انحراف افکار عمومی هند از مشکلات اقتصادی به مسائل سیاسی، دلیل تغییرات هند در کشمیر است
احتمال دخالت ISI پاکستان در کشمیر با افزایش سطح تنش ها
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - طی روزهای اخیر دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هندوستان دست به تغییرات گسترده و لغو امتیاز خودمختاری در منطقه کشمیر زده که تنش های سنتی و دیرینه اسلامآباد – دهلی نو را بر سر این منطقه دوباره شعله ور کرده است. اما به واقع دلایل و اهداف دولت هندوستان از ایجاد تغییرات گسترده در منطقه کشمیر چیست؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوال را در گفت وگویی با محسن روحی صفت، رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره و جنوب شرق آسیا پی گرفته است که در ادامه میخوانید:
دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هند در روزهای گذشته علاوه بر لغو خودمختاری منطقه کشمیر، تدابیر امنیتی بیسابقهای را در این منطقه به اجرا گذاشته و بر اساس جدیدترین آمارها در دور جدیدی از سرکوب مخالفان و جداییطلبان در این منطقه تا کنون بیش از ۵۰۰ نفر را در این منطقه بازداشت کرده است. اما در واکنش به این تغییرات مودی عنوان داشته که این تحرکات دهلی نو در راستای "پاکسازی این منطقه از تروریسم" است. ولی به واقع در پس این تحرکات و تغییرات هندوستان در منطقه کشمیر چه اهدافی نهفته است؟
دولت نخست وزیر هندوستان به دنبال یک بازی سیاسی در مسئله کشمیر است. اگرچه نارندرا مودی در دوران مبارزات انتخاباتی به صراحت عنوان داشته بود که در صورت پیروزی دست به تغییرات گسترده و اساسی در منطقه کشمیر خواهد زد، اما کسی انتظار نداشت در این فاصله کوتاه شاهد این تغییرات جدی در این منطقه باشیم. در کنار آن به نظر می رسد که دلیل این تغییرات بسیار رادیکال و جدی توسط هندوستان در منطقه کشمیر ناشی از تبعات منفی مسائل و مشکلات اقتصادی این کشور باشد. به هر حال وضعیت اقتصادی هندوستان طی ماه های گذشته وضعیت چندان مناسبی نبوده و حدود ۱۰ درصد از صادرات هندوستان کاهش پیدا کرده است. با وجود آن که بخشی از این کاهش صادرات ناشی از وضعیت نامطلوب تجاری جهانی و جنگ تعرفهای است که توسط دونالد ترامپ به راه افتاده و در کنار آن به دلیل تحریم های نفتی ایران مشکلات تامین انرژی نیز برای هندوستان شکل گرفته است، اما وضعیت داخلی خود هندوستان هم چندان مناسب نیست. از این رو دولت مودی سعی کرده است برای ایجاد انحراف در افکار عمومی به واسطه رکود در اقتصاد این کشور نگاه ها را به سمت مسائل سیاسی بکشاند. به خصوص که مودی رئیس حزب بی جی پی است که اندیشه های بسیار تند و رادیکالی با نگرش های ملی گرایانه در رابطه با مسئله کشمیر دارد. از این رو نخست وزیر هندوستان سعی کرده است با تحریک حس ناسیونالیستی شرایط را برای انحراف افکار عمومی بیش از پیش شکل دهد. البته خود مودی اخیرا عنوان داشته که این تغییرات هند در کشمیر به این دلیل بوده که مردم این منطقه را وارد جریان اصلی مابقی مردم هند کرده تا این کار باعث تسهیل توسعه در این منطقه، ایجاد اشتغالزایی و افزایش سرمایهگذاری از سوی شرکتهای دولتی و خصوصی در کشمیر شود.
نکته بسیار مهم به تبعات منفی سیاسی این تصمیم نخست وزیر هندوستان باز می گردد. به گونه ای که اکنون بسیاری از احزاب سیاسی این کشور در پارلمان هندوستان نسبت به این دست تغییرات در منطقه کشمیر هشدار داده و آن را زیر سوال بردند. در کنار آن اکنون بخشی از جامعه کشمیر نیز شکایت خود را از تغییرات دولت نخست وزیر هند در این منطقه تقدیم پارلمان هندوستان کردهاند و آن را تهدید و خطری جدی برای یکپارچگی هندوستان قلمداد می کنند. به هر حال اکنون مودی شرایط را به گونهای پیش برده که چالشهای زیادی را برای خود در سطح داخلی و منطقهای فراهم کرده است و باید دید که در ادامه آیا نخست وزیر هندوستان خواهد توانست بر این مشکلات فائق آید یا در نهایت مجبور به عقب نشینی از مواضع خواهد شد.
به تبعات منفی منطقه ای اقدام دولت هندوستان در ایجاد تغییرات گسترده در منطقه کشمیر اشاره داشتید که به افزایش تنش ها در مناسبات دهلی نو و اسلام آباد انجامید به گونهای که پاکستان سفیر هندوستان را از این کشور اخراج کرد. اما با توجه به اینکه طی ماه های اخیر تنش های نظامی جدی میان دهلینو و اسلامآباد در منطقه کشمیر روی داد، چالش تغییرات دولت مودی در این منطقه تا چه اندازه میتواند به تبعات منفی دیپلماتیک، سیاسی و حتی نظامی و امنیتی در روابط این دو کشور بر سر مسئله کشمیر دامن بزند؟
در طول سالیان گذشته که تنش های هندوستان و پاکستان بر سر مسئله کشمیر در جریان بوده شرایط در برخی از مقاطع چنان حساس و جدی شده که حتی زمزمه هایی هم در خصوص حمله هسته ای به پایتخت دو کشور از جانب هندوستان و پاکستان مطرح شده است چنانی که در جنگ "کارگیل" شاهد این مسئله بودیم. اما به هر حال در طول این سالیان اختلاف بر سر مسئله کشمیر به عنوان آتش زیر خاکستر عمل کرده است. اکنون هم به واسطه درگیری های چند ماه گذشته بر سر مسئله کشمیر که به ساقط کردن هواپیمای نظامی و دستگیری نیروهای دو طرف انجامید، این احتمال وجود دارد که دوباره شاهد دور جدیدی از تخاصم نظامی و امنیتی میان اسلام آباد و هندوستان باشیم. ولی به هر حال نمی توان انتظار داشت که شدت تنش ها آن چنان افزایش پیدا کند که از کنترل دو کشور خارج شود.
البته نمیتوان منکر تبعات سیاسی و دیپلماتیک گسترده این اقدامات هندوستان در منطقه کشمیر بود به گونهای که اکنون پرواز هوایی هندوستان به افغانستان قطع شده و مناسبات اسلامآباد و دهلینو هم به حالت تعلیق درآمده است. اما با توجه به شخصیت سیاسی عمران خان، نخست وزیر پاکستان و نیز نارندرا مودی، نخست وزیر هندوستان به نظر نمی رسد که این تنش از سطح سیاسی و دیپلماتیک به تقابل گسترده نظامی و امنیتی کشیده شود. چون دو نخست وزیر حتی المقدور از درگیری با یکدیگر پرهیز می کنند.
با توجه به این که اسلام آباد خواهان دخالت پکن در مسئله تنش هندوستان و پاکستان در خصوص کشمیر است و از آن سو دهلی نو نیز مناسبات گسترده و عمیقی با واشنگتن دارد احتمال دخالت بازیگران فرامنطقهای تا چه اندازه می تواند جدی باشد؟
اگرچه دولت پاکستان در دوران عمران خان به دنبال نزدیکی با شرق بوده است، اما به هرحال روابط گسترده و عمیق اسلامآباد و واشنگتن را نمیتوان نادیده گرفت و حتی با وجود برخی مواضع ضد پاکستانی دونالد ترامپ و برخی شکاف های سیاسی و دیپلماتیک باز روابط دو کشور ایالات متحده و پاکستان بسیار جدی است. بنابراین پاکستان، هم روابط گسترده و عمیقی با ایالات متحده آمریکا دارد و هم اخیرا به دنبال افزایش مناسبات با چین و روسیه بوده است. در کنار آن هندوستان هم اگرچه همسویی جدی با سیاست های ایالات متحده آمریکا از خود نشان داده است، اما به نظر نمی رسد که خواهان دخالت ایالات متحده آمریکا در این مسئله باشد چنان که مقامات آمریکایی صراحتا عنوان داشته اند که دولت مودی، کاخ سفید را در خصوص اقدامات دهلی نو در رابطه با منطقه کشمیر از قبل آگاه نکرده بود و حتی پس از تنش در روابط پاکستان و هندوستان، دولت مودی از واشنگتن درخواست دخالت در این مسئله را نکرده است. البته از هر گونه تلاش برای کاهش تخاصم از سوی آمریکا استقبال می کند. لذا در کل به نظر نمی رسد که شرایط به گونهای پیش رود که دخالت بازیگران فرامنطقه ای مانند چین و یا آمریکا چندان جدی باشد. اگرچه پکن و واشنگتن به دنبال میانجیگری و کاهش تنش، به خصوص در سطح نظامی و امنیتی هستند. اما وضعیت منطقه به گونه ای نیست که بخواهند بازی جدی را در این رابطه انجام دهند. این نکته را هم نباید نادیده گرفت که چین همواره یک نسبت حمایتی را از پاکستان داشته است.
با این تفاسیر احتمال افزایش ناامنی از طریق پررنگ شدن نقش اطلاعات ارتش پاکستان (isi) تا چه اندازه می تواند جدی باشد، به خصوص اینکه بسیاری معتقدند برخی از ناامنیهای مرز پاکستان با هندوستان، افغانستان و حتی ایران به دلیل تحرکات اطلاعات ارتش پاکستان است؟
به هر حال نمیتوان منکر تاثیر گذاری اطلاعات ارتش پاکستان بر تحولات و مناسبات اسلام آباد با همسایگانش بود. در این رابطه طی ماههای گذشته شاهد حمله به اتوبوس حامل نیروهای نظامی و کشته شدن بیش از 40 نیروی ارتش هندوستان در منطقه کشمیر بودیم که به درگیری گسترده دو کشور انجامید که بسیاری آن را ناشی از حمایت های اطلاعات ارتش پاکستان می دانستند. البته حمایت های جدی اطلاعات ارتش پاکستان از طالبان افغانستان که در طول این سال ها شکل گرفته، شرایط را برای ناامنی های گسترده در خاک افغانستان در راستای منافع اسلام آباد شکل داده است. در این خصوص بسیاری هم معتقدند که برخی از تحرکات در مرز پاکستان و ایران به واسطه همین حمایت اطلاعات ارتش پاکستان از برخی نیروهای معارض مسلح است. بنابراین این احتمال وجود دارد که به هر میزان تنش ها میان پاکستان و هندوستان بر سر مسئله کشمیر افزایش پیدا کند نقش اطلاعات ارتش پاکستان نیز پررنگ تر شود. در کنار آن اکنون روابط مناسب و گسترده دولت عمران خان با ارتش پاکستان سبب شده است که شرایط برای پیگیری منافع اطلاعات ارتش پاکستان بیش از پیش مهیا باشد. البته در این میان نباید فراموش کرد که دولت عمران خان فعلا تمایلی به افزایش تنش های نظامی و امنیتی در منطقه کشمیر با ورود اطلاعات ارتش پاکستان به این مسئله با حمایت از برخی گروه های مسلح حاضر در کشمیر را ندارد، به خصوص که اکنون هندوستان یکی از دلایل اصلی ایجاد تغییرات گسترده در کشمیر را به دلیل تحرکات جدایی طلبی این منطقه عنوان داشته است.
نظر شما :