اسرائیل جنگ خود علیه ایران را به عراق و یمن می کشاند؟
تل آویو در مواجهه با نفوذ فزاینده تهران
دیپلماسی ایرانی: از زمان انقلاب اسلامی ایران (سال 1979میلادی) تاکنون، این کشور و اسرائیل دشمنان ایدئولوژیک و استراتژیک بوده اند، هرچند این دو دشمنی خود را در سرزمین های فلسطین، لبنان و سوریه محدود کرده اند. اما اکنون ایالات متحده فشارها بر ایران را که عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز تهدید قلمدادش می کنند، افزایش داده است. هر دو اتفاق (فشارهای آمریکا و دشمنی دو کشور عربی) برای اسرائیل فرصتی برای اقدام در برابر ایران فراتر از صحنه های همیشگی ابراز دشمنی فراهم آورده است.
گزارش های اخیر درباره اینکه تهران به گروه های شبه نظامی متحد خود در عراق موشک های بالستیک تحویل داده، سبب شد برخی مقامات اسرائیل این مساله را مطرح کنند که عراق می تواند به جبهه جدید برای مقابله با ایران تبدیل شود. این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تهدید کرده در تلاش برای کسب اطمینان از اینکه تنگه باب المندب در دریای سرخ تحت سلطه حوثی ها در نمی آید، کشتی های اسرائیلی را به منطقه اعزام می کند. اسرائیل سابقه ای دیرینه در دشمن تراشی برای خود در سرزمین هایی دورتر دارد. اما هر اقدامی که اسرائیل در عراق صورت دهد، به منزله آزمونی برای روابط واشنگتن و بغداد خواهد بود می تواند به نفع تهران تمام شود. در یمن، اسرائیل نیازی به انجام حملات بیشتر ندارد، اما می تواند از درگیری ها برای تقویت روابط خود با عربستان سعودی استفاده کند.
سبک سنگین کردن حمله به عراق
اسرائیل برای پیشبرد اهداف خود عمدتا تا هر جایی پیش رفته است و از نمونه اقدامات آن می توان به تخریب رئاکتور هسته ای عراق در 1981، بمباران مقرهای سازمان آزادی بخش فلسطین در تونس در سال 1985 و دست کم سه مرتبه حمله به سودان از سال 2009 تا کنون اشاره کرد. اما اکنون انجام عملیات جدید در عراق و یمن مخاطرات قابل توجهی در بر دارد. به ویژه در عراق، گفته شده که ایران به گروه های شبه نظامی تحت حمایت خود موشک های بالستیک داده که به نوعی تکرار استراتژی قدرتمند سازی حزب الله لبنان به شمار می رود و در سوریه هم نیروهای تحت حمایت ایران از جمله نیروهای حزب الله، نفوذ گسترده دارند. دلایل ایران برای تقویت مواضع خود کاملا مشخص است: سعی دارد بستری را برای امکان حمله به اسرائیل در صورت مواجهه به حمله ایالات متحده به مواضع خود، آماده سازی کند و در همین راستا، متحدان خود در عراق را قدرتمند می سازد.
طبیعتا اسرائیل تمایلی به ظهور نیروهای متحد ایران در عراق ندارد و در تلاش برای بازداری از تشکیل گروهی به قدرتمندی حزب الله در عراق، می تواند در صدد انجام حملات هوایی برآید. اما در این مسیر با مشکلات دیپلماتیک، سیاسی و نظامی مواجه است.
اولین مشکل اسرائیل این است که به هر حمله ای در خاک عراق، روابط واشنگتن و بغداد را به خطر می اندازد چراکه همه سیاستمداران عراقی از جمله آنهایی که متحد ایران به حساب نمی آیند، یک صدا حملات اسرائیل را محکوم خواهند کرد و احتمالا خشم آنها متوجه ایالات متحده که بزرگ ترین حامی اسرائیل است، می شود.
مساله دیگر این است که حمله اسرائیل به گروه های متحد ایران در عراق می تواند روند تشکیل دولت در این کشور را به خطر اندازد و گروه های نزدیک به آمریکا را تضعیف کند و احتمالا به تقویت عناصر حامی ایران بیانجامد و احتمالا بیشتر به نفع ایران تمام خواهد شد و نه به ضررش.
اظهار عشق به سعودی ها
در همین حال، نگرانی مشترک اسرائیل و عربستان سعودی درباره ایران می تواند به روابط نزدیک بین این دو بیانجامد، اما اختلاف نظرهای آنها بر سر مساله فلسطین همچنان باقی است. با این حال، ریاض و تل آویو سطوحی از همکاری را در جنگ در یمن علیه حوثی ها که تحت حمایت ایران هستند، تجربه می کنند.
حتی اگر حوثی ها مسیر باب المندب را تهدید کنند، باز هم اسرائیل نیازی به حمله مستقیم به مواضع آنها در یمن نخواهد داشت چراکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروهای ائتلافی تحت رهبری عربستان سعودی خوشان به اهداف مورد نظر اسرائیل حمله می کنند. اما اسرائیل می تواند با فراهم آوردن اطلاعات و به اشتراک گذاری فناوری، جنگ در یمن را برای سعودی ها تسهیل کند.
در عین حال، نگرانی متقابل به ایران می تواند رابطه نزدیکتری را بین دو کشور که روابط آنها به طور تاریخی در مورد سوال فلسطین تردید کرده است، تقویت کند. برای هر دو، محل برگزاری همکاری به راحتی در دست است: جنگ داخلی یمن، که جنبش حوثی تحت حمایت ایران را علیه یک ائتلاف تحت رهبری سعودی قرار می دهد. به علاوه، اسرائیل می تواند با استفاده از نفوذش در کنگره آمریکا بر قراردادهای تسلیحاتی بین ریاض و واشنگتن تاثیر بگذارد.
منبع: استرتفور / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :