امیر جوان در تهران!
شیخ تمیم در ایران دنبال چه بود؟!
صابر گلعنبری، کارشناس مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی - شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر جوان قطر امروز نخستین سفر خود به تهران پس از انتخاب به سمت امیری در سال 2013 را انجام داد؛ سفری که در شرایطی عادی انجام نمیشود و همین خود دال بر اهمیت آن است. پس از تنش بیسابقه اخیر میان تهران و واشنگتن، بازیگران منطقهای و بینالمللی متعددی برای پایین کشیدن فتیله آن وارد عمل شدند، اما قطر در این زمینه یکی از فعالترین طرفها بوده است. هفته گذشته وزیر خارجه آن به ایران آمد، هر چند گفته شد این سفر از قبل برنامهریزی شده بوده، اما یک روز بعد از ترور سردار سلیمانی و در اوج تنش صورت گرفت و در روزهای گذشته نیز رایزنیهای تلفنی با وزیر امور خارجه ایران انجام داد. امیر قطر نیز هفته گذشته هم با ترامپ و برخی مقامات اروپایی و هم با رئیس جمهور ایران چندین گفت وگوی تلفنی داشت.
این تحرکات قطری نشان میدهد که سفر شیخ تمیم نیز در این راستاست و این هم در سخنان روحانی و تمیم در نشست خبری ملموس بود و در واقع مساله روابط دو جانبه حاشیهای بر این متن است. حال پرسش این است که آیا سفر امیر قطر صرفا جنبه پیامرسانی میان آمریکا و ایران را دارد یا به قصد میانجیگری نیز هست. به نظرم هر دو مطرح است، هم احتمالا حامل پیامی از جانب دونالد ترامپ برای ایران است و هم خود قطر با توجه به سابقه طولانی در میانجیگری، احتمالا با پیشنهادها و ابتکاراتی به دنبال رسیدن به راه حلی میانه و موقت برای کاهش تنشها در منطقه باشد.
فعلا هیچ دیتای خاصی نه درباره پیام احتمالی و نه پیشنهادهای احتمالی وجود ندارد؛ اما یک نکته روشن است و آن هم این که لابد "امر مهمی" در جریان است که شیخ جوان را بر آن داشته است تا نخسین سفر خود را در این شرایط بسیار بحرانی رقم بزند.
در جریان تنش بیسابقه اخیر که یک مواجهه نظامی بود، ایران و آمریکا نشان دادند که تا لبه جنگ پیش میروند، اما وارد آن نمیشوند؛ و گامهای نظامی متقابل هم حساب شده برداشته میشود. این مساله در شکل حملات موشکی تلافیجویانه به چند پایگاه آمریکا در عراق و موضع ترامپ در قبال آن نمود داشت. با این وجود، همچنان سایه جنگ بر منطقه سنگینی میکند و ورود تنش به فاز نظامی و لو در سطحی کمتر از جنگ و در قالب کنش واکنشهای نظامی، هر لحظه میتواند به یک رویارویی گسترده ناخواسته منجر شود.
در این میان، به نظر میرسد دونالد ترامپ که با کاستن از اهمیت حملات موشکی اخیر ایران و تاکید بر عدم تلفات انسانی، خواست آمریکا را از پاسخ به آن معاف بداند، نمیخواهد چنین وضعیتی در آینده نزدیک حداقل تا انتخابات نوامبر ریاست جمهوری تکرار شود. از این رو، احتمالا در این جهت بخواهد از طریق میانجیگران و پیامرسانان متعدد از جمله قطر تنش در سطح مشخصی مهار شود. البته این سیاست آمریکا نه در جهت حل بحران، بلکه در چارچوب مدیریت بحران برای عبور از این شرایط و بدون کوتاه آمدن از راهبرد فشار حداکثری است.
این رویکرد ترامپ در دو سال اخیر بوده که وقتی یک گام جهشی بسیار پرتنش در قبال ایران بر میدارد، با فعال کردن کانالهای متعدد میخواهد پیامدهای آن را مدیریت و مهار کند. حال باید دید در این راستا چه پیامی فرستاده و یا قطر برای کاهش تنشها چه طرحی دارد؟ ولی پر واضح است که مهمترین خواسته ایران برای کاهش تنشها مربوط به تحریمهاست؛ خواستهای که رئیس جمهور آمریکا نشان داده به هیچ وجه نمیخواهد از آن کوتاه بیاید؛ مگر این که امتیازاتی از ایران در پروندههای مورد مناقشه در فرایندی مذاکراتی بگیرد. جدا از آن، مفروضات موسم انتخاباتی آمریکا نیز اجازه نمیدهد وی بدون کسب امتیازاتی کلان، امتیازی بدهد.
در سایه این وضعیت، بعید نیست بخواهد برای کنترل تنش در سطح مشخص و بدون برداشتن فشارهای اقتصادی سنگین، به شکلی غیر مستقیم عمل کند و به کشورهایی از جمله قطر اجازه مبادلات تجاری در سطح محدودی را بدهد. در این راستا هم تاکیدات روحانی و تمیم بر روابط تجاری و اشاره به توافق برای افزایش مبادلات تجاری و تحدید اعداد و ارقامی در این باره، قابل تفسیر است؛ افزایشی که بدون چراغ سبز آمریکا در سایه تحریمها غیر ممکن است، آن هم برای کشوری که همپیمان آن در منطقه است. البته ناگفته هم نماند که دوحه با وجود این، در تعارض با دیگر همپیمانان عرب آمریکا در منطقه است و با وجود داشتن اختلافاتی با ایران در مسائل متعددی از جمله در سوریه، انگیزه کافی برای توسعه این شرایط را دارد؛ چه برای جبران حمایت هوایی و بندری ایران از سال 2017 برای دور زدن محاصره و چه برای تقویت موقعیت خود در برابر جبهه عربی مقابل و چه بنا به الزامات همسایگی و یا نگرانی از جنگی فراگیر در منطقه.
به هر حال، باید دید برایند این سفر در رابطه با تنشها میان تهران و واشنگتن چه خواهد بود؛ فعلا که چشمانداز روشنی برای کاهش جدی آن متصور نیست.
نظر شما :