نشست امروز در وین گره از کار توافق هسته ای باز نمی کند
اروپا به دنبال مقصر جلوه دادن ایران در مرگ برجام
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – تا ساعاتی دیگر نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران کل وزاری خارجه ایران و گروه 1+4 (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) به ریاست سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران و هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار میشود. این نشست همزمان با گذشت یک ماه از ورود ایران به گام چهارم کاهش تعهدات برجامی در پی مصوبه ۱۸ اردیبهشت ماه سال جاری شورای عالی امنیت ملی برگزار میشود. اما سوال اینجا است که آیا این نشست می تواند به پر کردن گسل میان ایران و اروپا که اکنون به بیشترین میزان خود از زمان شکل گیری برجام رسیده است، کمک کند؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوال را در گفت و گویی با محسن جلیلوند، استاد، کارشناس و پژوهشگر مسائل بین المللی پی گرفته است که در ادامه از نظر می گذرانید:
بعد از عملیاتی شدن گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی با گاز رسانی به مجتمع فردو که یکی از نقاط حساس اروپایی ها بود شاهد واکنش های دیپلماتیک آلمان، فرانسه و انگلستان نسبت به این اقدام بودیم. در این راستا برلین، پاریس و لندن در دو بیانیه ۲۰ آبان و بیانیه یکشنبه هفته جاری، جمهوری اسلامی ایران را به فعال کردن مکانیسم ماشه تهدید کردند. اینها علاوه بر تهدید مستقیم 27 نوامبر/6آذر ژان ایو لودریان نسبت به فعال کردن همین مکانیسم بود. در کنار آن اخیرا سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در نامه خود خطاب به دبیرکل سازمان ملل مدعی شدند که توسعه برخی از موشک های ایران خلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است و از آنتونیو گوترش خواستند تا در گزارش بعدی خود پیرامون برنامه موشکی جمهوری اسلامی اعلام کند که توسعه این موشک ها با این قطعنامه شورای امنیت "ناهمخوان" است که این نامه اروپایی ها با واکنش تند و تقریبا کم سابقه محمد جواد ظریف رو به رو شد. به موازات این واکنش های دیپلماتیک اروپایی ها، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز عرصه برخی اتفاقات معنادار بعد از برداشته شدن گام چهارم بود. در این شرایط تا چند ساعت دیگر وین، پایتخت اتریش شاهد برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران کل وزارت خارجههای ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) به ریاست سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران و هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواهد بود. آیا این نشست می تواند به پر کردن گسل میان ایران و اروپا که اکنون به بیشترین میزان خود از زمان شکل گیری برجام رسیده است، کمک کند؟
چنانی که شما به آن اشاره کردید اکنون فاصله و گسل سیاسی و دیپلماتیک برجامی میان ایران و اروپا به بیشترین میزان خود رسیده است و پر کردن این گسل در قالب یک نشست بسیار بعید است. آن هم این نشست که با فاصله 9 ماهه از نشست قبلی صوت گرفته است. لذا این فواصل طولانی نشان می دهد که طرفین هم چیزی برای گفتن ندارند. از این رو نمی توان از دل نشست امروز جمعه کمیسیون مشترک برجام انتظار چندان جدی برای حل مشکلات و چالش ها داشت؛ واقعیت بسیار ساده است زمانی که دونالد ترامپ از برجام خارج شد توافق هسته ای دچار مرگ مغزی شد. اکنون تمام تلاش و کوشش های اروپایی ها نیز حکم دادن نفس مصنوعی به این بیمار مرگ مغزی است.
حتی اگر اروپایی ها بخواهند برای حفظ و تداوم برجام کاری انجام دهند با سدی به نام ایالات متحده آمریکا روبه رو خواهند شد. این در صورتی است که اکنون خود اروپاییها نیز تمایلی به دادن هزینه و تلاش برای حفظ برجام ندارند. از این رو با هر گامی که ایران در سیاست کاهش تعهدات برجامی برمیدارد، فضای لازم و مناسب را برای واکنشهای منفی اروپایی ها در یک فرار رو به جلو فراهم می کند. شما در گام چهارم شاهد بودید که کم سابقه ترین واکنشهای سیاسی و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی ایران توسط اروپا صورت گرفت. از یک سو در سه مرحله ایران از سوی اعضای اروپایی برجام تهدید به فعال شدن مکانیسم ماشه شد و از طرف دیگر هم اروپا با ارسال نامه به سازمان ملل مسئله توان موشکی و دفاعی ایران را نیز به توافق هستهای گره زدند.
