مسئله تجزیه یمن در شرایط کنونی امکان تحقق ندارد
مخالفت تهران با چند پاره شدن یمن راهبرد ایران در قبال جهان اسلام
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – با درگیری های روزهای اخیر میان شورای انتقالی و نیروهای دولت منصور هادی در عدن و نمایان شدن اختلافات عربستان سعودی و امارات متحده عربی در قبال یمن اکنون برخی ها گمانه زنی هایی در خصوص تجزیه مجدد این کشور را مطرح کردند. همزمان با این مسائل جمهوری اسلامی ایران نیز مخالفت جدی خود را با هرگونه تلاش در قبال تجزیه و چند پاره شدن یمن اعلام کرده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی مسائل، گفتوگویی را با سید جعفر قنادباشی، سفیر اسبق ایران در لیبی و کارشناس و پژوهشگر مسائل خاورمیانه صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
بعد از درگیری های شورای انتقالی یمن جنوبی و دولت منصور هادی عملاً اختلافات میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر سر یمن به شدت اوج گرفت و در همین راستا برخی مسئله تجزیه یمن را مطرح کردند. در این شرایط اساس این مسئله را تا چه اندازه نزدیک به واقعیت می دانید؟
اختلافات عربستان سعودی و امارات متحده عربی در فاصله بیش از چهار سال تجاوز به یمن به دلایل متعدد در حاشیه قرار داشت و عملاً آتش زیر خاکستر بود. اما به واسطه افزایش قدرت حوثی ها و انصارالله یمن و نیز با رنگ شدن ناامنی در امارات و عربستان سعودی اکنون این اختلافات شعله ور شده است. از طرف دیگر به دلیل اینکه مردم بخش های جنوبی یمن تمایلی به تحت سلطه قرار گرفتن این قسمت زیر نظر عربستان سعودی و نیروهای رادیکال وابسته به آن ندارند، موجب شده تا شرایط برای درگیری در عدن شکل گیرد. در کنار آن اعضای شورای انتقالی یمن از همان ابتدا نگاه مثبتی به منصور هادی نداشتند و او را یک فرد سازشکار و مجری سیاست های عربستان سعودی در یمن می دانستند.
البته در این میان یک نکته بسیار مهم نباید مغفول بماند. آن هم نقش دیگر بازیگران در این تحولات است. به این معنا که ما نباید تنها این اختلافات را در سایه تفاوت نگاه شورای انتقالی وابسته به امارات متحده عربی و دولت منصور هادی تحت حمایت عربستان سعودی تلقی کنیم بلکه این درگیریها در سایه تفاوت نگاه دو بازیگر فرامنطقه ای یعنی ایالت متحده آمریکا و انگلستان نیز قرار دارد. به هر حال در طول این مدت محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی سرسپردگی بسیار پررنگی به سیاست های دونالد ترامپ و ایالات متحده آمریکا داشته، اما در کنار آن امارات متحده عربی کمابیش خط سیاسی انگلستان را دنبال کرده است. با توجه به این نکات و اختلافات اکنون تلاشهایی برای تجزیه یمن در حال شکل گیری است و نمی توان منکر آن بود، اگر چه این مسئله چند پاره شدن یمن از همان آغاز تجاوزات عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این کشور مطرح بوده است. اما در حوزه عملیاتی و در واقعیت به نظر نمی رسد که این تلاشها بتواند رنگ حقیقت به خود بگیرد. در این راستا، نه شورای انتقالی وابسته به امارات متحده عربی و نه نیروهای دولت منصور هادی توان انجام این کار را دارند و نه حتی خود عربستان سعودی و امارات متحده در شرایط کنونی قادر به انجام این مهم هستند. چون مسئله تجزیه یمن و حتی در یک بعد محدودتر ایجاد خودمختاری به اسباب و زمینههای بسیار متعددی نیازمند است که هیچ کدام از آنها در شرایط کنونی فراهم نیست. چراکه تنها مسئله گردآوری مزدورهای نظامی و حمایت یک کشور کافی نیست، بلکه باید بستر پذیرش آن در جامعه یمن، مرزبندی ها و مسائلی از این دست فراهم باشد. که هر کدام از آنها به سال ها زمان نیاز دارد. پس مسئله تجزیه یمن در این شرایط نمیتواند محقق شود.
با توجه به نکاتی که به آن اشاره کردید جمهوری اسلامی ایران هم به شدت مخالف هر گونه تلاش برای تجزیه یمن است. آیا این مخالفت در شرایط کنونی، به خصوص بعد از تغییر مواضع عربستان سعودی و امارات متحده عربی در قبال ایران می تواند کانون اختلافات و درگیری های دیگری را شکل دهد؟
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای تجاوز عربستان سعودی و امارات متحده عربی به یمن مواضع خود را به صراحت اعلام کرد که اولاً باید مشکلات درونی یمن از طریق گفت وگوهای یمنی – یمنی پیگیری شود و هیچ بازیگر منطقه ای و فرامنطقهای در آن دخالت نکند. در کنار آن جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا تا کنون مخالف هر گونه تلاش برای تجزیه یمن بوده است و این چیزی نیست که بخواهد در شرایط کنونی تغییر پیدا کند. این استراتژی و راهبرد ثابت تهران در قبال تحولات یمن بوده است و با تغییر مواضع امارات متحده عربی و عربستان سعودی در قبال نزدیکی به ایران نمی تواند تغییر کند. یعنی جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخی ملاحظات نگاه راهبردی خود را در قبال یمن تغییر نمی دهد.
البته این نکته را هم باید گفت که اساساً تفاوت نگاه جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی و امارات متحده عربی در خصوص یمن به اختلافات غرب با تهران باز می گردد. در همین راستا بازیگرانی مانند ایالات متحده آمریکا و انگلستان با حمایت از عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دنبال تحقق منافع خود در یمن بودند. چون یمن از چند بعد بسیار مهم است؛ اول موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیکی این کشور در خاورمیانه و اشراف بر آبراه های مهم است. مسئله دیگر ثروت این کشور است. یعنی علاوه بر سنگ های قیمتی و توریستی بودن این کشور منابع بسیار غنی گازی و نفتی نیز اهمیت این کشور را افزایش داده است. لذا غرب هیچ گاه به دنبال این نیست که دولت با ثبات و قدرتمندی که مخالف سیاست های غرب است در یمن روی کار بیاید. چرا که حضور دولت قدرتمند دموکراتیک در یمن پادشاهی های عربستان سعودی و امارات متحده عربی را تحت الشعاع قرار خواهد داد و این منافع کلان غرب در خاورمیانه را در معرض تهدید جدی قرار می دهد. لذا غرب از هر تلاشی برای تضعیف یمن دریغ نمی کند.
در این راستا برخی دیدار هفته گذشته محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله یمن با رهبری را تلاش ها برای مخالفت با تجزیه یمن برآورد کردهاند. نگاه شما در این خصوص چیست؟
چنان که اشاره کردم ایران از همان ابتدا مسئله و مواضع خود را در قبال تحولات یمن به صراحت عنوان کرده است و به هیچ وجه خواهان تجزیه و تضعیف یمن نیست. چرا که تضعیف کشورهای اسلامی به معنای تضعیف جهان اسلام است. لذا نمیتوان دیدار سخنگوی جنبش انصارالله با مقام معظم رهبری را در این قالب بررسی کرد. بلکه این دیدار نمونه بارز حمایت های ایران از مستضعفین جهان و تقابل با هرگونه تلاش برای تضعیف کشورهای اسلامی است که مشابه آن در خصوص عراق، لبنان، سوریه و فلسطین هم انجام شده است.
نظر شما :