سیاست مقتدی صدر برای بهرهبرداری از اعتراضات
همصدایی در جهت عوامفریبی!
نویسنده: فاطمه سیاحی، کارشناس مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در آخرین موضعش نسبت به دولت عادل عبدالمهدی و در کشیدن اعتراضات به سمت و سوی دلخواهش، بیانیهای صادر کرد. بیانیهای که علیرغم فرافکنی های واضح، اهدافی را علیه دولت و سیاستهایش دنبال میکرد. در این بیانیه ابتدا مردم معترض علیه دولت تحریک شدهاند و سپس صدر تلاش کرده تا اقدامات صورت گرفته توسط دولت را بیاثر نشان دهد. اگر وی از اتفاقات پشت پرده و ترس و اضطراب سیاستمداران میگوید به این خاطر است که خوب میداند مردم کشورش نسبت به چه مسائلی حساساند؛ برای ملت عراق واکنش هیجانی و سریع در مقابل آنچه صدر دخالت بیگانگان و عملکرد بد دولتهای دستنشانده تعبیر میکند، بسیار طبیعیست! درواقع این شایعات و توطئههاست که مردم این کشور را نسبت به همگراییهای سیاسی و سیاست خارجی دولت بدبین میکند؛ پس دامن زدن به این اتهامات، برای شخص مقتدیصدر نقشی بسیجکننده دارند.
رهبر جریان صدر همزمان با دعوت مردم به تظاهرات، تلاش دارد با کماثر نشان دادن اقدامات دولت به آنان تلقین کند که دولت عبدالمهدی ناکارآمد است؛ نتیجهٔ تقلیل تلاشها و انتظاراتِ خارج از توانِ نخستوزیر – آن هم در مدت زمان یک ساله – به صدر کمک خواهد کرد تا با تعریف دولت به مثابهٔ فاسدان، ناامیدی کامل را در مردم ایجاد کند. وعدهٔ حقوق و استخدامِ دولت حتی اگر تغییرات روبنایی تلقی شوند، باز هم تحققشان در کوتاه مدت برای هر کابینهای سخت خواهد بود. مقتدیصدر اگر میخواست قادر بود با نفوذ و قدرت خود برای حل مشکلات مردم و تسریع در برنامههای اصلاحی عبدالمهدی کمک کند؛ به طوری که خود به نمایندگی از مردم پیگیر مطالباتشان از دولت باشد! اما اتخاذ روشی برخلاف این رویکرد نشان میدهد که منافع صدریها با بیثباتی داخلی و دولت ناکارآمد بیشتر تأمین میشود تا در سایهٔ همکاری و آرامش.
با همهٔ اینها.. بیانیهای که مقامات ارشد دولتِ انتخابی خود را به اطاعت از خارج متهم کند و با چشمپوشی از خشونتهای مرگبار و انحرافات پرهزینه، مردم را با فریب به خیابانها دعوت کند متضمن هیچ مصلحتی برای جامعه نخواهد بود. به خصوص در شرایطی که کمیتهٔ هماهنگی اعتراضات عراق شدیداً با این دعوت جریان صدر مخالفت کرده و ترجیح داده تا منتظر پیگیری وعدههای دولت و پارلمان شود. این کمیته تاکید کرده است: «مطالبات معترضان هفتههای اخیر در بغداد و چند استان دیگر سیاسی نیست؛ بلکه صرفا درخواست هایی مردمی و در زمینهٔ بهبود خدمات عمومی هستند. بنابراین با هیچ حزب یا طرف خارجی ارتباطی ندارد. اعتراضات خیابانی حق همگانی است و هر حزب یا جریانی که خواهان تظاهرات است، میتواند در وقت دیگری به جز آن زمانی که کمیته عالی تظاهرات مشخص کرده است، به خیابان بیاید و تظاهرات کند.»
همین مسئله کافی است تا بیانیهٔ مقتدیصدر را نوعی موجسواری بر اعتراضات مدنی به منظور فرار از مسئولیت تلقی کنیم؛ چرا که وی حامی بزرگ به قدرت رسیدن دولت عادل عبدالمهدی و اقدامات مداخلهگرایانه و سودجویانهاش، مانع بزرگِ تلاشهای این دولت بودند. سال گذشته مقتدیصدر بود که به ریاست ائتلاف سائرون با فتح توافق کرد و عادل عبدالمهدی را بر سر کار آورد. بعد از آن هم در همان ابتدا با انتخاب مستقیم چند وزیر و بسیاری از مقامات و مدیران دولت، رسماً در کار نخستوزیر دخالت کرد؛ البته سهمخواهی های مالی و سیاسی وی تاکنون نیز ادامه دارند و حالا ظاهراً قصد دارد با انتخابات مجدد و تغییر کابینه، از این هم فراتر برود. او این روند منفعتطلبانهٔ خود را یک انقلاب میداند؛ اما انقلاب واقعی در سیستم سیاسی عراق زمانی اتفاق خواهد افتاد که سرنوشت سیاسی این کشور از دست سیاستمدارانی چون صدر خارج شود.
انتخابات زودهنگام هم کاری از پیش نخواهد برد؛ چرا که همین جریانات دوباره یک نخستوزیر انتخاب خواهند کرد و باری دیگر تلاشهایشان را برای تقسیم مناصب به کار خواهند بست. برخلاف ادعاهای رسانهای جریان صدریها و پروژهٔ اصلاحاتی که آن را اساس تصمیمات خود میدانند، روند انتخاب یک دولت برای هر سال نه تنها کمکی به توسعه و پیشرفت عراق نخواهد کرد بلکه اساس مشکلات ساختاری نظام سیاسیاش خواهد بود. صدریها سالهاست که کم و بیش در دولتهای عراق حضور دارند؛ اما نقش مثبت و کارآمدی ایفا نکردهاند. آثار اینگونه فرافکنیها و تشویش اذهان عمومی به دست سیاستمداران و رهبران جریانهای سیاسی بر فرهنگ سیاسی بسیار بد و زیانبار خواهد بود؛ شکی نیست که خاطرات تلخ مردم عراق از جنگ و اشغال و... با تلاش و همبستگی ملی فراموش خواهند شد، در حالی که ادامهٔ این اختلافات سیاسی شکاف بین دولت و ملت را عمیقتر خواهد کرد. بنابراین در آینده شکلگیری اعتماد عمومی در عراق نیازمند گذر زمان بیشتری خواهد بود.
شاید مسئله مهمتر از سیاستهای کنونی جریان صدر، میزان آگاهی مردمی در مقابل آنها باشد. توده و عوام مردم عراق را نمیتوان برخوردار از آن درک سیاسی و آگاهیِ لازم برای تحلیل چنین بیانیهها و رویدادهایی دانست؛ اما قطعاً فعالان سیاسی و روزنامهنگاران مستقلی هستند که بخوبی این مسائل را رصد کرده و تحولات را زیرنظر دارند. برای مثال برخی ژورنالیستهای عراقی معتقدند صدر زمان بسیار بدی را برای این اقدامات انتخاب کرده؛ حق هم دارند.. چرا که عراق این روزها میزبان بزرگترین رویداد جهان اسلام است و اربعین حسینی جدای از منافع اقتصادیِ حاصل از سفرهای زائران، اعتبار مذهبی و فرهنگی این کشور را نیز بالا برده است. علاوه بر این سفارتخانههای کشورهای مختلف هر کدام به نوعی در جهت کمک به بغداد در مدیریتِ بهتر این رویداد فعال شدهاند. چنین شرایطی را خیلیها در عراق درک میکنند و به خوبی میدانند اثرات سوء ناآرامیها در این برههٔ زمانی چندبرابر خواهد بود. صدای این فعالان سیاسی نباید کوتاهتر از صدای سیاستمدارانی چون صدر باشد؛ چرا که اینان پاسدار واقعی منافع ملی کشورشان هستند و باید با استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش خود را ایفا کنند.
نظر شما :