پیرو نکته آخرتان آیا ارسال نامه مذکور از طرف انگلستان، فرانسه و آلمان به سازمان ملل متحد نشانه رفتن قطعنامه ۲۲۳۱ است که به عنوان ضامن عدم بازگشت قطعنامههای پیشین تلقی می شود و یا در قالب نکته ای که به آن اشاره کردید اروپا سعی دارد که توافق هستهای را به توان موشکی گره بزند و از این طریق عدم تعهد خود به مفاد برجامی را تحت الشعاع قرار دهد؟
اکنون اروپا تمام تلاش خود را به کار بسته است تا پرونده ایران و برجام وارد یک پیچیدگی و ابهام جدی شود تا از این طریق مسئله عدم تعهد خود را به مفاد توافق هسته ای را به حاشیه ببرد که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در واکنش توئیتری به این اقدام صراحتاً این نکته را مطرح کرد. ببینید در حال حاضر پرونده فعالیتهای هستهای و به خصوص برجام در قالب یک ریسمانی است که هر لحظه امکان پاره شدن آن وجود دارد، اما اروپا سعی ندارد این ریسمان را از طرف خود پاره کند، بلکه میخواهد با ایجاد شرایط و فشار لازم به ایران و همچنین ایجاد پیچیدگی و ابهام در پرونده برجامی، تهران را به این سمت و سو بکشاند که ریسمان برجام را پاره کند تا در نهایت اروپا عملاً جمهوری اسلامی ایران را عامل مرگ برجام معرفی کند. لذا اروپا علاوه بر عدم تعهد به مفاد برجامی اکنون بسیاری از مسائل دیپلماسی منطقهای و همچنین توان موشکی را هم ذیل برجام مطرح میکنند و خواهان مذاکره و گفت وگوهای مجدد در این قالب هستند.
اما به موازات این تهدیدات تروئیکای اروپا نسبت به فعال شدن مکانیسم ماشه و گره زدن توان موشکی به توافق هسته ای ما شاهد آن هستیم که دولت کشورهای بلژیک، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ و سوئد نیز در کنار آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای اصلی اینستکس به این سازوکار حمایتی برجامی پیوستند که با استقبال پاریس، برلین و لندن مواجه شد؛ آیا اساساً پیوستن این شش کشور اروپایی به سازوکار مالی برجامی که تا کنون هیچ خروجی عملی برای ایران در پی نداشته و از وعده سیاسی پا فراتر نگذاشته است در کنار تهدیدات دیپلماتیک اروپایی ها، نشان از اجرای سیاست چماق و هویج علیه تهران نیست؟ اگر چنین است این سیاست (چماق و هویج) می تواند اروپا را در رسیدن به اهدافش کمک کند؟ از طرف دیگر حتی با عملیاتی شدن این ساز و کار می توان به کاهش تنش میان اروپا با ایران خوشبین بود، چرا که برخی از کارشناسان، حال با نگاهی بدبینانه معتقدند این اقدام اروپایی ها و پیوستن شش کشور قاره سبز به اینستکس تنها به منظور خرید زمان بوده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
اتفاقاً این نکته که شما به آن اشاره کردید در راستای تحلیل پیشین من قرار دارد. چرا که اروپا نمی خواهد این ریسمان از طرف آنها پاره شود. لذا به موازات تهدید و انجام برخی اقدامات مخرب، فعالیتهایی را هم در قالب حمایت از برجام با پیوستن ۶ کشور اروپایی به اینستکس در دستور کار دارند. اما با این تفاسیر نمیتوان به آن سیاست چماق و هویج گفت، چرا که بهکارگیری این سیاست از طرف هر بازیگری با این هدف صورت می گیرد که طرف مقابل مطابق با اهداف وی حرکت کند، در صورتی که اعمال تهدید علیه ایران عملاً شرایط را پیچیده تر می کند. پس اکنون اروپایی ها سعی می کنند با برخی اقدامات نمایشی در قالب پیوستن چند کشور اروپایی به اینستکس خود را در حفظ برجام بسیار جدی نشان دهند، در صورتی که خود اروپاییها هم اکنون بر این واقعیت اشراف دارند که عملاً بدون چراغ سبز آمریکا هیچ گونه اتفاقی خاص صورت نمی گیرد. یعنی سطح توان و همچنین عدم تمایل اروپایی ها در انجام تعهداتشان در یک سو و از سوی دیگر انتظارات ایران با محوریت فروش نفت و مبادلات بانکی، شرایط را به جایی رسانده است که اروپا فقط به دنبال آن است که ایران با دست خود از برجام خارج شود و مرگ توافق هسته ای را رقم زند، بدون آنکه خود را مقصر مرگ برجام جلوه داده شود و متاسفانه باید این نکته را هم یادآور شد که با برداشته شدن هر گام در کاهش تعهدات برجامی کمک شایان توجهی به تحقق این سناریو اروپاییها از طرف ایران می شود.
نکته بسیار مهمتر ناظر بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی ایران نمیتواند هیچ امیدی هم به روسیه و چین داشته باشد. چرا که سمت و سوی تحولات دیپلماتیک، نحوه برخورد و نگاه پکن و مسکو را با برجام مشخص میکند. پس اینکه انتظار داشته باشیم روسیه و چین بخواهد به تنهایی هزینه حفظ برجام را پرداخت کنند یک فرض بسیار محال است. در همین راستا متاسفانه با عدم تمدید تحریمهای آمریکا در خصوص مرکز هسته ای فردو، روسیه نیز از انجام تعهدات و همکاری های هسته ای خود با ایران در فردو به نام برخی مشکلات و ایرادات فنی سر باز زده است. در این رابطه شرکت دولتی روس اتم دیروز (پنجشنبه) در اطلاعیه ای اعلام کرد که پروژه خود برای تبدیل کاربری تاسیسات فردو را به دلیل موضوع مرتبط با آغاز غنی سازی اورانیوم در این سایت به حالت تعلیق درآورده است.
به موازات این واکنش های دیپلماتیک اروپایی ها، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز عرصه برخی اتفاقات معنادار بعد از برداشته شدن گام چهارم بود. در راستای تحرکات آژانس بین المللی انرژی اتمی شاهد آن بودیم که کورنل فروتا، مدیرکل سابق این آژانس در بیانیهای خطاب به شورای حکام خواستار همکاری کامل و به جای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد. در این بیانیه وی دوباره بر گزارش اخیر آژانس مانور داد که عنوان کرده بود ذرات اورانیوم ساخته دست بشر در محلی که ایران به آژانس اعلام نکرده بود، پیدا شده که طبق برخی اخبار این مکان همان تورقوزآباد است که در اتهام زنی های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل مطرح شد. اینها علاوه بر حاشیه سازی و جنجال آفرینی سیاسی و دیپلماتیک برخی کشورها در این آژانس پیرامون اخراج بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران بود. اکنون این تلاش ها با جدیت بیشتری از طرف رافائل گروسی، دبیر جدید آژانس که چند روز از تصدی گری وی در این پست می گذرد، در حال پیگیری است. با این زمزمه آیا تلاش هایی برای سیاسی و حتی امنیتی کردن پرونده فعالیت های هستهای ایران در این آژانس وجود دارد؟
همان اقتضائاتی که برای شرایط کنونی سیاسی و دیپلماتیک میان اروپا و ایران بر سر برجام شکل گرفته است در حال حاضر میان جمهوری اسلامی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حال وقوع است. چرا که با برداشته شدن هر گام در کاهش تعهدات برجامی فاصله میان آژانس با تهران بیشتر و بیشتر خواهد شد. این واقعیتی است که هم آژانس بر آن اشراف دارد و هم ایران. یعنی ما اکنون به سمت کاهش همکاری و محدود کردن روابط خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی گام بر می داریم. البته نه به این معنا که ما روابط خود را به طور کامل با آژانس قطع کنیم، اما روز به روز با انجام کاهش تعهدات برجامی این روابط کم رنگ و کم رنگ تر خواهد شد. به هر حال ما عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی و عضو ان پی تی هستیم، زمانی مناسبات ما با این دو قطع خواهد شد که از آژانس بین المللی انرژی اتمی و ان پی تی خارج شویم، اگر چه که شرایط کنونی موضع برجام را تضعیف میکند، چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی انتظار دارد ایران در چارچوب برجام به فعالیتهای هستهای خود ادامه دهد، نه خارج از آن. پس اکنون در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز یک دستور کار مشخص وجود دارد. یعنی شرایط به وجود آید که ایران با دست خود به سیاسی شدن و حتی امنیتی شدن پرونده فعالیتهای هستهایش در این آژانس کمک کند. لذا مسئله اخراج بازرس آژانس بین المللی انرژی اتمی و یا پیدا شدن ذرات اورانیوم دست ساز بشر در تورقوزآباد و نظایر آن محور حاشیه سازی ها علیه تهران خواهد بود.
در راستای نکته ای که به آن اشاره کردید برخی بر این مسئله تاکید دارند که گام پنجم کاهش تعهدات برجامی باید دربردارنده اعمال محدودیتهای جدی در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعمال محدویت نظارت ها و حتی خروج از ان پی تی باشد. شما این گام را تا چه اندازه منطقی می دانید؟
من دوباره بر این نکته تاکید دارم که دیگر نمیتوان روی نجات برجام به وسیله گام های کاهش تعهدات هسته ای و تلاش های اروپا امید داشت. چرا که بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام عملاً مرگ برجام رقم خورد و بعد از آن مسئله متعهد شدن اروپایی ها، شکل گیری اس پی وی و بعد از آن اینستکس، عملیاتی شدن سیاست کاهش تعهدات برجامی، گره زدن توافق هسته ای به توان موشکی و دیپلماسی منطقه ای و دیگر مسائل باعث شده است که اکنون برجام با خیلی از مسائل حاشیه ای و جانبی درگیر شود و از حَیِّز انتفاع ساقط شود. لذا احتمال کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعمال محدودیت نظارت و بازرسی و حتی خروج از ان پی تی هم شرایط از این پیچیده تر نمی کند و فقط و فقط به عملیاتی شدن توسعه مدنظر اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمک میکند تا از این طریق عملاً ایران به عنوان عامل مرگ برجام و سیاسی شدن پرونده ایران در آژانس و شورای حکام معرفی شود.
نظر شما :