آیا نشست های کمیسیون مشترک برجام به یک پروسه فرسایشی بدل شده است؟!
چشم انداز روشنی برای اینستکس وجود ندارد/ مرگ آمانو به سود آمریکا است
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – در حال حاضر (لحظه انتشار مطلب) مذاکرات ایران با معاونین و مدیران کل گروه 1+4 در قالب نشست فوقالعاده کمیسیون مشترک برجام در هتل پله کوبورگ وین پایتخت اتریش در حال برگزاری است. اگرچه در هفت تیر ماه هم این نشست در همین سطح برگزار شد، اما اتفاق و خروجی چندان جدی از دل آن بیرون نیامد. ولی در فاصله این دو نشست اخیر اتفاقاتی مانند عملیاتی شدن گام دوم ایران در کاهش تعهدات هسته ای و برجامی با افزایش سطح غنی سازی، درخواست ایالات متحده آمریکا برای برگزاری نشست فوقالعاده شورای حکام آژانس در رابطه با اقدامات ایران، توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبل الطارق توسط نیروهای نظامی انگلیسی و برخی تحولات در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز سبب شده است تا اهمیت نشست امروز دو چندان شود. البته به نظر می رسد این دست نشستها به حالت فرسایشی و تلاشی برای برگزاری نشست صرف، بدون عملیاتی شدن اینستکس بدل شده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی دلایل فرسایشی شدن نشست های کمیسیون مشترک برجام، گفت وگویی را با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه از نظر میگذرانید:
طبق اخبار واصله اکنون (لحظه انتشار مطلب)، نشست فوق العاده کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران کل ایران و گروه 1+4 (آلمان، فرانسه، روسیه، انگلیس و چین) و نماینده اتحادیه اروپا در هتل پله کوبورگ شهر وین پایتخت اتریش در حال انجام است. با توجه به اینکه یک ماه پیش هم مذاکراتی در همین سطح برگزار شد و از دل آن خروجی چندان جدی بیرون نیامد، به نظر می رسد که اکنون نشست های کمیسیون مشترک برجام یک پروسه فرسایشی، بدون خروجی جدی و تنها تلاش برای برگزاری جلسه بدل شده است. در این رابطه و علیرغم برخی ادعاها و مواضع برخی از مقامات حتی هیچ تلاشی برای برگزاری این نشست در سطح وزرای امور خارجه هم وجود ندارد. یعنی اساساً تلاشی به منظور جدی شدن پروسه مذاکرات میان اعضا دیده نمی شود. از نگاه شما آیا میتوان عنوان داشت که نشست های کمیسیون مشترک برجام به یک پروسه فرسایشی بدون خروجی بدل شده است و اگر چنین است دلایل این مهم را در چه پارامترهایی می بینید؟
بله من هم معتقدم که اکنون احتمال دارد مذاکرات نشست مشترک کمیسیون برجام به یک پروسه فرسایشی و تنها تلاشی برای برگزاری جلسات بدل شده باشد و از دل این جلسات خروجی چندان جدی بیرون نیاید. البته من این نکته را در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان کردم که احتمالا نمی توان از دل ساز و کار ویژه مالی یعنی اینستکس شاهد برآورده شدن منافع ایران بود. حتی اروپا برای عملیاتی شدن اینستکس مد نظر خود در رابطه با تامین دارو و غذا نیز با چالشهای جدی روبه روست که هنوز لاینحل باقی مانده است. اما مهمترین دلیل این مسئله به فشارهای ایالات متحده آمریکا برای هرگونه اقدام در حمایت از برجام و ایران باز میگردد. به گونهای که اکنون اروپا و یا هر کشور دیگری توان لازم در تقابل با فشارهای بی سابقه کاخ سفید علیه ایران را ندارد.
دلیل دوم نیز به هشدار های کاخ سفید به کشورهای اروپایی برای حمایت از برجام و ایران باز میگردد. اتفاقاً همین دست اقدامات سبب شده است که اکنون اروپایی ها به سه بخش تقسیم شوند؛ یک بخش هنوز به برجام و ایران گرایش دارند و سعی میکنند حمایت های لفظی و سیاسی خود را از آن داشته باشند. بخش دیگری هم به واسطه فشارهای آمریکا اکنون در راستای سیاستهای واشنگتن گام برمی دارند و مخالف هرگونه حمایت از ایران و برجام هستند. در این میان هم بخش میانی اروپا وجود دارد که سیاست سکوت دیپلماتیک را پیشه کرده است. من معتقدم که اکنون جنوب اروپا که پیش از این حمایت های خود را از برجام داشت، به واسطه فشارهای آمریکا به یک سکوت سیاسی دست زده است. چون هر اقدام آنها در حمایت از برجام به قیمت نابودی اقتصاد شکننده آنها با تحریم های آمریکا تمام می شود.
دلیل عمده دیگر به اختلافات، چالشها و مشکلات درون اروپا بازمیگردد. اکنون تبعات خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و نیز عدم همراهی، هماهنگی و همسویی برلین و پاریس در برخی از مسائل سبب شده است شرایط آن گونه که باید در خود اروپا نیز برای انسجام و اتحاد مانند گذشته وجود ندارد. در کنار این مسائل یقیناً تروئیکای اروپا یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان هم به دنبال این نیستند که امتیازات خود را مانند اینستکس به سادگی در اختیار ایران بگذارند. یعنی اکنون این بازیگران اروپایی سعی دارند علاوه بر امتیازات پرونده هسته ای در خصوص توان دفاعی و دیپلماسی منطقه ای ایران نیز امتیاز دیگری را کسب کنند.
پیرو نکات شما نشست امروز می تواند خروج مهمی داشته باشد یا مانند سایر نشستهای گذشته بدون دستاورد روشنی پایان خواهد یافت؟
به نظر میرسد که با گذشت یک ماه از نشست قبل و نیز عملیاتی شدن گام دوم ایران در افزایش سطح غنی سازی سبب شده است که اکنون اروپایی ها به دنبال عملیاتی کردن اینستکس در حد تامین دارو و غذا باشند. اگر این اتفاق روی دهد احتمالا جلسه دیگری در سطح وزرای امور خارجه برگزار شود. در این صورت می توان عنوان داشت که حرکاتی هرچند کوچک از دل نشست مشترک کمیسیون برجام در حال شکل گیری است. اما مطمئناً همه این اقدامات قبل از پایان مهلت گام دوم ایران در کاهش تعهدات برجامی و آغاز گام سوم خواهد بود.
علاوه بر نکاتی که به عنوان دلایل فرسایشی شدن نشست مشترک کمیسیون برجام مطرح کردید اکنون برخی هم معتقدند که چون تیم دیپلماتیک اتحادیه اروپا روزهای پایانی مأموریت خود را میگذراند، چندان رغبت و جدیتی در عملیاتی شدن اینستکس و دیگر اقدامات اروپا ندارد و سعی می کند با حفظ شرایط موجود، وضعیت را به تیم جدید بسپارد. این مسئله را تا چه اندازه نزدیک به واقعیت میدانید؟ اگر چنین است آیا تیم جدید به خصوص آقای جوزف بورل در جایگاه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که نگاه ضد ترامپ او بسیار پررنگ است می تواند کاری در خصوص برجام و عملیاتی شدن اینستکس انجام دهد؟
مسئله مد نظر شما هم تا اندازه ای می تواند در پیش آمدن شرایط کنونی موثر باشد. اما نکته بسیار مهم به این واقعیت تلخ باز میگردد که اساساً نکات پیشینی که به آن اشاره کردم آنقدر جدی و مهم هستند که حتی با روی کار آمدن تیم جدید در اتحادیه اروپا نمی توان شاهد اتفاق بسیار مهم و شگرفی در حمایت از برجام و عملیاتی شدن اینستکس بود. چرا که یقینا فشارها و تحریم های آمریکا مانع از هرگونه اقدام اروپاییها خواهد شد. لذا احتمال دارد این تیم جدید هم همین رویه و ساز و کار را پیش بگیرد. یعنی احتمال فرسایشی شدن مذاکرات در سایه حضور تیم جدید در اتحادیه اروپا هم وجود دارد. لذا اساسا آقای جوزف بورل با هر کس دیگری نمی تواند بهتر از خانم موگرینی در حمایت از برجام و اینستکس عمل کند. چون مشکل جای دیگری است، نه تغییر شخصیت ها. خصوصا که اکنون احتمال دارد با روی کار آمدن بوریس جانسون به عنوان نخست وزیر جدید انگلستان سطح اختلافات میان کشورهای اروپایی در حمایت از برجام و اینستکس پررنگتر از گذشته شود.
البته در کنار این مسائل، تحولات جاری امنیتی در خلیج فارس و تنگه هرمز، میزان درگیری کشورهای اروپایی با همدیگر و نزاع های دیپلماتیک بر فرسایش شدن مذاکرات برجام اروپا با ایران موثر است. چون به هر حال به هر میزان که تنش ایران با کشورهای اروپایی و دیگر بازیگران بین المللی افزایش پیدا کند، باعث ایستایی بیشتر در مذاکرات و فرسایش شدن آن خواهد شد. لذا آنچه که تا اکنون مسجل است این است که آینده روشن و امیدوار کننده ای برای اینستکس وجود ندارد و هیچ گونه قول و فعل عملیاتی از جانب کشوری در این راستا انجام نگرفته است.
با این تفاسیر تکلیف ایران چیست. چون از یک سو مشکلات و چالش های عملیاتی شدن اینستکس و حمایت جدی از ایران به قوت خود باقی است و از آن سو هم طبق گفته های شما اگر تیم جدید در اتحادیه اروپا هم روی کار بیاید، توان تقابل با شرایط کنونی را ندارد؟
اگرچه تا به امروز حتی اینستکس مد نظر اروپایی ها هم عملیاتی نشده است، اما اکنون زمزمههایی در حال شکل گیری است که برخی از اعضای اروپایی به دنبال فشار به دونالد ترامپ هستند تا بتوانند برخی از معافیت های نفتی را در خصوص هشت کشور لغو و یا تعلیق کنند. با وجود آن که نباید به نتایج این تلاش ها امیدوار بود، ولی به نظر می رسد که اکنون در کنار برخی فعالیتهای دیپلماتیک میانجی گرایانه عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان و یا تحرکات شیخ صباح، امیر کویت برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا و مسئله توقیف نفتکش های انگلیسی، برخی از کشورهای اروپایی هم به دنبال ان برنامه هستند. به خصوص اینکه ما روز به روز به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک میشویم و منتقدان داخلی سیاست های ترام اکنون فشار جدی بر روی کاخ سفید وارد کرده اند که در خصوص پرونده ایران هیچ دستاوردی نداشته است. لذا احتمال دارد، تاکید دارم احتمال دارد با نزدیک شدن به ایام انتخابات ترامپ بخواهد بخشی از معافیت های تحریمی نفتی را مانند معافیت 8 کشور از خرید نفت ایران مجددا به صورت مقطعی و کوتاه اجرایی کند تا بستر برای مذاکره شکل گیرد. البته این مسائل به اما و اگرهای بسیار زیادی بستگی دارد.
پس تحرکات میانجی گرایانه فرانسه، به خصوص عملیاتی کردن برنامه توقف در برابر توقف، اعزم امانوئل بن و یا حضور آقای عراقچی با پیام روحانی به پاریس در این راستا قابل ارزیابی است؟
بله. ولی موفقیت طرح فرانسه در خصوص توقف در برابر توقف بستگی به واکنش کاخ سفید دارد. باید در میدان عمل شاهد باشیم که آیا آمریکا تحریم ها را متوقف و بخشی از آن را لغو و یا تعلیق کند یا نه؟ در این صورت است که ایران هم واکنش مثبتی نشان خواهد داد. چون منطقی نیست که در سایه این برنامه اروپا و فرانسه، ایران بخواهد برنامه های خود در خصوص کاهش تعهدات هسته ای را متوقف کند، بدون آن که اتفاقی از آن سو روی دهد. پس تمام فعالیتهای دیپلماتیک آقای مکرون از اعزام امانوئل بن به تهران تا گفت وگوهای تلفنی با دونالد ترامپ و احتمال دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در خصوص ایران در این راستا است که بخشی از تحریم های نفتی ایران را به صورت موقتی و کوتاه مدت هم که شده تعلیق کنند تا بستر مذاکره شکل گیرد. البته تمام این اتفاقات باید تا قبل از آغاز گام سوم ایران در کاهش تعارضات برجامی صورت گیرد. چون اگر ایران تا قبل از این مدت نتواند به منافع خود دست پیدا کند و گام سوم را عملیاتی کند، بستر افزایش تنش ها به صورت جدی شکب می گیرد. لذا به همان میزان تلاش های دیپلماتیک میانجی گرایانه با مشکلات و چالشهای بسیاری روبه رو خواهد شد.
در سایه این مشکلات، چالشها و نکاتی که به آن اشاره کردید شاهد فوت آقای یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودیم. عدم حضور آقای آمانو که سعی داشت در بحبوحه بحران سیاست و راهبرد موازنه قوا را در پیش گیرد، اکنون چه تاثیری بر مذاکرات خواهد گذاشت. چون برخی معتقدند که از این پس میزان نفوذ کاخ سفید بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سایه عدم حضور آمانو بیشتر می شود؟
من تنها بر این نکته تاکید دارم که اکنون ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کشورهایی از این دست اکنون از فوت آقای یوکیا آمانو بسیار خوشحال و خرسند هستند. چون میزان نفوذ و تاثیر این کشورها بر جانشین آقای آمانو، حال هر کسی که باشد، بیش از پیش خواهد بود.
نظر شما :