تفسیرهای متضادی که میشنویم
رفتارهای متفاوت مسئولان با تحریمها از تریبونهای مختلف
نویسنده: مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
دیپلماسی ایرانی: بستگی دارد «کدام مسئول»، در برابر «کدام مخاطبان»، در مصاحبه با «کدام رسانه» یا از «کدام تریبون»، در ارتباط با «کدام موضوع» صحبت کند... بسته به اینکه چیدمان این «کدامها» چطور است «تفسیر» متفاوتی از «تحریمها» بیان میکند.
بنابراین فرمول تفسیر تحریمها چنین است:
{تفسیر تحریمها = کدام مسئول + کدام مخاطب × کدام رسانه ÷ کدام موضوع (× ∞ کدامِ حاشیهای دیگر)}
حالا بیایید ببینیم از داخل این فرمول چه تفسیرهای متفاوت و متضاد بیشماری درمیآید.
یک. اگر یک مسئول اقتصادی خطاب به حقوقبگیران و مستمریبگیران با یک رسانه داخلی درباره افزایش حقوق و خدمات اجتماعی بخواهد صحبت کند، میگوید: «باید با مردم روراست باشیم، با این وضعیت تحریمها دولت توان آن را ندارد که منابع مالی لازم را تأمین کند.»
دو. اگر مسئول سیاست خارجی (یک دیپلمات) بخواهد خطاب به دولتمردان غربی با رسانهای خارجی درباره تأثیر تحریمها بر ایران صحبت کند، میگوید: «این تحریمها نشانه عجز تحریمکنندگان است و هیچ تأثیری بر زندگی و اراده مردم نداشته است.»
سه. حالا اگر همین دیپلمات در سازمان ملل و خطاب به همه مردم دنیا درباره تحریمها صحبت کند، میگوید: «این تحریمهای ظالمانه زندگی و جان مردم ایران را به خطر انداخته است.»
چهار. حالا اگر همان دیپلمات خطاب به مردم داخل ایران و با فلان خبرگزاری درباره تحریمها صحبت کند، میگوید: «مردم بیاعتنا به تحریمها زندگیشان را میکنند و این تحریمها فقط عجز تحریمکنندگان را نشان میدهد».
پنج. حالا دیپلماتها را فراموش کنید، اگر فلان مسئول بخواهد خطاب به مردم ایران در گفت وگو با واحد مرکزی خبر توضیح بدهد کشور چقدر مشکل مالی دارد و اگر فلان بحران پیش آمد اصلا تقصیر دولت نبود، میگوید: «الآن ایران زیر بدترین تحریمهای ممکن است، همه مسیرهای تجاری و ارزی ما را مسدود یا مختل کردهاند.»
شش. حالا اگر آن یکی مسئول که چند صندلی آنسوتر مینشیند بخواهد خطاب به مردم ایران در مصاحبه با شبکه خبر درباره میزان گستردگی تحریمها صحبت کند، میگوید: «ما دیگر به تحریمها عادت کردیم. تحریم چیز تازهای نیست و هزار راه برای دور زدن تحریمها بلدیم که باعث میشود تحریمها خنثی و بیاثر شود.»
هفت. اما اگر مقام و مسئول دیگری در فلان مراسم، همایش یا جشنواره علمی و پژوهشی یا در مراسم راهاندازی فلان محصول جدید بخواهد درباره تحریمها حرف بزند، میگوید: «تحریمها نه تنها بر پیشرفت ما اثری نگذاشته، بلکه سرعت رشد و پیشرفت ما را هم بالا برده چون تحریمها اصلاً برای ما فرصت است نه تهدید.»
هشت. حالا اگر همان مسئول چند روز بعد در کنفرانسی خبری با این پرسش روبه رو شود که چرا فلان طرح پیش نمیرود چرا بودجه نیست، چرا این و چرا آن... پاسخ میدهد: «متأسفانه ما از زمان جنگ تاکنون این حد مشکلات نداشتیم که این هم به دلیل تحریمهاست.»
نه. حالا اگر قرار باشد مسئول محترم دیگری در فلان مراسم ویژه برای مخاطبانی ویژه در برابر دوربین رسانههای داخلی و خارجی یادی هم از تأثیر تحریمها کند، میگوید: «با این تحریمها فقط خود تحریمکنندگان ضرر میکنند. اقتصاد و کشور ما راه مقابله با تحریمها را میداند. این تحریمها نشانه درماندگی خود آنهاست.»
و همزمان با همین حرفها مسئولی دیگر در گفت وگو با رسانهای خارجی میگوید: «این تحریمها جنایت علیه بشریت است!» یکی میگوید تحریمها بر اقتصاد ما اثر نگذاشته، یکی میگوید گذاشته و چند نفر هم آن بیرون میگویند، تحریمها اصلاً اثر مفیدی بر اقتصاد ما داشته است!
و این تفسیرها ادامه دارد... بسته به اینکه کدام مسئول در برابر کدام مخاطب از مجرای کدام رسانه یا تریبون و درباره کدام موضوع سخن میگوید... قرار هم نیست معیار روشنی برای سنجش تأثیر تحریمها تعریف و پذیرفته شود تا دستکم امکان سنجش آسیبهای تحریمها وجود داشته باشد.
و اما تأثیر تحریمها... بهتر است تأثیر آن را از مردم بپرسیم... مردمی که درگیر آن «کدامها» نیستند، بلکه تنها دغدغهشان کشیدن بار زندگی است؛ باری که هر روز سنگینتر میشود...
نظر شما :