محاکمه روحانی در صورت عدم اجرای مصوبات مجلس چقدر جدی است؟

دست اروپایی ها روی ماشه

۱۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۹۷۹۰۴ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
یوسف مولایی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این نکته که نمایندگان مجلس، مشاوران و بانیان طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها اندک تمرکز و یا کوچک ترین اهمیتی برای بررسی عواقب و تاثیرات مخرب و منفی سیاسی و دیپلماتیک این طرح و در نظر گرفتن واکنش طرف های برجامی و جامعه بین‌الملل قائل نبوده‌اند، پیرامون تبعات عملیاتی شدن مصوبات این طرح بر این باور است که انتشار بیانیه مشترک دیروز دوشنبه تروئیکای اروپایی تازه آغاز واکنش ها و اقداماتی است که می تواند به شکل جدی تر در پاسخ به طرح مجلس مطرح شود. یعنی طرف های برجامی با اعلامیه ها، بیانیه ها، سخنرانی و مواضع دیپلماتیک تازه واکنش خود را آغاز کردند و با این مواضع نگرانی‌های خود را در خصوص تصویب طرح ابراز کرده‌اند، اما معلوم نیست با تشدید میزان این نگرانی‌ها به موازات عملیاتی کردن بندهای این طرح، طرف های برجامی دیگر به ابراز نگرانی بسنده کنند.
دست اروپایی ها روی ماشه

دیپلماسی ایرانی – تروئیکای اروپا دیروز دوشنبه با انتشار بیانیه ای مشترک نسبت به تصویب کلیات طرح اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریم‌ها ابراز نگرانی کرده و عنوان کرده‌اند که اگر این طرح اجرا شود، به طور قابل توجهی برنامه هسته‌ای ایران را توسعه داده و دسترسی نظارتی آژانس را محدود می‌کند. محور نگرانی برلین، پاریس و لندن در بیانیه مذکور به تصمیم تهران، ذیل مصوبه سه شنبه هفته گذشته مجلس یازدهم برای نصب سه آبشار سانتریفیوژهای جدید در نطنز باز می گردد. بر اساس ماده سوم طرح مجلس شورای اسلامی، سازمان انرژی اتمی مکلف است ظرف مدت ۳ ماه عملیات نصب، تزریق گاز، غنی سازی و ذخیره سازی مواد را تا درجه غنای مناسب، با حداقل ۱۰۰۰ عدد ماشین (IR-2m) در بخش زیرزمینی تاسیسات شهید احمدی روشن نطنز آغاز کند. در همین بازه زمانی، هرگونه عملیات غنی سازی و تحقیق و توسعه با ماشین های (۶-IR) را به تاسیسات شهید علی محمدی فردو منتقل کرده و عملیات غنی سازی را با حداقل ۱۶۴ ماشین از این نوع آغاز کرده و آن را تا انتهای سال ۱۳۹۹ به ۱۰۰۰ ماشین توسعه دهد. این در حالی است که تا ۹ روز دیگر شاهد برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام در وین، پایتخت اتریش خواهیم بود. اما طرح جنجالی مجلس تا چه اندازه می تواند نشست پیش رو را تحت‌الشعاع قرار دهد؟ از منظر حقوق بین الملل عملیاتی کردن مصوبات طرح مجلس می‌تواند به معنای خروج ایران از برجام تلقی شود؟ در این صورت طرف های برجامی توجیه حقوقی برای پیشبرد سازوکار حل اختلافات برجامی که در نهایت می‌تواند به فعال شدن مکانیسم ماشه منجر شود، خواهند داشت؟ بیانیه دیروز دوشنبه تروئیکای اروپا چه قدر می تواند فضا را برای فعال کردن مکانیسم ماشه مهیا کند؟ پاسخ به این سوالات و پرسش هایی از این دست، محور گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با یوسف مولایی، استاد دانشگاه و کارشناس حقوق بین‌الملل است که در ادامه می‌خوانید: 

همانگونه که انتظار می رفت از چهارشنبه گذشته با ابلاغ طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها از سوی مجلس به دولت برای اجرای مفاد آن، شاهد جریان مداوم واکنش اروپایی ها بودیم. در این راستا دیروز دوشنبه آلمان، فرانسه و انگلستان با انتشار بیانیه‌ای مشترک عملیاتی کردن مفاد این طرح را مغایر با برجام تلقی کردند. لندن، پاریس و برلین در بیانیه‌ای مذکور پیرامون پیامدهای نصب سانتریفیوژهای پیشرفته برای غنی‌سازی اورانیوم و همین طور اجرای مصوبه تازه مجلس ایران درباره تعهدات هسته‌ای هشدار داده‌اند. چرا که برنامه احتمالی تهران ایران برای نصب سه زنجیره سانتریفیوژ (IR-2m) را در تاسیسات نطنز را بسیار نگران‌کننده و مغایر تعهدات برجامی می دانند. البته قبل تر هم خبرگزاری رویترز گزارش داده که آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه از تصمیم ایران برای نصب سانتریفیوژهای پیشرفته (IR-2m) در تاسیسات نطنز خبر داده است، این در حالی است که ایران بنا به توافق هسته ای با قدرت های جهانی تنها اجازه از نسل اول سانتریفیوژهای خود «IR-1» را دارد. هر چند که پیشتر هم روسیه با توئیت سه شنبه هفته گذشته میخائیل اولیانوف، نماینده این کشور در آژانس پیرامون تصویب مفاد این طرح به جمهوری اسلامی ایران هشدار داده بود. حال با توجه به واکنش کشورهای ۱+۴، آیا اکنون از منظر حقوق بین الملل بستر برای فعال کردن مکانیسم ماشه برای طرف‌های برجامی وجود دارد، اگر چه قبل تر و در ۲۴ دی ماه ۱۳۹۸/ ۱۴ ژانویه سال جاری میلادی و تنها به فاصله ده روز از پنجمین و آخرین گام کاهش تعهدات برجامی در چهاردهم دی ماه سال گذشته، همین تروئیکای اروپایی با انتشار بیانیه ای مشترک در بروکسل، آغاز سازوکار حل اختلافات برجامی که در نهایت به فعال کردن مکانیسم ماشه منجر می‌شود را در واکنش به گام های کاهش تعهدات برجامی اعلام کرده بود؟

‌همانگونه که به درستی اشاره کردید قطعاً هر سیاستمدار، حقوق دان و دیپلماتی که اندک آشنایی با اقتضائات پرونده هسته‌ای ایران و فضای دیپلماتیک منشعب از این پرونده داشته باشد، می داند که تبعات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها از سوی مجلس یازدهم به این واکنش اروپایی ها و حتی در ادامه روسیه و چین منجر می شد. لذا در این میان انتشار بیانیه تروئیکای اروپایی در واکنش به طرح مجلس اقدام غیر قابل پیش بینی نبوده است. اما در خصوص سوال مشخص شما یعنی احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی طرف‌های برجامی باید گفت که این مهم به شکل مستقیم در گرو میزان عملیاتی شدن بندهای طرح مجلس از سوی دولت است. به بیان دیگر باید دید که آیا جمهوری اسلامی ایران و در راس آن دولت، وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی تا چه اندازه جدیتی برای اجرای مفاد این طرح دارند؛ به هر میزان که دولت، حال به دلخواه و یا به اجبار اقدامی در خصوص اجرایی کردن مفاد طرح مذکور داشته باشد به همان میزان احتمال فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی طرف‌های برجامی وجود دارد. بنابراین متاسفانه باید گفت که به نظر می‌رسد نمایندگان مجلس، مشاوران و بانیان این طرح اندک تمرکز و یا کوچک ترین اهمیتی برای بررسی عواقب و تاثیرات مخرب و منفی سیاسی و دیپلماتیک این طرح و در نظر گرفتن واکنش طرف های برجامی و جامعه بین‌الملل قائل نبوده اند. 

پیرو همین جمله آخر شما آیا به نظر نمی رسد که این عدم تمرکز و عدم بررسی واکنش ها از سوی نمایندگان مجلس یازدهم یا هر فرد، نهاد، مسئول و مشاوری که در پیش کشیدن و چکش کاری مفاد این طرح دست داشته، نه به سهو، بلکه به عمد در دستور کار قرار گرفته است؟ آیا این گمان وجود ندارد که نمایندگان مجلس یازدهم با اشراف به همین واکنش‌ها و به دنبالش رادیکال شدن فضای دیپلماتیک تا مرز احتمال فعال کردن مکانیسم ماشه و ارجاع پرونده از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل این طرح را تصویب کردند و با تعجیل در کمتر از ۲۴ ساعت تاییدیه شورای نگهبان را برای ابلاغ مفاد این طرح به دولت گرفتند؟

من مانند شما بنایی به تفسیر سیاسی اهداف پشت پرده نمایندگان مجلس یازدهم از تصویب این طرح یا تعجیل پارلمان در گرفتن تاییدیه شورای نگهبان برای ابلاغ طرح به دولت ندارم. اما به هر حال نمی‌توان واکنش‌های منفی و تبعات و آثار مخرب این طرح را نادیده گرفت. به نظر من انتشار بیانیه مشترک دیروز دوشنبه تروئیکای اروپایی تازه آغاز واکنش ها و اقداماتی است که می تواند به شکل جدی تر در پاسخ به طرح مجلس مطرح شود. یعنی طرف های برجامی با اعلامیه ها، بیانیه ها، سخنرانی و مواضع دیپلماتیک تازه واکنش خود را آغاز کردند و با این مواضع نگرانی‌های خود را در خصوص تصویب طرح ابراز کرده‌اند، اما معلوم نیست با تشدید میزان این نگرانی‌ها به موازات عملیاتی کردن بندهای این طرح، طرف های برجامی دیگر به ابراز نگرانی بسنده کنند. اینجا می توان روی عمدی بودن یا نبودن تصویب این طرح و اهداف سیاسی نمایندگان مجلس یازدهم در خصوص پیش کشیدن این طرح در این شرایط که مورد تاکید شما هم بود، قدری تامل کرد. 

یعنی شما معتقدید که واکنش اروپایی‌ها، روسیه و چین به عنوان طرف های برجامی در قالب اعلام مواضع دیپلماتیک، انتشار بیانیه ها و غیره تنها برای ابراز نگرانی و اقدامی هم وزن با اقدام مجلس یازدهم در تصویب طرح مذکور (طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها) بوده است و در صورت اجرایی شدن مفاد آن طرف های برجامی احتمالاً با تغییر لحن به جای ابراز نگرانی دست به اقدامات عملیاتی ضد جمهوری اسلامی ایران خواهند زد؟

این امر کاملاً طبیعی است. همانگونه که قبلاً به آن اشاره کردم این مسئله تا اندازه بسیار زیادی به میزان عملیاتی کردن مفاد این طرح از سوی دولت بستگی دارد. بی شک اگر مسئله غنی‌سازی ۲۰ درصد، افزایش سانتریفیوژها و دیگر مسائل که در این طرح مذکور مجلس گنجانده شده از سوی سازمان انرژی اتمی عملیاتی شود دیگر کار به صدور بیانیه مشترک و یا ابراز نگرانی ختم می‌شود. اینجا است که احتمالاً آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با تشکیل جلسه فوری و اضطراری مسئله را به شورای حکام و شورای امنیت بکشاند. اگر در این مدت شرایط بدتر شود احتمالا کار به فعال کردن مکانیسم ماشه نیز کشیده خواهد شد. ولی در تایید نکته شما ابراز نگرانی و انتشار بیانیه فقط اقدامی هم وزن با تصویب و ابلاغ طرح مذکور مجلس به دولت بوده است و هنوز اتفاق خاصی برای اجرایی کردن مفاد آن نیفتاده است. اما اگر شاهد اجرایی شدن این طرح باشیم معلوم نیست کار به کجا کشیده شود. اینجاست که من مجددا تاکید می کنم کار کارشناسی دقیقی روی تبعات اجرایی شدن مفاد این طرح از سوی نمایندگان مجلس یازدهم و بانیان این طرح شکل نگرفته است که آیا طرف های برجامی و به خصوص اروپایی ها به قدرت برجامی خود عمل خواهند کرد و یا اینکه در یک اقدام متقابل به سمت افزایش فشار و یا در نهایت فعال کردن مکانیسم ماشه پیش خواهند رفت؟! پیرو این خلاء و نقصان هویدا در طرح مجلس به نظر من جا داشت که بانیان طرح از مجلس یازدهم با دعوت و حضور نمایندگانی از دولت، سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه خواست آنها را نیز در تدوین نهایی طرح تأمین می کردند. چون به نظر می‌رسد با مخالفتی که رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه داشته‌اند، نظر و خواست آنها، حال به عمد یا به سهو تامین نشده است. به هر حال وزارت امور خارجه و همچنین سازمان انرژی اتمی نهادهای تخصصی در پرونده فعالیت های هسته ای کشور هستند که باید در چکش کاری بندهای طرح و تدوین نهایی آن نظرات و پیشنهادات خود را در جلسات مشترک مطرح می‌کردند و منافع آنها در نظر گرفته می‌شد. 

با این نکات ضروری است که روی خوانش و نیت خوانی سیاسی نمایندگان مجلس یازدهم از پیش کشیدن، تصویب و تعجیل در گرفتن تاییدیه شورای نگهبان و در نهایت ابلاغ مفاد طرح به دولت برای اجرایی شدنش قدری تامل کنیم. در این راستا نمایندگان مجلس یازدهم و طراحان این طرح تاکید دارند که طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، نه تلاشی برای خروج از برجام، بلکه اقدامی برای تداوم حیات آن و در راستای بندهای ۲۶ و ۳۶ آن و مکمل گام های کاهش تعهدات برجامی است. این در حالی است که خوانش بیرونی آن درست در مقابل این موضع مجلس یازدهم قرار دارد. در این خصوص، نه تنها طرف‌های برجامی بلکه حتی خود رئیس جمهور و وزیر امور خارجه نیز با مخالفت با مفاد این طرح، معتقدند که عملیاتی کردن بندهای آن می‌تواند به معنای اقدام ایران برای خروج از برجام تعبیر می شود. حال از نظر حقوقی و فارغ از یک خوانش سیاسی و دیپلماتیک داخلی و بین المللی، آیا اجرایی کردن بندهای طرح اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریم ها در راستای حمایت از برجام است و یا اقدامی برای خروج از آن؟

این سوال مهم شما باید از ابعاد مختلف ارزیابی شود تا به یک درک درست و همه جانبه برسیم؛ بله شاید از نگاه شما و با تعبیر، تفسیر و تحلیل سیاسی و دیپلماتیکی که دارید، طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها از سوی نمایندگان مجلس یازدهم اقدامی برای خروج از برجام و مختل کردن مسیر مذاکره است، نه تلاشی برای تداوم حیات برجام و در راستای بندهای ۲۶ و ۳۶ توافق هسته ای، اما به هر حال مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نهاد سیاسی و یکی از سه رکن ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب اهدافی که برای خود تعیین می کند، دریافت، تفسیر و تحلیلی که از مسائل دارد با دیدگاه من یا شما به شدت متفاوت است؛ خصوصا مجلس یازدهم با این بینش و نگاه تند سیاسی. لذا من مطمئنم که نمایندگان این مجلس از نگاه و خوانش حقوقی به بندهای طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها نگاه نکرده اند، بلکه این مسئله همانگونه که به درستی اشاره کردید از یک «خوانش سیاسی» داخلی، آن هم خوانش تند سیاسی نشأت می گیرد؛ حال اینکه این خوانش به دلیل رقابت های انتخاباتی ۱۴۰۰ بوده است و یا ناکام گذاشتن دولت، بماند. اما خوانش مجلس یک خوانش سیاسی است. نکته مهمی که در عین حال باید به آن اشاره کرد این است که به هر حال ایالات متحده آمریکا با زیر پا گذاشتن تعهدات خود و خروج از برجام، سیاست فشار حداکثری و تحریم‌های ظالمانه و بی‌سابقه‌ای را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد و در کنار آن با کارشکنی و فشار به دیگر طرف های برجامی باعث شد که اروپایی‌ها هم علی رغم داشتن اراده سیاسی در انجام تعهدات برجامی خود تعلل کنند و سه کشور اروپایی به عنوان طرف های برجامی نهایتاً نتوانند اهداف و منافع اقتصادی و تجاری ایران را تامین کنند. در کنار آن اروپایی ها علاوه بر تعلل در عمل به تعهدات برجامی خود طی این مدت سعی کردند با پیش کشیدن مقوله مذاکرات جدید و گنجاندن مسائلی چون توان موشکی و دفاعی و یا نفوذ منطقه‌ای در کنار پرونده فعالیت‌های هسته‌ای، فشار بیشتری به تهران وارد کنند و یا با اقداماتی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برجام آن گونه که پیش بینی می شد پیش نرفت، آن هم در شرایطی که با شیوع ویروس کرونا طی یک سال گذشته وضعیت معیشتی کشور به شدت تحت فشار قرار گرفت و به موازات آن سلامت مردم نیز کماکان با جولان این ویروس با تهدید مواجه است. یعنی به باور دولتمردان اکنون ایران با دو ویروس تحریم و کرونا دست و پنچه نرم می کند. در چنین شرایطی است که مجلس یازدهم به زعم خود برای افزایش توان چانه زنی سیاسی در مذاکرات این طرح را با مفاد مطروحه آن در دستور کار سازمان انرژی اتمی قرار داده است تا بتواند معادلات و موازنه قدرت را تغییر دهد. به هر حال از دیدگاه نمایندگان مجلس به هیچ وجه قابل توجیه و عقلانی نیست که تمام بار مسئولیت برجام بر دوش ایران باشد و تمام تعهدات توافق هسته ای را تقبل کند و در آن سو کشور تمام تحریم ها را نیز پذیرا باشد و شاهد میلیاردها دلار ضرر به واسطه سیاست فشار حداکثری و تحریم های ایالات متحده آمریکا باشد. به هر حال اکنون این تحریم‌ها باعث شده است که بحران اقتصادی و معیشتی در کشور به شدت پر رنگ شود و روابط مالی، بانکی و پولی ایران با جهان قطع شده است. در چنین شرایطی واقعا کشور باید چه بکند؟ پس باید از این به بُعد هم به مسئله نگاه کرد و مواضع نمایندگان مجلس و بانیان طرح را هم دید. به هر حال از دید نمایندگان تمام تلاش های دیپلماتیک دولت بعد از خروج ترامپ از برجام نتیجه و ثمره ای ملموسی در بهبود وضعیت معیشتی کشور نداشته است.

با این نکات شما اکنون مدافع نمایندگان مجلس یازدهم از پیش کشیدن چنین طرح، تصویب آن و ابلاغش به دولت هستید؟

پیشتر هم گفتم من بنایی ندارم با نگاه سیاسی مسئله را تفسیر کنم، بلکه نگاه من نگاه حقوقی است. با این وصف شما اصرار دارید که من را وارد تحلیل های سیاسی کنید، اما در پاسخ روشن به سوالتان باید بگویم که خیر من مدافع نمایندگان مجلس یازدهم از پیش کشیدن چنین طرح، تصویب آن و ابلاغش به دولت نیستم، ولی به هر حال باید این دید نمایندگان مجلس را هم در نظر گرفت. در این راستا من معتقدم علیرغم درست بودن این مواضع مجلس باید این طرح با یک بررسی و ارزیابی درست از وضعیت سیاسی و دیپلماتیک و کار کارشناسانه، واقع بینانه و همه جانبه در دستور کار مجلس قرار می گرفت تا ضمن آنکه کشور به منافع خود دست پیدا کند، کمترین هزینه و تبعاتی برای ما در پی داشته باشد. به هر حال هرگونه موضع و اقدامی مانند تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها که نشأت گرفته از واکنش احساسی و عجولانه مجلس یازدهم است، نمی تواند در برگیرنده منافع کشور باشد. هر اقدام ایران در این شرایط حساس باید اقدامی هوشمندانه و در عین حال اثر بخش باشد؛ برای اثربخشی هرچه بیشتر قطعاً هر اقدام ما نیازمند بررسی، تحقیق و کار کارشناسی شده است؛ اقدامی از سر احساسات و شعارهای انقلابی نمی تواند منافع ما را تامین کند. متاسفانه در این میان مجلس یازدهم قطعا با عجله و از سر احساسات و شعار، تصویب این طرح را در دستور کار قرار داد و مفاد آن را به دولت ابلاغ کرد. چون مجلس یازدهم برای این طرح در حدی که اهمیت جدی برای پرونده هسته ای کشور و یا تاثیری که بر وضعیت دیپلماتیک، سیاسی و امنیتی ما در سطح منطقه و جهان دارد، برای آن وقت نگذاشت تا بتوان کار کارشناسی در آن صورت گیرد، به خصوص نظرات کارشناسانه، منافع و خواست وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی در این طرح نایدیده گرفته شد. 

حال که اصرار دارید از منظر حقوقی و نه سیاسی به طرح مجلس یازدهم نگاه کنید، دوباره به سوال قبلی باز گردیم که بی پاسخ ماند. از نظر حقوقی و فارغ از یک خوانش سیاسی و دیپلماتیک داخلی و بین المللی، آیا اجرایی کردن بندهای طرح اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریم ها در راستای حمایت از برجام است و یا اقدامی برای خروج از آن؟
  
پیرو این نکته به نظر من این طرح از نگاه طرف های برجامی به عنوان یک شاخص در انحراف تهران از برنامه های فعالیت‌های هسته‌ای پیش‌بینی شده طبق نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام خواهد بود و می تواند اعتماد حداقلی کنونی را بین طرفین از بین ببرد و در نهایت اجماع جهانی را احیا کند. یعنی با قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل مواجه شویم. اینجاست که من معتقدم خلاء بررسی کارشناسانه، دقیق و واقع بینانه از اهداف پیش کشیدن چنین طرحی و یا عدم واکاوی درست آثار و تبعات سیاسی دیپلماتیک عملیاتی کردن مفاد این طرح، هم در فضای رسانه‌ای و هم در فضای آکادمیک کشور طی این مدت موجب شده است که در چنین خلائی، مجلس سعی کند این باور را به جامعه تلقین نماید که هدف نمایندگان مجلس یازدهم از تصویب چنین طرحی این است که به طرف های برجام یک پیام و هشدار برای عمل هر چه سریعتر به تعهدات برجامی خود بدهد و با تحت فشار قرار دادن آنها (اروپایی ها و ایالات متحده) نهایتاً تحریم های ایران کنار گذاشته شود. در حالی که پرسش درست در مقابل این باور غلط نمایندگان مجلس این است که آیا این طرح می تواند چنین نیرویی را در ایران ایجاد کند؟ اساساً این طرح با این بندها چه توان سیاسی و دیپلماتیکی به جمهوری اسلامی ایران می دهد که در نهایت موفق به کنار گذاشتن تحریم‌های ایالات متحده آمریکا و یا رفع تعلل اروپایی ها در عمل به تعهدات برجامیشان شود؟ به واقع این طرح از نظر فنی چه توانایی و قدرتی برای سازمان انرژی اتمی تولید می کند که در صحنه دیپلماسی ورق را به سود تهران بازگرداند؟ اگر این طرح چنین توانی داشت چرا پیشتر در دستور کار نمایندگان مجلس قرار نگرفته بود؟ 

قدری هم روی حقوق داخلی تمرکز کنیم. همان گونه که اشاره شد و شما هم در جریان هستید با تصویب کلیات طرح مجلس موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و تاییدیه شورای نگهبان سرانجام این طرح به صورت قانون، چهارشنبه هفته گذشته به دولت برای اجرا ابلاغ شد. با توجه به مخالفت صریح رئیس جمهور با این طرح، بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که احتمالاً حسن روحانی، نه به عنوان رئیس جمهور، بلکه به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، عدم اجرای مصوبات و یا حداقل تاخیر در اجرای آن را تا پایان حیات دولت دوازدهم را از کانال شورای عالی امنیت ملی پی خواهد گرفت و از کانال این شورا مانع از تحقق این طرح خواهد شد. اما با توجه به بیانیه شنبه هفته جاری دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تایید و حمایت از طرح مجلس به نظر می‌رسد که با مسدود شدن پیگیری عدم اجرایی مصوبات طرح مذکور از طریق شورای عالی امنیت ملی اکنون دولت مجبور است مفاد این طرح را در دستور کار خود قرار دهد. خصوصا که برخی مواد آن مانند ماده یک در خصوص افزایش غنی سازی ۲۰ درصد و یا ماده دوم طرح در رابطه با افزایش ظرفیت غنی سازی و تولید اورانیوم غنی سازی شده با سطح غنای متناسب هر یک از مصارف صلح آمیز کشور به میزان ماهانه حداقل ۵۰۰ کیلوگرم را بدون فوت وقت از روز ابلاغ طرح برای دولت لازم الاجراست. فارغ از این که چگونه موضع متضاد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با نظر رئیس جمهوری در مقام ریاست آن شورا در قالب بیانیه منتشر شده قابل جمع است و یا این که آیا شورای عالی امنیت ملی دچار دو پارگی و چند پارگی شده و یا اساسا به نظرات حسن روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی وقعی نمی نهد، سوال اینجاست که از نگاه شما آیا نگاه متفاوت و حتی متضاد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با مواضع حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، دست وی را در پیگیری مصوبات این طرح از طریق شورای عالی امنیت ملی خواهد بست؟ آیا بیانیه شنبه جاری دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حکم تیر خلاص به تلاش های روحانی به منظور عدم اجرا و یا تاخیر در اجرای مفاد طرح مجلس خواهد بود؟

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یک مسیر حقوقی و قانونی برای تصویب مصوبات، چه به صورت طرح و چه به صورت لایحه و درآوردن آن به شکل قانون و ابلاغش به دولت در جهت اجرایی شدنش پیش بینی شده است. در این مسیر مجلس شورای اسلامی، چه با طرح  و چه با لایحه می تواند یک مسئله را با تصویب در صحن به شورای نگهبان ارجاع دهد و با تایید نهایی این شورا، مصوبه مجلس به صورت قانون برای اجرا به دولت ابلاغ می شود. پیرو این مسیر چون طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها با تصویب نمایندگان مجلس و تایید شورای نگهبان به صورت قانون از چهارشنبه هفته گذشته به دولت ابلاغ شده و طبق بیانیه شنبه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مواضع این در طرح فوق دیده شده و آن را تایید می کند دیگر شرایط برای فرار از اجرایی شدن آن بسیار سخت است، خصوصاً که در بند نهم همین طرح برای خودداری، امتناع و استنکاف از اجرایی شدن آن مصوبات آن، حبس های تعزیری پیش بینی شده شده است. وقتی شورای نگهبان پس از رفع سه ایراد خود در این طرح به این نتیجه می‌رسد که مفاد آن هیچ گونه مغایرتی با نگاه شورای عالی امنیت ملی در خصوص پرونده هسته‌ای ایران ندارد، مطرح کردن اینکه حسن روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، عدم اجرای مصوبات این طرح و یا تأخیر در انجام آن را در دستور کار قرار دهد دیگر وجهه قانونی ندارد.

پیرو بیانیه شنبه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، رسول خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه هم دیروز دوشنبه در نشست خبری با اصحاب رسانه در لحنی گلایه آمیز و توامان حمایتی از طرح مجلس اظهار داشت که نظر دولت و رئیس‌جمهور درباره مصوبه مجلس روشن بوده است. ما هم نظرات تخصصی خود را بیان کرده‌ایم که متأسفانه لحاظ نشده است. در عین حال مجلس مسیر خود را طی کرده و برداشت‌های خود را انجام داده است. اگر این مصوبه تبدیل به قانون شود، وزارت امور خارجه به آن پایبند است. با این موضع خطیب زاده که تقریبا می توان گفت مکمل بیانه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است دیگر روحانی، ظریف، دستگاه سیاست خارجی و سازمان انرژی اتمی ناچار به تمکین از مصوبه مجلس هستند؟

همانگونه که قبلا اشاره کردم، منافع و خواست نهادهای مهمی چون وزارت امور خارجه و یا سازمان انرژی اتمی باید در این طرح دیده می شد و این ارگان ها بر تامین خواست و منافع خود در طرح مجلس شورای اسلامی اصرار می کردند، تا طرح بنا به منافع و نگاه آنها تغییر پیدا می کرد. حال که در این طرح خواست و منافع وزارت امور خارجه دیده نشده است یا  که مجلس یازدهم نخواست نظرات دستگاه سیاست خارجی و سازمان انرژی اتمی در طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها گنجانده شود و با توجه به این که مصوبه به تایید شورای نگهبان شده و حمایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هم رسیده و برای اجرای مصوبات آن به دولت هم ابلاغ شده است دیگر سخت می توان تصور کرد که هر فردی در هر رده‌ای بتواند از اجرای مصوبات آن شانه خالی کند.

با این وجود برخی سیاسیون مانند سید مصطفی هاشمی طبا، نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، در گفت و گوی جمعه گذشته با برنا در رابطه با طرح مجلس مبنی بر خروج از برجام صراحتا عنوان داشت که اگر رئیس جمهور بودم به این طرح (طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها) عمل نمی کردم، ولو اینکه دادگاهی شوم و به خلع من بینجامد و به زندان بروم، شجاعت این را داشتم که این طرح را عملیاتی نکنم و مجازات آن را به جان می خریدم. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟ آیا اگر روحانی به هر دلیلی در این شرایط حساس و بنا به دیدگاه خود و مصلحت کشور از عملیاتی کردن مصوبات طرح مذکور تا پایان دولت دوازدهم سربازند طبق بند نهم طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها (مستنکفین از اجرای این قانون به تناسب، امتناع یا ممانعت از اجراء به طبقات ۴ تا ۷ طبقات مجازات تعزیری قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ محکوم می شوند)، محاکمه و زندانی خواهد شد؟ آیا نمایندگان مجلس یازدهم لحظه شماری می کنند تا با تاخیر و یا در تلاش در عدم اجرای مفاد این طرح، ذیل ماه نهم همین طرح خواسته دیرینه خود در رابطه با محاکمه فعالان برجامی از روحانی تا ظریف را کلید بزنند؟ اصلا در این شرایط چنین توانی وجود دارد؟

من به شخصه با طرح این موضوعات و مواضع تند سیاسی در این شرایط حساس کشور چندان موافق نیستم. چون این موضوعات و سخنان با تعمیق و تشدید اختلافات میان قوا، شرایط را پیچیده و بغرنج می‌کند و یقینا افزایش گسل مجلس و دولت می‌تواند یک پالس دیپلماتیک را به طرف های برجامی بدهد که کشور در موضع ضعف قرار گرفته است، لذا می توان امتیازات بیشتری از تهران گرفت. ممکن است من هم مانند بسیاری از سیاسیون با مصوبات و مفاد این طرح مخالف باشم، اما به هرحال این طرح در صحن مجلس یازدهم تصویب شده، تاییدیه شورای نگهبان را هم گرفته و به صورت قانون درآمده است؛ دولت باید علیرغم میل باطنی با عملیاتی کردن مفاد آن، مدیریت شرایط را در دستور کار قرار دارد. چون اگر بنای عدم پیگیری، ممانعت و یا استنکاف از مفاد این طرح در ستور کار قرار گیرد، می‌تواند لجاجت های دولت و مجلس را بیشتر بکند. ضمن اینکه اگرچه حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری، ریاست شورای عالی امنیت ملی را هم برعهده دارد، اما رئیس شورا در مقیاس توان اثرگذاری، قدرت تاثیر و اعمال نفودی برابر با کل اعضای شورای عالی امنیت ملی را ندارد تا بتواند در این شورا مسیری را برای توقف و یا تعلل در اجرای مفاد طرح پیش بگیرد. بله اگر چه امکان دارد از مسیر شورای عالی امنیت ملی پروسه ای برای این مسئله پیش بینی شده باشد، اما بعید است که رئیس جمهوری به عنوان رئیس شورای عالی امنیتی ملی به تنهایی از آن میزان از تاثیرگذاری برخوردار باشد که بتواند به عنوان یک تمام کننده در این شورا عمل کند.

اجرایی شدن مصوبات این طرح تا چه اندازه نشست کمیسیون مشترک برجام در ۲۶ آذر را تحت الشعاع قرار می دهد؟

قطعاً این مسئله تا اندازه بسیار زیادی به فعال شدن و عملیاتی کردن مفاد این طرح از سوی سازمان انرژی اتمی بستگی دارد. اگر تا ۲۶ آذر دولت اقدامی در راستای عملیاتی کردن مفاد طرح مجلس داشته باشد، فضای دیپلماتیک نشست مشترک برجام متفاوت از ادوار گذشته خواهد بود. ضمن این که متاسفانه چون هیچ مرجع صالحی برای رسیدگی به دعاوی حقوقی برجامی ایران در جهت واداشتن طرف های اروپایی در عمل به تعهدات یازده گانه برجامیشان وجود ندارد، با اجرایی شدن مفاد طرح مجلس می توان گفت که نشست پیش روی کمیسیون مشترک برجام می تواند در حکم پیشبرد پروسه سازوکار حل اختلافات برجامی باشد که پیش از با بیانیه اروپایی ها فعال شده بود. پس حتی اگر در نهایت تهران بخواهد مکانیسم حل اختلاف ماده ۳۶ برجام را فعال کند تا با تهدید به عملیاتی کردن مفاد طرح مجلس بخواهد منافع تجاری و اقتصادی برجامیش را مطالبق با ادعای نمایندگان مجلس یازدهم خود را پیش ببرد، نهایتا شرایط باز هم به نفع ایران نیست. چون در صورت عملیاتی شدن هر کدام از بندهای طرح مجلس، پرونده ایران از مسیر آژانس، شورای حکام و ارجاع به کمیسیون مربوطه، هیئت وزیران و هیئت مشورتی نهایتا به شورای امنیت سازمان ملل کشیده می شود، در آن صورت احتمالا شرایط به نفع ایران نخواهد بود. چرا که در آنجا مسئله تفسیر حقوقی تعلیق و یا کاهش تعهدات هسته ای ایران، چنانی که در پنج گام کاهش تعهدات برجامی در سال گذشته روی داد و یا احتمالا در عملیاتی کردن مفاد طرح مجلس به شکل تندتری محقق خواهد شد، مطابق با خوانش تهران نخواهد بود. به خصوص که اکنون اقتضائات پرونده فعالیت های هسته ای ایران بعد از برداشته شدن گام های از کاهش تعهدات برجامی به شدت متفاوت از گذشته شده است و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در گزارش های اخیر خود بر این نکته تاکید کرده است.  لذا به موازات این شرایط اگر ظرف سی روز جواب قانع کننده از طرف ایران برای اقداماتش داده نشود که چرا به موازات گام های کاهش تعهدات برجامی، اقدام به عملیاتی کردن مفاد طرح مجلس کرده است، وضعیت سابق قبل از برجام برای ایران برقرار خواهد شد. خصوصا پیرو نکته شما در سوال آغازین مصاحبه خبرگزاری رویترز گزارش داده که آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه از تصمیم ایران برای نصب سانتریفیوژهای پیشرفته (IR-2m) در تاسیسات نطنز خبر داده است، این در حالی است که ایران بنا به توافق هسته ای با قدرت های جهانی تنها اجازه از نسل اول سانتریفیوژهای خود «IR-1» را دارد. البته بیانیه دیروز دوشنبه سه کشور اروپایی هم می تواند فضای حقوقی را علیه ایران مهیا کند. مضافا در کنار آن اگر هر کدام از اعضای ثابت شورای امنیت سازمان ملل که عضو برجام هم به شمار می روند به این مسئله رای مثبت دهند، مکانیسم ماشه خود به خود و به صورت اتوماتیک توسط پروسه حل اختلاف ماده ۳۶ برجام اجرایی می‌شود. لذا دست ایران هم در مراجع و محاکمه بین المللی چندان باز نیست. لذا جا دارد صراحتا کنم که عملیاتی شدن هر کدام از مفاد طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها از سوی دولت، تبعات حقوقی و دیپلماتیکی در پی دارد که برای کشور بسیار گران تمام خواهد شد.

با این تفاسیر اگر به هر دلیلی در یک سناریوی بدبینانه نهایتاً کار به فعال شدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی کشیده شود، با توجه به آنکه قبل تر دولت دونالد ترامپ در ۲۰ سپتامبر/ سی ام شهریور سال جاری و در یک خوانش یک سویه حقوقی اقدام به فعال کردن مکانیسم ماشه کرده بود و به دنبالش تمام اعضای سازمان ملل و شورای امنیت را ملزم به رعایت قطعنامه های شورای امنیت و تحریم‌های مربوط کرده بود، آیا آمریکا به پروسه اروپایی ها برای احیای قطعنامه ها، ذیل فعال کردن مکانیسم ماشه خواهند پیوست با به عکس این آلمان، فرانسه و انگلستان خواهند بود که اقدام ۲۰ سپتامبر کاخ سفید در فعال کردن مکانیسم ماشه را تایید می کنند؟

اگر نهایتاً کار به اینجا بکشد، دیگر تفاوتی در این که اروپایی ها به ساز و کار ادعایی آمریکا در فعال کردن مکانیسم ماشه خواهند پیوست و یا به عکس، اهمیتی ندارد و چون تاکنون مورد مشابهی برای این مسئله در شورای امنیت و سازمان ملل و در کل حقوق بین الملل وجود نداشته است احتمالا طرف ها در مذاکرات به توافقی برای رسیدن به اجماعی در فعال کردن مکانیسم ماشه خواهند رسید. ضمن این که فعال کردن مکانیسم ماشه تشریفات چندان خاص دیپلماتیکی هم طلب نمی کند. تروئیکای اروپایی می توانند با این ادعا به سادگی تمام قطعنامه های پیشین را علیه جمهوری اسلامی ایران احیا کنند. در این صورت تمام کشورهای جهان در مقابل تهران قرار خواهند گرفت. مسئله فصل هفتم سازمان ملل هم شرایط خاص خود را طلب می کند. اما با روی کار آمدن جو بایدن و تجربه ای که در دوره باراک اوباما برای اجماع سازی علیه ایرن کسب کرده است، می تواند این پروسه (اجماع جهانی) را مجددا راه اندازی کند، منتهی این بار پروسه اجماع سازی به شکلی جدی تر و در زمان کوتاه تری محقق خواهد شد.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: یوسف مولایی ایران برجام کمیسیون مشترک برجام تروئیکای اروپا بیانیه مشترک سه کشور اروپایی طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها مجلس یازدهم شورای عالی امنیت ملی شورای امنیت سازمان ملل شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی آمریکا مکانیسم ماشه


( ۵ )

نظر شما :

جهان نور ۱۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۲۱
برای یوسف مولایی و سایت خبری دیپلماسی ایرانی متاسفم که نگران اروپایی های هستند که بیش از 5 سال است به تعهدات خود عمل نکرده اند. برای من جالب است که هنوز هم افرادی هستند که به لاشه برجام چشم امید دارند و عاشق تعهد یک طرفه اند!
آراس پیرنیاکان ۱۸ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۲۷
مصاحبه های عبدالرحمن فتح الهی نقطه قوت دیپلماسی ایرانی است، اما عبدالرحمن فتح الهی با این مصاحبه ها یک تنه داره خط مشی سیاسی دیپلماسی ایرانی رو تندتر و تندتر می کنه. تو این یک هفته مصاحبه پشت مصاحبه رفته تا از چپ و راست و بالا و پایین مجلس رو بکوبه. این همه نفرت سیاسی از مجلس یازدهم و مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها از سوی عبدالرحمن فتح الهی از کجا نشات می گیره؟ تازه فتح الهی تلاشی هم برای پنهان کردن نفرتش و یا کتمان اون نداره. بلکه جای جای مصاحبه هاش میشه این نفرت رو از مجلس یازدهم، مصوبه اخیر و قالیباف دید. اون هم وقتی که دیروز صادق خرازی در حمایت مجلس و مصوبه مطلب نوشته. منطقیش این بود که فیتیله این نفرت فتح الهی کمی بیاد پایین. اما مصاحبه امروز با یوسف مولایی از مصاحبه های قبلی تندتره. آیا عبدالرحمن فتح الهی رو در روی صادق خرای ایستاده است؟
راستگو ۱۸ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۴۱
اروپای پیر جنایتکار ، تفنگش مشقی ست و بدرد مراسم تشریفاتی میخورد ،صدا دارد ولی خطر ندارد ، امریکا خودش دیگه چیزی برای تحریم نداره ، اینا که از اول نخودی بودن
مهندس مهراب لاهیجانی ۲۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۱
سلام به جناب مولایی ، حضرت استاد به نظرتان ایران تا کی باید در خوف و رجا و منتظر مرحمت جو یا باراک یا فلان حاکم باشد؟ بفرمایید اگر مکانیزم ماشه فعال شود متضرر کیست و ایا فشار از این بیشتر میشود ؟ جناب مولایی تصدیق می فرمایند ، در سطح راهبردی الف بای روابط با جوهر قدرت نگارش میشود و لذا فقط و فقط تسلیح اتمی ، ایران را از شر اشرار اعم از غرب و شرق و اعراب و نو عثمانی ها نجات میدهد. منظور من بنده ابدا قطع رابطه با دنیا نیست بلکه روابط گسترده با دنیا به اقتضای وسعت و مزیت های فراوان و مغفول کشور است . منتها راهکار بنده ابتدا ایجاد موازنه قدرت و وحشت و انگاه تحمیل اراده بر دشمن است.