نگاهی به زندگی فتح الله گولن در پنسلوانیا
همسایه ای مهربان و سخاوتمند که متهم به کودتاست
دیپلماسی ایرانی: منطقه ییلاقی سایلورزبورگ (Saylorsburg) پنسیلوانیا هم به نظر می رسد تحت تاثیر کودتایی نافرجام قرار گرفته؛ کودتایی که ترکیه را به لرزه درآورده و این منطقه را هم به آشوب کشیده است.
کمی بیشتر از پنج هزار مایل دورتر از استانبول، بزرگترین شهر ترکیه و قلب کودتای شکست خورده، به سختی می توان باور کرد که فتح الله گولن، کسی که از جانب دولت ترکیه مغز متفکر کودتای 15 جولای لقب گرفته، خانه خود را در این منطقه ییلاقی در سایلورزبورگ بنا کرده است.
حضور او در سیلورزبورگ گاه و بیگاه آرامش اینجا برهم می زند. مثلا هر زمان که ترکیه دچار آشوب های مقطعی سیاسی است، محافظت از این جا بیشتر می شود. درست مانند روز جمعه، زمانی که ساکنان منطقه می توانستند صدای بالگردهایی که بر فراز خانه گولن به پرواز درآمده بودند را بشنوند.
گذشته از بالگردهای مرموز، تظاهرات گاه و بیگاه مخالفان گولن هم هست. گاهی اوقات مخالفان پستی و بلندی جاده کوهستانی ایتون را پست سر می گذارند و پرچم های ترکیه را از پنجره های خودروهای خود خارج کرده و تکان می دهند.
اما از همه این ها که بگذریم، زندگی کردن در همسایگی مردی که رجب طیب اردوغان شخصا او را به تلاش برای سرنگونی دولتش متهم کرده، جنبه های مثبتی هم دارد: مثلا دعوت شدن به ضیافت شام یا حتی سفر به ترکیه. دیگر ترتیبات زندگی گولن در اینجا رازگونه باقی مانده، گرچه نَفْسِ زندگی کردن رهبر جنبش «خدمت» در تبعیدی خودخواسته از ترکیه به شهر کوچکی در ایالت پنسیلوانیا واقع در پوکونوس به اندازه کافی تعجب آور است.
گولن در مجتمعی بزرگ و اتاقی کوچک و ساده بدون هیچ وسایل تزئینی می خوابد. این مجتمع با نام «نسل طلایی: مرکز خلوت و نیایش» جایی است که جنبش گولن دستورالعمل هایی مذهبی به مراجعان ارائه می کند. هر زمانی که به این مجتمع مراجعه کنید بیش از 80 نفر مراجعه کننده در آنجا حضور دارند. این تعداد میهمان، برای مردی که بسیاری، از جمله ساکنان سیلورزبورگ، او را منزوی توصیف می کنند، بسیار زیاد است.
چاک پارکر که در پایین جاده ای که منزل گولن در آن واقع شده است، زندگی می کند، می گوید: «وقتی مراسم شکرگزاری داریم، او هم ضیافت شام دارد. او در ماه رمضان نیز ضیافت برگزار می کند.»
پارکر و بسیاری از ساکنان این شهر به ضیافت های گولن دعوت شده اند. ساکنان شهر می گویند که اغلب افرادی را شخصا برای دعوت از میهمانان می فرستند. ضیافت های شام گولن علاقمندان زیادی در میان ساکنان دارد. یک مرد مسن که می خواهد نامش برده نشود، می گوید: «من چهار سال پیش برای ضیافت شام رفتم. مادرم97 سال داشت. او هم دوست داشت که در این مراسم حضور داشته باشد، چرا که افراد زیادی از محله های دیگر هم بودند و به همین دلیل ما با هم رفتیم.»
مرد دیگری که در حال چیدن خیار از مزرعه صیفی خود است، می گوید: «چند بار در میهمانی های شام او شرکت کرده ام. آن ها رفتار خوبی دارند. اما شما او (گولن) را نمی بینید. آنها شما را تا ساختمان همراهی می کنند. به شما می گویند که کجا باید خودروی خود را پارک کنید، موقع برگشت هم همین طور.»
ساکنان شهر قبول دارند که خوشامدگویی گرم و پذیرایی که جنبش گولن از ساکنان به عمل می آوردند، یکی از ویژگی های تعریف شده این گروه (مسلمان) ساکن در شهرشان است.
در اینجا به سختی می توان کسی را یافت که نکته منفی درباره گولن و گروهش بر زبان بیاورد. با این حال هالی پارکر، هنرمند ویترای که چند باری دعوتنامه ضیافت های گولن را دریافت کرده، می گوید که شاید برخی از ساکنان شهر از همسایگی گولن کمی نگران باشند. او می گوید: «بعضی ها کمی نگران هستند و می پرسند که آن ها اینجا چه کار می کنند.» هالی با این حال تاکید می کند که هیچ گله ای از آنان ندارد.
برخی از ساکنان شهر نیز برخورد بسیار نزدیکی نیز با گولن داشته اند. پارکر می گوید: «یکی از دوستانم که مادرش در همسایگی آنها زندگی می کند و پیمانکار است، چند سال پیش کارهایی را برای آنان انجام داد و آنها به او پیشنهاد کردند که از طریق سازمان به ترکیه سفر کند.»
برخی از ساکنان حضور جنبش خدمت در محله و شهر خود را فرصتی برای کسب و کار و درآمدزایی می دانند. مرد مسن صیفی کار می گوید: «وقتی برای فروش این خانه آماده شدم، می خواهم به سراغ ترک ها بروم و ببینم که آیا مایل به خریدن اینجا هستند یا نه.»
در میان ساکنان قدیمی این شهر نگاه های متفاوتی نسبت به این جامعه کوچک ترکیه ای وجود دارد. چاک پارکر می گوید: «اگر صبح زود به اینجا بیایید، می بینید که زنانی به همراه فرزندانشان در کنار جاده منتظر اتوبوس هستند. من به آن ها نگاه کرده و به فکر فرو می روم. امیدوارم که این اجتماع کوچک برای آنان کافی باشد... حتما باید خیلی سخت باشد که مادری تنها و منزوی در این منطقه باشید. من همیشه دستم را برای آنان تکان می دهم و آنان کمی خجالت زده می شوند.»
پارکر می گوید: «اگر گولن دست دوستی خود را به سوی همسایگانش دراز کند افراد بسیاری هستند که به این درخواست پاسخ مثبت می دهند. ما همگی اینجا مهاجر هستیم. در خانواده من بخشی از ما فرانسوی، مجارستانی و انگلیسی هستیم. آمریکا دقیقا همین است. ما هم وقتی به اینجا رسیدیم، زیاد مورد استقبال قرار نگرفتیم ولی حالا همگی آمریکایی هستیم.»
منبع: گاردین / تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 30
نظر شما :