هزینه های گزاف استراتژی ترامپ در برابر مزایای اندک آن

ایالات متحده در چاهی افتاده که ترامپ برای ایران کنده است

۲۰ بهمن ۱۳۹۸ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۸۹۴۱۷ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
ترور سردار سلیمانی انتظارات دولت دونالد ترامپ را بالا برده، اما حقیقت این است که ایالات متحده در موقعیتی نیست که بتواند روی آشوب پیش آمده در دوران پسا سردار سرمایه گذاری کند.
ایالات متحده در چاهی افتاده که ترامپ برای ایران کنده است

نویسنده: کوری شِیک

دیپلماسی ایرانی: ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، در حمله هواپیماهای بدون سرنشین در اوایل ژانویه و خودداری ایران از اقدام تلافی جویانه شدیدالحن سبب شد دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده تصور کند استراتژی او در حال جواب دادن است. ترور سردار سلیمانی که به طور عمده به عنوان اقدامی با پیامد تشدید تنش ها محکوم شد، انتظارات ایران را تغییر داد و در عین حال، مخاطرات و فرصت های جدیدی برای دو طرف ایجاد کرد.

ترامپ و گروه او با تمرکز صرف روی ایران و مخاطرات آن برای ایالات متحده و متحدانش، تا اندازه زیادی در بازگشت از سیاست های باراک اوباما موفق عمل کردند. دولت اوباما تمایلی به رسیدگی به اقدامات ایران در منطقه نداشت و دولت ترامپ پیام متفاوتی ارسال کرد. همانطور که ژنرال کِنِت اف. مک کنزی، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده، پاییز گذشته در یک برنامه موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک گفت: «ایران گزینه هایی برای افزایش تنش ها دارد، اما پله های بالایی نردبان تشدید تنش ها متعلق به ماست.» با این حال، یک تغییر سریع و کوچک در شرایط به نفع دولت ترامپ به معنای موفقیت کل استراتژی رئیس جمهوری نیست. در واقع، این استراتژی آنطور که ترامپ و مشاورانش تصور می کنند، جواب نداده است.

متحدان و حامیان سردار سلیمانی هنوز در ایران قدرت دارند. شلیک موشک و خمپاره به سمت سفارت آمریکا در بغداد هنوز ادامه دارد که نشانه نفوذ ایران و متحدانش در منطقه است. ایران هنوز هم به پیشروی در برنامه هسته ای ادامه می دهد که می تواند به معنای کاهش زمان دستیابی آن به سلاح هسته ای در قیاس با زمان تصمیم دولت ترامپ به عقب نشینی از توافق دولت اوباما باشد.

استراتژی دولت ترامپ در قبال ایران 6 عنصر دارد: اول، ترامپ از توافق هسته ای خارج شد چون برنامه های موشک بالستیک ایران را محدود نمی کرد و تاریخ انقضا داشت. دوم، ایالات متحده کارزار «اعمال فشار حداکثری» را به اجرا درآورد تا با آسیب به اقتصاد ایران این کشور را به سمت مذاکره برای توافقی با محدودیت های بیشتر در برنامه های هسته ای و رفتارهای منطقه ای سوق دهد. سوم، دولت ترامپ می خواهد مانع از تسلیم اروپا در برابر اقدام ایران به از سرگیری فعالیت های منع شده در توافق هسته ای شود. چهارم، ایالات متحده سردار سلیمانی، فرمانده مقتدر مسئول حملات به نیروهای آمریکایی و معمار سیاست خاورمیانه ایران، را ترور کرد. پنجم، ترامپ و گروه او اکنون سعی دارند هر گونه افزایش تنش احتمالی و خطر جنگ در پی ترور سردار سلیمانی را مدیریت کنند. ششم و آخر، آنها امیدوارند بتوانند با تحریک به اعتراضات در داخل ایران، دولت را بیشتر تحت فشار بگذارند و مشروعیت آن را زیر سوال ببرند.

یکی از دلایل غیرمنتظره بودن ترور سردار سلیمانی به برغم اینکه برنامه آن 7 ماه پیش تصویب شده بود، این بود که دولت ترامپ به هیچ یک از اقدامات پیشین ایران و متحدان منطقه ای آن همچون انهدام هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی یا حمله حوثی ها به تاسیسات نفتی آرامکو واکنش نظامی نشان نداده بود؛ متحدان آمریکا در منطقه و ورای آن از این مساله خشنود بودند که ایالات متحده «بازدارندگی» به معنای عواقب نظامی برای حملات نظامی، را از سر گرفته است. ایران با تلافی محدود و آمریکا با خودداری از اقدام متقابل توانستند مانع از بروز درگیری نظامی همه جانبه شوند. در عین حال، شلیک اشتباهی به هواپیمای مسافربری اوکراین شرایط را برای ایران دشوار کرد و مانع از استفاده آن از احساسات ضدآمریکایی موجود شد. اما به نظر نمی رسد که ایالات متحده هم در موقعیتی نیست که بخواهد روی شرایط پیش آمده پس از ترور سردار سلیمانی سرمایه گذاری کند. ایرانی ها شاید از عملکرد دولت ناراضی و از سقوط هواپیمای اوکراینی ناراحت باشند، اما امید بستن ایالات متحده به اینکه این تحولات باعث سقوط نظام جمهوری اسلامی شود توهم گونه است.

در همین حال، نشانه های مشکلات در سراسر منطقه قابل مشاهده است. عراق پس از حمله به سردار سلیمانی ممکن است حق آمریکا برای داشتن نیرو در خاک خود را لغو یا استفاده از این نیروها را به شدت محدود کند به طوری که مانع از عملکرد موثر آنها در جنگ علیه داعش و البته مقابله با ایران شود. 

مساله دیگر زیر سوال رفتن تضمین ایالات متحده برای متحدان آن در حاشیه خلیج فارس به دلیل خودداری از واکنش به حوادث قبلی منطقه است. ترامپ برای ایجاد اطمینان در میان این متحدان به استقرار 14هزار نیروی بیشتر در منطقه دستور داده است، اما این رویکرد به اندازه نشان دادن تمایل سیاسی برای استفاده از این نیروها معنادار نیست. ایالات متحده در چشم شرکا غیر قابل اعتماد شده و همین مساله ایجاد اطمینان را پرهزینهتر کرده است.

یکی دیگر از نشانه های نگران کننده برای آمریکا این است که تنها آلبانی، استرالیا، بحرین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بریتانیا تمایل خود را به پیوستن به یک نیروی دریایی تحت رهبری ایالات متحده در خلیج فارس اعلام کرده اند و شمار بیشتر متحدان ایالات متحده به ائتلاف رقیب، اتحادیه اروپا با رهبری فرانسه متعهد شده اند.

اقدامات اتحادیه اروپا و دولت ترامپ در بسیاری از دیگر زمینه ها نیز در تقابل است. اتحادیه اروپا که رویکرد اوباما را ترجیح می داد، تا ایجاد یک سیستم پرداخت پیش رفت تا امکان مبادلات شرکت های جهانی با ایران و دور زدن تحریم های دلاری را فراهم آورد. اگرچه این سیستم اساسا به دلیل نگرانی شرکت ها از مواجهه با تحریم های خزانه داری ایالات متحده بی فایده است، اما قرارگیری اتحادیه اروپا به رهبری بریتانیا، فرانسه و آلمان در برابر ایالات متحده و ایجاد مکانیسمی برای دور زدن سیاست های آن به خودی خود حائز اهمیت است. کشورهای اروپایی هم اخیرا احتمال اعمال مجدد تحریم های اقتصادی علیه ایران را مطرح کرده اند، اما هدف آنها بازگشت ایران به تعهدات توافق هسته ای دولت اوباما است، نه وادار کردن این کشور به قائل شدن امتیازات بیشتر.

خلاصه اینکه سیاست های دولت ترامپ یک سری آشفتگی ها در رابطه با ایران ایجاد کرده که می تواند از آنها بهره ببرد؛ اما بیشتر به نظر نمی رسد که این آشفتگی ها به جای نزدیک کردن ایالات متحده به اهدافش، اعتبار آن را زیر سوال برده و هزینه های نظامی و امنیتی را افزایش داده اند.

منبع: آتلانتیک / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: ترور سردار سلیمانی آشفتگی در خاورمیانه نفوذ ایران در منطقه سیاست ترامپ در قبال ایران برجام رویکرد دولت اوباما در قبال ایران کمپین اعمال فشار حداکثری ترامپ علیه ایران تنش ها بین واشنگتن و تهران


( ۵ )

نظر شما :