چرا اروپا بر طبل ناسازگاری با توافق هستهای می زند؟
اظهارات ضدبرجامی اروپاییها عامل موثر در خروج ترامپ از برجام
نویسنده: فاطمه شریفی، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در طول سال های اخیر با وجود آنکه ایران تمام تلاشش را به کار بست تا توافق هسته ای را به بهترین شکل اجرا کند، شاهد آن بوده ایم که مقامات عالی رتبه تروئیکای اروپا چه در عمل و چه در سخن (اظهارات و صدور بیانیه) حتی پیش از خروج امریکا از برجام، اقداماتی را انجام دادند که به نوعی از عدم سازگاری و انطباق آنها با این توافق حکایت دارد.
از سال 2017 تاکنون شرکای اروپایی برجام 32 بار علیه مفاد این توافقنامه اظهار نظر کرده یا بیانیه صادر کرده اند. از ره آورد این گردآوری آماری، انگلیس با عدد 19 در صدر قرار دارد، پس از آن فرانسه با 7 بار اظهار نظر رسمی در جایگاه دوم قرار گرفته و در نهایت آلمان با 4 بار اظهار نظر رسمی منفی در رتبه سوم قرار دارد. همچنین شرکای اروپایی برجام دو بار بیانیه مشترک در این باره صادر کرده اند.
انگلیس
در 11 ژانویه 2017 «بوریس جانسون» در مقام وزیر امور خارجه، تاکید کرد که برجام و توافق هسته ای کافی نیست و باید به موازات اجرای برجام توسط تهران، بر بحث های نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی ایران نیز نظارت شود. در 18 اکتبر همین سال معاون نمایندگی انگلیس در سازمان ملل این موضوع را مد نظر قرار داد. یک سال بعد یعنی در سال 2018، نیز انگلیس بر مواضع قبلی خود پافشاری کرد، چنانچه در 29 آوریل این سال «ترزا می» خطاب به «مکرون» و «مرکل» گفت: «عناصر مهمی وجود دارد که توافق هسته ای را پوشش نمی دهد و از آن جمله میتوان به برنامه های موشک های بالستیک و فعالیتهای منطقه ای ایران اشاره کرد، مضاف بر اینکه مشخص نیست پس از انقضای این توافق چه رخ می دهد.»
مشارالیها به موازت این صحبت ها، ضمن استقبال از پیشنهاد آمریکا برای بستن توافق جدید، از سایر شرکا نیز خواست که به این امر تن دهند. پس از این اظهارات ظرف مدت یک ماه یعنی در 9 و 15 می «بوریس جانسون»، وزیر وقت امور خارجه این کشور با تصدیق صبحت های «می» از نگرانی های عمیق دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در خصوص ایران سخن گفت و مدعی شد که یک توافق جدید می تواند ناخشنودی واشنگتن را مرتفع کند.
البته اقدامات و اظهارات مقامات این کشور پایانی نداشت به شکلی که «ترزا می» در 26 سپتامبر همان سال همزمان با اجلاس عمومی سازمان ملل از اهرم فشار این نهاد بین المللی سخن به میان آورد و مدعی شد که طیف گسترده تحریم ها می تواند عواقب برخی از اقدامات ایران و کره شمالی را به آنها گوشزد کند. این اظهارات مقدمه ای شد تا چند ماه بعد، در 26 ژوئن و سپس در 20 اوت 2019 نماینده دائم انگلیس در سازمان ملل در راستای صحبت های «می» مدعی نقض قطعنامه های شورای امنیت توسط ایران از جمله قطعنامه های 2231، 2216 و 1540 شود.
با تکیه زدن «بوریس جانسون» بر اریکه قدرت در 24 ژوئیه 2019، اظهارات ضد برجامی لندن شدت بیشتری به خود گرفت، به شکلی که وی و دامنیک راب، وزیر امور خارجه اش در ماه های اوت و سپتامبر مصرانه بر قرارداد جایگزین برجام تاکید کردند. همچنین در پایان 2019، نمایندگی دائم انگلیس در سازمان ملل دوباره مدعی شد که ایران به دلیل آنچه در برجام از قلم افتاده، ناقض قطعنامه های سازمان ملل بوده است و باید در این باره اقدامات قهری صورت گیرد. در اوایل سال جاری میلادی نیز جانسون و وزیر امور خارجه اش بار دیگر مواضع ناسازگار لندن با برجام را تکرار کردند، با این تفاوت که اروپا را از آمریکا جدا ندانستند و مدعی شدند که در خصوص برجام همان اتفاقی باید صورت بگیرد که دونالد ترامپ صلاح می داند.
فرانسه
فرانسه رویکردی همانند انگلیس داشته، به طوریکه امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در 19 سپتامبر 2017 به صورت واضح و آشکار به متمم برجام اشاره کرد و مدعی شد که توافقی انضمامی نیز باید صورت گیرد تا مسائلی چون نفوذ ایران در منطقه، برنامه موشکی و فعالیت های هستهای ایران پس از انقضای برجام در سال 2025 را پوشش دهد. او در سال 2018 در تلاش های مشابهی از مسیر دیپلماتیک برای نیل به چنین اهدافی یاد کرد و مدعی شد که اتحادیه اروپا، انگلیس و آلمان بر سر این مسئله با پاریس به توافق کامل رسیدهاند. در سال 2019 و اوایل سال 2020 میلادی نیز مکرون، رئیس جمهور این کشور به همراه وزیر امور خارجه اش بر این مواضع پافشاری کردند.
آلمان
حجم اظهارات ضد برجامی مقامات آلمانی نسبت به دو شریک دیگر اروپایی کمتر بود، به طوریکه در طول سه سال، تنها 4 بار وزیر امور خارجه این کشور مواضع متناقض خود را به صورت رسمی اعلام کرد. اما به هر حال برلین نیز هم صدا با پاریس و لندن از پیشنهاد نسخه جدید برجام استقبال کرد. در جائیکه «هایکو ماس»، وزیر امور خارجه آلمان در 28 سپتامبر 2018 اعلام کرد که «توافق هستهای با ایران ممکن است عالی نباشد اما هم اکنون ایران را از دستیابی به سلاح هسته ای باز داشته و از تشدید آن جلوگیری کردهاست، اما حفاظت ما از برجام به این معنی نیست که ما چشممان را به روی نقش مخرب ایران در منطقه و فعالیت های موشکی تهران بسته ایم. ما دو هدف را در برجام دنبال می کنیم، اولا ضمن حفظ برجام به توافقی دست یابیم که به صورت بلند مدت فعالیت های هسته ای ایران را نظارت کند و ثانیا در خصوص نفوذ منطقه ای ایران و برنامه موشکی این کشور به توافق دست یابیم.»
بیانیه مشترک تروئیکا اروپا
بیانیه مشترک نیز امری جدای از اظهارات مقامات این سه کشور نبود و در واقع با انتشار دو بیانیه در ماه های سپتامبر 2019 و ژانویه 2020، تروئیکای اروپا، میزان اتحاد و همیت خود را برای اجرایی شدن برجام بیش از گذشته به نمایش گذاشتند.
باید گفت: اگر تروئیکای اروپایی به وظایف خود عمل می کردند، می توانستند ترامپ را از اقدام به خروج از برجام باز دارند؛ در حالیکه آنها نیز همصدا با ترامپ، حرف از توافق جدید زدند و شاید موضع گیری های این چنینی آنها، در تحریک ترامپ برای خروج از برجام، با نیت امضای توافقی جدید، موثر بوده است. با توجه به گزارش آماری فوق الذکر، شخصیت اظهارکنندگان نیز بر عملکرد آنها در قبال برجام تاثیر داشته است. بدین ترتیب هر کدام از بازیگران با توجه به موقعیتی که دارند، نقش متفاوتی را ایفا می کنند. بوریس جانسون در انگلیس در خصوص اظهارات ضد برجامی، جایگاه نخست را به خود اختصاص داده و به واسطه روابط نزدیکش با ترامپ، مرتبا مواضع آمریکا را تکرار میکند. هرچند برخی ناظران از وی به عنوان چهره پوپولیستی یاد می کنند که اظهاراتش خیلی با منطق سازگار نیست و از رهاورد آن می خواهد نظر افکار عمومی داخلی انگلیس را جلب کند.
در کاخ الیزه، امانوئل مکرون با شرایط پیچیده ای در داخل و خارج از کشورش مواجه است و می خواهد با احیای نقش پیشتازی فرانسه، در رهبری اروپای پس از خروج انگلیس از اتحادیه، نقش مهمتری را بر عهده گیرد. از این رو می توان اظهارات ضد برجامی فرانسه را به عنوان دستاویزی برای رسیدن به اهداف این کشور توجیه کرد.
در میان این سه کشور اروپایی، نقش آلمان کمی متفاوت تر بوده و رهبران این کشور با ملاحظه بیشتری در مورد برجام، موضع گرفته اند. رویکرد آلمان هم اگر چه در جهت حفظ برجام بوده، ولی این کشور نیز مثل دو عضو دیگر اروپایی برجام نتوانسته یا نخواسته اقدامی برای رفع مشکلات موجود در مسیر بهره مندی ایران از مزایای اقتصادی این توافق انجام دهد.
با توجه به جمیع جهات باید گفت که اروپا نتوانسته در گام نخست خود، یعنی اجرای توافق برجام، توفیقی داشته باشد و تحت تاثیر اقدامات مخرب آمریکا گام به گام در این مسیر عقب نشسته و صرفا به برخی حمایت های کلامی از برجام اکتفا کرده است. اینکه اروپا پس از این مدت و عدم توفیق در حفظ دستاوردهای برجام، روی به موضوعات انحرافی آورده و با طرح موضوعاتی مثل برنامه موشکی و سیاست های منطقه ای ایران، درصدد جلب توجه آمریکا برآمده، نشانگر آن است که سه کشور عضو برجام اروپا و مجموعه اتحادیه اروپایی هنوز نتوانسته بر آن درجه از بلوغ سیاسی برسد که خود در مسائل بین المللی تصمیم گیری کرده و از قدرت تاثیر گذار برخوردار باشد.
شاید بتوان گفت که اروپا همچنان دنباله روی سیاست های آمریکاست و تا رسیدن این مجموعه سیاسی به حدی که بتواند نقش مستقل و تاثیر گذار در تحولات بین المللی داشته باشد، هنوز راه زیادی باقی مانده است.
نظر شما :