با پیشروی های ارتش سوریه و شکست داعش در عراق
فعلا طرح تجزیه خاورمیانه شکست خورده است
نویسنده: مصطفی السعید
دیپلماسی ایرانی: با ورود نیروهای سوریه به شهر استراتژیک دیرالزور، طرح تجزیه سوریه تا اندازه بسیاری از بین رفت، نیروهای سوریه همچنین کنترل خود تا بادیه که نیمی از خاک سوریه را تشکیل می دهد، گسترش داده اند، منطقه ای که بیشتر ذخایر نفت و گاز و ثروت های معدنی در آن نهفته است. به این پیشروی ها، رسیدن ارتش سوریه به مرز اردن و عراق را نیز بیفزایید. این هسته اصلی ای بود که با هدف ایجاد یک منطقه مستقل که سوریه را از عراق جدا می کرد، ایجاد شده بود. آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل امید خود را برای جدایی سوریه از عراق از دست نداده است و می گوید که ما هر چه در توان داشته باشیم به کار می گیریم تا مانع از ایجاد گذرگاهی میان ایران و سوریه شویم، دقیقا هم زمان با این اظهارات است که «نیروهای سوریه دموکراتیک» که اکثریت آن را کردها تشکیل می دهند عملیات نظامی خود در شمال دیر الزور را اعلام می کند تا به این ترتیب جای پایی برای نیروهای امریکایی در نزدیکی راه ارتباطی سوریه و عراق و چاه های نفت و گاز ایجاد کند.
در تحولی دیگر، مرزهای سوریه و اردن توافقی را با هماهنگی اتاق عملیات امان اعلام کردند که به موجب آن نیروهای موسوم به «نیروهای احمد العبدو» و «ارتش سیاه شرقی» از مواضع خود در جنوب سوریه عقب نشینی می کنند، و این منطقه را به ارتش سوریه تسلیم می کنند، به این ترتیب نیروهای سوریه کنترل خود را بر بیشتر گذرگاه های سوریه با اردن گسترش خواهند داد. در این میان نیروهای مسلح موجود در نزدیکی مرز اردن فرو پاشیده اند. این توافق همچنین شامل گشایش گذرگاه نصیب که شریان اصلی برای عبور و مرور کامیون های باری میان ترکیه و سوریه و لبنان و اردن است، نیز می شود. این نشان می دهد که اردن و کشورهای پیرامون آن خود را با اوضاع و متغیرهای جدید هماهنگ می کنند.
فروپاشی داعش و بسیاری از گروه های مسلح دیگر در سوریه، دیگر گروه ها از جمله جبهه النصره را وادار کرده که وارد سایه مناطق کاهش تنش شوند که با تلاش های روسیه و طرف های مختلف به وجود آمده است. هیچ کس نسبت به ایجاد مناطق اعتراض نکرده جز اسرائیل که می بیند محکوم به پذیرفتن شکست و فروپاشی گروه های مسلح است، حالا چه با زور چه با تهدید به استفاده از زور.
نتایج شکسن نظامی داعش و دیگر گروه های مسلح را در سوریه با ظهور دوباره ارتش سوریه به اراضی داخلی سوریه و پذیرفتن آن از سوی طرف های داخل سوریه و قدرت های منطقه ای و بین المللی شاهدیم. در همین رابطه نیز شاهد عقب نشینی اروپا و ایالات متحده از مطالبه لزوم کناره گیری بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از قدرت هستیم، آنها دیگر دریافتند که چنین مطالبه ای غیرقابل تحقق است، این مساله بر مخالفان سوریه مقیم خارج نیز انعکاس می یابد که از آنها خواسته شده سقف مطالبات و انتظارات خود را کاهش دهند. استفان دی میستورا، نماینده جامعه جهانی در امور سوریه از سرسختی بعضی جناح های مخالفان، به ویژه تریبون ریاض ابراز شگفتی کرده، و گفته که امیدوار است مخالفان سوری قانع شوند که جنگ را باخته اند، آنها باید افکاری بیشتر منطبق با واقعیت و قابل تطبیق مطرح کنند.
از سوی دیگر شاهد نزدیک شدن عراق به پیروزی کامل بر داعش، بعد از آزادسازی موصل و تلعفر و انتقال نیروهایش به حویجه و غرب الانبار هستیم، در حالی که توجهی هم به ماجراجویی های کردها با برگزاری همه پرسی برای جدایی نمی کنند، همه پرسی ای که در حقیقت پرشی از روی خلاء است. مسعود بارزانی که دوران ریاستش بر اقلیم به پایان رسیده به این ترتیب می خواهد قبل از شکست کامل داعش بیشترین استفاده ممکن را با برگزاری همه پرسی ببرد، اگرچه تا کنون موفق نشده به دستاوردهایی که می خواهد برسد، و حتی نتوانسته حمایت منطقه ای یا بین المللی به استثنای اسرائیل را کسب کند، این اقدامات می تواند به درگیری منجر شود که به سود کردستان عراق نخواهد بود، و شاید حتی هر آن چه در دو دهه گذشته به دست آورده است را نیز از دست بدهد. اما مهمترین دستاورد تا کنون شکست تندروهایی است که روی پیروزی داعشی ها یا ماندن آنها در عرصه برای مدتی طولانی شرط بسته بودند، آنها انتظار داشتند به این ترتیب بتوانند دستاوردهای بیشتری را از دولت مرکزی کسب کنند. اکثر آنها از بقایای حزب بعث و غلات اهل تسنن هستند، آنها بخش بزرگی از افکار عمومی را از دست داده اند و به زودی جای آنها را صداهای بیشتر عقلانی خواهد گرفت، که این مساله زمینه را برای آشتی و حل سیاسی مورد رضایت همگان مهیا خواهد کرد.
آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل آن چه در منطقه روی می دهد را «زلزله ای تاریخی» توصیف کرده است. اسرائیل اشتیاق داشت با اتفاقاتی که در سوریه و عراق می افتاد این دو کشور تجزیه شوند، لیبرمن برای این زیاده خواهی توجیه می کرد که توافق سایکس – پیکو به سود منافع مردم نیست، و تجزیه می تواند به سود ملت های منطقه باشد، اما نتایجی که نشانه های آن را در افق می بینیم باب میل اسرائیل نیست، به جای این که راه میان ایران و عراق و سوریه و لبنان قطع شود اسرائیل ناگهان دریافت که ایران به مرزهایش نزدیک شده و به نزدیکی بلندی های جولان رسیده، مساله ای که سبب ایجاد خشم و وحشت نزد اسرائیل شده است. به همین دلیل است که اسرائیل بزرگترین مانور نظامی در 20 سال اخیر را در مرزهای شمالی خود انجام داده و به انبارهای موشکی و مرکز پژوهشی در شهر مصیاف در نزدیکی حماه سوریه یورش برده است، قبل از آن نخست وزیر اسرائیل با هدف تلاش برای فشار به ایران برای ایجاد محدودیتی برای حضور نظامی ایران در سوریه از مسکو دیدن کرده بود، وقتی که وی از این سفر نتیجه نگرفت ایالات متحده حمله دیپلماتیک و رسانه ای گسترده ای را علیه مسکو انجام داد، اما کره شمالی با آزمایش نخستین بمب هیدروژنی خود واشنگتن را وحشت زده کرد، بمبی که قدرت آن 20 برابر بمب هیروشیما بود.
زلزله تاریخی که لیبرمن از آن صحبت می کند ویرانی گسترده ای را در منطقه موجب شده است، قربانیان آن صدها هزار نفر کشته و زخمی و آوارگانش میلیون ها نفر است، اما این برنامه وحشتناک حتی در مرحله نخستش هم ناکام مانده است، برنامه ای که قرار بود کشورها را پاک کند و کشورهای جدیدی را در همه منطقه به وجود آورد. رابرت فورد، سفیر سابق امریکا در دمشق نتایج این «زلزله تاریخی» را این گونه خلاصه می کند: «امریکا و متحدانش جنگ را باختند و روسیه و ایران و سوریه حزب الله آن را بردند.» مخالفان سوری در بدترین حالت خود به سر می برند، در حالی که حکومت سوریه قدرتمندتر از هر زمان دیگری است.
همچنان عوامل درگیری در منطقه باقی است، شاید حتی پیچیده تر هم شده باشد، با این حال همچنین درباره طرح های تسویه حساب ها صحبت می شود، برای این که همه طرف ها می ترسند در صورت انفجار جنگ نظامی گسترده هزینه کلانی را بپردازند، هزینه ای غیرقابل پیش بینی، که به همه طرف ها فرصتی برای استراحت می دهد یا فرصتی برای یافتن ابزارهای جدید جنگ که به نظر می رسد حتمی است و نمی توان جلوی آن را گرفت.
منبع: الاهرام / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :