش می رفت و رویای دیرینه اش محقق می شد. برای همین مسعود بارزانی کینه عمیقی نسبت به ایران در دل دارد و بر این باور است که هر جا بشود باید این زهر خود را خالی کند.
رای ممتنع عراق در سازمان ملل که زیر نظر شخص وزیر امور خارجه عراق صورت گرفته در همین چارچوب قابل ارزیابی است. چرا که مشکل بتوان تصور کرد که نمایندگی عراق در سازمان ملل بدون هماهنگی با وزیر امور خارجه تصمیمی را بگیرد. فواد حسین که سالها رئیس دفتر مسعود بارزانی بوده خیلی خوب می داند که چنین اقدامی چه عواقبی می تواند داشته باشد و تا چه اندازه ناراحتی ایرانی ها را به دنبال خواهد داشت. علاوه بر آن نیک می داند که این اقدام می تواند باعث شکاف میان تهران و بغداد شود. اتفاقا فواد حسین و مسعود بارزانی احتمالا با همین نیت چنین کاری کردند.
مسعود بارزانی و تیمش که اتفاقا اکثر قریب به اتفاق آنها، یاران نزدیک و گوش به فرمان او هستند، تنها منافع شخصی و حزبی خود را ملاک می دانند و برایشان منافع یک کشور – در اینجا عراق – اهمیتی ندارد چرا که اصولا اعتقادی به عراق یکپارچه ندارند و همه رویایشان در استقلال اقلیم کردستان خلاصه می شود. آنها از هر فرصتی برای ابراز کینه خود استفاده می کنند و ابایی هم ندارند که چه بسا چنین رویکردی بتواند روابط کشورها را به هم بریزد.
نظر شما :