کریدورهایی که قدرت های آسیا را به هم می رساند
چین و هند، از همکاری های اقتصادی تا رقابت منطقه ای
نویسنده: جابین تی. جاکوب – همکار و عضو ارشد اندیشکده مطالعات چین، دهلی.
در حاشیه هشتمین نشست سران "بریکس" در شهر گوا – هند، "نارندرا مودی"، نخست وزیر هند و "ژی جینپینگ"، رئیس جمهور چین با یکدیگر دیدار و در مورد همکاری های دوجانبه گفتگو کردند. دیدار و گفتگوی سران چین و هند پیرامون دو موضوع اصلی صورت گرفت: نخست، مقاومت چین در برابر عضویت هند در گروه "تامین کنندگان هسته ای" (NSG) و دوم، امتناع چین از همراهی با اقدامات سازمان ملل متحد علیه تروریست های تحت الحمایه دولت پاکستان – متحد و هم پیمان چین - که در حمله تروریستی سال 2001 میلادی به پارلمان هند در دهلی نو و حملات تروریستی 26 نوامبر سال 2008 میلادی در بمبئی شرکت داشتند.
بعید است که دهلی نو بتواند بر سر حل و فصل این مسائل با چین راه به جایی ببرد، دلیل این امر نیز ساده است؛ نخست آن که، عضویت هند در گروه تأمین کنندگان هسته ای به منزله استثناگرایی هندی در روابط بین المللی خواهد بود اما از آن جا که چین خود را به عنوان قدرتی بزرگ در سطح آسیا و جهان تلقی می کند، لذا در مقابل عضویت هند مقاومت می کند.
دوم آن که، در صورتی که چین به درخواست هند از اقدامات پاکستان در خصوص حمایت از تروریسم انتقاد کند، این امر می تواند اتحاد میان چین و پاکستان را به شدت تحت تأثیر خود قرار داده و یا حتی موجب بر هم خوردن اتحاد میان آنان شود؛ اما هند تاکنون نتوانسته چین را متقاعد به پذیرش چنین ریسکی کند. با این حال، واکنش دهلی نو به طرح "یک کمربند، یک جاده" (OBOR) چین می تواند پاسخ و راه حل اصلی تمامی مسائل و مشکلات موجود میان هند و چین باشد. اگرچه توجیه چین از طرح "یک کمربند، یک جاده" ایجاد یک پروژه زیرساختی و توسعه اقتصادی بوده است اما هند آن را طرحی کاملاً استراتژیک می داند. با این وجود، هند همواره در این مدت یا مخالفت خود با این طرح را به وضوح بیان کرده یا نسبت به آن واکنش سردی از خود نشان داده است.
کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان
نمونه بارز در این زمینه، مخالفت کاملاً قانونمند و البته موجه هند با پروژه "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" (CPEC) است. این کریدور را باید مهمترین بخش از طرح "یک کمربند، یک جاده" چین دانست که قرار است از منطقه "گیلگیت-بالتیستان" هند که در حال حاضر تحت کنترل پاکستان قرار دارد، عبور کند. گفتنی است که این منطقه کوهستانی در شمال شرقی ترین نقطه از پاکستان قرار دارد و میان هند و پاکستان نیز بر سر مالکیت و حاکمیت این منطقه مناقشه و درگیری بسیاری وجود دارد.
با این حال، از زمانی که شاهراه "قره قروم" - مرتفع ترین جاده آسفالته در جهان که چین را به هند متصل می کند – در دهه 1970 میلادی در این منطقه احداث شد، دولت دهلی نو تلاش چندانی را در جهت تأثیر بر این منطقه یا بازگرداندن آن به مناطق تحت کنترل خود انجام نداده است.
در همین حال، چینی ها - درست همانند هر قدرت بزرگ و بازیگر جاه طلب دیگری - ریسک بسیار بزرگی را پذیرفتند؛ آنها روابط بسیار ساده خود با پاکستان را به یک باره پیچیده ساخته و آن را از تعامل صرف با نخبگان سیاسی و ارتش پاکستان به تعاملات گسترده تر با مردم عادی این کشور تبدیل کردند. این اقدام می تواند به تصویر مثبت ایجاد شده از چین در میان مردم پاکستان آسیب وارد کند، اگرچه سرمقاله های منتشر شده در روزنامه های پاکستانی، اظهارات روشنفکران و نیز سوالات بوجود آمده در میان مردم این کشور در مورد مسائلی چون مشاغل وعده داده شده، شرایط قرادادها و قیمت واقعی انرژی نشان از صحت این موضوع دارد.
سفارت چین در اسلام آباد نیز تلاش های مذبوحانه ای را در راستای برون رفت از این مشکل ترتیب داده است. این سفارت در طی این مدت با تمامی مقامات نظامی و گروه های سیاسی مختلف پاکستان دیدار داشته و از طرفی به ارتش پاکستان نیز به طور غیرمستقیم پیشنهاد داده تا مسئولیت اجرای پروژه "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" را از غیرنظامیان گرفته و خود مدیریت آن را به عهده گیرد. در واقع تمامی اقدامات اخیر سفارت چین در پاکستان به نوعی در تناقض با شعارهای چین در زمینه عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها قرار دارد.
تعامل هند مساوی است با فرصت های بیشتر برای این کشور
اما چرا هند به این موضوع علاقمند است؟ اگرچه هند به خوبی می داند که هدف اصلی چین از طرح "یک کمربند، یک جاده" دستیابی به سلطه منطقه ای و جهانی است، اما باید از تجربه چین در زمینه پروژه "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" درس گرفته و بداند که در طرح "یک کمربند، یک جاده" دقت و برنامه ریزی چندانی صورت نگرفته و این طرح مستعد تغییرات بسیاری است. اما با همه این تفاسیر، چین از اراده و توانایی مالی لازم برای اجرای این طرح برخوردار است و نیز امکان ایجاد تنظیمات و تغییرات ضروری در این طرح را داراست. بنابراین، از دیدگاه و نظر هند، طرح های "یک کمربند، یک جاده" و "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" دارای چهار پیامد عمده و اصلی برای هند خواهد بود.
نخست آن که، طرح "یک کمربند، یک جاده" این قابلیت را دارد تا بتوان تغییراتی در زمینه مسیر، محتوا و در نتیجه تعامل هند را در آن ایجاد کرد. همچنین هند این شانس را دارد که بتواند طرح مذکور را براساس نیازها و منافع خود شکل دهد.
دوم آن که، با توجه به این که طرح "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" دارای مشکلات عدیده ای است، تمایل هند برای شرکت در آن و ایجاد پویایی اقتصادی بیشتر می تواند موجب ایجاد تمایل و همراهی بیشتر بخش های مهم دولت چین با هند شود. این تمایل و همکاری می تواند بر مسائل و مناسبات سیاسی میان دو کشور از جمله عضویت هند در گروه "تامین کنندگان هسته ای" (NSG) و نیز افزایش فشار چین بر دولت پاکستان در خصوص موضوع تروریسم نیز تأثیر بسزایی داشته باشد.
سوم آن که، مشارکت خاص هند در "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان" و طرح "یک کمربند، یک جاده" در منطقه آسیای مرکزی و جنوب شرق آسیا، هند را قادر خواهد ساخت تا نقش کلیدی و تأثیرگذار را در این مناطق ایفا کند.
چهارم آن که، ایفای نقش و مشارکت هند در اقتصاد پاکستان از طریق طرح "کریدور اقتصادی مشترک چین و پاکستان"، فرصت مغتنمی را برای هند فراهم خواهد آورد تا این کشور بتواند بر سیاست و همچنین بازیگران دولتی پاکستان نفوذ پیدا کند.
اما آیا پاکستان یا چین با این امر موافقت خواهند کرد؟ برخی گروه ها در دو کشور چین و پاکستان بر این باورند که مشارکت هند در این طرح موجب رونق اقتصادی بیشتر خواهد شد، بنابراین گروه هایی از این دست می توانند با اعمال فشار بر دولت هایشان آنها را وادار سازند که با حضور و مشارکت هند در این طرح موافقت کنند. هند نیز مجبور خواهد شد تا با این طرح موافقت کرده و آن را بپذیرد. برای این منظور دولت هند باید در سیاست خارجی خود با همسایگانش تجدیدنظر کرده و تغییراتی را در آن اعمال کند. همچنین هند باید دیپلماسی نظامی و نیز ظرفیت های عقلانی خود را نسبت به همسایگانش گسترش داده و آنها را بهبود بخشد.
منبع: اندیشکده مطالعات چین / مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :