چه سناریوهایی قابل پیش بینی است؟
بحران قرهباغ؛ از پیشینه تا چشمانداز
نویسنده: مرصاد جمالی، پژوهشگر حوزه دریای کاسپین و روسیه
دیپلماسی ایرانی: بحران قرهباغ روز به روز چهره جدیتری به خود میگیرد و به دخالت بازیگران فرامنطقهای نیز منجر شده است. در جنگ جدید قرهباغ، شاهد درگیریهای چند روزه نبوده و تبادل آتش در حجمی وسیع میان دو طرف رد و بدل میشود. بمباران مناطق مسکونی، تلفات وسیع و آواره شدن مردم این منطقه، جنبههایی از این جنگ است که نگرانیهای فراوانی را بهوجود آورده است. یکی از دلایل اصلی این بحران، تعلقات ژئوپلیتیکی این منطقه برای طرفین درگیر و الگوی تخاصم قومی است که به طور تاریخی تکوین یافته است.
تاریخ منطقه قرهباغ
قرهباغ منطقهای تاریخی در جمهوری آذربایجان در همسایگی شمال غرب ایران در شمال رود ارس است. قلمرو قرهباغ از کوههای قفقاز آغاز و تا اراضی واقع در بین رودهای ارس و کر امتداد دارد. نام قرهباغ برای نخستین بار در منابع مربوط به قرن ۱۲ میلادی آورده شده است. یکی از قدیمیترین مساکن انسانهای نخستین به نام «غار آزیخ» در کوههای قرهباغ قرار دارد. قرهباغ کوهستانی از دو واژه «قره» یا «قارا» و باغ شکل گرفته که به معنای منطقهای که پوشش گیاهی متمایل به سیاه است. این سرزمین ۵/۱ درصد از کل جمهوری آذربایجان را شامل میشود و دارای دو شهر خان کندی (که ارامنه به آن استپاناکرت گویند) و شوشا است. قره باغ از نظر دارا بودن منابع طبیعی گوناگون، سرزمینی غنی محسوب میشود. قابل ذکر است که حدود ۱۸ درصد ذخایر آب جمهوری آذربایجان از قرهباغ تأمین میشود.
تاریخ سیاسی قرهباغ
از زمان الحاق قرهباغ به روسیه در سال 1828 نیز به دنبال کوچاندن ارامنه به قرهباغ از نقاط مختلف بهویژه ترکیه، ایران و گرجستان، جمعیت آنها در این سرزمین افزایش یافت. تا سال1830، چهل هزار خانواده ارمنی از ایران و 82600 خانوار از ترکیه به قرهباغ و ایروان کوچانده شدند. با پیوستن ارمنستان به شوروی، طبق وعدهای که حزب کمونیست به ارمنیها داده بود، این منطقه به ارمنستان الحاق شد که پس از واکنشهای تند لابی ترکها در شوروی، این مسئله با تأخیرهای گوناگون مواجه شد و در این مدت همواره ارمنیها این منطقه را بهعنوان بخشهایی از دیاسپورای ارمنی معرفی میکردند. نکته مهم در این خصوص آن است که اختلافات ارمنیها و ترکها محدود به چنین مسائلی نبوده و یک الگوی تخاصم قومی در میان آنها تکوین یافته است.
ژئوپلیتیک بحران قره باغ
بحران قرهباغ به لحاظ جغرافیایی در منطقهای قرار دارد که همواره از لحاظ ژئوپلیتیکی اهمیت فراوانی دارد و به دخالت دیگر بازیگران فرامنطقهای منجر میشود. قرهباغ به دلیل جایگاه محوری در انتقال انرژی، برخوردهای تمدنی (همچون اسلام و مسیحیت) و منابع غنی، از نظر ژئواستراتژیکی بسیار مهم تلقی میشود. همین موضوع باعث شده است که این منطقه به نقطهای برای برخورد منافع دیگر بازیگران تبدیل شود. از جمله این تقابلها میتوان به برخوردهای روسیه و ترکیه و از طرف دیگر روسیه و ایالات متحده اشاره کرد.
قرهباغ بهعنوان یک تعلق ژئوپلیتیکی
بحران قرهباغ چنان به تعلقات ژئوپلیتیکی ارمنستان و جمهوری آذربایجان گره خورده است که نمیتوان آینده راهحلهای سیاسی معمول را روشن پیشبینی کرد. ماهیت بحرانهای ژئوپلیتیکی چنین است که به دلیل واقعیتهای جغرافیایی همچون اختلافات سرزمینی، این اختلافات در سطح تهدیدهای بقای یک کشور مهم انگاشته میشود و با این وجود نمیتوان این بحران را تنها با میانجیگری حل و فصل کرد، زیرا همچون گذشته مجدداً همچون آتشفشانی فعال خواهند شد و وضعی همچون وضع کنونی را به وجود خواهند آورد.
بازیگران و جنگ قرهباغ
روسیه نخستین کشوری است که حضور خود در این منطقه را تثبیت کرده است. در بحران کنونی قرهباغ روسیه همواره طرفین را به آرامش و خویشتنداری دعوت کرده است. این سیاست مسکو به دلیل جلوگیری از ورود دیگر بازیگران به منطقه است تا قرهباغ به نقطهای برای حضور ایالات متحده آمریکا و اروپا تبدیل نشود. از طرفی توافقات امنیتی مسکو – ایروان به حمایت این کشور از ارمنستان منجر شده است.
ترکیه بهعنوان دومین بازیگر مهم در این منطقه، نقش متفاوتی را برای خود تعریف کرده است. ترکیه سعی دارد با استفاده از قرابتهای قومی، خود را بهعنوان متحد اصلی باکو نشان دهد و با استفاده از کمکهای نظامی در تلاش است تا کفهی ترازو را به سمت باکو سنگین کند؛ اما نکته قابل توجه، میزان صادرات ترکیه به ارمنستان و جمهوری آذربایجان است که تقریباً یکسان است که میتواند نشاندهنده سیاست تخریبی ترکیه در منطقه با اهداف توسعه طلبانه پان ترکیستی باشد تا با وجود آمدن خلاء قدرت، جایگاه خود را تثبیت و اهداف نوعثمانیگری رهبران خود را پیاده کند.
ایالات متحده آمریکا نقش محافظهکارانهای را در این بحران اتخاذ کرده است. واشنگتن از طرفی مباحث مربوط به پایگاههای نظامی خود و منافع اسرائیل را در نظر دارد و از طرفی لابی قدرتمند ارمنی در کنگره را. این وضعیت موضع محافظهکارانه هرچه تمامتر واشنگتن در این بحران را باعث شده است و جز چند اظهارنظر کلی، چیز دیگری را شاهد نبودهایم.
موضع ایران در این خصوص نیز چندان دور از ذهن نبوده است. ایران سعی دارد هرچه زودتر بحرانی این چنینی را در نزدیکی خطوط مرزهای خود، حل کند و در این راه نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا از موضعگیری یکجانبه به نفع یک طرف درگیری، اجتناب کند و همواره معیار سیاست خود در قبال این بحران را نظر سازمان ملل قرار داده است.
چشمانداز بحران کنونی قرهباغ
با توجه به موارد بیان شده، آینده قرهباغ را میتوان در سه سناریو مورد بررسی قرار داد:
سناریوی اول) درگیری طرفین به طور مداوم است، تا اینکه یکی از طرفین با استفاده از برتری نظامی خود بر موج بحران فائق آید و کنترل قرهباغ را بهدست گیرد و به دلیل برتری نظامی، از وقوع دوباره آن جلوگیری کند. (سناریو منطبق بر وضعیت کنونی جنگ قره باغ) وضعیتی که جمهوری آذربایجان با تجربه تصرف شهر جبرئیل و پیشرویهای خود، نشان داده است که توان آن را دارد.
سناریوی دوم) طبق سناریوی اول است، با این تفاوت که مسکو همچون گذشته نقش میانجیگری را بر عهده گیرد و با توافقات آتش بس سعی بر حل آن داشته باشد. با این تفاوت که با وجود نقش پررنگتر ترکیه در جنگ جدید قرهباغ و تأثیر آن بر سیاستهای باکو میتواند منجر به کند شدن روند گفت وگوها شود.
سناریوی سوم) توافقات دو کشور درگیر بر سر مناطق مورد اختلاف است تا از جنگهای بعدی جلوگیری به عمل آید. سناریویی که با توجه به الگوهای تخاصم قومی میان ترکها و ارمنیها بسیار بعید به نظر میرسد.
نظر شما :