آتشبس چندان هم فراگیر نیست
نسخهپیچی روسها و ترکها برای سوریه
نویسنده: مصطفی مطهری، دکتری علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: تلاش های انجام شده از سوی روسیه برای پایان دادن به ادامه بحران در سوریه با وارد کردن ترکیه به دور مذاکرات و نشست های دوجانبه یا سه جانبه با حضور ایران از جمله اتفاقات و برنامه های انجام شده از سوی روسیه در مدت اخیر در ورای مرزهای سوریه مرتبط با عرصه میدانی سوریه بوده است.
با این حال موضوع نشست های مذاکراتی سوری – سوری با طراحی های انجام گرفته از سوی دو کشور روسیه و ترکیه با مضامینی چون آتش بس، ترک مخاصمه و پیدا کردن راه حل های سیاسی و تعاملی از طریق گفتگو در ذیل طرح آتش بس فراگیر در سوریه دارای مشکلات و نواقصی است که نمی توان آنها را نادیده گرفت.
به گونه ای که اگر چه می توان روسیه را از سوی دولت سوریه و ترکیه نماینده معارضان مسلح نظام سوریه در توافق میان دو کشور دانست که مامور به انجام رساندن و آماده سازی مقدمات مذاکرات هستند، اما نباید فراموش کرد که این دو کشور قبل از هر چیز منافع و مصالح قابل دسترسی برای خود از یک سو و فراهم سازی بسترها و زمینه های حداکثری از حصول به اهداف خود در منطقه را از سوی دیگر نصب العین قرار می دهند. به طوری که در این راستا ادعا شد ترکیه در مقام اتاق فکر معارضان مسلح و در جایگاه سازماندهی و نمایندگی و حتی رهبری این گروه ها و نیروها در سطح منطقه ای در پی دستیابی به برنامه های تدوینی خود در ورای مرزهایش است.
از این رو باید یادآور شد طرح های توافقی میان دو کشور ترکیه و روسیه برای حل و فصل بحران سوریه که اکنون مبنای آغاز آتشبس فرمایشی شده است خلاف آن چه از با نام «فراگیر» یاد می شود، نه تنها فراگیر نیست بلکه گزینشی و غربالگرانه است. به طوری که می توان آن را جزئی و ناقص دانست؛ چرا که همه گروههای «جهادی» را شامل نمی شود و داعش و جبهه النصره را به عنوان مستثنی و خارج از این فرآیند قرار می دهند که به تبع این انتخاب و چینش ها در تلاش برای حل و فصل سیاسی بحران در سوریه نیز همین دو گروه فارغ و خارج از روند طراحی شده از مذاکره قرار گرفته اند.
با این حال با توجه به این مرزبندی ایجادی از سوی گروه های معارض مسلح موجود در سوریه و تفکیک دو جریان داعش و النصره از دیگر معارضان جهادی باید این نکته را عنایت کرد که با بررسی نقش و نفوذ این دو گروه تکفیری در میان معارضان جهادی موجود در سوریه از نظرگاه های سیاسی، فکری – ایده ای و حتی نظامی، نمی توان تدوام و استمرار حضور دیگر گروه های موجود در سوریه که در زمره لیست مذاکرات روسیه و ترکیه قرار گرفته اند با چشم اندازی روشن و راه گشا متصور بود و دنبال کرد. چرا که این دو گروه به نوعی پدر معنوی و بزرگتر دیگر جریان های جهادی محسوب می شوند.
در ارتباط با نقش پررنگ و رو به افزایش ترکیه و باز کردن عرصه و بسترهای نفوذ بیشتر ترک ها توسط روسیه نکاتی چند مورد توجه است که پرداختن به آنها بر روشن شدن این فرآیند سیاستگذاری شده روسیه در سوریه و حتی ترکیه در سوریه و منطقه کمک شایانی خواهد کرد. در این راستا نقش روسیه در واگذاری مناطقی در سوریه به ترکیه و نیروهای معارض مسلح سوری تحت حمایت آن در شمال سوریه در مرزهای هم جوار (الباب ) با ترکیه از جمله مواردی است که نباید آن را نادیده گرفت یا آن را کم اهمیت پنداشت. در واقع روسیه (پوتین) با اذعان به این که حل بحران سوریه بدون همکاری ترکیه امکانپذیر نیست تلاش خود را برای همراه کردن ترکیه با اهداف و برنامه هایش مورد توجه قرار داده است. لذا از طریق دادن امتیازهای مختلف از جمله باز گذاشتن میدان های بیشتر برای مانور و حتی درک علایق توسعه طلبانه ترک ها و اردوغان تمام تلاش های لازم را برای جلب رضایت ترکیه و کشاندن آنها به پای میز مذاکرات را در این باره انجام داده است. به گونه ای که از نظر روس ها، ترکیه در زمره یکی از طرف های اصلی در درگیری علیه دولت سوریه بوده و هست و همواره قابلیت ها و ظرفیت های فراوانی در بسیج این معارضان مسلح را برای طولانی کردن بحران در سوریه و حتی پایان آن دارد .
از سوی دیگر نیز روسیه با توجه به مطالبات منطقه ای و راهبردی از مناطق نفوذ و محیط های امنیتی اش (اوکراین) سیاستگذاری ها و برنامه های عملیاتی خود را بر مبنای توسعه و نفوذ بیشتر و تبثیت و تحکیم نقش های منطقه ای و بین المللی قرار داده است. از این رو اجرا و دنبال کردن این اهداف روس ها در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی در تقابل با منافع و مصالح غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا بوده است. تصمیم روس ها برای حضور در سوریه در حمایت از دولت اسد و در مبارزه با معارضان مسلح تحت حمایت ایالات متحده آمریکا نیز ذیل همین رویایی و تقابل روسیه با غرب (آمریکا) قابلیت تعریف و تبیین را پیدا می کند. از این رو روسیه در راستای دنبال کردن منافع خود در سوریه و حفظ نظام بشار اسد در برابر معارضان مسلح، تمرکز و هدف خود را بیشتر بر شکست تلاش آمریکایی ها برای براندازی نظام سوریه قرار داده، کما این که هدف و دغدغه آمریکا نیز درست در نقطه مقابل روسیه در سوریه است؛ به عبارتی ایالات متحده آمریکا در سوریه علاوه بر تلاش برای تقویت و حمایت هر چه بیشتر معارضان مسلح در برابر دولت اسد و سرنگونی وی، درصدد جلوگیری از نفوذ بیشتر و حتی تحدید قدرت جمهوری اسلامی ایران در سوریه و حتی عراق در کنار فشار بر روسیه و خودداری از نقش یابی بیشتر آنها (روس ها) در سوریه و منطقه خاورمیانه است.
به هر حال با گذشت 6 سال از مقاومت مردم و نظام سوریه در برابر معارضان مسلح، اکنون با توجه به فراهم شدن بسترهای میدانی، زمان آن فرا رسیده است که برای پایان دادن به ویرانی ها و تلاش ها برای برگرداندن وضعیت عادی به کشور به دور از هر گونه تنش و درگیری وارد مذاکره و گفتگو با گروه های مسلح موجود در این کشور برای حل و فصل مناقشات شوند. در واقع نظام سوریه در مسیر حل مناقشه موجود در سوریه به نوعی با ترکیه به گفتگوهای دوجانبه برای پایان دادن منازعات وارد مذاکره خواهد شد؛ به طوری که با توجه به مذاکرات روسیه و ترکیه مبنی بر فراهم کردن روند موسوم به آتش بس فراگیر در سوریه، باید اذعان داشت که گروه های مسلحی که از آنها با نام طرف های مقابل دولت سوریه سخن گفته می شود مرجع آنها ترکیه است. ترکیهای که با سیاست گذاری های کلان منطقه ای هم به عنوان یکی از ارکان سه گانه حل بحران (آنکارا - مسکو - تهران) در حمایت از حل سیاسی بحران شناخته می شود هم به عنوان یک کشور توسعه طلب و متجاوز و مداخله گر در سوریه و حتی عراق، در کنار حمایت از معارضان نظام سوریه مورد توجه است.
نظر شما :