جایی که با لیبرالیسم متفاوت می شود
جامعه آرمانی سوسیالیسم
نویسنده: دکتر موسی غنی نژاد
دیپلماسی ایرانی: کار مارکس شعار جامعه آرمانی کمونیستها را این گونه توصیف میکند، «از هرکس به اندازه توانش، به هرکس به اندازه نیازش.» طبق این شعار در جامعه کمونیستی انسان تا حد توان خود تلاش خواهد کرد و تنها به اندازه نیازش مطالبه خواهد کرد. این تصور آرمانی از انسان کاملا در تضاد با گرایش طبیعی انسان واقعی است که ترجیح میدهد با کمترین زحمت بیشترین سهم را ببرد، انسانی که موضوع بحث اقتصاد سیاسی کلاسیک و لیبرالیسم است.
مارکس چنین انسانی را طبقاتی، بورژوایی و فاسد میداند که محصول تحول تاریخی ناشی از شکلگیری مالکیت خصوصی و از خود بیگانه شدن انسان است. او با تکیه بر رویکرد خاص «دیالکتیکی» مدعی است انسان در جریان تحول تاریخی در عین حال که به لحاظ تمدنی پیشرفت کرده اما فطرت او از اصل خود دور افتاده و دچار انحطاط شده است. تنها با انقلاب ناگزیر سوسیالیستی و پدید آمدن انسان طراز نوین است که او انسانیت از دست رفته خود را باز خواهد یافت. در این رویکرد «گنوسی»، انقلاب سوسیالیستی نقش تغییر دادن ماهیت انسان طبقاتی یا بورژوایی را بر عهده دارد.
اما اگر انسانها نخواستند طراز نوین شوند و منافع دیگران را بر منافع خود مقدم بدارند تکلیف چیست؟ پاسخ همان ساختن بهشت سوسیالیستی در روی زمین و اجبار مردم به وارد شدن به آن است. قرن بیستم فاجعه بر پا ساختن سوسیالیسم واقعا موجود در قرن بیستم را نشان داد.
تفاوت لیبرالیسم و سوسیالیسم در این است: لیبرالیسم انسان را آن گونه که هست میپذیرد و تلاش میکند برای مشکلات وی واقعبینانه و با شیوهای صلحآمیز چارهجویی کند؛ اما سوسیالیسم درصدد تغییر دادن ماهیت انسان و آفرینش نوع جدیدی است، اقدامی ناممکن که عملا نتیجهای جز نابودی میلیونها نفر ندارد.
نظر شما :