تلاش دشوار تهران برای حفظ رویکرد دیپلماتیک در برابر باکو و آنکارا
تنش ها بین ترکیه و ایران جدی است؟
نویسنده: آمبرین زمان
دیپلماسی ایرانی: تنش ها بین ترکیه و دوست-دشمن منطقه ای آن یعنی ایران بر سر آذربایجان و برخی دیگر موارد در حال افزایش است. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، شعری سروده شده یک شاعر آذری را در سفر رسمی به باکو در 10 دسامبر برای جشن پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان در قره باغ، خواند. مصرعی از این شعر که به آذری های ایران اشاره داشت و به رود ارس که سرچشمه آن در ترکیه است و بخشی از رود مرز طبیعی بین ایران و جمهوری آذربایجان محسوب می شود. بزرگ ترین اقلیت غیرفارس ایران در همین منطقه زندگی می کنند و دشمنان خارجی، به دنبال بهره برداری از هر گونه تمایل بالقوه ای برای جدایی طلبی در آنجا هستند.
یک روز پس از سخنرانی اردوغان، ایران سفیر ترکیه در تهران را احضار و نارضایتی خود را اعلام کرد. وزارت امور خارجه ایران سخنان اردوغان را «غیر قابل قبول و مبهم» خواند و خواستار ارائه توضیح درباره آن شد. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، حتی در توئیتی نوشت که این شعر «اشاره به جدا شدن اجباری مناطق شمال ارس از سرزمین مادری ایران دارد. و آیا او (اردوغان) متوجه نشده که حق حاکمیت جمهوری آذربایجان را تضعیف کرده؟» عمر چلیک، سخنگوی ارشد حزب حاکم عدالت و توسعه اردوغان، به ایران حمله کرد و گفت: «ما زبان زشتی را که برخی از سیاستمداران ایرانی علیه رئیس جمهوری ما به کار برده اند، محکوم می کنیم. آنها درباره رئیس جمهوری ما که همیشه به ایران به چشم یک دوست و همسایه برادر، نگریسته بد قضاوت کرده و او را با دشمنان ایران اشتباه گرفته اند.» اما پس از آن، مولود چاوش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، با ظریف تماس تلفنی گرفت و پس از آن وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که سوءتفاهم برطرف شده است. بعدتر هم حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، گفت که براساس تجربه ای که در ارتباط با اردوغان داشته، غیرممکن است که ترکیه تمامیت ارضی ایران را هدف گرفته باشد و به دنبال گفت و گو و اظهارات بین وزرای امور خارجه دو کشور، می توان موضوع را مختومه دانست.
اما آیا واقعا چنین است؟ آیا ترکیه هم به اندازه ایران می خواهد که مساله مختومه شود؟
ترکیه و ایران به طور سنتی رقابت به عنوان قدرتمندترین کشور سنی منطقه و بزرگ ترین کشور شیعه را مدیریت کرده اند. فیردوز رابینسون، تحلیلگر مستقر در لندن و سردبیر پیشین بخش آسیای میانه بی.بی.سی، گفت: «ترکیه و ایران با وجود رقابت تاریخی خود، با وجود سنت های قدرتمند دولت داری و جوامع چند ملیتی، همیشه تعادل ظریفی را در روابط دو جانبه خود حفظ کرده اند. در قبال جدایی طلبی کُرد، آنها همکاری را برگزیرند. همچنین، ترکیه از هرگونه اظهار نظر یا اقدامی که به عنوان حمایت از تمایلات جدایی طلبانه در میان اقلیت بزرگ آذری ایران برداشت شود، خودداری کرده است.»
پس اکنون چه چیزی تغییر کرده است؟ ممکن است اردوغان برای جلب توجه آمریکا یا اسرائیل تلاش می کرده است. اما به گفته رابینسون، احتمال پررنگ تر این است که اردوغان شعر را نه به طور تصادفی، که خطاب به شریک ائتلاف غیر رسمی ملی گرایانه خود یعنی دولت باهچلی خوانده باشد؛ حزبی که در گذشته داوطلبان گرگ خاکستری خود را به جنگ 19 ساله آذربایجان با ارمنستان اعزام کرده بود: «وقتی اظهارات پر شور باهچلی را شنیدم، به این نتیجه اجتناب ناپذیر رسیدم که سخنرانی او (اردوغان) تصادفی نبود. دلیل این سخنرانی همان فشار ملی گرایانه است که جایگزین ایدئولوژی اسلام گرایانه [اردوغان] شده و سیاست خارجی ترکیه را در سال های اخیر تغییر داده است.»
حمایت نظامی ترکیه از جمهوری آذربایجان در کمک به بازپس گیری سرزمین هایی که چندین دهه در اشغال نیروهای ارمنی بودند، تعیین کننده و از حمایت قابل توجه در میان ترک ها با هر پیشینه ایدئولوژیک برخوردار بود. آلین اوزینیان، تحلیلگر سیاسی مستقر در ایروان، از مشاهده «یک موج نوظهور ملی گرایی افراطی» در ترکیه صحبت می کند که با درگیری بین آذربایجان و ارمنستان انرژی گرفته است: «رسانه های اجتماعی جایی است که این موج در خالص ترین و معتبرترین حالت خود بروز می کند، زیرا مردم می توانند نفرت خود را بدون افشای هویت واقعی خود نشان دهند.» اوزینیان که خود یک ارمنی اهل استانبول است و در معرض برخوردهای ناخوشایند این چنینی قرار گرفته، معتقد است که پیروزی جمهوری آذربایجان در داخل کشور برای اردوغان بسیار «مفید» بوده است: «او در نقش اصلی در یک پیروزی ترکی در مخالفت روسیه ظاهر شد.»
پایگاه طرفداران اردوغان به جمهوری آذربایجان نیز می رسد؛ نگرش حامی ترک در این کشور به یک افتخار ملی سال ها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شده است. آرزو گیبولایوا، روزنامه نگار آذربایجانی که به شدت به رهبری شورش انتقاد دارد و مانند اوزینیان از سوی ملی گرایان افراطی مورد آزار قرار می گیرد، گفت: «محبوبیت اردوغان در جمهوری آذربایجان از 27 سپتامبر، روز اول درگیری ها، قابل مشاهده بود. تمجید از حمایت اردوغان از الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان، به طور متداول شنیده می شود. تشکر از این حمایت را در سرتاسر جمهوری آذربایجان می توان از پرچم ملی ترکیه که در کنار پرچم جمهوری آذربایجان آویزان شده است، نیز مشاهده کرد. با هر کسی که مخالف این جنگ باشد به عنوان خیانتکار و کسی رفتار می شود که از کشور خود و مردم آن متنفر است. نفرت پراکنی علیه منتقدان جنگ و صلح جویان در فضای مجازی از هدف گرفتن عمدی افراد تا درخواست مجازات عمومی و دستگیری آنها، به سطوح ناپسندی رسیده است. به یاد دارم مفسری را دیدم که می گفت همه ما تیرباران می شویم.»
این شرایط اصلا برای ایران خوشایند نبوده است. طبق برخی اخبار و ادعاها، ایران در سال های گذشته از ارمنستان به عنوان یک وزنه متقابل در برابر جمهوری آذربایجان حمایت کرده است. اما آذری های ایران در برابر این رویکرد واکنش نشان داده اند. حمیدرضا عزیزی، یکی از اعضای مهمان در موسسه امور بین الملل و امنیتی آلمان، گفت: «از آغاز جنگ، نخبگان سیاسی ایران و مردم در نحوه واکنش به این تحول رویکردی دو گانه داشتند. از یک طرف، گروهی می گفتند که به دلیل ملاحظات مذهبی و فرهنگی، ایران باید با جمهوری آذربایجان هم سو باشد. فشارهای وارده از سوی قوم آذری های ایران عاملی بود که تهران را به سمت حمایت از باکو سوق داد. از طرف دیگر، گروهی استدلال کردند که جمهوری آذربایجان با پس گرفتن قره باغ از لحاظ ژئوپولتیک ضربه جدی به ایران وارد می کند و این به معنای حضور فزاینده ترکی و اسرائیلی در قفقاز جنوبی است که عمق استراتژیک فرهنگی و تاریخی ایران انگاشته می شود. اقدام ترکیه به استقرار مزدوران سوری در قره باغ یکی دیگر از نگرانی های مهم ایران بود.»
از این رو، یک اشاره کوچک اردوغان به آذربایجان ایران که بعید است یک تحریک عمدی بوده باشد، کافی بود تا تهران با خشم عمومی مخالفان حمایت از باکو و همچنین آنهایی که اعتقاد دارند بدترین سناریو در رابطه با جاه طلبی های توسعه طلبانه اردوغان در شرف وقوع است، مواجه ببیند.
تلاش های اخیر ترکیه برای بهبود روابط با ایالات متحده و اسرائیل حاکی از آن است که انرژی این کشور از ماجراجویی های نظامی خارجی به دیپلماسی ترمیمی تغییر مسیر می دهد؛ البته به شرطی که باهچلی نخواهد راه خود را برود!
منبع: المانیتور / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :