آثار انسانی و جهانی کرونا
باید دیپلماسی عمومی با محوریت سلامت را در دستور کار قرار داد
نویسنده: غلامعلی خشرو، نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد
دیپلماسی ایرانی: ابعاد انسانی- اجتماعی- اقتصادی و سیاسی بحران کرونا در تاریخ بشر بیسابقه بوده است. این پدیده گرچه در ظاهر بهداشتی است اما در واقع ابعاد مختلف هستی انسانها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. انسان امروز که در رویای فردگرایی، مصرفگرایی و لذتگرایی غرق بود ناگهان با ضربه سهمگینی دچار کابوس شد. با هجوم کرونا یک باره اعتماد به حیات از دست رفت و افراد به اجبار و با ترس و دلهره درون خانه گرفتار شدند. افراد در این تنهایی ناچار به ارزیابی معنای زندگی و مرگ خود پرداختند.
چشم انسان به ضعف و ناتوانی خویش باز شد. انسان سرخوش با تردید جدی در مورد آینده و حیات خود مواجه شد و دردناکتر آنکه خود را همزمان و ناخواسته در شمایل قربانی و ناقل(قاتل)؛ حتی قاتل عزیزان خویش دید. پنداری در خانهنشینی و تنهایی کرونایی دوباره طینت انسان را تخمیر میکنند و در کوره بیاعتمادی، ترس و تردید میپزند. این شرایط پرسشهای اساسی در وجود انسان ایجاد کرده است. گذر از بحران کرونا محدود به شستن دست نیست بلکه مستلزم دست شستن از بسیاری از خصلتها و رویکردهاست. دست شستن از غرور، حسد، طمع و ستمگری تخریب طبیعت است. انسان اکنون در مواجهه با پرسشهای بنیادین به ارزیابی و بازیابی خود میپردازد به نحوی که جهان پس از کرونا با دنیای پیش از آن متفاوت خواهد بود. کرونا با تقدیرگرایی، سادهاندیشی، عوامگرایی و رشد ناسیونالیسم و دیوارکشی بین کشورها قابل حل نیست بلکه نیاز به تعاملات سازنده و پایدار فرهنگی و تمدنی بین کشورها و نهادهای علمی و مردمی دارد. در این راستا باید با رویکردی دانشبنیان و آیندهگرا در پی ایجاد الگوی مناسب نظم و زندگی در دنیای پسا کرونا بود. این مهم مستلزم توجه ویژه به موارد زیر است: بهداشت عمومی، فناوری ارتباطی، اقتصاد آنلاین و تعاملات منطقهای و روابط بینالملل.
زمینگیر شدن قدرتها
در روابط بینالملل، قدرتهایی که توان تخریب یکباره کره زمین را دارند در مقابله با چنین ویروس ناچیزی عاجز و زمینگیر شدهاند. 3 عضو غربی دارای حق وتو در شورای امنیت اکنون نیمی از قربانیان کرونا را به خود اختصاص دادهاند. امریکا در طول چند هفته بیش از 55 هزار کشته داشته، تقریبا معادل تعداد کشتههایش در جنگ ویتنام در طول دو دهه! پس از شروع کرونا در ووهان چین و اقدامات سختگیرانه برای کنترل بیماری، رییسجمهور مغرور و متوهم امریکا با سهلانگاری و سادهلوحی باعث گسترش این ویروس شد به نحوی که امریکا علاوه بر یک میلیون مبتلا در طول 5 هفته گذشته به طور میانگین هر هفته حدود 5 میلیون شغل از دست داده و برای اولین بار در تاریخ امریکا قیمت نفت به منهای 37 دلار رسید. به این ترتیب ترامپ به یکی دیگر از شعارهای انتخاباتی خود America first دست یافت و امریکا را به رتبه نخست جهان رساند. مدیریت ترامپ را میتوان با تمثیل کتری آب جوش بهتر درک کرد، کتری در حالی که آتشی در زیر آن شعلهور است در بالا با بیخیالی سوت میزند و آواز میخواند. او علاوه بر چین به سازمان بهداشت جهانی هم در این شرایط پر مخاطره حمله میکند و تعهدات خود به این سازمان را نقض کرده است. رییسجمهوری که برای مسائل پیچیده جهانی جز توسل به زور و تهدیدات اقتصادی و تحریمهای یکجانبه، هیچ هنر دیگری ندارد. این شرایط برای ایران فرصتی ایجاد میکند تا بتواند با دیپلماسی فعال در راستای کاهش تحریمهای یکجانبه امریکا و آزادسازی داراییهای خود ماهیت ضد انسانی این تحریمها و خشونت پنهان در رفتار امریکا را نیز افشا کند. ترامپ که دستاوردهای اقتصادی خود را در بحران کرونا رو به زوال میبیند و از آثار منفی آن در انتخابات هراس دارد ممکن است با صحنهسازی علیه ایران دست به اقداماتی در خلیجفارس بزند. ما باید هشیار بوده و مانع موفقیت ترامپ در تغییر میدان درگیری شویم.
چین هراسی
قبل از بحران کرونا جنگ تجاری بین امریکا و چین آغاز شده بود ولی با شروع بحران کرونا در چین، ترامپ با نگاه افراطیگرایانه و ملیگرا در کوره چینهراسی دمید. ریشه فرآیند چینهراسی را باید در رشد چشمگیر چین در اقتصاد در طول 40 سال گذشته دانست. در این دوره چین از یک جامعه بسته کشاورزی و فقیر به یک اقتصاد پویا با رشد سالانه 10 درصد در صنعت و صادرات رسید. صادرات چین از تقریبا صفر به 2 تریلیون و 655 میلیارد دلار در سال 2018 بالغ شد. هماکنون چین به دومین اقتصاد جهان با تولید ناخالص داخلی 13 تریلیون دلار رسیده است. به علاوه چین با اجتناب از درگیریهای ژئوپلیتیک و ایدیولوژیک طی چند سال گذشته در کشورهای جهان سوم و آفریقا به سرمایهگذاری و صدور خدمات فنی و مهندسی پرداخته، نفوذ گستردهای یافته و امریکا را عملا منزوی کرده است. چینهراسی که اکنون به طور گسترده در غرب تبلیغ میشود، میتواند از نظر راهبردی موجب نزدیکی اروپا و امریکا برای مقابله با چین شود. تنفر از اتباع و شرکتهای چینی شدت گرفته است. به عنوان نمونه عدهای در انگلیس دکلهای 5G را به دنبال این شایعه که 5G باعث کرونا میشود، نابود کردند. 70 درصد مردم امریکا، چین را عامل این بحران میدانند. تعدادی از افراد و نهادها در امریکا، استرالیا، آلمان و انگلیس در پی شکایت و گرفتن خسارت از چین به دلیل پنهانکاری در بحران کرونا هستند. ادعای خسارت غرب که وارد فرآیند قضایی در برخی کشورها شده است، میتواند به موضوعی تنشزا و دامنهدار در روابط غرب و چین منجر شود. چند روز پیش دونالد ترامپ اعلام کرد که به صورت جدی تحقیق و تفحص در مورد عملکرد چین را در دستور کار قرار داده است. حتی بعضی از کشورها و شرکتها برای خروج زنجیره تامین قطعات از چین وارد برنامهریزی عملی شدهاند که ژاپن در این مساله اصرار بیشتری دارد. البته باید توجه داشت که گرچه اروپا و امریکا به دنبال دامن زدن به چینستیزی هستند ولی چین خواستار عادیسازی روابط و گذر از چالشهاست چراکه اقتصاد چین صادرات محور است. با این همه چین اکنون وارد دوران پسا کرونا شده و اقتصاد آن هم به رغم ضربه سنگین، خود را باز مییابد. واقعیت آن است که جهان همچنان به تولیدات چین نیاز دارد و با رفع تدریجی موانع عبور و مرور، اقتصاد چین به مدار خود بازمیگردد. وجهه عمومی چین اکنون اسیب دیده است ولی چین تلاش میکند با اتخاذ دیپلماسی عمومی فعال و ارسال ماسک و اقلام بهداشتی رایگان به سراسر جهان این آسیب را ترمیم کند. کمکهای متقابل مردمی و دولتی چین و ایران در بحران کرونا، شرایط بهتری برای همکاری دو کشور فراهم آورده و فصل جدیدی برای همکاری مشترک گشوده است. این یک فرصت مناسب برای ایران است تا روابط خود را با چین گسترش داده و به خصوص در حوزه همکاریهای بهداشتی و راهبردی و تهاتر نفت با کالاهای ساخت چین بیش از پیش فعال شود. در این شرایط باید سطح روابط با چین را ارتقا داد تا در چالشهای موجود با غرب نیز بتوان از اهرمهای سیاسی و اقتصادی قویتری برخوردار بود.
در پایان تاکید میشود که نقش دیپلماسی عمومی با محوریت سلامت میتواند، دستورکاری برای چند سال آینده کشور باشد./اعتماد
نظر شما :