چراغ قرمزهای عربستان و ترکیه به صلح؛ راهکارهای پیش رو
ایران همچنان با تهدیدهای منطقه ای بسیاری روبه رو است
محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: سال 1395 در حالی به واپسین روزهای خود نزدیک می شود که منطقه غرب آسیا متأثر از تحولات درون منطقه ای و برون منطقه ای، اوضاعی تنش آمیز را تجربه می کند و مناسبات کشورهای آن با یکدیگر، در سطحی از منازعات آشکار و پنهان قرار دارد. در رأس این مناسبات تنش آمیز نیز عربستان سعودی و ترکیه قرار دارند که با مداخله جویی های غیر مشروع و چرخش های مکرر در سیاست خارجی، فرصت طلبانه به دنبال ایجاد و گسترش مناطق نفوذ برای خود در منطقه هستند. عربستان سعودی برای دومین سال پیاپی و با نادیده گرفتن توافقات گروه های سیاسی داخلی یمن و شورای عالی سیاسی این کشور، به حملات کور و غیر هدفمند خود به یمن ادامه می دهد و سبب نابودی بسیاری از زیر ساخت های عمرانی این کشور و بروز فجایع انسانی در آن شده است. با این وجود سکوت معنادار کشورهای عرب منطقه و نیز جامعه جهانی و سازمان های بین المللی در برابر این فجایع، سبب شده است تا عربستان سعودی با اعتماد به نفسی کاذب، افتضاحات سیاسی خود در یمن را به حساب رهبری موفق بحران های منطقه ای بگذارد و جسورانه خواهان مداخله در سایر بحران های منطقه، به خصوص سوریه و عراق نیز باشد. همداستانی این کشور مدعی رهبری جهان اسلام با رژیم صهیونیستی علیه ایران نیز از دیگر سیاست های مزورانه عربستان سعودی برای دستیابی به برتری منطقه ایست که تنها با فدا کردن آرمان فلسطین عملیاتی خواهد شد. سایر کشورهای عرب خلیج فارس نیز با استثنائاتی اندک(از جمله عمان و گاهی نیز کویت) ظاهرا عادت کرده اند، دنباله روی عربستان باشند و تأیید و همراهی با این کشور در شورای همکاری خلیج فارس و در عرصه مسائل منطقه ای اوج ابتکار عمل و نواوری آنها در سیاست خارجی است.
عملکرد منطقه ای ترکیه نیز از منظر میزان فرصت طلبی، دست کمی از عربستان سعودی و همپیمانان عربش ندارد . این کشور که سابقه ای تیره در حمایت از داعش و سایر گروهای تروریستی دارد، پس از اینکه آتش برخی حملات تروریستی، دامن خودش را نیز گرفت و البته با نقش آفرینی جدی روسیه و ایران در مبارزه با تروریسم در سوریه مواجه شد، سیاست های منطقه ای خود را به صورتی ظاهری تغییر داد. ظاهری از این لحاظ که در استراتژی اصلی و عمده ترکیه که تمایل به سقوط بشار اسد و تقویت نیروهای شورشی مخالف وی در سوریه است، تغییری رخ نداد؛ اما تاکتیک های مقطعی او از پافشاری بر کناره گیری اسد و درخواست منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه ، به سهم خواهی در میدانهای نبرد این کشور و همچنین عراق تغییر یافته است. در واقع ترکیه که اهدافی کاملا مغایر با روسیه و محور مقاومت در سوریه دارد، حال که روسیه را بازیگر اصلی حل بحران سوریه می بیند، منافع خود را در همراهی با این کشور تعریف کرده و می کوشد به نحوی جایی برای خود در این بحران باز کرده و حتی با سوء استفاده از دشمنی کشورهای منطقه با ایران، جایگاه کشورمان در حل بحران سوریه را به خود اختصاص دهد. اردوغان در سفر اخیر خود به روسیه، رایزنی های گسترده ای را با پوتین انجام داد تا چراغ سبز وی را برای انجام عملیات گسترده تر نظامی در سوریه دریافت کند. عملیات هایی همچون پس گرفتن شهر الباب با کمک شورشیان مخالف دولت سوریه که نه فقط به قصد مقابله با داعش؛ بلکه تا حد زیادی برای تقویت مواضع مخالفان اسد در مذاکرات آتی و نیز سرکوب کردهای مخالف ترکیه صورت می گیرد.
در چنین شرایطی به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران در دوران پسا برجام همچنان با تهدیدات متقارن و غیر متقارن بسیاری از سوی کشورهای منطقه مواجه است. رقبای منطقه ای کشورمان که یارای ایستادگی مستقیم در مقابل ایران را در خود نمی بینند، با روش های غیر مستقیم همچون تقویت گروه های تروریستی که ایران برای تأمین امنیت خود و کمک به دولت های منطقه با آنها مبارزه می کند و نیز تشویق قدرت های جهانی به ادامه تحریمها و سخت گیری ها علیه ایران، می کوشند قدرت و نفوذ منطقه ای ایران را خدشه دار کنند. موضع گیری های غیر دوستانه و اتهامات اخیر مقامات دولت ترکیه علیه کشورمان و نیز مخالفت با پیشنهاد میانجی گری چین بین ایران و عربستان از طرف دولت سعودی نشان می دهد که در مقطع کنونی منافع این کشورها در ایجاد صلح و آشتی منطقه ای تعریف نشده و سیاست مماشات و گفتگوی ایران در سال های اخیر ، آنها را مجاب به تغییر رویکردهای خصمانه نساخته است. با چنین رویکردی دولت و دستگاه دیپلماسی کشورمان راهکارهای متعددی برای خنثی سازی این تهدیدات پیش رو دارند. گسترش دیپلماسی عمومی برای آگاه ساختن افکار ملت های منطقه و جهان نسبت به واقعیات موجود، تقویت مناسبات با کشورهای اروپایی و آسیایی و نیز سازمان های بین المللی برای جلب نظر مساعد و همراهی آنها و شکست پروژه ایران هراسی رقبای منطقه ای و در نهایت نیز تقویت توانمندیهای بومی در عرصه های زمینی، هوایی و دریایی برای ایجاد بازدارندگی فعال و مقتدر، برخی از راهکارهای پیشنهادی برای حفظ و تقویت قدرت منطقه ای کشورمان هستند.
نظر شما :