یازدهمین بخش از دهمین سال سلسله یادداشت های سرکیس نعوم
چین یا روسیه، کدام یک برای قدرت امریکا خطرناکترند؟
دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد.
سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی یازدهمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:
از ناظر امریکایی که به طور دقیق اوضاع کشورش و مداخلات آن در خاورمیانه را چه از زمانی که عضوی از دولت امریکا بود چه از زمانی که از آن خارج شد، پیگیری می کند، درباره روسیه و چین در رویارویی با امریکا پرسیدم. پرسیدم کدام یک از آنها خطری برای رهبری مطلقه امریکا در جهان یا نقش آفرینی آن در جهان محسوب می شوند؟ جواب داد: «روسیه از چین موذی تر است با وجود این که نمی تواند پولی که لازم دارد تا طرح های منطقه ای و بین المللی اش را اجرا کند و پیش ببرد، اختصاص دهد، در نتیجه نمی تواند جاه طلبی هایش برای رهبری بزرگ جهانی را محقق کند. الآن هدفش این است که به نظام بین المللی فعلی ضربه بزند. در حالی که چین کشوری است که ابرقدرت شده است و برای آن هم کار می کند. شاید هم بخواهد بزرگترین ابرقدرت جهان به جای امریکا شود. اما نمی خواهد که نظام بین المللی فعلی را سرنگون و منهدم کند. برایش مهم است که این نظام به حیات خود ادامه دهد تا بتواند از درون آن کار کند.»
پرسیدم: برنامه جو بایدن در صورتی که در پاییز آینده پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده شود، چه خواهد بود؟
جواب داد: «اولین کاری که می کند در صورتی که رئیس جمهوری امریکا شود، رویکرد آشتی جویانه نسبت به اروپا در پیش خواهد گرفت. همچنین اعتبار و ارزش اتحاد با آن و پیمان آتلانتیک شمالی را احیا خواهد کرد. تضعیف این اتحاد بعد از آن که ترامپ از اهمیت پیمان مذکور کاست و نقش آن و حتی ضرورت وجود آن را زیر سوال برد، سبب شد تا رئیس جمهوری فرانسه، امانوئل مکرون، و صدر اعظم آلمان، آنگلا مرکل، به دنبال ایجاد پیمان نظامی میان دو کشور یا به عبارت دیگر نیروی مشترک نظامی بروند.»
پرسیدم بایدن با ایران چه خواهد کرد یا به عبارت دیگر دستورالعمل یا برنامه او برای ایران چیست؟ جواب داد: «به احتمال بسیار زیاد ترجیحش بر این خواهد بود که توافق هسته ای یا GCPOA را احیا خواهد کرد، البته بعد از آن که دو موضوع موشک های بالستیک ایران و نقش ایران در خاورمیانه را به آن افزود، شاید موضوع مهلت 10 ساله ایران برای غنی سازی اورانیوم بالا را نیز مورد بحث بگذارد. اما در مورد عراق، می پذیرد که ایران در آنجا حضور داشته و همراه حکومت آن باشد، اما نمی پذیرد که ایران به تنهایی در آنجا نقش آفرینی کند. و اگر بر این تک روی اصرار کند سرنوشتش تجزیه خواهد بود.»
ادامه دارد...
نظر شما :