چرا برخی در داخل کشور از پیروزی جو بایدن نگرانند؟

کشور به جبر شرایط، هیچ چاره ای جز مذاکره ندارد

۲۵ مهر ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۹۶۳۱۷ آمریکا خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
احمد نقیب زاده در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این نکته که کشور به جبر شرایط و مشکلات کنونی، هیچ چاره ای جز مذاکره با آمریکا ندارد، پیرامون تاثیر دو قطبی سازی های سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای در داخل کشور پیرامون پیروزی جو بایدن یا دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا بر این باور است که شدت دوقطبی رسانه‌ای، سیاسی و اجتماعی در داخل کشور به دلیل تاثیر پذیری از نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا کار را به جایی رسانده است که پیروزی جو بایدن به نفع ملت، دولت و طیفی از جریان های سیاسی به اصطلاح اصلاح طلب و میانه رو و به ضرر حاکمیت است و در آن سو پیروزی دونالد ترامپ به سود حاکمیت و منتقدین دولت و به ضرر ملت و دولت است.
کشور به جبر شرایط، هیچ چاره ای جز مذاکره ندارد

دیپلماسی ایرانی – با نزدیک تر شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا و پررنگ‌تر شدن احتمال پیروزی جو بایدن در این انتخابات به نظر می‌رسد فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور هم متاثر از آن به دنبال تخریب دولت روحانی و طیف سیاسی حامی آن است که نیم نگاه جدی به پیروزی بایدن دارند. فردی که شعار بازگشت به برجام، لغو بخشی از تحریم ها و تلاش برای تعدیل تنش با جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرده است. تداوم و تشدید این فضاسازی های رسانه ای عملا کشور را به یک دو قطبی کشانده است. اما تاثیر این دو قطبی سازی های سیاسی و رسانه ای در داخل ایران متاثر از فضای انتخاباتی آمریکا بر شرایط داخلی کشور چه خواهد بود؟ آیا در صورت پیروزی بایدن اساساً واقعیات دیپلماتیک در صحنه تنش تهران – واشنگتن، اجازه مذاکرات مجدد به دو طرف را خواهد داد؟ آیا آن چنانی که منتقدین مذاکرات ایران و آمریکا عنوان می‌کنند تفاوتی میان پیروزی جو بایدن و دونالد ترامپ وجود دارد؟ پاسخ به این سوالات و پرسش هایی از این دست، موضوع گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با احمد نقیب زاده، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل است که در ادامه می خوانید:

به موازات گرم تر شدن تنور انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا و نزدیک شدن به سوم نوامبر (روز رای گیری) شاهد جریان سازی های سیاسی و رسانه‌ای در داخل کشور علیه پیروزی احتمالی جو بایدن هستیم؛ جریان سازی هایی که گردانندگانش بی میل به پیروزی مجدد دونالد ترامپ نیستند. اگر چه همواره این ادعا را مطرح می کنند که پیروزی بایدن یا ترامپ تفاوتی در شرایط کشور ایجاد نمی کند. در این راستا به نظر می‌رسد که دولت و جریان سیاسی حامی آن تمایل جدی به پیروزی جو بایدن دارند که شعار بازگشت به برجام، لغو بخشی از تحریم های آمریکا و تعدیل در تنش با جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرده است. این در حالی است که جریان ‌های سیاسی و رسانه ای منتقد دولت به شدت نگران از پیروزی جو بایدن هستند. از نگاه شما این فضای دوقطبی در کشور متاثر از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده ناشی از چیست؟ آیا صرفا تاثیر گذاری نتایج انتخابات آمریکا بر شرایط کشور موجب شکل گیری این دو گانگی شده است و یا دلایل دیگری را برای این مهم متصورید؟

قطعا مهمترین دلیل به همان پارامتر تاثیر گذاری نتایج آنتخابات ریاست جمهوری آمریکا باز می گردد. چرا که به دلیل تاثیرگذاری مستقیم نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده بر وضعیت کشور به خصوص در حوزه دیپلماتیک، اقتصادی و معیشتی به نظر می رسد که جامعه سیاسی ایران هم به شدت متاثر از تحولات سیاسی داخلی در ایالات متحده آمریکاست. البته نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل همیت ویژه این کشور و ابرقدرتی آن بر کل مناسبات جهانی و تحولات بسیاری از کشورها تاثیر مستقیم خود را دارد که به تبع آن یکی از کشورهایی که از این انتخابات تاثیر حداکثری را می پذیرد، ایران است. از این رو افراد، احزاب و جریان های داخلی بسته به سلیقه سیاسی جناحی خود نیم نگاهی به پیروزی جو بایدن یا دونالد ترامپ دارند. اما پیرو آنچه که شما مطرح کردید باید متاسفانه بر این نکته اذعان داشت که شدت دوقطبی رسانه‌ای، سیاسی و اجتماعی در داخل کشور به دلیل تاثیر پذیری از نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا کار را به جایی رسانده است که پیروزی جو بایدن به نفع ملت، دولت و طیفی از جریان های سیاسی به اصطلاح اصلاح طلب و میانه رو و به ضرر حاکمیت است و در آن سو پیروزی دونالد ترامپ به سود حاکمیت و منتقدین دولت و به ضرر ملت و دولت است. به این معنا که بر اساس وعده های جو بایدن و در صورت پیروزی وی در انتخابات سوم نوامبر به نظر می رسد بستر برای باز شدن درهای دیپلماتیک میان ایران و ایالات متحده مهیا خواهد شد و به دنبالش کشور به نسبت از تنگناها و چالش های معیشتی کنونی خلاص خواهد شد. در این صورت مسائل مانند حقوق بشری در ایران بیش از پیش پررنگ تر می شود. لذا آن بخش از جامعه مدنی در کشور که در ساختار حاکمیتی قرار ندارند به شدت متمایل به پیروزی بایدن در انتخابات هستند. ولی کسانی که نگران این وضعیت هستند و حاضرند به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند از تمام توش و توان خود در حوزه رسانه ای برای حمله به این جریان های سیاسی و مدنی در داخل طی همین مدت استفاده کرده و می‌کنند و سعی دارند این گزاره را به جامعه حقنه کنند که اساساً تفاوتی میان پیروزی جو بایدن و دونالد ترامپ برای اهداف منافع جمهوری اسلامی و ملت ایران وجود ندارد تا در این صورت اوضاع کشور وخیم‌تر از شرایط کنونی تداوم پیدا کند و به دنبال آن فضای سیاسی کشور به سمت رادیکالیسم تمایل یابد. در حالی که آقایان به شدت این مسئله و گزاره را در تحلیل های خود نادیده می گیرند که در صورت تداوم و تشدید وضعیت کنونی در کشور به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی که با پیروزی مجدد ترامپ، بحرانی تر هم خواهد شد، خطر فروپاشی کل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. لذا به نظر من این حضرات و رسانه های متبوعشان دشمن منافع ملت ایران و حتی منافع ساختار سیاسی به نام جمهوری اسلامی ایران هستند. به بیان ساده تر و صریح تر نظام جمهوری اسلامی ایران برای این افراد هیچ ارزشی ندارد، بلکه صرفاً برای بقا و منافع شخصی و حزبی خود تلاش می کنند تا کشور به پرتگاه نابودی کشیده شود. این در حالی است که قطعاً پیروزی جو بایدن، هم به سود ملت و هم به سود جمهوری اسلامی ایران است. 

اما بسیاری از همین طیف مذکور و حتی از طیف متمایل به پیروزی بایدن در داخل کشور معتقدند که اساساً وعده های انتخاباتی جو بایدن مبنی بر بازگشت به برجام، لغو بخشی از تحریم ها و تلاش برای تعدیل تنش با جمهوری اسلامی ایران صرفا به دلیل فضای انتخاباتی است و قطعاً میان جو بایدن فعلی با جو بایدن رئیس جمهور تفاوت های جدی قائل شد. چرا که جو بایدن هم از ابزار تحریم های کنونی و سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ به سادگی نخواهد گذشت و هرگونه اقدام برای تحقق وعده هایش در باره ایران (بازگشت به برجام، لغو تحریم ها و یا تلاش برای تعدیل تنش ها) منوط به مذاکرات مجدد و تحقق برخی پیش شرط ها از جانب تهران خواهد بود. با این تفاسیر کماکان شما معتقدید که تفاوتی میان پیروزی دونالد ترامپ و جو بایدن برای ایران وجود دارد؟ آیا به واقع پیروزی جو ‌بایدن می تواند به سود کشور باشد؟

بله تمام نکاتی که شما به آن اشاره کردید کاملاً درست است. به این معنا که جو بایدن در صورت پیروزی و رسیدن به قدرت از ابزار تحریم های کنونی و سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ در قبال ایران نخواهد گذشت و تمام وعده های خود را در قبال ایران منوط به مذاکرات مجدد و تحقق پیش شر های مد نظرش از جانب تهران خواهد کرد. خصوص آن که دونالد ‌ترامپ شرایط را بعد از خروج از برجام به گونه‌ای چیده مان کرده است که حتی اگر جو بایدن بخواهد بدون پیش شرط هم به توافق هسته‌ای بازگردد کار چندان آسانی نخواهد بود. متاسفانه مجموعه اتفاقاتی که در طول سه سال گذشته بین ایران و آمریکا در عرصه های مختلف روی داده شرایط را به جایی رسانده که تنش تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده است. بنابراین مسئله اقدامات برای کاهش تنش از سوی جو بایدن بسیار سخت، زمانبر، پیچیده و در عین حال همراه با پیش شرط و مذاکره خواهد. بود ولی در مجموع و با تمامی این تفاسیر باید این نکته مهم در نظر گرفت قطعاً باید میان پیروزی ترامپ با جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برای تحقق منافع ایران به شدت تفاوت قائل شد. چرا که در صورت پیروزی جو بایدن حداقل یک پالس مثبت دیپلماتیک از واشنگتن به ایران و کل جهان ارسال خواهد شد؛ پالس مثبتی که این میزان از فشار روانی و وحشت مردم در داخل ایران نسبت به آینده اقتصادی، معیشتی و امنیتی خود را تا حد بسیار زیادی تعدیل خواهد کرد. همین پارامتر به خودی خود می تواند فضای مثبتی را در کشور ایجاد کند، حتی اگر بایدن بخواهد برای تحقق وعده هایش در قبال ایران به دنبال مذاکره و پیش شرط باشد. چون به هر حال جو بایدن به دنبال راه حل دیپلماتیک و سیاسی برای کاهش تنش با جمهوری اسلامی ایران است و تمایل جدی برای مذاکرات از جانب وی وجود دارد، در صورتی که دونالد ترامپ اساساً هیچ گونه تمایلی به مذاکره ندارد و ابزار دیپلماسی برای او صرفاً چند عکس یادگاری و یک نمایش تلویزیونی است. به هرحال ترامپ یک سیاستمدار و دیپلمات نیست، بلکه یک دلال و کاسب است و باید میان یک سیاستمدار با یک دلال تفاوت قائل بود. اینجاست که قطعاً میان پیروزی جو بایدن با دونالد ترامپ باید تفاوت های معناداری وجود دارد. بله اگرچه سیستم و ساختار ایالات متحده آمریکا به روسای جمهور این کشور از هر طیف سیاسی اجازه نمی‌دهد اقدامی بر خلاف منافع ایالات متحده آمریکا انجام دهند، اما قطعاً تفاوت های رفتاری و تاکتیکی هر کدام از روسای جمهور آمریکا می‌تواند در شرایط کشور ما و اقتضائات جهانی موثر باشد. کما اینکه هیچ کس در داخل کشور منکر این واقعیت نیست که اگر چه محمود احمدی نژاد و حسن روحانی، روسای جمهور اسلامی ایران بودند و همه آنها در نهایت به دنبال تحقق منافع نظام و حاکمیت بوده و هستند، اما تفاوت رویکرد سیاست خارجی و سیاست داخلی دولت نهم و دهم با دولت یازدهم و دوازدهم به شدت مشهود است. اتفاقا همان نگاه های به شدت غلط، شعاری و پوچ محمود احمدی‌نژاد بود که سرآغاز انحرافات و چالش‌های گسترده برای کشور شد که کماکان مردم با آن دست به گریبان هستند و به نظر نمی رسد حالا حالاها از آن خلاص شد؛ بله روسای جمهور در ایران نمی توانند تغییرات گسترده، بنیادین و راهبردی در حوزه دیپلماسی و یا ساختارهای سیاسی کشور ایجاد کنند، اما همین مواضع حداقلی روسای جمهوری، همین رفتارها و تصمیمات تاکتیکی آن ها به عنوان رئیس قوه مجریه کشور در قبال سیاست، دیپلماسی، اقتصاد، فرهنگ، امنیت، جامعه و غیره می تواند در تشدید و یا تعدیل چالش ها، مشکلات و معضلات کشور در ابعاد گوناگون موثر باشد. به همان ترتیب قطعا پیروزی بایدن با ترامپ می تواند برای ما شرایط متفاوتی را ایجاد کند.

شما به این گزاره مهم اشاره کردید که دونالد ترامپ بعد از خروج توافق هسته‌ای شرایط را با پیگیری سیاست فشار حداکثری به گونه ای چیدمان کرده است که جو بایدن حتی به صورت داوطلبانه و بدون مذاکره و پیش شرط هم نمی تواند به آسانی به برجام بازگردد. پیرو این نکته شما قطعا اقداماتی مانند تلاش برای قطع و یا حداقل ایجاد محدودیت جدی در واردات غذا و دارو به کشور، آن هم در شرایط کرونا زده امروز ایران و یا اقدام ترامپ در ترور سردار سلیمانی سایه سنگین و موانع جدی بر سر راه مذاکره مجدد میان ایران با  ایالات متحده آمریکا ایجاد کرده است؛ موانعی که قطعاً برداشتن آن از سوی جو بایدن هم بسیار سخت خواهد بود. در همین راستا در داخل برخی از رسانه‌ها هم مواضع رئیس‌جمهور در خصوص صلح امام حسن را به شدت مورد هجمه قرار داده و آن را پالس های سیاسی برای بسترسازی در خصوص مذاکره مجدد با آمریکا در آستانه انتخابات آمریکا تلقی کرده‌اند. با در نظر گرفتن تمامی این نکات شما تا چه اندازه فضای دیپلماتیک را برای مذاکره میان ایران و آمریکا در صورت پیروزی جو بایدن مهیا می دانید؟

مسئله اینجا به جبر شرایط باز می‌گردد. چون ایران چاره ای جز مذاکره با ایالات متحده آمریکا ندارد. حتی معتقدم شرایط کشور، به خصوص در حوزه سلامت، معیشت و اقتصاد به حدی بحرانی است که در صورت پیروزی مجدد دونالد ترامپ هم باید به فکر مذاکره با آمریکا بود. چون قطعاً با پیروزی مجدد دونالد ترامپ شرایط برای افزایش فشار بر ایران از جانب کاخ سفید بیش از پیش مهیا خواهد بود. در این صورت قطعاً جمهوری اسلامی ایران، نه در میان مدت که حتی در کوتاه مدت هم نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. به هر حال کشور اکنون با انبوهی از چالش‌ها، مشکلات و معضلات اقتصادی از تورم و رکود افسار گسیخته گرفته تا بیکاری و کوچک تر شدن سفره های مردم و همچنین بحران سلامت به دلیل تشدید شیوع کرونا مواجه است. به واسطه سینرژی این مشکلات کشور در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و ما نمی‌توانیم این تهدید بالقوه را نادیده بگیریم. 

حتی با در نظر گرفتن این تهدید بالقوه مد نظر شما، همین طیف منتقد مذاکره با آمریکا معتقدند که با توجه به تجربه تلخ برجام، اساساً آمریکا بازیگری به شدت غیر قابل اعتماد است که حتی در صورت مذاکرات مجدد و شکل‌گیری توافقات نمی توان به پایبند بودن واشنگتن امید داشت. بنابراین مذاکره و توافق مجدد با آمریکا یک اشتباه راهبردی است. پاسخ شما به این سخنان چیست؟

اولا که ما پیشتر با برجام تابوی مذاکره با آمریکا را شکستیم. بنابراین قطعاً حتی با در نظر داشتن سایه سنگین برخی اتفاقات و تصمیمات به شدت غلط دولت ترامپ مانند ترور سردار سلیمانی و یا تلاش برای عدم ورود دارو و کالای پزشکی در شرایط کرونایی کشور می توان دوباره مسئله را مذاکره با آمریکا را در دستور کار قرار داد. ضمن آنکه دیپلماسی و مذاکره به معنای استفاده از هوش سیاسی در دادن کمترین هزینه و بیشترین فایده است. پس قطعاً ما می توانیم از تجربه برجام در مذاکرات پیش رو استفاده کنیم و با گرفتن تضمین هایی به مراتب جدی تر از بر جام، وضعیت را طوری پیش ببریم که حتی با تغییر دولت ها و روی کار آمدن گزینه های به مراتب تندروتر از دونالد ترامپ این کشور نتواند از عمل به تعهداتش شانه خالی کند. پس قطعاً مذاکره به معنای آن نیست که ما ایران را دو دستی به آمریکا تسلیم کنیم. ما باید یک امتیازاتی بدهیم و امتیازاتی بگیریم. لذا اینجا است که مجددا تاکید دارم پیروزی بایدن می تواند یک فرصت جدی را برای دولت و کل ساختار جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که کشور از شرایط کنونی خارج شود؛ باور کنید تهدید تبعات مخرب شرایط داخلی به مراتب جدی تر از تهدیدات آمریکاست. 

ولی این نکات شما در تقابل با راهبرد «نه جنگ و نه مذاکره»، حداقل با دولت دونالد ترامپ است. در کنار شما به هوش و عقل سیاسی اشاره کردید. اخیراً مسئله عقل سیاسی مترادف ترس قلمداد شده است. لذا به نظر می رسد که در صحنه واقعیات دیپلماتیک هیچ بستری برای مذاکرات مجدد با ایالات متحده آمریکا حتی در صورت پیروزی جو بایدن از جانب جمهوری اسلامی ایران مهیا نباشد؟

اولاً راهبرد نه جنگ و نه مذاکره، مرگ تدریجی کشور است و نمی‌توان در صحنه عمل و در کوتاه مدت روی تداوم آن حساب باز کرد. اتفاقا خود همین راهبرد کشور را به ایجا رسانده است. لذا جبر شرایط که پیشتر از آن یاد کردم اجازه نمی‌دهد که این راهبرد کماکان به قوت خود تداوم پیدا کند. خصوصا آنکه اکنون بستر برای شکل‌گیری شورش ها و اعتراضاتی به مراتب جدی تر از پاییز سال گذشته وجود دارد که می تواند این راهبردها را به شدت تحت الشعاع قرار دارد. با توجه به این نکات به نظر من این آقایان هیچ درک درستی از وضعیت مردم و واقعیت‌های کف جامعه ندارند. اینجا است که وضعیت های پیچیده، سخت و دشوار کنونی تفاوت جدی میان هوش و یا ترس را بیشتر نمایان می کند. پس اگر من معتقدم در راستای استفاده از هوش سیاسی و دیپلماتیک باید به سمت استفاده از فرصتی به نام جو بایدن برویم، پیش از آن که به نفع ملت باشد، می‌تواند به سود خود حاکمیت و ساختار جمهوری اسلامی ایران تمام شود. چون قطعاً اگر بتوانیم مذاکرات مجدد با آمریکا را در دستور کار قرار دهیم و به موازاتش تحریم‌ها و چالش های اقتصادی و معیشتی در کشور مرتفع شود قطعاً بخشی از اعتماد از بین رفته ملت به ساختار سیاسی ترمیم خواهد شد؛ گسل کنونی مسئولین با مردم تا اندازه ای مرتفع می شود و در کنار آن تا حدی از التهابات و حساسیت های کنونی در جامعه مبنی بر شکل گیری اعتراضات به محاق خواهد رفت. اینجاست که باید مسئله استفاده از هوش سیاسی را جدی گرفت. اتفاقاً با توجه به انبوه این چالش ها و مشکلات ناشی از سیاست فشار حداکثری آمریکا و تحریم‌های کاخ سفید است که دونالد ترامپ در کمپین‌های انتخاباتی اش مرتب این مسئله را مطرح می کند که در صورت پیروزی مجددش در انتخابات، ایران مذاکره با آمریکا را در دستور کار قرار خواهد داد و به او (ترامپ) تلفن خواهد کرد. چون کشور به جبر شرایط چاره ای جز مذاکره ندارد. حتی من معتقدم منتقدین دولت و مخالفان جدی برجام و مذاکره با آمریکا هم در خفا و در محفل های شخصی بر این نکته اذعان دارند که ایران در نهایت چاره‌ای جز مذاکره با آمریکا ندارد. من واقعاً تعجب می کنم از مغز های خشک و متحجری که مدام بر ایستادگی در برابر آمریکا پافشاری می کنند و در عمل تنها هزینه های آن بر دوش طبقه فرودست جامعه است. پیرو همین واقعیت ها است که ما شاهد از بین رفتن طبقه متوسط در ایران هستیم به گونه‌ای که مشابهش در هیچ دوره ای از تاریخ ایران وجود نداشته است. تداوم و تشدید این وضع قطعاً محبوبیت که هیچ، حتی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به شدت کم رنگ و کم رنگ تر خواهد کرد؛ نظامی هم که مشروعیت و محبوبیت نداشته باشد قطعاً به یک باد بند است.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: احمد نقیب زاده ایران آمریکا جو بایدن دونالد ترامپ سیاست فشار حداکثری تحریم فروپاشی اجتماعی


