حمایت اسرائیل از تجزیهطلبان دروزی در سوریه، چطور منافع ملی ایران را تهدید میکند؟
خطر بزرگ «کریدور داوود»

نویسنده: علی پورمند، پژوهشگر حقوق بینالملل
دیپلماسی ایرانی: رژیم صهیونیستی روز گذشته (۲۶ تیر) در فاصلهای یکماهه از تجاوز نظامی خود به جمهوری اسلامی ایران، اینبار طی حملات جدیدی، سوریه را مجددا مورد تجاوز قرار داده است و حمایت خود از تجزیهطلبان دروزی در جنوب سوریه را وارد مرحلهای رسمی و جدید کرد. حملهای که اگرچه تصویر کلی آن، حاکی از پیگیری رسمی راهبرد «تجزیه سوریه» است، اما تحقق آن علاوه بر تجزیه سوریه، مشخصا منافع ایران، ترکیه و گروههای مقاومت از سوریه تا عراق را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
یکی از بارزترین نمودهای این تاثیر، تحقق کریدوری با تکیه بر گروههای تروریستی با نام «کریدور داوود» است که در دهه اخیر توسط پژوهشگران ترک و عرب پیشبینی شده و در ماههای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
«کریدور داوود» که قرار است زمینهساز تحقق ایده «اسرائیل بزرگ؛ از نیل تا فرات» باشد، کریدوریست که جنوب و شرق سوریه را از خط تلآویو – جولان – سویداء – تنف به حسکه در شمال این کشور و سپس عراق و کرانه رود فرات متصل میکند.
تشکیل این کریدور که با تکیه بر پتانسیل نظامی گروههای تجزیهطلب دروزی، قسد در سوریه و – مطابق پیشبینیها – نیروهای اقلیم کردستان عراق انجام خواهد شد، تاثیرات شگرفی بر وضعیت ژئوپلتیکی منطقه بار خواهد کرد و منافع ایران و ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در صورت شکلگیری این کریدور، پیادهسازی آن در گرو ایجاد ایالتهای خودمختار خواهد بود و بر این اساس سوریه پساتجزیه، شاهد یک دولت خودمختار دروزی در جنوب، یک دولت کردی در شمال و دولتی عربی و ضعیف در نواحی مرکزی شامات خواهد بود. فروپاشی نظم دولت – ملت در سوریه و هویتیابی مستقل گروههای قومی، وضعیت لبنان را نیز بیش از پیش در وضعیتی خطیر قرار خواهد داد و این کشور نیز با تهدید از سوی اقلیت دروزی به پشتوانه ایالت خودمختار سویداء در سوریه مواجه خواهد شد و تعادل گروههای قومی در آن حالتی بیش از پیش بغرنج خواهد یافت.
با اتصال کریدور داوود از حسکه به اقلیم کردستان عراق، ایده «کردستان بزرگ» نیز اینبار در آستانه تحقق قرار خواهد گرفت و علاوه بر تشکلیابی در میانه سه کشور عراق، ایران و سوریه، این موجودیت جدید، از طریق این کریدور به دریا نیز دسترسی پیدا خواهد کرد. علاوه بر این در اثر تغییر چهره ژئوپلتیکی منطقه، جایگاه اجتماعی اقلیتها در منطقه نیز دستخوش تغییر قرار خواهد گرفت. با تحقق کردستان بزرگ و سویداء دروزی و مستقل با حمایت اسرائیل، جایگاه رژیم صهیونیستی به عنوان شریکی کارآمد برای اقلیتهای قومی و ایدههای تجزیهطلبانه تثبیت شده و دست اسرائیل برای تبدیل خاورمیانه به ایالات کوچک و بیقدرت را باز خواهد کرد.
نهایتا با تحقق موارد فوق، منافع ایران به صورت مستقیم و به شرحی که ذکر میشود مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
۱. قطع کامل شریانهای محور مقاومت و محاصره ایران
با تشکیل این ایالات کوچک در سوریه و سپس عراق، تمامی شریانهای ارتباطی ایران با گروههای مقاومت در منطقه قطع و ایبسا ماهیت وجودی این گروهها و محور از بین خواهد رفت. در عین حال ایران در محاصره امنیتی اطلاعاتی نیروهای وابسته به اسراییل قرار خواهد گرفت.
۲. هممرز شدن با اسرائیل به صورت زمینی
با تحقق کریدور و دسترسی اسرائیل به آستانه فرات، ایران رسما به صورت زمینی با رژیم صهیونیستی هممرز خواهد شد و ابتکار عمل نظامی در حیطه زمینی نیز به دست اسرائیل خواهد افتاد.
۳. بحرانیشدن تهدیدات ناظر به گروههای قومی و ایده «تجزیه» در ایران
با فروپاشی نظم دولت – ملت در منطقه و در عینحال هممرز شدن «کردستان بزرگ» به عنوان شریک ژئوپلتیکی اسرائیل با ایران، تهدیدات امنیتی گروههای تجزیهطلب در داخل مرزها به سطحی کمسابقه خواهد رسید و در حکم تهدیدی وجودی برای ایران تلقی خواهد شد. علاوه بر گروههای قومی کردی که در امتداد فرهنگی کردستان هستند، گروههای تجزیهطلب دیگر در نقاط جنوبی، جنوبشرقی و شمالغربی ایران نیز، به تهدیدهایی در مرحله نیل به بالفعل شدن تبدیل خواهند شد.
در قالب این چشمانداز، ترکیه اگرچه برای مقابله با این مسئله و تضمین امنیت داخلی خود در برابر تلاش رژیم صهیونیستی برای تغییر چهره منطقه، اخیرا اقداماتی مانند خلع سلاح گروه پ.ک.ک را پیگیری و بر حمایت خود از دولت «الشرع» – با ماهیتی دستنشانده – تکیه کردهاست، اما در صورت تحقق تجزیه سوریه به ایالتهای کوچک، منافع ملی ترکیه نیز با تهدیداتی همجنس تهدیداتی که ایران را تهدید میکنند مواجه خواهد شد.
در مرحله کنونی، به نظر میرسد تنها راه مقابله – در سطح بینالمللی – با تغییر چهره منطقه، همگرایی میان دولتهایی خواهد بود که منافع آنان با تحقق این کریدور در ریسکی برگشتناپذیر قرار خواهد گرفت.
در سطح سیاست داخلی نیز، تلاش برای همبستگی کامل گروههای قومی و اجتماعی، پیگیری وحدت حداکثری در برابر قدرتهای اشغالگر و بیگانه و تضمین منافع قومیتها و تاکید بر امتداد هویت ملی توامان با هویت قومی، مسیرهایی هستند که در این وانفسا میتوانند تهدیدات خاورمیانهی فردا برای ایران را نهشاید نابود، اما تعدیل کنند.
نظر شما :