شرایطی که روابط تهران - اسلامآباد را نگرانکننده کرده است
ظن همکاری پاکستان با اسرائیل، امریکا و عربستان برای ناامن کردن ایران
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی- روابط پررنگ پاکستان با کشورهای عربی منطقه به خصوص امارات متحده عربی و عربستان سعودی و نیز گرایشات قدیمی و سنتی این کشور با سیاست های ایالات متحده آمریکا سبب شده است تا ظن حمایت و تجهیز اسلام آباد از برخی گروه های تروریستی فعال در ایران افزایش پیدا کند، به خصوص در حوادث تروریستی اخیر سیبل برخی از حملات به سمت ارتش پاکستان و I.S.I (سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) رفته است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی جایگاه و میزان نفوذ پاکستان در تجهیز و حمایت از گروههای تروریستی فعال در مرزهای شرقی ایران، گفت و گویی را با محسن روحی صفت، رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره و جنوب شرق آسیا انجام داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به سلسله حوادث تروریستی که در استان سیستان و بلوچستان روی داده است بسیاری بر این باورند که اساسا نمیتوان نقش ارتش پاکستان و I.S.I (سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) را در این حوادث نادیده گرفت. از نگاه شما تا چه اندازه اسلام آباد در حوادث اخیر در نقش و نفوذ داشته است؟
برای تحلیل و ارزیابی دقیق شرایط و اقتضائات کنونی مرزهای ایران و پاکستان باید به چند نکته مهم اشاره داشت؛ اگرچه در ظاهر که عوامل تروریستی سلسله حوادثی که در چند وقت اخیر در سیستان و بلوچستان روی داده است، همگی به خاک پاکستان گریخته اند و گروههای تروریستی فعال در ایران نیز عملا خود را در خاک پاکستان پنهان کرده اند، اما باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که به نظر می رسد تمام این گروههای تروریسیتی مانند جیش العدل در منطقه بلوچستان پاکستان حضور داشته باشند. در این راستا منطقه بلوچستان که نزدیک به ۴۴ درصد خاک پاکستان را تشکیل می دهد، آن گونه که باید تحت نظارت و سیطره دولت مرکزی اسلام آباد قرار ندارد و در این راستا حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد این منطقه در رصد نیروهای امنیتی دولت و ارتش پاکستان است، این شرایط سبب شده است تا گروههای تروریستی بهترین مکان را برای تجدید قوا، برنامه ریزی، تجهیز و انجام عملیات مجدد در خاک ایران را در بلوچستان پاکستان پیدا کنند. مضافا این که نباید اقتضائات امنیتی پاکستان را با ایران مقایسه کرد. مسئله امنیت یکی از مشکلات جدی پاکستانی ها در کل خاک این کشور است، در صورتی که امنیت جمهوری اسلامی ایران در کل خاک کشورمان به مراتب پررنگتر از دیگر کشورهای همسایه مانند پاکستان است. لذا با این تفاوت شرایط امنیتی یقیناً پاکستان بیشتر درگیر مسائل امنیتی داخل خود است تا پیگیری امنیت در مرزهای شرقیش با دیگر کشورها. در سایه این نکات به طور قاطع نمی توان عنوان کرد که ارتش پاکستان و I.S.I (سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) در این در تجهیز، حمایت و انجام عملیاتهای تروریستی این گروهها در خاک ایران نقش و نفوذ داشته است، هرچند که یقیناً در این مدت کشور پاکستان کم کاری های جدی و حتی غیر قابل دفاعی را در پیگیری و نابودی این گروه های تروریستی علیرغم پیگیی های مکرر ایران داشته است و این یکی از گلگی های همیشگی تهران از اسلام آباد است.
مضافاً این که یقیناً پاکستان بودجه لازم را برای تسریع و گسترش سیطره دولت مرکزی در منطقه بلوچستان را اتخاذ نکرده و نمی کند و این مسئله هم یکی دیگر از کم کاری های دولت پاکستان در تقابل با تروریسم به شمار می آید. لذا این شرایط سبب شده تا منطقه بلوچستان پاکستان بهترین مکان برای حضور و اجتماع این گروه های تروریستی شود.یکی دیگر از کم کاری های فاحش دولت اسلام آباد به عدم همکاری لازم اطلاعاتی با ایران باز می گردد. یعنی اگرچه دولت پاکستان در منطقه بلوچستان نظارت کم رنگی دارد و از آن سو بودجه لازم برای افزایش سیطره خود در این منطقه را اتخاذ نمیکند، اما همکاری های لازم اطلاعاتی و شناسایی را هم با تهران در خصوص رهگیری این گروه های تروریستی هم انجام نمی دهد. مجموعه این عوامل هم سبب شده است تا این ظن در مقمات وافکار عمومی کشور تقویت شود که شاید به صورت غیر مستقیم اسلام آباد در انجام عملیات تروریستی ایران نقش و نفوذ داشته باشد. در واقع انفعال پاکستان و عدم انجام هیچ گونه اقدام مثبتی موجب شده روز به روز امنیت در مرزهای شرقی ایران با کشور پاکستان تحت الشعاع قرار گیرد.
اما در آن سوی ماجرا سفر امروز محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به کشور پاکستان بعد از اعطای وام ۳ میلیارد دلاری به اسلام آباد نمی تواند دایره این ظن را بیشتر و پررنگ تر کند؟
از همان ابتدا بخشی از ساختار سیاسی، مذهبی و نیز ارتش و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان متاثر از نگاه عربستان سعودی بوده است و نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد. از این رو یقینا ریاض نقش بسیار پررنگی در مناسبات پاکستان و نگاه این کشور به تحولات جاری منطقه دارد. در راستای نکته ای که شما به آن اشاره داشتید احتمال دارد این سفر محمد بن سلمان دایره همکاری و گرایشات اسلامآباد به ریاض را هم بیشتر بکند. یقینا این مسئله سبب خواهد شد تا محمد بن سلمان به عنوان یک عامل واسط تمایلات پررنگتری برای همکاری میان اسلام باد و واشنگتن را شکل دهد. چرا که به واسطه برخی از مواضع ترامپ اختلافاتی میان دو کشور پاکستان و ایالات متحده شکل گرفته بود که در این سفر عربستان سعی دارد دوباره اسلام آباد را به صورت تمام وکمال به جرگه امریکا باز گرداند. مجموعه این نکات یقیناً این سوال را ایجاد خواهد کرد که آیا این دست از کمک ها و سفرهای مقامات عربستان سعودی در این شرایط می تواند ارتباطی به تحولات داخلی ایران داشته باشد؟ اگر بخواهیم واقعبینانه قضاوت کنیم یقیناً همزمانی این دو واقعه (سفر بن سلمان به پاکستان و انجام عملیات تروریستی در ایران) نمی تواند اتفاقی باشد. به خصوص که خود محمد بن سلمان به صراحت عنوان داشت باید درگیری و ناامنی را به داخل ایران بکشانیم. حال باید دید از دل این سفر چه دستاوردها و نتایجی برای اسلام آباد و ریاض حاصل میشود تا به صورت صریح و دقیق پاسخ سوال شما را داد.
مضاف بر نکاتی که به آن اشاره داشتید اخباری دال بر همکاری مشروط پاکستان با اسرائیل نیز مطرح شده است. این مسئله تا چه اندازه میتواند شرایط را برای همسویی بیشتر اسلام آباد با جبهه غرب فراهم کند؟
یقیناً از همان آغاز اسلام آباد نگاه به غرب را در راهبرد خود تعریف کرده است و عمران خان با شعارهای نگاه به شرقش اساسا جایی در راهبردهای کشور پاکستان ندارد. به عبارت دیگر قدرت در پاکستان اجازه نمی دهد که این شعارها تحقق پیدا کند. پس اگر مسئله همکاری با اسرائیل به صورت مشروط تحقق پیدا کند، دایره همسویی، حمایت و همکاری ایالات متحده و شخصیت ترامپ از پاکستان بیشتر و پررنگ تر خواهد شد. در این صورت متاسفانه باید به عنوان داشت که پاکستان روز به روز از همکاری با ایران فاصله خواهد گرفت و این مسئله به سود ایران و منطقه نخواهد بود.
به واسطه نکات و شرایطی که به آن اشاره شد راهکار تهران برای پیگیری مسائل امنیتی خود با پاکستان چیست. آیا باید کماکان از طریق دیپلماسی این مسئله پیگیری شود و یا این که ایران می تواند نیم نگاهی به حضور خود در خاک پاکستان داشت؟
اگر چه شرایطی که در طول مصاحبه آن اشاره داشتیم، شرایط بسیار نگران کننده ای است و واقعیات مناسبات دیپلماتیک و همچنین تحولات میدانی نشان از حساسیت مسئله دارد، اما این شرایط سبب نمی شود که تهران ساکت باشد. البته هر اقدام ما نیز باید در نهایت هوشمندی و دقت انجام گیرد، چه از طریق دیپلماسی و چه از طریق حضور در خاک پاکستان باید شرایط به گونهای رقم بخورد که کمترین تبعات متوجه جمهوری اسلامی ایران شود. چرا که هرگونه اقدام نسنجیده ما شرایط را برای کشور بغرنج تر خواهد کرد.
در راستای این مسئله بسیاری معتقدند که شرایط شکل گرفته از طریق برخی گروه های تروریستی تلاشی برای ایجاد تنش میان اسلام آباد و تهران است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من به شخصه معتقدم که این مسئله میتواند یکی از سناریوهای جدی عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا باشد تا ایران را در مرزهای شرقی خود با پاکستان مشغول کند و از طرف دیگر برنامه های جدی خود را در دیگر مناطق ایران انجام دهد؛ به خصوص آن که بعد از مسئله یمن و حمله انصارالله به برخی مواضع عربستان سعودی و امارات متحده عربی، ریاض و ابوظبی برنامه جدی را برای ایجاد وضعیت مشابه در ایران در دستور کار خود قرار دادند. از همین رو است که دوباره تأکید میکنم شرایط حاکم بر منطقه این واقعیت را گوشزد میکند که تهران باید هر سناریویی را با نهایت هوشمندی و ارزیابی تمام ابعاد و تبعات آن در دستور کار قرار دهد. از این رو همزمان با پیگیری مشکلات امنیتی خود با پاکستان از طریق دیپلماسی، ایران می تواند در راستای یک همکاری اطلاعاتی و نظامی، مجوز حضور خود در منطقه بلوچستان پاکستان را نیز از دولت اسلام آباد برای تقابل با گروه تروریستی بگیرد. در این صورت هرگونه بهانه و شرایط برای تنش میان ایران و پاکستان در راستای اهداف احتمالی برخی کشورها در خصوص ایجاد تنش میان اسلام آباد و تهران گرفته می شود.
نظر شما :