برنامه ترامپ برای خاورمیانه عملی نمی شود (بخش دوم)
چالش محدودیت اتحاد عربی اسرائیلی علیه ایران برای آمریکا
نویسنده: مارتین ایندیک
دیپلماسی ایرانی: هر جنبه از مثلث جدید استراتژیک دولت ترامپ مبتنی بر درک اشتباهی از منطقه است و این درک اشتباه با ایران شروع می شود که ایالات متحده آن را یک هژمون منطقه ای خصمانه با برنامه هسته ای پیشرفته می داند و چندین دهه برای محدودسازی آن تلاش کرده است. دیپلمات های اروپایی و آمریکایی در سال 2015 توانستند با مذاکره و حصول برجام که یک توافق کلاسیک چندجانبه کنترل تسلیحاتی به شمار می رود، به پیشرفتی بزرگ در نظارت بین المللی بر برنامه هسته ای ایران دست یابند. زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، توافق هسته ای ایران خیلی خوب کار می کرد و به افزایش قابل توجه اعتماد به این مساله انجامیده بود که ایران به دنبال برنامه تولید سلاح هسته ای نیست.
توافق ایران ایده آل نبود. مفاد آن به ایران اجازه می داد پس از 10 سال برنامه هسته ای خود را از سر بگیرد و به برنامه موشک بالستیک ایران و اقدامات منطقه ای آن هم نپرداخته بود. با این حال، توافق هسته ای نگرانی از بمب اتم را از بین برده بود و الگویی برای حل مناقشات آتی ایجاد کرده بود. بدین ترتیب، قدم منطقی بعدی برای هر دولتی که در ایالات متحده روی کار می آمد این بود که از برجام استفاده کند و به دیگر مسائل نگران کننده درباره ایران بپردازد. با این حال، ترامپ در ماه مه 2018 با دروغگویی درباره تعهد ایران به توافق هسته ای، از آن خارج شد.
این اتفاق اساسا بخشی از عقده شخصی ترامپ درباره باراک اوباما بود. ترامپ می خواست هر کاری که رئیس جمهوری پیش از او انجام داده را خنثی کند و توافق ایران با امضای اوباما پای آن نیز یکی از همین موارد بود. اما کار به همین جا ختم نشد. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه دولت ترامپ، در یک سخنرانی در فاصله اندکی پس از خروج ایالات متحده از توافق از کمپین «اعمال فشار حداکثری» علیه ایران به صورت اعمال مجدد تحریم ها برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران خبر داد که ظاهرا با هدف «ممانعت از تلاش های ایران برای سلطه بر خاورمیانه» صورت گرفت. پومپئو فهرستی از خواسته های ایالات متحده ارائه کرد که توامان به معنای تسلیم کامل ایران (کاپیتولاسیون) بودند: ایران هرگز نباید اورانیوم غنی سازی کند؛ در نظارت ها و بررسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در هیچ جایی مداخله نکند؛ موشک ها با قابلیت حمل کلاهک هسته ای نداشته باشد؛ از حماس، حزب الله، جهاد اسلامی فلسطینی، شبه نظامیان شیعه عراق یا حوثی های یمن حمایت نکند؛ هیچ یک از نیروهای تحت فرمان ایران در هیچ جای سوریه نباشند؛ هیچ رفتار تهدیدآمیزی علیه اسرائیل، عربستان سعودی یا امارات متحده عربی در کار نباشد. و پومپئو تاکید کرد که اگر ایران به هر یک از این خواسته ها عمل نکند، مذاکره مجددی بر سر برجام در کار نخواهد بود.
ایالات متحده هیچ یک از این اقدامات را با متحدان و شرکای خود هماهنگ نکرده بود. خواسته های دیگر امضاکنندگان برجام یعنی چین، روسیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا به کلی نادیده گرفته شد و حتی کار به جایی رسید که آنها تهدید کردند تحریم های ایالات متحده را به چالش خواهند کشید.
همه اینها در حالی بود که ترامپ برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از منطقه خیلی بیشتر از اوباما عجله داشت. به عبارت دیگر، دولت ترامپ با همان سرعتی خواسته های خود از ایران را افزایش می داد که در حال کاهش توانایی های خود در بازداری از هرگونه اقدام تهاجمی احتمالی ایران در منطقه بود. فاصله بین اظهارات دولت ترامپ و واقعیت زمانی کاملا آشکار شد که پومپئو یک ماه پس از افشای برنامه ترامپ برای خارج کردن همه سربازان آمریکایی از سوریه، اعلام کرد ایالات متحده قصد دارد همه سربازان ایرانی را از سوریه اخراج کند. با این حال، گروه ترامپ تاکید کردند که فاصله بین تمایلات و قابلیت ها مشکلی ایجاد نخواهد کرد چرا که دو شریک قدرتمند ایالات متحده در منطقه یعنی اسرائیل و عربستان سعودی مسئولیت و زحمت مقابله با ایران را متقبل خواهند شد. توجیه توهم آلود این رویکرد هم این بود که اسرائیل بزرگ ترین قدرت در منطقه و عربستان سعودی هم با نفوذ و ثروتمند است.
اسرائیل قابلیت های نظامی گسترده و در مواجهه با ایران با کشورهای عرب سنی منافع مشترک دارد؛ اما ایالات متحده نمی تواند به پیشبرد منافع خود در جهان عرب به اسرائیل یهودی اتکا کند. مناقشات حل نشده اسرائیل با فلسطینی ها قابلیت همکاری های آشکار اسرائیل و همسایگان عربش را محدود کرده است. کشورهای عربی ترجیح می دهند منافع مشترک خود با اسرائیل را به صورت پنهانی دنبال کنند. عربستان سعودی از دهه 1960 همین کار را می کرده است. اما همکاری آشکار آنها این امکان را به ایران می دهد که کشورهای عربی را به خیانت متهم کند و این مساله آنها را در منطقه در موقعیت بدی قرار می دهد. برای نمونه، ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در ماه فوریه سال جاری میلادی سعی کردند کنفرانسی ضد ایرانی در لهستان برگزار کنند؛ نتانیاهو درباره جلسه ای با نمایندگان کشورهای مطرح عربی به منظور پیشبرد منافع مشترک در مبارزه با ایران توئیتی منتشر کرد. با این حال، وزرای امور خارجه کشورهای عربی از ظاهر شدن در هیئتی مشترک با نتانیاهو در مجمع عمومی کنفرانس خودداری کردند. تنها کاری که نتانیاهو توانست انجام دهد انتشار ویدیویی از وزرای امور خارجه بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در حال گفت و گو درباره اسرائیل بود که به طور غیرقانونی فیلم برداری شده بود. این ویدیو خیلی سریع از سایت حذف شد. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :