لیستهای کوچک انتخاباتی در زمان تشکیل دولت مهم میشوند
سایه سنگین فساد بر انتخابات عراق
دیپلماسی ایرانی: عراق در آستانه چهارمین دوره انتخابات مجلس نمایندگان، چهار سالی را پشت سر گذاشت که رای جامعه ناهمگون این کشور از طیف های مختلف قومی و مذهبی در سه دوره انتخابات پیشین پس از سقوط حکومت بعث در سال 2003 بیشترین تاثیر را بر روند و تعیین مسیر پروسه سیاسی آن و ماهیت کنش و واکنش بازیگران داخلی، منطقه ای و جهانی مرتبط با این کشور داشت؛ به خصوص که مساله جنگ با داعش در سه سال گذشته جامعه ناهمگون عراقی را تحت الشعاع قرار داده است که می تواند رای جامعه عراقی را در انتخابات پارلمانی پیش رو دستخوش تغییرکند. این مساله از آن جهت اهمیت می یابد که انتخابات پارلمانی عراق قدرت را در این کشور تقسیم می نماید و هر جریانی که بیشترین کرسی های پارلمانی را به دست آورد می تواند با همکاری سایر احزاب در یک ائتلاف دولت را تشکیل داده و برای چهار سال در عراق زمام امور را در دست داشته باشد. همین امر موجب شده تا پیچیدگی های پروسه وزن کشی سیاسی جریانات و احزاب عراقی هم به شکل بسیار پررنگی افزایش یابد. از این رو دیپلماسی ایرانی بررسی این وزن کشی سیاسی عراق را در آستانه انتخابات پارلمانی این کشور در گفت و گویی با محمد صالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران، رئیس دفتر روزنامه الحیات در تهران و کارشناس مسائل خاورمیانه پی گرفته است که در ادامه می خوانید:
یکی از عمده تفاوت های این دوره از انتخابات پارلمانی عراق با دورهای پیشین به تشتت سیاسی و تعدد بسیار پررنگ احزاب و گروه های سیاسی باز می گردد. به نظر می آید با رصد در میان جریانات سیاسی این میزان تشتت در جریانات و احزاب سیاسی اهل تشیع به نسبت اهل سنت و کردها بیشتر باشد؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من چندان به مساله تشتت سیاسی پررنگ تر در جریانات شیعی اعتقادی ندارم؛ حتی خود کلمه تشتت هم به نظر چندان در این میان کارایی نداشته باشد.
اما در چند ماه منتهی به انتخابات ما تقریبا هر روز شاهد شکل گیری یک ائتلاف، لیست انتخاباتی و فراکسیون بودیم که روز بعد از هم می پاشید. در ثانی اکنون برخی از جریانات کلاسیک شیعی هم با اختلاف جدی روبه رو هستند، مانند مجلس اعلای عراق؛ از سوی دیگر مساله جریان صدر هم بر دامنه این پیچیدگی ها افزوده است. از همه مهمتر تنش در جریان حزب الدعوه هم تشتت شکل گرفته را به شدیدترین حالت ممکن رسانده است. پس می توان گفت که تشتت به پررنگ ترین وجه وجود دارد که به نسبت از جریانات اهل سنت و کردها بیشتر است.
بله. اما این مساله تازه ای در انتخابات عراق نبوده و نیست. مضافا این که ما این میزان از تشتتی که به آن اشاره داشتید را هم در جریانات کردی و هم اهل سنت شاهدیم. قبلا لیست ها کردی تحت ائتلافی واحد حضور داشتند، اما اکنون این تنش افزایش یافته است. بارزانی و طالبانی ها از هم جدا شده اند و سایر احزاب کردی هم به صورت جداگانه در این انتخابات شرکت می کنند. جریانات اهل سنت هم به شدت چند پاره است. اکنون سلیم جبوری و اسامه نجیفی به صورت جداگانه در انتخابات حضور دارند. شاید در یک جریان کلی به نام اهل سنت و یا جریان کردی بتوان این احزاب را گرد هم آورد، اما نمی توان منکر تعدد احزاب و لیست های متنوع انتخاباتی از این قومیت ها هم بود. پس حضور جریانات، شخصیت ها و چهره های جدید در کلیه احزاب شکل گرفته است. در سایه این نکات اکنون انتخابات پیش رو به شدت با انتخابات 4 سال پیش متفاوت است. پس نمی توان تشتت را تنها به جریانات شیعی محدود کرد.
اما یقینا شدت آن بیشتر از دوره های قبلی است.
طبیعی است که اکنون این مسائل شدت پیدا کند. اکنون عراق در یک برهه بسیار حساسی قرار دارد. ما با دوران پسا داعش روبه روییم. مسائل اقتصادی و نیز مشکلات امنیتی همه دست به دست هم داده تا این دور از انتخابات از حساسیت بسیار بالایی برخوردار باشد. حتی حساسیت به جایی رسیده که ما باید نگران دوران بعد از انتخابات عراق هم باشیم. اهمیت دوران بعد از انتخابات هم کمتر از دوران انتخابات نبوده و نخواهد بود. اکنون در 9 استان شیعه نشین لیست های انتخاباتی تا حدودی روشن شده است که 5 لیست بزرگ و 4 لیست کوچک تشکیل دهنده این 9 لیست هستند. لیست "دولت قانون" به ریاست نوری المالکی، نخست وزیر سابق و معاون کنونی رئیس جمهوری عراق؛ لیست بعدی "نصر" است که متعلق به حیدرالعبادی، نخست وزیر فعلی است که به نظر ائتلافی هم با لیست "اصلاح " دارد وشامل 28 حزب سیاسی است. لیست بعدی هم متعلق به حشدالشعبی و به ریاست هادی العامری است که به نام لیست "فتح" معروف است که تقریبا بیش از 18 حزب در این لیست حضور دارند. لیست "سائرون" هم متعلق به جریان مقتدی صدر به ریاست حسن عبدلله العاقولی است. لیست بعدی هم به ریاست آقای عبدالحسین عبطان، وزیر ورزش و جوانان است که " تیار الحکمه الوطنیه" نام دارد که چهره کلیدی آن آقای سید عمار حکیم است. در این میان هم چند لیست کوجک هم وجود دارد.
جایگاه لیست های کوچک در این وزن کشی سیاسی کجاست؟
شاید اکنون لیست های کوچک در پروسه انتخابات چندان دیده نشود، اما یقینا در دوره تشکیل دولت همین لیست ها با کرسی های اندک خود می توانند در جریان تشکیل دولت جدی و کارساز عمل کنند. لذا در دوره تشکیل دولت ائتلافی باز هم شاهد تشکیل جریانات، لیست ها و فراکسیون های جدید سیاسی در پارلمان عراق در جریان تشکیل دولت خواهیم بود. در این خصوص علاوه بر لیست های کوچک اهل تشیع، لیست های اهل سنت و کردی هم به شدت مهم و کارساز خواهند بود. پس جایگاه لیست های کوچک انتخاباتی در پروسه تشکیل دولت اهمیت پیدا می کنند و در وزن کشی سیاسی می توانند باز یک جریان و ائتلاف را تحت الشعاع خود قرار دهند.
در این وزن کشی سیاسی بسیاری از کارشناسان از نبرد نیمه پنهان تهران و ریاض در صندوق های رای انتخاباتی لبنان و عراق سخن می گویند، شما تا چه اندازه این مساله را نزدیک به واقعیت می دانید؟
نباید انتخابات لبنان و عراق را در کنار هم قرار داد تا این شائبه به وجود آید که این دو به هم ارتباطی دارند. چرا که من چندان به ارتباط و تاثیر انتخابات لبنان بر انتخابات عراق معتقد نیستم. نکته بسیار مهمی که در خصوص انتخابات لبنان نباید فراموش کرد این است که به جز حزب الله که در مقاطعی شاید در عراق هم حضور داشته است سایر گروه ها و احزاب سیاسی چندان نقش جدی در تحولات خارمیانه ندارند. پس تاثیر انتخابات لبنان بر تحولات خاورمیانه اگرچه می تواند شکل گیرد، اما یقینا این تاثیر حداقلی است. مساله دیگر در خصوص انتخابات لبنان این است که علیرغم برخی تحولات در سال های اخیر که جریانات سیاسی لبنانی را هم تحت تاثیر خود قرار داده است اما آرایش سیاسی به همان سابق و با همان جریانات کلاسیک موجود کماکان ادامه دارد. در سایه این نکته نباید اتنظار داشت که نقشه سیاسی لبنان و حتی تعداد کرسی های هر یک از احزاب چندان تغییر پیدا کند. هر چند که همین مساله در خصوص انتخابات پارلمانی عراق و شرایط سیاسی این کشور هم صدق می کند و از هم اکنون نقش و جایگاه کردها، اهل تشیع و اهل سنت کاملا مشخص است. اما نکته اینجا است که به نظر می رسد میزان تغییر هر یک از جریانات در این دوره بسیار پررنگ خواهد بود. مثلا در لیست های شیعی شاید تعداد کرسی ها ثابت بماند، اما مساله تقسیم این تعداد کرسی میان احزاب شیعی به شدت متفاوت از الان خواهد بود. اکنون دیگر حزب الدعوه وجود ندارد. مجلس اعلای عراق دوپاره شده است. پس در سایه نکات یاد شده اگرچه انتخابات لبنان وعراق مهم خواهند بود، اما نباید ارتباط و تاثیر این دو انتخابات بر یکدیگر را مطرح کرد که در نهایت به این نتیجه برسیم این دو انتخابات جریان ساز کل تحولات خاورمیانه باشند.
به باور شما این دو انتخابات جریان ساز نیستند؟
مساله من این است که نباید به برآیند دو انتخابات نگاه داشت. در این صورت باید دو انتخابات را در یک مسیر و جریان قرار داد. گویی که با هم ارتباط دارند.
اما ریاض و تهران نگاه این چنینی دارند؟
مساله استراتژیک بودن این دو انتخابات مقوله ای جدا است. پس سخنان من دال بر عدم برنامه ریزی عربستان برای گسترش نفوذ در انتخابات لبنان و عراق نیست. مثلا با همین برنامه ریزی عربستان حتی در احزاب شیعی اکنون این باور شکل گرفته است که عراق باید با عربستان سعودی هم ارتباطات خود را به شکل پررنگی حفظ نماید، چرا که این باور عراق را یک کشور عربی می داند، لذا روابط عربی آن باید تقویت شود. در همین راستا نیز برنامه جدی برای ایجاد تنش میان جریانات شیعی عراق از جانب ریاض شکل گرفته است. پس در یک سطحی از تحلیل می تواند این رقابت نیمه پنهان تهران و ریاض در انتخابات دو کشور لبنان و عراق که در سوال پیشینتان به آن اشاره داشتید مهم باشد. منتهی نمی توان این مساله را جریان ساز پنداشت.
یکی از مسائل مهم در تحولات سیاسی عراق تنش در حزب الدعوه بود. از سوی دیگر بسیاری بر این باورند که نحوه مدیریت نوری المالکی سبب ایجاد بیشترین بحران های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی حضور داعش در عراق بوده است. در سایه این مساله آیا مالکی با لیست مهم دولت قانون متشکل از 9 حزب سیاسی می تواند به آینده انتخابات عراق امیدوار باشد؟
علیرغم برخی از مشکلاتی که در دوران مدیریت او به وجود آمد اما باز نوری المالکی از مهره های تاثیرگذار و پرنفوذ عراق به شمار می آید. هر چند که خود مالکی هم به صراحت بارها اعلام داشته دیگر به دنبال کسب کرسی نخست وزیری عراق نیست. اما طبق آخرین اطلاعاتی که من از جامعه سیاسی عراق در آستانه انتخابات دارم، باز هم جریان مالکی می تواند معادلات در لیست های شیعی را تحت تاثیر خود قرار دهد. یکی از نکات مهم در شخصیت آقای مالکی داشتن مدیریت و رهبری حداقلی برای جامعه عراق است. اگر چه که امروز در میان جریانات و شخصیت های سیاسی این کاریزما وجود ندارد، اما در سطحی نسبی می توان یک رهبری و مدیریتی نسبی را برای آقای مالکی متصور بود و در مرحله بعدی هم اکنون این جایگاه برای آقای عبادی به وجود آمده است. در سایه همین نکته حضور مالکی هم می تواند جدی باشد.
اما مدیریت عبادی در جنگ با داعش و نیز مبارزه با فساد پررنگ عراق که میراث دوره مالکی بوده نمی تواند جایگاه او را به مراتب از مالکی پررنگ تر کند؟
اکر ملاک عمل مبارزه با داعش می تواند سطح مدیریت را تعیین کند باید گفت که وظیفه اصلی مبارزه با داعش که بر عهده حشدالشعبی بود تا عبادی. از سوی دیگر هم مساله حضور داعش ارتباطی به مدیریت مالکی نداشته و ندارد. حضور داعش در سایه یک بازی بزرگ در عراق شکل گرفت.
مساله فساد گسترده سیاسی و اقتصادی دوره مالکی را که نمی توان منکر شد؟
فساد سیاسی و اقتصادی مربوط به یک دوره خاص و یک جریان خاص نبوده است. اکنون تمام جریانات عراق با این مساله درگیر هستند. حالا هم که دوره عبادی روبه پایان است آیا می توان گفت که فساد در عراق ریشه کن شده است؟ آیا اساسا می توان ادعا کرد که فساد حتی کم رنگ هم شده است؟ اکنون کدام مدیر و رهبر عراقی از کردها، اهل سنت گرفته تا اهل تشیع از دید مردم عراق فاسد نیستند. همه این مدیران متهم به فساد هستند. اتفاقا مساله تشتتی که شما بر آن اصرار داشتید به دلیل همین فساد سیاسی و اقتصادی گسترده و همه گیر در میان شخصیت های عراقی است که توانسته متعاقبش بر جریانات سیاسی هم اثرگذار باشد. لذا اگر انتخابات 2018 عراق با انتخابات 2014، 2010 یا 2006 تفاوت می کند، در سایه سنگین همین فساد مالی و اداری مدیران عراقی است.
اما نکته مهمی که پیشتر هم شما به آن اشاره داشتید مساله روند تشکیل دولت در سایه تعدد و تشتت سیاسی احزاب و جریان های عراقی است که می تواند حساسیت آن به مراتب از خود پروسه انتخابات هم بیشتر باشد. مشابه همین وضعیت هم برای دوران بعد از انتخابات لبنان پیش بینی شده است. آیا با توجه به این مساله باید شاهد بن بست سیاسی در این کشورها باشیم؟
من اتفاقا اینجاست که به نبرد قدرت ایران وعربستان معتقدم. اگر در جریان تشکیل دولت پارلمانی لبنان، تهران و ریاض به تداوم تنش ها واختلافات خود اصرار داشته باشند می توان گفت که بن بست سیاسی در لبنان باز هم شکل خواهد گرفت. چنان که پیشتر هم در سایه اختلاف این دو بازیگر مهم منطقه ای دولت ائتلافی و نخست وزیر در لبنان شکل نگرفت. زمانی که تهران و ریاض تا حدودی تنش های خود کاهش دادند شاهد آن بودیم که سعد حریری و دولت به کار خود ادامه داد. اکنون هم در برهه پس از انتخابات اگر دو قدرت منطقه ای نتوانند به یک درک و توافق برسند، قطعا پروسه تشکیل دولت یا بسیار کند خواهد بود یا به بن بست کشیده می شود. این یک واقعیت است. اما در خصوص عراق مساله قدری از این پیچیده تر است. علاوه بر ایران و عربستان سعودی، آمریکا هم در این مساله دخالت جدی خواهد داشت. لذا مساله تشکیل دولت یک معادله چند مجهولی و چند لایه است. متاسفانه وضع سیاسی و بینش سیاسی احزاب و شخصیت ها هم بر این مساله دامن می زند.
انتشار اولیه: دوشنبه 17 اردیبهشت 1397 / انتشار مجدد: سه شنبه 25 اردیبهشت 1397
نظر شما :