شوک از بیبرنامگی و توجیههای بیمنطق دولت امریکا
ترور سردار سلیمانی، حتی نتانیاهو، متحد ترامپ هم آشفته کرده است
نویسنده: پیتر بیکر
دیپلماسی ایرانی: سخنان ضد و نقیض، سیگنالهای متناقض و پیامهای پیچیده باعث شده دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا و مقامات ارشد او برای تشریح ماموریت و اهداف رئیسجمهوری آمریکا پس از مرگ ژنرال قاسم سلیمانی به دشواری تقلا کنند. وقتی که حتی پنتاگون هم نمیداند وارد عراق میشود یا از آن خارج میشود، نباید دنیا را برای سردرگمی درباره راهبرد ترامپ در خاورمیانه سرزنش کرد.
رئیسجمهوری که نوید بازگرداندن نیروهای آمریکایی از خاورمیانه به خانه را داده بود اکنون نیروهای بیشتری به منطقه اعزام میکند. فرمانده ائتلاف تحت رهبری آمریکا نامه خروج نیروهای ائتلاف از عراق را به مقامات عراقی تسلیم کرد، اما پنتاگون اعلام کرد که این نامه پیشنویسی بوده که به اشتباه صادر شده است. وزیر امور خارجه درباره "تنشزدایی" سخن گفت، اما ترامپ با تهدید استفاده از تمام روشها برای نابودی ایران در صورت آسیب بیشتر به آمریکاییها بر طبل جنگ کوبید. ترامپ از حمله به مراکز فرهنگی ایران گفت و وزیر دفاع خودش این اقدام را جنایتی جنگی نامید.
حتی توجیهی که دولت آمریکا برای ترور ژنرال سلیمانی ارائه داد هم بسته به زمان تغییر کرد. در لحظات نخست، مقامات اعلام کردند که ترور سلیمانی برای پیشگیری از حمله قریب الوقوعی صورت گرفته که میتوانست جان صدها آمریکایی را به خطر اندازد. اما در چند روز گذشته ترامپ و سایرین دلیل ترور ژنرال سلیمانی را حملات پیشین او علیه آمریکاییها اعلام کردند.
دیوید لیپان، سخنگوی پیشین اداره امنیت داخلی گفت: «پیامرسانی بسیار هولناک بوده است. همه چیز درهم و سازماننیافته است. زمانی که اقدامی چنین جدی انجام میدهید باید اطلاعرسانی شفاف داشته باشید اما تمام آنچه ما دریافت کردیم اطلاعاتی متناقض و سردرگم کننده از دولتی بود که اکنون با عدم اعتماد دیگران روبه روست.»
ترامپ مانند ماشینهای برقی کودکان در شهربازی به سرعت و کنترلنشده از بحرانی به بحرانی دیگر وارد میشود که بسیاری از این بحرانها آفریده خود او هستند. ترامپ بدون توجه به تلاش دستیارانش برای اعمال روندی منظم، همچنان حکومت از روی غریزه و بدون برنامهریزی را ترجیح میدهد و دستیارانش را برای تعدیل و سازگاری به تقلا میاندازد.
ترامپ از دیرباز تاکید کرده که دوست دارد غیرقابل پیشبینی باشد و این را نوعی قدرت میداند و میپندارد میتواند با غافلگیر کردن دشمنان بر آنها سلطه یابد. اما این مساله باعث میشود متحدان نیز همانند دشمنان از تصمیمات ترامپ پشتیبانی نکنند. او در ترور دومین شخصیت مهم ایران هم همین روند را پی گرفت: روند آشفته، توضیحات آشفته، بیانیههای عمومی آشفته و تلاشهای دیپلماتیک و نظامی عجولانه که باعث شد کارایی این سیاست محدود شده و برای کشور و ترامپ ریسکهای بیشتری به دنبال داشته باشد.
میشل ای. فلورنوی (Michele A. Flournoy)، معاون وزیر دفاع دولت اوباما میگوید: «سرشت پرهرج و مرج سیاست خارجی کنونی آمریکا در رئیس جمهور هیجانی و بیثباتی ریشه دارد که هیچ روند امنیت ملی کارآمدی ندارد که در آن پیامدهای ثانویه تصمیمات به دقت سنجیده شده باشد. هیچ راهبرد یا چارچوب مشترکی وجود ندارد. بنابراین تصمیامت تاکتیکی در خلاء و جدای از اهداف امنیت ملی آمریکا گرفته میشوند.»
مقامات دولت آمریکا در پاسخ به پرسشهای مطرح شده پیرامون اطلاعرسانیهای سردرگم کننده درباره ترور ژنرال سلیمانی فقط میگویند راهبرد ترامپ در خاورمیانه بر مبنای حفاظت از منافع آمریکاییها طراحی شده است.
حتی بهترین دوستان ترامپ در منطقه هم به سختی تلاش میکنند تا بفهمند او اکنون به دنبال چه هدفی است. شالوم لیپنر (Shalom Lipner)، مشاور پیشین هفت نخست وزیر اسرائیل میگوید: «حتی بنیامین نتانیاهو، یکی از متحدان وفادار ترامپ در خاورمیانه، هم که میپنداشت رئیس جمهوری آمریکا در سال جاری هیچ اقدام قاطعی در برابر ایران انجام نخواهد داد از ترور سلیمانی "غافلگیر" شده است.»
وی در ادامه می افزاید: «اکنون همه در پی رمزگشایی از اهداف ترامپ هستند با این هراس که شاید این (ترور سلیمانی) سرود خداحافظی ترامپ از منطقه و آخرین اقدام او پیش از خروج کامل از منطقه و رها کردن متحدان آمریکا به حال خودشان باشد.»
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :