نقطه کور ناتو میتواند سرنوشت درگیری بعدی را رقم بزند
جنگ الکترومغناطیسی ویژه اوکراین
نویسندگان: کلارا گاراگسون و جیمز بلک
دیپلماسی ایرانی: جنگ در اوکراین جبههای حیاتی را آشکار کرده است که مدتها توسط ارتشهای غربی نادیده گرفته شده بود: جنگ الکترومغناطیسی (EW). کنترل بر این فضای نبرد نامرئی، جایی که ارتباطات مختل، پهپادها کور و سلاحهای دقیق از مسیر خود منحرف میشوند، میتواند نتیجه یک درگیری را تعیین کند. روسیه این موضوع را زودتر از ناتو درک کرده و از جنگ الکترونیکی برای منزوی کردن واحدهای اوکراینی، مختل کردن شبکههای فرماندهی و خنثی کردن سیستمهای غربی استفاده کرده است. اوکراین با نبوغ خود را وفق داده، اما در حال یادگیری در نبرد است آنچه ناتو باید در آموزش میآموزید. پس از دههها تمرکز ضد شورش، اتحاد اکنون بدون تسلط بر یک حوزه مشخص از جنگ مدرن، با قدرتمندترین دشمن خود روبهرو میشود.
این به معنای آن نیست که جنگ الکترونیکی پدیده جدیدی است. طیف الکترومغناطیسی (EMS) از اوایل دهه ۱۹۰۰ و تولد اطلاعات سیگنالی (SIGINT) عنصری از جنگ بوده است، زمانی که رهگیری سیگنالهای رادیویی دریایی به ژاپن امپراتوری کمک کرد تا روسیه تزاری را در سال 1905 شکست دهد. EMS به تدریج به روشهای مختلف مورد استفاده ابزاری قرار گرفت: از طریق رادار و رهگیری و شکستن انیگما در جنگ جهانی دوم، پارازیت پخش رادیویی در جنگ سرد، پارازیت سیستمهای هدایت در جنگ یوم کیپور و پارازیت GPS در جنگ خلیج فارس. اما با وجود کشفهای دورهای روشهای جدید و متنوع استفاده از جنگ الکترونیک، ارتشهای غربی چنین فناوریهایی را در جنگهای افغانستان و عراق از اولویت خارج کردند، که بخشی از تغییر گستردهتر از جنگهای بزرگ و بین دولتی به سمت ضد شورش بود.
در طول پنج سال گذشته، جنگ الکترونیک به دلیل نقش حیاتی خود در درگیریهای اخیر، مانند جنگ دوم قره باغ، جنگ در اوکراین، جنگ در غزه، دریای سرخ و ایران، به عنوان یک حوزه جنگی، اهمیت تازهای پیدا کرده است. جنگ الکترونیک مدرن چیزی بیش از ایجاد پارازیت ساده را شامل میشود: میتواند فرماندهی و کنترل را مختل کند، سیستمهای GPS و هدفگیری را مختل کند، ارتباطات را رهگیری و جعل کند و به نوبه خود در برابر حملات مشابه محافظت ایجاد کند. تسلط بر EMS اکنون برای ارتشهای دیجیتالی شده وابسته به حسگرها، ماهوارهها و سیستمهای شبکهای برای عملکرد مؤثر در زیر آتش ضروری است.
برخلاف غرب، روسیه پس از فروپاشی شوروی در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ از جنگ الکترونیک فاصله نگرفت. این کشور برخی از پیشرفتهترین قابلیتهای جنگ الکترونیک در جهان را توسعه داده و همچنان در حال توسعه است. امروزه، روسیه بیش از چهارصد سایت راداری در سراسر سرزمینهای خود و متحدانش (جینز، ۲۰۲۵) و حداقل چهارده واحد جنگ الکترونیک نظامی دارد. این کشور دارای تجهیزات جنگ الکترونیک تاکتیکی متحرک، مانند سیستمهای کراسوخا-۴ و مسکو-۱؛ پارازیتاندازهای زمینی با برد ۳۰۰ کیلومتر مانند مورمانسک-بیان (که از نظر تئوری قادر به محدود کردن ارتباطات رادیویی با فرکانس بالا برای بیشتر مناطق درگیری هستند)؛ پارازیتاندازهای رادار هوایی مانند دیونوموری؛ پارازیتاندازهای رادار موشکهای زمین به هوا مانند بالگرد Mi-8MTPR-1 است. جنگ الکترونیک عمیقاً در تشکیلات و دکترین نظامی روسیه ریشه دوانده است.
استراتژی مورد علاقه روسیه در اوکراین استفاده از جنگ الکترونیک برای یافتن و منزوی کردن مواضع اوکراینیها، قبل از بمباران آنها با آتش توپخانه است. روسیه همچنین از جنگ الکترونیک برای تضعیف ارتباطات اوکراین، ایجاد اختلال در GPS، رادارها یا زیرسیستمهای پهپادهای اوکراینی – یا در واقع، غیرفعال کردن کامل آنها – استفاده میکند. به ویژه از سال ۲۰۲۲، اوکراین روشهایی را برای دفاع از خود در برابر جنگ الکترونیک روسیه و استفاده تهاجمی از سیستمهای جنگ الکترونیک - با نوآوری سریع در هر دو طرف و به دنبال دستیابی به مزیت - توسعه داده است.
زرادخانه بزرگ و بالغ جنگ الکترونیک روسیه در تضاد کامل با قابلیتهای جنگ الکترونیک ناتو است. طبق سیاست یکپارچه دفاع هوایی و موشکی ناتو، این اتحاد حق دارد عملیات جنگ الکترونیک را در زمان صلح انجام دهد. با این حال، این استفاده تابع قوانین بینالمللی است و نیاز به تأیید سیاسی دارد. در عمل، این فعالیت را به تمرینها، شبیهسازیها و آزمایشها محدود میکند و تجربه جنگ الکترونیک کمی را به نیروهای ناتو ارائه میدهد. در همین حال، روسیه در حال آزمایش تاکتیکها و فناوریهای مختلف در یک میدان نبرد فعال است، یاد میگیرد که چگونه قابلیتهای خود را بهبود بخشد و به بینشی در مورد اینکه سرمایهگذاری بیشتر در کجا منجر به مفیدترین نوآوریها میشود، دست مییابد.
وابستگی ناتو به ایالات متحده (PDF) مشکل را پیچیدهتر میکند. ایالات متحده قابلیتهای حیاتی جنگ الکترونیک، مانند جمعآوری اطلاعات (ELINT) از طریق تجهیزات هوابرد و فضایی، متمرکزسازی و مدیریت دادههای کتابخانه تهدیدات، سرکوب الکترونیکی پدافند هوایی دشمن (SEAD) و پارازیتاندازی را فراهم میکند. با اولویت قرار گرفتن جنگ علیه مواد مخدر و صحنه هند و اقیانوس آرام در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، این وابستگی به یک آسیبپذیری استراتژیک تبدیل شده است. اتکای ناتو به ایالات متحده، به روسیه، ضعف نسبی ناتوی اروپایی را در این بُعد فزاینده تعیینکننده جنگ نشان میدهد که بازدارندگی را تضعیف میکند و خطر حمله کرملین به پدافندهای اروپا و آزمایش عزم آن در آینده را افزایش میدهد.
نشانههایی وجود دارد که برخی از اعضای ناتو شروع به درک این شکاف قابلیتی کردهاند. در ماه آوریل، ناتو و اوکراین یک ائتلاف جنگ الکترونیک جدید برای رسمیت بخشیدن به تبادل تجهیزات، آموزش و دکترین بین سیزده کشور امضاکننده فعلی ایجاد کردند. ائتلاف تا حدودی به سمت پر کردن کمبود دانشی که ناتو در مسائل جنگ الکترونیک از آن رنج میبرد، پیش خواهد رفت و به متحدان کمک خواهد کرد تا درک بهتری از نوع سیستمهای فنی که باید برای خود به دست آورند، به دست آورند. اما توسعه توانایی عمیق جنگ الکترونیک زمانبر خواهد بود، به خصوص زمانی که مهارتها و تجربه تخصصی برای استفاده صحیح از آن تجهیزات کم باشد.
ناتو باید نشان دهد که آماده و قادر به مبارزه با روسیه در منطقه EMS با یا بدون تجهیزات، تخصص و مشارکت ایالات متحده خواهد بود. برای دستیابی به این هدف، اعضای اروپایی ناتو باید در تخصص، مواد و زیرساختهای جنگ الکترونیک سرمایهگذاری کنند تا از تابآوری در برابر عقبنشینی یا حواسپرتی ایالات متحده در سایر صحنهها اطمینان حاصل شود.
این به معنای اولویت دادن به جاهطلبی بیشتر در زمینه جنگ الکترونیک در برنامهریزی و اهداف قابلیت ناتو، و توسعه بر اساس هدف جدید ۵ درصد تولید ناخالص داخلی برای هزینههای دفاعی است. این امر همچنین شامل تشویق کشورهای بیشتر برای پیوستن به ائتلاف جنگ الکترونیک با اوکراین و اجباری کردن ادغام سیستماتیک بُعد EMS جنگ در ناتو و رزمایشها و مانورهای ملی است - آزمایش تا شکست، مجبور کردن نیروها به عادت کردن به کار با ارتباطات، حسگرها یا GPSهای ضعیف. علاوه بر این، مستلزم تقویت زنجیرههای تأمین اروپایی برای اجزای جنگ الکترونیک برای کاهش وابستگیهای خارجی است.
هرچقدر ناتوی اروپایی تصمیم بگیرد با این موضوع برخورد کند، پاسخ آن باید سریع و قابل مشاهده باشد. تهدید درگیری مستقیم با روسیه در حال کاهش نیست و اروپا نمیتواند در حوزه الکترومغناطیسی عقب بماند. این اتحاد باید نشان دهد که در هر حوزهای از جمله EMS، آماده و قادر به جنگیدن و پیروزی است.
منبع: رند / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :