شعارهای انتخاباتی ادامه پیدا میکند؟
ترامپ و ایران، راه پیش رو
نویسنده: کاوه افراسیابی
دیپلماسی ایرانی: انتخاب تعجب برانگیز دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا سوالات و نگرانی های جدی ای را در مورد آینده رابطه ایران و آمریکا به وجود آورده است. آیا ترامپ مطابق وعده های انتخاباتی اش عمل خواهد کرد و توافق هسته ای با ایران را پاره می کند یا خود را به اصلاح آن محدود می کند؟ آیا ترامپ یک آرایش نظامی علیه ایران در خلیج فارس می گیرد یا این که نقش ایران در ایجاد ثبات در منطقه را به رسمیت می شناسد؟ آیا ترامپ سیاست مداخله آمریکا در سوریه را ادامه خواهد داد یا تغییری در آن ایجاد خواهد کرد؟
پاسخ به این سوالات را می توان تا حدی از مواضع گذشته او، آرایش تیم سیاست خارجی اش و تقابل عوامل داخلی و خارجی که سیاست خارجی ایالات متحده را در آینده نزدیک شکل خواهند داد، درک کرد. بنابراین لازم است از نتیجه گیری هیجانی برحذر باشیم و فرض های ساده ای که تفاوت بین شعارهای سیاسی و واقعیت سیاسی را نادیده می گیرند را کنار بگذاریم. بدیهی است از دیدگاه ایران، اتخاذ یک رویکرد خصمانه نسبت به ترامپ از همان آغاز کار، اشتباه است. در پرتو سیاست واقع بینانه تر او در مورد سوریه و مواضع ضد تروریستی، ویژگی های منطقه ای مهمی برای توافق با ایران به وجود می آید.
مشاوران سیاست خارجی ترامپ از جمله شهردار سابق نیویورک رودی جولیانی، موافق اقدامات شدیدتر علیه ایران هستند و این شانس نیز وجود دارد که فردی ایران هراس مانند جان بولتون به موقعیت بالایی در سیاست خارجی دولت ترامپ برسد. سایر نام هایی که از آنها به عنوان نامزدهای بالقوه تیم سیاست خارجی ترامپ نام برده می شود سناتور جف سشن و باب کورکر هستند. همچنین باید از رئیس سابق مجلس، نیوت گینگریج نیز نام برد. همه این اسامی در سیاست های خشن علیه ایران مشترک هستند.
اما به طور همزمان، ترامپ خود یک رویکرد دوگانه در قبال ایران دارد که نشان دهنده یک دوگانگی و تناقض در رفتار او با ایران می تواند باشد. او بارها ایران را شرور و اهریمن توصیف کرد و انگ «حمایت از تروریسم دولتی» را به ایران چسباند. اما او علنا از نقش ایران در مقابله با داعش، به ویژه در مناظره سوم ریاست جمهوری، تعریف کرد. این دوگانگی این سوال را به وجود می آورد که آیا ترامپ به یک گفتگوی امنیتی با ایران علاقمند است یا خیر؟
بدون شک، پیروزی ترامپ تحولی مثبت در ارتباط با روسیه است که می تواند به کاهش تنش بین آمریکا و روسیه منجر شود. سوریه یک آزمایش برای توانایی ترامپ است. این که بتواند با هدایتی روشن قدرت سومی را را به منظور ایجاد خطی مشی دلخواه وارد بازی کند. عوامل جغرافیای سیاسی سوریه بسیار پیچیده است و ممکن است مدتی زمان ببرد تا ترامپ بتواند در این معادلات تغییری ایجاد کند. هرگونه بهبود در روابط آمریکا و روسیه، لزوما به خوبی در مورد ایران جواب نمی دهد. به خصوص با توجه به تاریخچه ای از مسائل هسته ای که ترامپ درباره ایران گفته است. ترامپ ممکن است بتواند شکافی بین تهران و مسکو ایجاد کند، این مسئله دلیلی برای این است که ایران باید به دقت طراحی استراتژی های در حال تغییر کاخ سفید را در نظر داشته باشد.
نباید فراموش کنیم که به تازگی 50 مشاور امنیت ملی جمهوری خواهان در نامه طولانی به ترامپ درباره «بی پروایی» در سیاست خارجی هشدار دادند. ترامپ علنا ایران را تهدید به اقدام نظامی در خلیج فارس کرد و این نمونه ای آشکار از بی مبالاتی است که می تواند آتش تنش های بیشتر در خاورمیانه را شعله ور کند. از سوی دیگر، ترامپ در سخنرانی پس از پیروزی اش نشان داد که نگرانی اصلی او اقتصاد داخلی و پاسخ به نیاز میلیون ها کارگر آمریکایی است که گفته های پوپولیستی او را توجیه می کند. این ممکن است ترمزی در برابر گرایش ترامپ در ماجراجویی در سیاست خارجی باشد؛ سیاست هایی که به پرداخت مالیات بیشتر از سوی مالیات دهندگان نیاز دارد. تعامل سازنده با ایران به عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه حساس خاورمیانه بهترین گزینه پیش روی ترامپ است. در حالی که عراق و افغانستان با بی ثباتی و تهدید مشترک تروریسم مواجه هستند. ایران می تواند یک انشعاب سیاسی برای حل مشکلات ذکر شده باشد. در عوض همه مشکلات سیاسی می تواند تشدید شود اگر ترامپ به صورت یک جانبه توافق هسته ای را زیرپا بگذازد یا تحریم های شدیدتری را اعمال کند.
با توجه به توافق هسته ای، اگر ترامپ از شعارهای انتخاباتی خود پا پس نکشد، این توافق با خطری جدی روبرو خواهد شد که منافع آمریکا را نیز به خطر خواهد انداخت و شکاف سیاسی عمیقی بین آمریکا و اروپا ایجاد می کند. آمریکا برای بازگرداندن تحریم های گذشته با شکست روبرو خواهد شد و واشنگتن باید این تحریم ها را یک جانبه اعمال کند که برایش دردسری بزرگی خواهد بود. مخالفت یک جانبه با این توافق نیازمند اقداماتی جدی خواهد بود در حالی که محدودیت های زیادی در جهت چنین اقداماتی برای آمریکا وجود خواهد داشت، چرا که سازمان ملل و جامعه بین المللی از توافق موجود حمایت کرده و از وجود آن لذت می برند. در چنین شرایط سختی، ترامپ با موانع بزرگی در سیاست خارجی خود روبرو خواهد شد اگر که نخواهد شعارهای انتخاباتی خود را فراموش کند. این را در نظر بگیرید که معاملات و تجارت های بسیاری در سایه توافق هسته ای با ایران انجام گرفته است.
در نتیجه، سیاست خارجی جدید ترامپ با مساله منفعت و درگیری با ایران گره خورده است و این که کدام طرف دست بالا را بگیرد سوالی است که تاریخ به آن پاسخ خواهد داد.
نظر شما :