دو گزینه پیش روی ایران
با زمامداری ۱۰۰ روز اول ترامپ چه باید کرد؟
نویسنده: علی امیدی، دانشیار روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
دیپلماسی ایرانی: «ایران احتمالا به درستی این نتیجه را خواهد گرفت که توافق هسته ای امروز شکننده تر از گذشته است اما این کشور عزم عظیمی را حتی در مواجهه با فشارها نشان خواهد داد. هیچ کس چیز زیادی درباره سیاست خارجی ترامپ نمی داند و در نتیجه همه مدتی را به مطالعه این پدیده خواهند گذراند. در واقع "یک مطالعه دیوانه وار" واژه مناسب تریست».
هنری کیسینجر(منبع: آتلانتیک)
دونالد ترامپ این شخصیت جنجالی جهان سیاست در 20 ژانویه 2017 وارد کاخ سفید خواهد شد و زمام امور آمریکا را به دست خواهد گرفت. جهان نیز به قول کیسینجر دیوانه وار در حال گمانه زنی در باره آینده جهان سیاست با بازیگری شخصیت پیش بینی ناپذیری مانند ترامپ است. هر چند اعتقاد بر این است که اظهارات جنجالی ترامپ در اثنای انتخابات با سیاست عملی او در دوره زمامداری فرق خواهد کرد و ساختار بر فرد غلبه خواهد کرد؛ ولی در میان اکثر کارشناسان اجماع است که دولت ترامپ سنت اوباما را در قبال ایران خواهد شکست و خصومت بین ایران و آمریکا تشدید خواهد شد. قراین تایید این مدعا موارد زیر است:
◾️ترامپ در اثنای تبلیغات انتخاباتی، برجام را بدترین قرارداد ممکن دانست و قول داد که به آن وفادار نخواهد بود و قرارداد با شرایط مطلوب آمریکا-بخوانید تجربه لیبی- را علیه ایران تحمیل خواهد کرد.
◾️نتانیاهو نخستین رهبر خارجی بود که ترامپ با او تماس گرفت و به آمریکا دعوت نمود. این رویداد هزار حرف ناگفته دارد و پیام غیرمستقیم ترامپ به ایران بود که اوضاع فرق خواهد کرد و بی بی از این پس نور چشم او خواهد بود.
◾️کادر انتخابی ترامپ که تاکنون مشخص شدند مانند رییس سیا، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی همگی مواضع ضد ایرانی شدیداللحنی علیه ایران داشته اند و حتی در مواقعی خواستار برخورد نظامی با ایران شده اند.
◾️نومحافظه کاران و جمهوریخواهان در انتخابات اخیر آمریکا، مراکز اصلی قدرت را به چنگ آوردند و دولت آمریکا از جهت حزبی یکپارچه شده است. نومحافظه کاران و جمهوریخواهان تاریخ سرشار از مواضع ضد ایرانی به یادگار گذاشته اند.
◾️گفتمان جدید در حال غلبه در سپهر سیاسی آمریکا با شاخص هایی چون نژادپرستی، اسلام ستیزی، مهاجرت ستیزی و ایران ستیزی در حال مفصل بندی شدن است. حاکمان جدید برای اثبات هویت خود، مواضع منفی علیه تهران به عنوان «دیگری متخاصم» مبادرت خواهند کرد.
با توجه به واقعیات و فرضیه های فوق، روابط ایران و آمریکا عصر پر تنشی را در دوره ترامپ تجربه خواهد کرد. معمولا ماه های اول ریاست جمهوری آمریکا نقش تعیین کننده در سیاست های پس از آن خواهد داشت. با توجه به این وضعیت، ایران چکار باید کند؟
سناریوهای احتمالی روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ بطور خلاصه به دو صورت زیر است:
اول اینکه اگر ائتلاف ترامپ، کنگره تحت سلطه جمهوریخواهان و لابی صهیونیسم برجام را لغو نمایند و تحریم های شدیدی علیه ایران وضع کنند. همچنین اگر اوضاع اقتصادی ایران بدتر از سال های ۹۲ تا ۹۴ شود و اروپا و بقیه جهان با آمریکا همراهی کنند یا موضع خنثی بگیرند. در این صورت، تهران چیزی برای از دست دادن نخواهد داشت. بنابراین، عقل و تجربه ایجاب خواهد کرد که ایران نیز سیاست مستقل ملی را در پیش بگیرد. این سناریو تلویحا به معنای شکست دیپلماسی و احتمالا آمادگی برای رویارویی نظامی یا حداقل وضعیتی شبیه کوبا است.
سناریوی دوم در صورت عدم همکاری اروپا ، چین، روسیه و دیگران با دولت ترامپ محقق خواهد شد. اگر دولت ترامپ به لغو برجام و اعمال تحریم های شدید علیه ایران مبادرت نماید و اروپا، روسیه و چین و دیگران با آن همکاری نکنند و صادرات نفت ایران ادامه پیدا کرده، سرمایه های ایران در بانک های خارجی بلوکه نشود و روابط نرمال ایران با جهان خارج ادامه پیدا کند. در این صورت حکمت و مصلحت ایجاب می کند که ایران نیز به برجام وفادار باشد و از اختلاف جهان و آمریکا بر سر برجام به نفع خود بهره برداری نماید. چون آلترناتیوهای غیر از این مطلوب جنگ طلبان و دشمنان ایران است. نگارنده که سناریوی دوم را بیشتر محتمل می داند و مواضع اروپا و روسیه نیز تاکنون موید این دیدگاه است راهبردهای زیر را جهت تحقق آن پیشنهاد می کند:
1- مراقبت هوشمندانه جهت جلوگیری از پتانسیل های درگیری نظامی بین شناورهای نظامی ایرانی و آمریکایی در حال حرکت در خلیج فارس و سلب بهانه جویی های احتمالی آمریکا جهت برخورد نظامی با ایران. تا کنون ده ها مورد چنین وضعیت بالقوه درگیری فراهم شد و جنگ طلبان در دوره ترامپ مترصد چنین فرصتی هستند. البته حرکت شناورهای نظامی خارجی در آب های سرزمینی ایران باید طبق حقوق بین الملل مصداق "عبور بی ضرر" باشد.
2- از فرصت های همکاری غیرمستقیم تهران-واشنگتن در منطقه جهت مقابله با تروریسم و نابودی داعش که دولت ترامپ به آن علاقه نشان می دهد حداکثر استفاده شود. در این صورت طبق نظریه تسری(spill-over)، احتمال تنش زدایی در زمینه های دیگر هم به وجود می آید.
3-به آژانس بین المللی انرژی اتمی هیچ بهانه ای جهت سوءاستفاده تبلیغی آمریکا و جنگ طلبان علیه برجام نداده و فرایند غنی سازی اورانیوم، ذخایر سوخت هسته ای و آب سنگین بر اساس استانداردهای برجام باشد.
4-اختلاف نظر داخلی و اطاله دیپلماسی در مواردی چون تاسیس دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران سیگنال خوبی به جهان خارج نمی دهد و برای ناظران بیرونی قابل درک نیست. نگارنده که مدت 30 سالی تجربه طلبگی در زمینه دیپلماسی دارم این مقاومت ایران را درک نمی کند. سابقه تحریم های گذشته نشان داد که اروپا نقش موثری در بازیگری سیاست و اقتصاد بین الملل ایفا می کند. ضمنا گفتگوهای دوجانبه ایران و اروپا در خصوص حقوق بشر با مدیریت وزارت خارجه و با شأنیت برابر باید تسریع گردد؛ چون درنگ در این زمینه تصویر مثبتی از ایران به جهان مخابره نخواهد کرد.
5-شکست روحانی در انتخابات اردیبهشت 1396 پیامی شبیه انتخابات 1384 به جهان خارج خواهد فرستاد که عملا منجر به بن بست دیپلماسی در زمینه پرونده هسته ای گردید. هر چند دمکراسی الزامات خاص خود را دارد و نمی توان برای مردم تعیین تکلیف کرد. ولی واقعیت این است که ناظر بیرونی تغییر روحانی را نشانه مثبت قلمداد نخواهد کرد و عملا زمینه برای تحقق سناریوی اول رقم خواهد خورد.
نظر شما :