به ترامپ ایرانی نیاز نداریم/چین و روسیه هم منتظر تصویب FATF در ایران هستند
مواضع ظریف درباره پولشویی کاملا درست و در زمان خود بوده است
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – حواشی برای الحاق ایران به CFT چه در حین بررسی و تصویب آن در مجلس و چه در حین چکش کاری در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام سبب شد تا تبعاتی برای برای کشور شکل گیرد که در آخرین مورد آن مسئله مواضع محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشور در خصوص پولشویی داخلی و هجمه های رسانه ای علیه وی را شاهد بودیم. به موازات این مسئله اعمال دور دوم تحریم های امریکا به خصوص قطع سوئیفت در کنار عدم تصویب لوایح باقی مانده FATF نگرانی های جدی را برای آینده پولی و بانکی کشور در شرایط حساس اقتصادی کنونی را به وجود آورده است. از این رو دیپلماسی ایرانی برای بررسی این وضعیت، گفت وگویی را با غلامرضا کیامهر، اقتصاددان و استاد دانشگاه ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به شرایط پیش آمده برای لوایح باقی مانده FATF به خصوص حواشی مربوط به الحاق ایران به CFT و نیز در سایه تبعات قطع سوئیفت بعد از اعمال دور دوم تحریم های آمریکا علیه ایران، ارزیابی شما از شرایط کنونی پولی و بانکی ایران در مناسبات جهانی چیست؟
در این خصوص متاسفانه باید اذعان داشت که اقتضائات کشور در حوزه مناسبات پولی و بانکی چندان مساعد نیست، آن هم در شرایطی که مسئله فروش نفت ایران کانون دور دوم تحریم های ثانویه آمریکا قرار گرفته است، به نظر می آید قطع سوئیفت و بستن مناسبات بانکی ایران می تواند بار مضاعفی بر تحریمها باشد، چرا که اگر ایران حتی بتواند فروش نفتی هم با همان 8 کشور داشته باشد در خصوص بازگرداندن پول ناشی از فروش نفت با مشکل مواجه خواهد شد. پس حتی اگر این کشورها هم تمایل داشته باشند با ایران همکاری کنند در سایه چنین مسائلی عملاً امکان ارتباط وجود ندارد.
اگرچه اکنون سازوکار مربوط به اتحادیه اروپا به گونه ای است که نیازی به انتقال پول و ارز از جانب ایران نیست و یا این کشورها هم نیازی به انتقال پول به ایران ندارند، اما شرایط کشور پولی و بانکی در سایه قطع سوئیفت و در صورت عدم تصویب باقیمانده لوایح FATF به گونه ای خواهد بود که مناسبات بانکی و پولی کشور در یک حصر کامل قرار گیرد. در چنین محیط فریز شده و کاملا ایزوله ای که برای ایران شکل خواهد گرفت، متاسفانه حتی متحدین ما مانند چین و روسیه نیز قادر به تداوم مناسبات تجاری خود با ایران نخواهد بود. این را بارها مقامات پکن و مسکو عنوان داشتند. از طرف دیگر ساز و کار اتحادیه اروپا برای عملی شدن نیز به تصویب این لوایح چهارگانه FATF به طور کامل نیاز دارد.
اما بازی تهران در خصوص این لوایح به خصوص لایحه الحاق ایران به CFT ناشی از چیست؟
زمانی که شما اسم تهران را میآورید یک کلمه کلی است، یعنی تهران همه مجموعه دولت، مجلس و حاکمیت را شامل می شود، در حالی که من معتقدم بخشی از طیف و جناح سیاسی خاصی که برای همه جامعه معلوم الحال است این بازی را برای عدم تصویب لوایح ایجاد کرده است. البته در این میان دلایل خاصی هم برای این طیف وجود دارد که تا حدودی برای جامعه نیز روشن است. در این راستا یقینا با تصویب این لوایح شرایط و موقعیتی که برای این طیف شکل گرفته است به خطر میافتد. لذا به این بازی ها برای عدم تصویب لوایح دست می زنند. در حالی که این جریان و رسانههای وابسته به آنان در سایه یک هجمه بسیار زیاد موافقین لوایح FATF را به غرب زدگی، جاسوس بودن، وطن فروشی و دیگر عناوین متهم میکنند، یک دلیل متقن و قابل استناد هم بر روی نکردند و تنها به شعار و اتهام پراکنی بسنده کردند. آن هم قوانینی که تمام کشورهای جهان به جز ایران و کرهشمالی آنها را تصویب کرده اند. اما برخی از این طیف معلوم الحال و رسانههای آنها سعی دارند عنوان کنند که این قوانین به خصوص قانون پیوستن ایران به CFT یک خودتحریمی است، در صورتی که تمام این قوانین و لوایح برای همه کشورها اعمال می شود، نه فقط در مورد ایران. البته بعد از تحولات سال ۲۰۱۱ در خاورمیانه به خصوص وقوع جنگ سوریه و ظهور گروه های تروریستی مانند داعش یقیناً حساسیت جامعه جهانی برای نقل و انتقال مالی و پولی تروریسم در خاورمیانه و کشورهای این منطقه بیشتر شده است. این یک مسئله انکارناپذیر است، اما این که شرایط از طرف برخی رسانه های داخلی به گونه ای تعبیر شود که با تصویب این لوایح جامعه دچار خود تحریمی می شود، یک حرف به شدت بی پایه و اساس و بدون دلیل است.
در این خصوص راه حل چیست؟
ببینید الآن تنها راه حل پیش روی کشور تفاهم و اتحاد ملی است. ما هیچ راهی نداریم جز این که برخی اندیشههای کوته نظرانه طیفی، حزبی، جناحی، گروهی و دسته ای را کنار بگذاریم و مصالح کلان کشور را در شرایط حساس کنونی تحریمی مد نظر قرار دهیم. اکنون کشور در یک بحران جدی اقتصادی قرار دارد، دلیلی ندارد که به خاطر منافع گروه و جریانی خاص که همه ما بر آن واقفیم، منافع کلان کشور را فدای آنها کنیم. در اقتصاد کنونی جهانی جایی برای مناسبات چمدانی وجود ندارد. کشور ما با چنین حجم اقتصادی از این مسیر نمی تواند به جایی برسد. اکنون تولیدکنندگان، صادر کنندگان و واردکنندگان ما با قطع سوئیفت و نبود شبکه پولی و بانکی نمیتوانند تولید، واردات و صادراتی داشته باشند. ما که از جامعه جهانی و اقتصاد جهانی منفک نیستیم. این یک اصل انکار ناپذیر است. اما طیفی خاص با قدرت انکارناپذیرشان در داخل به هر نحوی که شده به دنبال تحقق منافع خود هستند، حتی اگر شده منافع کل کشور پایمال شود. سرنوشت ۸۰ میلیون ایرانی چیزی نیست که بتوان آن را فدای منافع چند شخص و طیف خاص کرد.
در این راستا هفته پیش در سایه مواضع محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه هجمه های زیادی نسبت به او، دستگاه سیاست خارجی و دولت شکل گرفت، به گونه ای که دامنه آن هجمه ها موجب شد تا دیروز در همین رابطه وزیر امور خارجه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کند تا در خصوص مواضع خود روشنگری کرده و ابهامات را برطرف کند. از دیدگاه شما و با توجه به قدرت زیاد این طیف امکان این اتحاد و رسیدن به یک اجماع نظر داخلی سیاسی در خصوص تصویب لوایح باقی مانده FATF وجود دارد؟
زمانی که آب باشد تیمم باطل است. مواضع هفته گذشته آقای محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم مواضع یک شخص آگاه به مسائل کشور است، نه یک شخصی کوچه و بازاری که بدون تحلیل و بدون اطلاعات حرفی بزند. زمانی که ایشان چنین مواضعی دارد قطعاً به تبعات و نیز آثار آن واقف است. پس باید گفت که مواضع و سخنان آقای ظریف هفته گذشته کاملا درست و در زمان خود بوده است. البته هجمه و انتقاد برخی از طیف ها و رسانههای آنها به آقای ظریف مسئله چندان جدیدی نیست. ایشان از زمانی که وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی شدند و مسئله برجام را برعهده گرفتند، محور هجمه های بسیار زیادی از طرف این رسانهها بوده اند. حال در دورهای شدت این هجمه ها کاهش پیدا کرده و در دورهای افزایش. اما مسائلی که اخیراً به ایشان در مورد غرب گرایی و یا وطن فروشی نسبت داده شده است تنها از طریق یک ذهن شعار زده می آید. ایشان به مراتب از آن طیف خاص و معلوم الحال برای کشور و منافع آن دلسوزتر است. تنها مشکل آقای ظریف این است که ایشان هیچ دلسوزی برای منافع آن طیف خاص نمی کند. اگر ایشان هم به جای منافع ۸۰ میلیون ایرانی منافع یک طیف گروه خاصی را در نظر میگرفت اکنون این هجمهها علیه او صورت وجود نداشت و دیروز مجلس شورای اسلامی و کمیسیون امنیت ملی نیز از او بازخواست نمی کرد.
ادبیاتی که در این چند روز از طریق برخی رسانهها متوجه دستگاه سیاست خارجی و وزیر امور خارجه شده است به گونهای بوده که گویا ایشان بصیرت سیاسی و دیپلماتیک و یا در موقعیت سنجی را در سخنان و مواضع خود ندارد، در صورتی که محمد جواد ظریف کسی است که کاپیتان تیم هسته ای ایران در مذاکرات با 1+5 بوده است. او در سال های متمادی حضور در دستگاه سیاست خارجی اهمیت مسائل، زمان سنجی و موقعیت شناسی خود را برای طرح وبیان هر موضوعی می داند. اکنون برخی کاسه داغ تر از آش شده اند و او را شخصی می دانند که منفعت غرب را بر منافع کشور ترجیح میدهد.
البته همان طیف و رسانه ها عنوان می کنند که سخنان ظریف در این برهه حساس سبب شده تا جامعه جهانی مواضع وزیر امور خارجه را به عنوان تایید کننده وجود پولشویی در ایران قلمداد کنند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من یک تحلیل گر اقتصادی هستم. در این رابطه ابتدا به ساکن باید گفت که غرب و آمریکا هیچ نیازی به مواضع یک دیپلمات ندارند تا سخنان خود را در خصوص پولشویی داخلی ایران ثابت کنند. آنها به تمام مناسبات پولی ما واقف هستند. این که در کشور پولشویی از هر منفذی انجام می شود یک واقعیت انکارناپذیر است، حال این که میزان و درصد آن قدر است نیاز به اطلاعات دارد. اما مسئله مهمتر این است که مواضع محمد جواد ظریف در خصوص پولشویی برخی از نهادها از دو حال خارج نیست یا ایشان با علم به این مسئله چنین مواضعی را اعلام داشتند و این سخنان کاملا واقعیت دارد که در این صورت باید سران نظام و حاکمیت در تهران فکری به حال این مسئله پولشویی در اقتصاد کشور بکنند که مانند یک انگل و کرم به جان اقتصاد کشور افتاده است و یا این که این مواضع آقای ظریف از اساس دروغ است که در این صورت باید مورد بازخواست قرار گیرد. من حیث المجموع در سایه هجمه رسانه ای اخیر، مواضع محمد جواد ظریف، آن هم با آن صراحت بو ا توجه به این که ایشان وزیرامور خارجه کشور هستند و به برخی از واقعیات میدانی بیشتر از دیگران واقف بوده و نیز با توجه به میزان حساسیت و برخوردی که در یک هفته اخیر در قبال این مواضع صورت گرفته است به نظر میآید که مسئله پولشویی برخی از طیف ها و جناح های داخلی در ایران یک واقعیت انکارناپذیر است. در این شرایط ما باید به فکر ارتقای اقتصاد کشور و حفظ ایران باشیم. ما یک ترامپ برای دشمنی با ایران داریم و همین کافی است عمال منطقه ای آن هم در خاورمیانه به اندازه کافی هجمه علیه مقامات کشور را در دستور کار رسانههای خود دارد، چرا ما باید به خاطر منافع برخی از طیف های خاص و معلوم الحال آتش اختلاف را در کشور شعله ور کنیم. همین که مواضع وزیرامورخارجه با هجمه رسانه ای و سیاسی رو به رو می شود نشان از این دارد که کشورهای غربی و آمریکا در خصوص برخی از مسائل ایران به خود حق می دهند. چون اکنون ترامپ می گوید زمانی که وزیر امور خارجه ایران در خصوص پولشویی مواضعی را مطرح می کند و این گونه مورد حمله قرار میگیرد نشان از این دارد که سخنان کاخ سفید در قبال تهران صحت دارد. ما در داخل به ترامپ ایرانی نیاز نداریم. لذا باید با پختگی بیشتر، ادبیاتی درست و منطقی و مستدل سخن بگوییم. از این رو اگر آقای ظریف در مورد پولشویی بدون نام بردن از کسی سخن گفته است، نباید برخی جریان ها حساسیت نشان دهند تا از ظن و گمان ها بیشتر شود. این نشان می دهد که همان طیف مصداق بارز مواضع آقای ظریف هستند.
همان طور که گفتم مسئله از دو حالت خارج نیست، اگر سخنان آقای ظریف اشتباه است ور مواضعش بی پایه و اساس بود حاکمیت و دولت در رسانهها اعلام کنند که مواضع وزیر امور خارجه اشتباه بوده است و به این دلیل برکنار خواهد شد و یا توبیخ می شود و یا این که سخنان آقای ظریف صحت دارد که در این صورت باید به جهان اعلام کرد تهران با علم به پولشویی داخلی تصمیم جدی برای ریشه کن کردن این معضل داخلی دارد. این دیگر نیاز به شانتاژ و هجمه علیه وزیر امور خارجه ندارد. این مسئله از جمله مسائل کاملا حساس و راهبردی کشور است که باید حتما بررسی شود. پس نیازی هم نیست که در بستر وزنکشی سیاسی جناح ها و احزاب قرار گیرد.
در سایه این نکات به نظر شما باقی مانده لوایح FATFبه کجا خواهد کشید. با توجه به اینکه ما در سایه فرصت چهار ماهه که تقریبا یک ماه آن هم گذشته است فرصت چندانی هم برای تعیین سرنوشت این لوایح نداریم؟
من معتقدم که باید در قبال تلاشهای مسئولین کشور قدری خوشبین بود و من نگاه مثبتی به فرایند عمل کرد همه دستگاه از شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و به خصوص دولت دارم. لذا من بر این باورم که مسئولین کشور از این فرصت استفاده خود را برای تصویب باقی مانده لوایح خواهند برد. اکنون توپ با شروع دور دوم تحریم ها در زمین ماست، پس باید کاری کنیم که با تصویب باقی مانده لوایح FATF توپ دوباره به زمین رئیسجمهور آمریکا بازگردد.
نظر شما :