( ۳۳ )

نظر شما :

نگین ۲۵ مهر ۱۳۹۹ | ۱۵:۳۷
درود بر استاد نقیب‌زاده بسیار دقیق، شفاف و مبتنی بر واقعیت‌ها
علیرضا ۲۵ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۱۳
نگاه به خارج که می گویند یعنی این. ترامپ پیروز شود ما بدبختیم بایدن پیروز شود خوش بختیم
ابراهیم قدیمی ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۰۲:۲۲
فیلسوفی بود که میگفت جهان همواره در حال تغییراست ومیگفت در یک رودخانه دوبار نمی توان شنا کرد. فیلسوف دیگری بود که میگفت تغییر وتحرک لا ممکن است.هر تغییر وتحرک لازمه ان گذر ازبینهایت نقطه است. گذر از بی نهایت نقطه زمان بینهایت نیاز دارد.امریکا با هردو این نظریه قابل بررسی است. هم بی تحرک است که یک سیاست کلی را تعقیب میکند. وهم همراه تغییرات در کوتاه مدت است.مطمئنا سیاست اقای بایدن وترامپ مختلف است ولی در مجموعه نتیجه ثابتی بدست میدهد وهمدیگر را پوشش می دهند. دوقدم بجلو دو قدم بعقب تغییراتی نشان میدهد . ولی تغییراتی در کل ندارد.لذا استفاده بهینه از شرایط موجود در هر نیم پریود وحرکت در جهت هدف برای ما لازم است.کشتی بادبانی با یک بادبان ویک زاویه بادبان حرکت نمی کند. نسبت به جهت باد که همواره تغییر میکند تغییرات میدهد واماده تغییرات است. بادبان های مختلف با زوایای مختلف بر می افرازد. تا همواره درجهت مطلوب حرکت کند. لذا تغییرات ما باتغییرات انها در جهت رسیدن به اهداف باید برنامه ریزی شود. تغییر جهت بادبان تغییرات در اهداف نیست. تغییر در جهت حرکت ورسیدن به هدف تغییرات است..لذا نیاز برنامه ریزی شناخت واقعی از هر دوگروه بدون در نظر گرفتن تبلیغات است.تبلیغات در اصطلاح ما میتواند گنجشک را رنگ کند وقناری معرفی کند. نه جناب ترامپ عامل روسی است ونه جناب بایدن تافته جدا بافته است.جناب ترامپ امریکائی امریکائی است ونماینده سرمایه داری فزون طلب امریکا است وجناب بایدن نماینده سرمایه داری لیبرال امریکا است.اولی تند تند میخورد دومی نشخوار وهضم میکند. دومی میپزد و اماده میکند اولی میجود ونوش جان میکند.لذا سیاست وحرکت ما در مقابل انها با توجه به سیاست انها ودر جهت منافع ملی ومردمی و عقیدتی ما باشد.
محمد ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۰۳:۵۷
پیش از برجام هم همین حرف ها رو میزدید ولی دیدم چطور هم چرخ هسته ای رو از حرکت انداخته شد و هم چرخ زندگی مردم نابود کردید. بزرگترین تهدید ایران نا کارآمدی و مدیریت رانتیر هست که همین دولت سرآمد اون در طول تاریخ کشوره. حالا دوباره به مردم چسبیدید.
بنده خدا ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۰۸:۴۰
ظریف هم همین حرف ها رو میزد و می گفت امتیازاتی دادیم و امتیازاتی گرفتیم و الان وضع مملکت رو ببینید
فدوی ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۱۱:۰۴
قرار بود تو دهن آمریکا بزنیم اما کارمان به جایی رسیده که نه دقیقا اولین اما در بین کشورهای بالای جدول هستیم که چشمشان به انتخابات آمریکا دوخته شده است که این خود نوعی وابستگی خاص و زیر پوستی را نشان می دهد ... فقط یک مورد را بگویم ... کشوری که چهل سال فرصت داشت خود را از تک محصولی ( صادرات نفت ) خلاص کند و به جای آن کالاهایی که احتمال تحریم کمتری دارند مانند وسایل منزل ، خوردو ، لوزام الکترونیک و حتی فن آوری صادر کند اما درجا زد ( حال به هر دلیل که البته هیچ یک توجیه پذیر نیست ) باید هم کاسۀ چه کنم چه کنم دست بگیرد ... حالا باید آرزو کنیم که جلوی دو شقه شدن جامعه گرفته شود ، پیشرفت پیشکش ...
زیتون ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۱۹
حداقل به شاهکار قرنی که انجام دادین برجام رحم کن ....مذاکره یعنی مرگ برجام ....همینو میخواهی پس اول درخواست خروج از برجام کن بعد مذاکره بخواه ....البته بالاخره ما نفهمیدیم در جنگ هستیم یا نه ....اگه نیستیم چرا دلار شده 32 تومن ....اگر هستیم وسط جنگ کسی مذاکره مذاکره نمی کنه مگر اینکه بخواد تسلیم بشه....به نظر میاد اصلاح طلبی بیشتر از اینکه یه گرایش سیاسی باشه نوعی بیماری روحی و روانی باشه....
behlool ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۳۵
بالاخره یک نفر جرات کرد و حقیقت رو رک و راست گفت
میم ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۱۷:۲۳
مذاکره خوبه ولی نه اینکه برید فقط امتیاز بدید و برگردید در حال حاضر یه برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای مونده که اونم بدید تا راحت بشیم دیگه بعدش طوری مارو میزنن که دغدغه گرانی و اینچیزا رو نداشته باشیم برای زنده موندن تلاش کنیم
آسمان ریسمان ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۷
همان تفکری که قطعنامه های سازمان ملل را کاغذپاره میخواند چهار سال پیش هم ترامپ را تازه کار در عالم سیاست خواند و با خودداری از مذاکره با او _ ولو به صرف شنیدن حرف حساب طرف مقابل _ غرور کاذب را راهبرد اصلی سیاست خارجی قرار داد. هزینه این غرور از جان و مال ملت پرداخت شد. اما نتیجه اش دامن داعیه داران این تفکر را خواهد گرفت. خدا جای حق نشسته...
محمدمهدی بندرچی ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۱
تازه دل به آمدن بایدن خوش کرده اوباما را که فردی مؤدب یافتید بقول دکتر متقی؛ کسی مثل ظریف که می گوید اگر اوباما قول بدهد ما قبول می کنیم اصلا سیاست بین الملل نمی فهمد چون در روابط راهبردی اصلا قول نداریم وانگهی قول هم بدهد مگر می تواند اجرا کند؟ حالا از گوشتش چه خیری دیدید که از کوفته آن بخواهید ببینید که صد دسته بر سرش خورده؟؟؟؟ می خواهید بازی ناتمام اوباما را با جو تمام کنید؟
محمدمهدی بندرچی ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۹
بنده در اردیبهشت 93 مطلبی منتشر کردم که منظور جان کری از تصمیمات مهمی که ایران باید بگیرد چیست همان موقع نوشتم که منظور توان موشکی ـ سپاه قدس ـ حزب الله است به آقای دکتر دهقانی استاد سیاست خارجی جمهوری اسلامی خودمان نشان دادم فرمود بده ببرم اتاقم بخوانم برگشت گفت چنین چیزی غیرممکن است حالا هم دشمن هم رهبر می گویند این ها اصل خواسته های مقابل ایران است البته منظور استاد هم این نبود که آمریکایی ها اینها را نخواهند خواست بلکه می خواست بفرماید ایران سر این مطالب بحث نمی کند ایشان که صدبرابر قوی تر از نقیب زاده است نهایتاً به این مطلب بنده و امثال بنده رسیدند حالا این آقا میخواهد مذاکره با معاون اوباما را راه نجات معرفی کند؟ این که صددرجه بدتر از جان کری است آن زمان گفتید خزانه خالی است ملت از نظام سیرشده مذاکره را به صورت آش با جاش دادید رفت حالا که می گویید همه چیز عالیست ولی نقیب زاده می گوید وضع ما در حال اسقاط است و دوبار در دولت شما کل کشور آتش گرفت و ملت را بقول امیرالمومنین سَبُعاً ضاریاً بخون کشیدید میخواهید باز سفره مارگیری و معرکه گیری را برای مذاکره توسط مذاکره کنندگان شکست خورده پهن کنید؟ بسیار مصاحبه سخیف و مورد سوء استفاده دشمنی بود
حسین ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۳:۲۷
ایشان جزو آن دسته از اشخاصی است که قائل به این هستند که تمام مشکلات این مملکت مرتبط با تحریم است و اصلا بی کفایتی و نفوذی بودن کسانی که در پستهای مدیریتی علی الخصوص قوه مجریه هستند هیچ تاثیری در این مشکلات ندارند در صورتی که حداقل هفتاد درصد مشکلات به مجریان حکومتی ارتباط دارد نه به تحریمها.در ضمن لازم است ایشان بیان کنند که درباره چه موضوعاتی باید مذاکره شود تا بینندگان مطالب ایشان بدانند هدف از مذاکره چیست.و اما خشک مغز خود ایشان است که مغز منحرفش به مذاکره کردن خشک شده.با تشکر از سایت دیپلماسی
افخمی ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | ۰۸:۵۹
منظور نویسنده همان تحقیر قبولاندن دیکته آمریکا وصیهونیسم در لفاف زیبای مذاکره به ملت ایران است.
محسن ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | ۲۲:۲۹
از کسی که روابط بین الملل خونده، بعیده که اینقدر خیال پردازانه نظریه پردازی کنه. هدف امریکا فروپاشی ایرانه، با هر ترفندی. دنیای روابط بین الملل، دنیای قدرت و زورگویی هست. مذاکره با دولت زورگویی که هدفش نابودی ماست، عین حماقته. نه جنگ می شود و نه مذاکره می کنیم. درصد زیادی از مشکلات فعلی اقتصادی ما هم ناشی از رودیکرد نگاه به غرب و کاسه گدایی در مقابل غرب به دست گرفتنه. مرد باشید توجه به داخل کنید مرد باشید تولید رو رونق بدید
علیزاده ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۸
حال فرض کنیم همه متفق القول شدند که درست یا غلط با آمریکا مذاکره کنند و اما در عین حال اگر فرض کنیم آمریکا به هیچ‌وجه و در هیچ شرایطی حاظر به مذاکره با ایران نشود ... آن موقع باز هم نظرتان این است که جبرا باید با آمریکا مذاکره کرد یا منتظر رضایت محال آمریکا شد در چنین شرایطی آیا نباید روی پای خود ایستاد و با یک برنامه دقیق راهبردی صد ساله و تکیه بر منابع خود جامعه خود را به جامعه ای فراتوسعه یافته تبدیل کرد و بسیار فراتر از آمریکا ایستاد ؟...
شهریار ۲۹ مهر ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۹
دکتر ولایتی پرت و پلا زیاد گفته . اما یک جمله اش را باید با طلا نوشت : " هر قدمی که ما (نظام) به عقب بگذاریم غرب یک قدم پیش خواهد آمد ، و این را تا بدانجا ادامه خواهد داد تا ما را از انطرف پشت بام به پایین پرت کند ! "
پارسی ۰۱ آبان ۱۳۹۹ | ۲۳:۲۶
کسی که پند و اندرز را به قیمت ارزان نخرد به زودی پشیمانی را به قیمت گران خواهد خرید.به همین سادگی
محسن ۰۴ آبان ۱۳۹۹ | ۰۵:۳۷
با تشکر از نویسنده که مطالب و بطور شفاف بیان کرده