با عقب نشینی ایالات متحده از اروپا
پوتین به رویای تفوق اروپایی اش نزدیک می شود
دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در روز 15 ژوئن 2020 یک باردیگر بر تصمیم خود مبنی بر کاهش بخشی از نظامیان کشورش در خاک آلمان تاکید کرده است. این تصمیم تنها چند روز پس از آن گرفته شد که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان از عدم حضور خود در اجلاس حضوری گروه 7 در آمریکا به علت شیوع ویروس کرونا خبر داد و همزمان مخالفت خود را با دعوت ترامپ از روسیه برای پیوستن به باشگاه هفت کشور صنعتی دنیا عنوان کرده بود.
قول بازگرداندن سربازان امریکایی دیدگاه متعارف ترامپ مبنی بر کاهش بار هزینه ای حضور نظامی امریکا در کشورهای دیگر مانند سوریه و افغانستان، تبدیل به الگوی جدیدی از اهرم های تنبیهی شده که این بار علیه متحدان واشنگتن به کار گرفته می شود. به نظر می رسد بکارگیری این الگو در ارتباط با متحدان ایالات متحده نه تنها اثرات منفی بر روابط دو سوی آتلانتیک داشته بلکه با تضعیف ناتو راه را برای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه باز می کند تا به رویای تفوق اروپایی اش نزدیک شود.
آلمان که برای مدت ها محور استراتژی دفاعی آمریکا در اروپا بوده، اخیراً مورد توجه و تمرکز اهرم تنبیهی ترامپ قرار گرفته و به کوتاهی در پرداخت سهم خود از مشارکت در ناتو و همچنین عدم رفتار مناسب در روابط تجاری با ایالات متحده متهم شده است. ترامپ جدا از اختلاف اساسی با مرکل برای افزایش بودجه نظامی از وابستگی گازی این کشور به روسیه بسیار انتقاد کرده و این اختلافات عمده سبب شده تا سطح روابط واشنگتن و برلین طی سالهای گذشته به شکل چشمگیری کاهش پیدا کند.
اختلاف میان ترامپ و مرکل را می توان در دو زمینه دفاع و تجارت بررسی کرد.
اول دفاع: به طور کلی مساله هزینه های دفاعی موردی از اختلاف میان ترامپ با کشورهای ناتو است که این بار گریبان آلمان را گرفته است. ایالات متحده آمریکا چندی است با همپیمانان سنتی خود در ناتو از جمله آلمان درباره مسائل امنیتی به خصوص بر سر افزایش بودجه نظامی اختلاف پیدا کرده است. در سال 2014 کشورهای ناتو موافقت کردند که تا سال 2024 هرکدام 2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در بودجه نظامی و دفاعی ناتو صرف کنند. عدم پایبندی برخی از کشورها موجب شده تا ترامپ مواضع تندی را برای مجاب کردن متحدان در ناتو اتخاذ کند.
قصد ترامپ برای خروج 9500 نیروی نظامی ایالات متحده از آلمان به لحاظ استراتژیک اهمیت زیادی دارد. زیرا استقرار سربازان امریکایی در آلمان به معنای حضور نیروهای امریکایی در غرب اقیانوس اطلس برای تقویت جبهه شرقی ناتو در برابر تجاوز احتمالی روسیه است.
آلمان میزبان بیشترین تعداد نیروهای آمریکایی (تقریبا 38.600) نفر در اروپا بوده که این میزان بیشترین تعداد از نظامیان آمریکایی است که ایالات متحده در هر کشور دیگری به جز ژاپن مستقر کرده است.
اهمیت استراتژیک آلمان برای ایالات متحده با موقعیت ستاد فرماندهی اروپایی ایالات متحده (EUCOM) در جنوب غربی شهر اشتوتگارت به عنوان یک ساختار هماهنگ کننده برای تمامی نیروهای نظامی آمریکایی در 51 کشور اروپا گره می خورد. مأموریت این ستاد محافظت و دفاع از ایالات متحده در جلوگیری از درگیری، حمایت از مشارکت هایی مانند ناتو و مقابله با تهدیدات فراملی است. فرماندهی آن شامل ارتش، نیروهای هوایی و نیروهای دریایی ایالات متحده در اروپاست که همگی در آلمان مستقر هستند.
طی دهه ها پایگاه های آمریکا در آلمان مانند پایگاه رامشتای “ Ramstein “و مرکز پزشکی لندستوهل “ “Landstuhl در انجام عملیات در خاورمیانه، افغانستان، عراق و آفریقا ضروری بوده اند. حضور نظامی ایالات متحده در آلمان برای هر دو کشور سودمند است چنانچه از یک سو آلمان یک مرکز ارزشمند برای عملیات نظامی ایالات متحده بوده و از سوی دیگر اقتصاد آلمان از هزینه سربازان آمریکایی مستقر در خاک خود منتفع می شود.
از آن جایی که روسیه حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در چیدمان امنیتی فعلی اروپا را یادگار جنگ سرد می داند که در دنیای کنونی ضرورتی برای آن احساس نمی شود، تصمیم کاخ سفید مبنی بر کاهش حضور نظامی در آلمان فرصتی برای روسیه خواهد بود تا از خلل ایجاد شده در اتحاد ناتو بهره مند شود.
در شرایطی که روسیه حضور نظامی ایالات متحده در اروپا را به عنوان نیرویی برای تضعیف منافع ملی استراتژیک خود محسوب می کند، احساس رضایتمندی از تصمیم ترامپ قابل درک خواهد بود. عقب نشینی نیروهای امریکایی از آلمان در جهت منافع روسیه خواهد بود که مدت هاست از حضور نیروهای آمریکایی در اروپا شکایت داشته؛ حتی کمی خوش بینانه تر، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه با بیان استقبال دولت روسیه از طرح ترامپ خواهان حذف سلاح های هسته ای ایالات متحده در آلمان شده است.
دوم تجارت: دومین بهانه ترامپ در اختلاف با آلمان مازاد تجاری گسترده آلمان است که اصطکاک میان دو کشور را نمایان ساخته است. آلمان در سال 2019 رکورددار مازاد بودجه در جهان بوده است. مازاد بودجه 293 میلیارد دلاری این کشور توانسته ژاپن را با 194 میلیار دلار در رتبه دوم مازاد بودجه قرار دهد. با وجود این که آلمان سومین صادرکننده کالا پس از ژاپن و ایالات متحده در جهان است، اما مازاد تجاری بیشتری به نسبت آنها دارد. در حالیکه ترامپ خواهان افزایش واردات آلمان از امریکا است، مرکل اما ترجیح داده است که به تولیدات داخلی افتخار کند.
عامل تجاری دیگر مورد انتقاد رئیس جمهوری آمریکا از آلمان تعهد برلین به خط لوله گاز نورداستریم2 است که گاز روسیه را به اروپا می رساند. احساس نارضایتی ترامپ با این عنوان ابراز می شود که برلین با اتکا به حمایت ایالات متحده، میلیاردها دلار برای انرژی به روسیه پرداخت می کند. اگرچه مرکل چندین سال به اجرای تحریم های اقتصادی علیه مسکو کمک کرده، اما حمایت آلمان از خط لوله نورداستریم 2 اروپا را بیشتر به انرژی روسیه وابسته می کند.
برای روسیه خط لوله نورداستریم 2 می تواند تضمین کننده امنیت این کشور در چارچوب نظریه وابستگی متقابل و دکترین امنیت به هم پیوسته باشد. زیرا با افزایش وابستگی اروپا به انرژی روسیه ضریب امنیت ملی دو طرف در گرو یکدیگر خواهد بود. روسیه با انتقال انرژی به آلمان ارتقای جایگاه و نقش آفرینی کرملین در نظام بین الملل را باعث می شود که امکان پیگیری منافع امنیتی آن در سطح فرامنطقه ای اروپا را افزایش می دهد.
ترامپ به خوبی می داند که پوتین با احداث و حفظ خطوط انتقال انرژی به اروپا از کشورهای مختلف منطقه حائلی بین روسیه و ناتو به وجود می آورد که ضمن تضمین امنیت ملی روسیه قدرت چانه زنی این کشور با آمریکا، اروپا و ناتو را افزایش می دهد.
اگر اروپا نیز راه حل مناسب برای مقابله با تهدیدات احتمالی روسیه را نه در تقابل بلکه در گفت وگوهای استراتژیک مشترک جستجو کند، می توان گفت که اهرم تنبیهی ترامپ برای خروج نیروهای نظامی امریکایی از آلمان می تواند با ایجاد دلسردی و تردید در همکاری از سوی برلین راه را برای مسکو در گفت وگوهای جدید باز کند.
تمایل به این گفتمان در این جمله از زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه اسبق آلمان است که "برقراری امنیت پایدار در اروپا بدون حضور روسیه غیر ممکن است".
نظر شما :