برچسب نیابتی برای نیروهای طرفدار ایران در منطقه ساده لوحانه است
برتری نظامی انکارناپذیر ایران در برابر آمریکا و همپیمانانش در خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: بنا به گزارش موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی، ایران اکنون برتری نظامی کارآمدی بر آمریکا و همپیمانانش در خاورمیانه دارد و این برتری به دلیل قابلیت این کشور در جنگ آوری با به کارگیری طرفهای سومی مانند شبهنظامیان و گروه های مسلح شیعه است. این اندیشکده نظامی در یک ارزیابی دقیق از راهبرد و دکترین ایران در گستره لبنان، سوریه، عراق و یمن چنین نتیجهگیری میکند که "قابلیت طرف سوم" به جنگافزار منتخب ایران تبدیل شده است.
در پژوهش 16 ماهه موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی تحت عنوان "شبکههای نفوذ ایران" آمده است که این شبکهها در مقایسه با برنامه موشکهای بالیستیک، برنامه هستهای و نیروی نظامی متعارف اهمیت بیشتری برای قدرت ایران دارد. طبق یافتههای این گزارش، به طور کلی توازن نظامی متعارف هنوز به نفع آمریکا و متحدانش در منطقه است اما توازن نیروی کارآمد اکنون به نفع ایران است.
به رغم تحریمهای آمریکا و حتی با وجود چالش تازه معترضان ضدایرانی ملیگرا در برخی کشورهای تحت نفوذ تهران، ایران در برابر راهبرد خود با مانع یا مخالفت بینالمللی چندانی روبه رو نبوده است. این یافتهها چه بسا تقویتکننده موضع برخی دیپلماتهای غربی باشد که باور دارند هر توافق هستهای تازه با ایران باید هم شامل محدودیتهای بهروز شده درباره برنامه هستهای و هم تعهدات درباره رفتار منطقهای ایران باشد.
بر اساس این گزارش، طراحی، تامین منابع و توسعه شبکه نفوذ ایران – که در کشورهای مختلف عملکرد متفاوتی دارد – از سوی تهران به عنوان ابزار اصلی برای مقابله با خصومتهای منطقهای و فشار بینالمللی انجام شده است. این سیاست "به طور مداوم مزایایی را در اختیار ایران گذاشته بدون این که هزینه یا ریسک رویارویی مستقیم با دشمنان را به همراه داشته باشد."
ایران از جنگ متقارن کشور با کشور پرهیز میکند چرا که میداند در چنین جنگی مغلوب خواهد شد. به جای جنگ متقارن، ایران به دنبال جنگ نامتقارن از طریق شرکای غیردولتی است.
بر اساس یافتههای این گزارش، به کارگیری نیروی متعارف نمیتواند اقتدار حاکمیتی ایران در 40 سال گذشته را از بین ببرد، چرا که بیشتر منازعات خاورمیانه در چارچوب جنگ کشور با کشور نمیگنجند که نیروهای مشمول قوانین بینالمللی در آنها مشارکت داشته باشند، بلکه بیشتر شامل فضای جنگی پیچیده و درهمفشردهای هستند که مستلزم پاسخگویی یا پیروی از هیچ قانونی نیستند، پدیداری اندک و بازیگران متعددی دارند که نماینده ترکیبی از منافع محلی و منطقهای هستند.
در دوران کنونی هیچ کشوری به اندازه ایران در منازعات منطقهای فعال یا تاثیرگذار نبوده است. طبق ارزیابیهای این اندیشکده، کل هزینه فعالیتهای ایران در سوریه، عراق و یمن 16 میلیارد دلار است، در حالی که حزب الله به تنهایی سالانه 700 میلیون دلار از ایران دریافت میکند.
ایران قابلیت مورد نظر خود را از طریق نیروی فرامرزی قدس و ایجاد شبهنظامیان گوناگون – با 200 هزار جنگجو – توسعه داده و آنها را در یک "منطقه خاکستری" از منازعات به کار گرفته و به این ترتیب دشمنیها را پایینتر از آستانه جنگ کشور با کشور نگه داشته است.
ایران برای نفوذ در هر کشور از تاکتیکهای متفاوتی استفاده کرده است. در عراق، تهران از شورشیان برای یورش به ارتش آمریکا استفاده کرد. در سوریه، قاسم سلیمانی از ارتش متعارف سوریه برای جنگیدن با شورشیان چندملیتی پشتیبانی کرد. در لبنان، ارتباط حزب الله با تهران گسترش یافت. راکتها، تجهیزات ضدتانک و موشکهای ایرانی همراه با 25 هزار سربازی که در اختیار حزب الله قرار گرفته این گروه لبنانی را به نیرویی مجهز برای ایران تبدیل کرده است.
مقابله با نفوذ ایران نه تنها نیازمند پاسخ های منطقهای بلکه نیازمند شناخت اقتدار حاکمیتی ایران است که به اساس راهبرد امنیت منطقهای حکومت تهران تبدیل شده است. موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی با هشدار درباره استفاده از برچسب سادهلوحانه "نیابتی" برای توصیف طرفهای سوم شبکه نفوذ ایران، تاکید میکند که تهران از شرکای خود انتظار پاداش اقتصادی ندارد بلکه برعکس، آنها را تامین مالی میکند.
تابآوری و قدرت بقای ایران به حدی است که بتواند در برابر اعترضات ضدایرانی ایستادگی کند، اما با مشکلاتی روبه روست چرا که "نفوذ این کشور به گروههایی متکی است که یا نمیتوانند مستقیما حکومت کنند (مانند حزب الله لبنان) و یا قابلیت یک دولت آماده و مجهز را ندارند (مانند عراق)."
منبع: گاردین / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :