توافق هسته ای و پیروزی بر تروریسم، دو روش مکمل هم هستند
اگر برجام نبود، داعش بود
دیپلماسی ایرانی: تردیدی وجود ندارد که ایران یک قدرت منطقه ایست، اما باید توجه داشت که تنها قدرت منطقه ای نیست و نخواهد بود. یادمان نرود که هم جنگ تحمیلی بود و هم صلح. در نظام جهانی و بازی های پیچیده و چند وجهی آن، ما در درون معادلاتی قرار گرفته ایم که بیش از آن که نقش بازی ساز را داشته باشیم، نقش بازیگر را داریم. خوب است بهترین نقش ها را به گونه ای بازی کنیم که هم منافع ملی حفظ شود و هم خطرات مترتب بر کشور دفع.
در عرصه معادلات سیاسی، نظامی و اقتصادی، مهمترین عامل قدرت یک کشور، ظرفیت و قابلیت اقتصادی آن کشور بوده و نقش تعیین کننده در معادلات قدرت آن دارد. به همان میزان که دستگاه سیاست خارجی در خدمت منافع ملی است، قدرت نظامی نیز در خدمت اعتلای کشور است، اما اقتصاد منبع تغذیه این دوست. بی شک در میان نهادهای تاثیرگذار بر معادله قدرت کشورها، اقتصاد موتور محرکه حیاتی است که بدون آن تحقق اهداف ملی بسیار دشوار خواهد شد.
برخی از دوستان باید از فضا به زمین آیند، تا درک بهتری از معادلات آن داشته باشند. نباید برجام و پیروزی بر داعش را نتیجه دو شیوه متضاد ارزیابی و از یکی علیه دیگری استفاده کرد. برجام و پیروزی بر داعش حاصل دو روشی بوده که هر یک مکمل دیگری است. پیروزی بر داعش (هر چند که ملاحظات دارد) در بخش مهمی حاصل گشایش های اقتصادی و سیاسی ناشی از برجام بوده است. اگر برجام نبود، داعش بود. اگر برجام نبود، امروز ایران در ذیل تهدیدات فصل هفتم شورای امنیت و معضلات ناشی از تنگناهای تحریم های اقتصادی بود. در این شرایط نه تنها تهدید داعش پایان نیافته بود، بلکه دامنه آن می توانست به داخل مرزهای ایران نیز سرایت کند. توجه به ظهور پدیده ترامپ، شاید بتواند درک این ارزیابی را قابل فهم تر کند. با برجام در فروش نفت و جابه جایی ارز حاصل از آن، بیمه کشتی ها، ورود سرمایه وسرمایه گذاری و... گشایش های زیادی ایجاد شدکه سبب شرایط بهتر برای ایران در قبل از برجام بود. شکست امپراتوری نظامی شوروی حاصل اقتصاد عقب مانده آن بود. پذیرش قطعنامه و برجام نیز در بخش مهمی حاصل ملاحظات و تحریم های اقتصادی بود. ایران و اقتصاد درگیر در بحران هسته ای، نمی توانست چندان درگیر مبارزه با داعش شود، لذا از نگاهی پیروزی بر داعش، محصول برجام است. شروع و ادامه جنگ ها بیش از هر چیزی مدیون اقتصاد قوی بوده و هست. جنگ و مبارزه با خطرات و تعقیب اهداف ملی بودجه می خواهد. برجام تنفس گاهی را ایجاد کرد که یکی از نتایج آن، پیروزی در جنگ با داعش بوده است.
اما معضلات برجام و مشکلات ناشی از ظهور داعش هنوز پایان نیافته و بزودی نیز پایان نخواهد یافت. باید وحدت کلمه و انسجام ملی کماکان مهمترین هدف ایران و ایرانیان در برابر خطرات مترتب بر کشور باشد. برجام و پیروزی بر داعش را باید نتیجه یک راهبرد کلان در دو تاکتیک متفاوت ارزیابی کرد. نگاهی جز این می تواند تصویری از اختلاف، نه وحدت را در موضوعات اساسی کشور در نزد بیگانگان ترسیم کند.
پسا برجام و پسا داعش مرحله ای دیگر از مجاهدت بوده و اگر سختی های آن بیشتر از دوران مبارزه سیاسی و نظامی نباشد، کمتر از آن نخواهد بود. اگر برجام با مانع تراشی ها مواجه شده است، چیدمان پسا داعش نیز کمتر از آن دچار دست اندازهای سیاسی و نظامی نخواهد بود. نه در پسا برجام و نه در پسا داعش نباید مشغول محاسبات جناحی شده از دشمن غافل شد. تلاش برای ثبت پیروزی ها بنام خود نه ایران، گام برداشتن در مسیر بیراهی است. نباید دیدبانی احد را به طمع غنایم ترک کرد. هنوز مشکلات و پیچ های بسیاری پیش روست. توطئه ها و دسیسه های جدید سیاسی و نظامی در پوشش های مختلف، در راه است. همان گونه که در حال حاضر در دیپلماسی، عرصه های جدیدی برای تحت فشار قرار دادن ایران از سوی امریکا پیگیری می شود، در میدان نظامی نیز گشودن جبهه های مختلف هدف خصم است که عبور از آنها فقط می تواند با همدلی همگانی و وحدت کلمه تحقق یابد. باید برجام و پیروزی بر داعش را در یک راستا ببینیم. برجام و پیروزی بر داعش نتیجه یک سیاست در دو شیوه بود که هر یک در جای خود موجب کاهش دغدغه های ایرانیان شده و مهر تاییدی بر ظهور عقلانیت ایرانی در عرصه سیاسی و نظامی شد.
سخن آخر آن که دقت کنیم نه برجام و نه داعش به پایان خط نرسیده و همچنان ما برای رسیدن به استقلال و... راهی دراز داریم. تاریخ ما مملو از خودزنی ها وگرفتاری هایی است که حاصل عدم درک موقعیت و قابلیت خویش و جهان بوده و هست. ما همچنان صدمه می خوریم. اگر درک شود برجام و پیروزی بر داعش حاصل یک اراده در قالب دو روش بوده می توان با همدلی بر همه مشکلات غلبه یافت.
نظر شما :