مخالفان زیاده خواه توافق هسته ای در امریکا به دنبال برجام 2؟!
چندی پیش، دیوید آلبرایت در نشست کمیته روابط خارجی سنا توصیه هایی مطرح کرده که در صورت اجرایی شدن، روند اجرای برجام را دشوار کرده و می تواند در آینده روند آن را با چالش هایی روبه رو کند.
به گزارش «تابناک»، یکی از این جلسات روز 13 مرداد (4 اوت) در کمیته روابط خارجی سنا برگزار شد و طی آن مفاد سند برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یکی از حاضران در این نشست ـ که به سؤالات سناتورها در مورد برجام پاسخ می داد ـ «دیوید آلبرایت» رئیس مؤسسه علوم و امنیت بین الملل بود.
هرچند آلبرایت مقامی در دولت آمریکا ندارد و مواضع او الزاما موضع واشنگتن نیست، با توجه به سابقه اثرگذاری گزارش های وی، بررسی اظهارات اخیر او در سنا، می تواند تا حدی جهت گیری های احتمالی آمریکا پس از اجرای توافق هسته ای را مشخص کند. او در این نشست خط مشی برای آمریکا تعریف کرده که در صورت اجرایی شدن، می تواند فرآیند اجرای برجام را با مشکلات جدی مواجه کند و ضمنا اصل به رسمیت شناخته شدن برنامه صنعتی ایران را زیر سؤال ببرد.
در ادامه خلاصه ای از اظهارات وی در ارتباط با برجام را می بینید.
کنگره آمریکا مسئولیت ویژه ای برای ارزیابی برجام، قضاوت درباره کفایت این متن در حفاظت از منافع امنیت ملی آمریکا در کوتاه مدت و درازمدت و نیز تضمین اجرای موثر آن بر عهده دارد.
کنگره موظف است، قانونی وضع کند تا این توافق و برداشت ها درباره مفاد حساس آن را مدون ساخته و اجرای موثر آن را نیز تضمین کند. این قانون جدید همچنین باید ملزوماتی در خصوص ارائه گزارش های مرتب ایجاد کرده و نقاط ضعف موجود در این توافق را کاهش دهد.
قانون
در حالی که مصوبه 2015 بازبینی توافق هسته ای ایران برخی موارد ذیل را اجرا می کند، کنگره نیز موظف است تا تضمین کند هر مصوبه جدیدی این بندها را و نیز اقدامات بیشتر و الزامات مربوط به ارائه گزارش هایی دوره ای را شامل می شود. این موارد عبارتند از:
ـ توصیف دقیقی از انگیزه، نیت و دامنه توافق؛
ـ برداشت های سیاست و فنی مهم از مفاد اصلی توافق؛
ـ ارزیابی هایی درباره کفایت رژیم راستی آزمایی توافق؛
ـ شرایطی به منظور تضمین اجرای تمام و کمال توافق؛
ـ بیان مشخصی از آنچه باعث نقض توافق می شود، چه موارد مربوط به مواد مرتبط هسته ای و چه گام هایی که باید اجرا شود؛
ـ پیامدهای احتمالی عدم پایبندی ایران، به طور خاص شامل مواردی که فراتر از تحریم ها رفته و یا روند بازگشت تحریم ها را تکمیل می کند؛
این قانون و مصوبه جدید باید درک مشترکی از مفاد برجام ایجاد کند. اطلاعات، شفاف سازی ها و برداشت های گردآوری و ضبط شده در طول جلسات استماع کنگره می تواند در تدوین قانون اجرایی سهم بسزایی داشته باشد. این قانون همچنین باید اعلام دارد که قوه مجریه نمی تواند تفاسیر مهم از این توافق را بدون مشورت با کنگره تغییر دهد.
تفسیر ضروری دیگر اینکه تولید هر میزان اورانیوم غنی شده بالای 5 درصد توسط ایران یا پولوتونیوم جداسازی شده، هرزمان که اتفاق بیفتند، تهدیدی مشخص برای امنیت بین المللی و آمریکا خواهد بود و به عنوان عدم هماهنگی با نیات کلی برجام تلقی خواهد شد. علاوه بر این، یک برنامه غنی سازی نیمه تجاری در ایران (یا هر برنامه بازفرآوری) نه اقتصادی است و نه لازم و بعید است با هنجارهای بین المللی عدم اشاعه نیز همخوانی داشته باشد و بیشتر به نظر می رسد که باعث ایجاد بی ثباتی و اشاعه در منطقه باشد.
این مصوبه و قانون جدید باید شامل الزاماتی برای ارائه گزارش هایی دوره ای شود که مستلزم گزارش هایی دقیق تر از آن چیزی است که ضمن مصوبه «بازبینی توافق هسته ای ایران» قید شده است. ملزومات گزارش دهی قانونی به منظور حفظ نظارت کنگره بر اجرای برجام، باید شامل ارزیابی های دوره ای شود، نظیر:
ـ گزارش غیرمحرمانه سالانه همکاری ایران، شامل بازبینی و تعیین کفایت مداوم راستی آزمایی توافق و همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی؛
ـ گزارش فوری از تمام نقض ها و موارد عدم همکاری؛
ـ پیشرفت آژانس در خصوص دستیابی به «نتیجه گیری مبسوط» تحت پروتکل الحاقی در رفع مسائل مربوط به ابعاد احتمالی نظامی؛
ـ گزارش های فصلی درباره میزان دقیق ذخایر اورانیوم غنی شده سطوح پایین ایران، هم زیر 5 درصد و هم بین 5 تا 20 درصد غنی شده و نیز ذخایر اورانیوم طبیعی این کشور؛
ـ به روزرسانی های دقیقی درباره زمانبندی گریز هسته ای ایران؛
ـ گزارش سالانه در خصوص وضعیت پیشرفت های ایران در زمینه تحقیق و توسعه، بویژه در ارتباط با سانتریفیوژهای پیشرفته؛
ـ به روزرسانی هایی درباره پیشرفت مراحل مدرن سازی رآکتور اراک؛
ـ گزارش منظم درباره تهیه کالاهای حساس اشاعه ای توسط ایران از خارج از این کشور (به ویژه اگر غیرقانونی انجام شود)؛
ـ گزارش فوری درباره هرگونه صادرات هرنوع کالای حساس اشاعه ای توسط ایران؛
ـ گزارش ها درباره گسترش فناوری های حساس، نظیر فناوری های مرتبط غنی سازی و یا بازفرآوری، به دیگر کشورهای مورد نگرانی های اشاعه ای؛
ـ وضعیت و تأثیر رفع تحریم ها؛
ـ ارزیابی سالانه عدم اشاعه که در میان دیگر مسائل، به این موضوع نیز بپردازد که آیا این توافق، ریسک گسترش فناوری های حساس هسته ای و موشک های بالستیک را افزایش داده یا خیر و اگر این چنین است، چه اقداماتی را دولت انجام می دهد تا احتمال اشاعه بیشتر فناوری های حساس را کاهش دهد.
این قانون باید موارد زیر را نیز ایجاب نماید:
ـ مشورت منظم میان اعضای کنگره یا کارکنان کنگره و مقامات مربوطه از قوه مجریه؛
ـ ایجاد نهاد ویژه نظارتی کنگره در سنا یا مجلس نمایندگان و یا با حضور اعضای هر دو مجلس؛
ـ ایجاد دفتر اجرایی عالی قوه مجریه در کاخ سفید.
شرط بازگشت سریع تحریم ها به طور گسترده در متن نقض های مهم برجام مورد بحث قرار گرفته است. با وجود این، در صورت بروز تخلفات نه چندان عمده، گزینه هایی مورد نیاز است تا با روندی صعودی و نه لزوما با گام هایی به ترتیب، بتواند نقض صورت گرفته را به کمیسیون مشترک گزارش کرده، برخی از تحریم ها را مجددا بازگرداند، اجرای شرط همکاری در خصوص انرژی هسته ای غیرنظامی را به تأخیر انداخته و یا برخی و یا تمام صادرات به ایران را تحت مکانیزم مسیر تأمین کالا متوقف گرداند. برترین گزینه بازگشت تحریم ها خواهد بود. کنگره باید قوه مجریه را ملزم گرداند تا یک سری واکنش ها به افزایش نقض های احتمالی ایران طراحی و گزارشی در خصوص این واکنش ها ارائه دهد.
نگرانی ها درباره برجام
این برجام، نقاط قوت بسیاری دارد که در مؤسسه علوم و امنیت بین الملل و دیگر اندیشکده های آمریکایی در مقالات بسیاری به آنها پرداخته و اشاره شده است. علاوه بر این، دولت آمریکا اطلاعات مثبتی درباره این توافق به کنگره و مردم آمریکا ارائه کرده است. با وجود این، این توافق نمی تواند بدون نگاهی انتقادی به مفاد آن ارزیابی شود.
ابعاد احتمالی نظامی (PMD)
تردیدهای قابل توجهی همچنان باقی است که آیا ایران نگرانی های آژانس در خصوص ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای خود را پیش از آغاز «روز اجرای» توافق پاسخ خواهد گفت و عدم تحقق این مهم، تأثیری منفی بر موفقیت توافق خواهد گذاشت. بدین منظور، اقداماتی باید در حال حاضر صورت گیرد تا شفاف اعلام کند که سیاست آمریکا مستلزم این امر است تا نگرانی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص ابعاد احتمالی نظامی برنامه های هسته ای ایران باید پیش از برداشته شدن تحریم ها در روز اجرای توافق رفع شود.
هدف اصلی برجام
هدف اصلی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تضمین صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران، حتی پس از اتمام محدودیت های عمده اعمال شده در توافق حاصله، است. با در نظر داشتن راهکارهای جایگزین، برجام تضمین کننده آن است که ایران به سمت ساخت تسلیحات هسته ای نمی رود، یا به طور مشخص تر، جلوی ساخت بمب هسته ای از سوی ایران را خواهد گرفت.
باید در یاد داشته باشیم که محدودیت 10 ساله بر برنامه غنی سازی ایران، علیرغم ارزشمندی آن، همان هدف توافق اولیه ای است که سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان، فرانسه)، 10 سال پیش به منظور تعلیق 10 ساله برنامه غنی سازی ایران، به آن دست پیدا کردند. و این که دستیابی به مصالحه ی کنونی، حاصل نزدیک به 12 سال مذاکره است. بنابراین، با توجه به اینکه چقدر مسأله هسته ای ایران به طول انجامیده، و نیز اینکه، سیاست های پر دردسر رژیم ایران، بسیار کم تغییر یافته، و تا چه اندازه تحولات منطقه خاورمیانه غیرقابل پیش بینی بوده، و اینکه ممکن است توان و نفوذ آمریکا در 10 سال آینده برای متوقف ساختن رژیم ایران در تولید بمب هسته ای، ناکافی باشد، محدودیت های 10 ساله در نظر گرفته شده خیلی طولانی مدت به نظر نمی رسند.
گنجاندن شرط سیاسی روشنی برای عدم پذیرش و یا تأیید هر گونه بازفرآوری پلوتونیوم یا توسعه وسیع غنی سازی اورانیوم، شرایط را برای آمریکا فراهم می سازد تا این کشور بتواند مسائلی که پس از پایان دوران محدودیت ها، ممکن است اتفاق بیافتد، را مدیریت کند. بخشی از تلاش های آمریکا و شرکایش در گروه 1+5 می تواند عدم پذیرش یا تأیید برنامه ها و طرح های ایران پس از 10 سال باشد. 10 تا 15 سال پس از امروز، ایران هنوز هم دلیلی برای تولید اورانیوم غنی شده در جهت اهداف صلح آمیز ندارد. آمریکا باید اعلام کند که برنامه غنی سازی نیمه تجاری ایران (یا هرگونه برنامه بازفرآوری پلوتونیوم) نه اقتصادی است و نه ضروری، و بر خلاف هنجارهای بین المللی عدم اشاعه است.
به طور کلی، این وظیفه ما، دولت ها و افرادی که نگران آینده جهت گیری و برنامه هسته ای ایران هستند که برای انصراف و بازداری ایران از پیشبرد برنامه های هسته ایش ـ که میزان زیادی از بی ثباتی و احتمالاً درگیری نظامی را ایجاد خواهد کرد ـ راه هایی بیابیم. آن هم با توجه به این که قطعیت ها درباره قابلیت های تسلیحاتی برنامه هسته ای ایران کم شده و در عین حال برنامه های هسته ای اش توسعه یافته است. در مجموع، این طرح ها، که متمرکز بر غنی سازی اورانیوم و احتمالاً جداسازی پلوتونیوم هستند، غیرضروری و غیر اقتصادی هستند.
مشکلات راستی آزمایی
روی هم رفته، شروط راستی آزمایی در صورتی که کامل اجرا شود، با هدف مهار تقلب ایران طراحی شده و تضمین می کند که هرگونه نقض توافق فورا و بدون درنگ مشخص و کشف شود و زمان برای واکنش به نقض توافق وجود داشته باشد. چندین مورد از مفاد توافق مبتکرانه است. هدف تمامی این موارد، خلق یک فضای راستی آزمایی سرزده با استفاده از منابع گروه 1+5 است.
نبود دسترسی مناسب به سایت های مشکوک
به خاطر جدل هایی که در خصوص موضوع دسترسی به سایت های مشکوک وجود دارد، تمایل دارم که بر شرط دسترسی در برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) متمرکز شوم. حائز اهمیت است که توافق هسته ای شامل شرطی نیست که بازرسی های هرمکان و هرزمان در سایت های مشکوک را لازم و ضروری بداند. داشتن چنین دسترسی برای مدت ها حائز اهمیت بوده است تا اطمینان حاصل شود که فعالیت های اعلام نشده مخفی وجود ندارد یا اینکه قبل از دسترسی بازرسان، پیش نمی رود. در عوض، توافق شامل فرایندی است که به مدت 15 سال به طول می انجامد و طراحی شده و تضمین می کند که آژانس بین المللی انرژی اتمی ظرف 24 روز از درخواست رسمی برای دسترسی، می تواند به سایت های هسته ای ایران دسترسی داشته باشد.
در نتیجه، گروه 1+5 می بایست برای هرگونه تعویق بیش از 24 ساعت ایران در صدور مجوز دسترسی برای آژانس، یک پاسخ محاسبه شده در نظر بگیرند. به این مفهوم که، قبل از رسیدن مهلت 24 روزه، گروه 1+5 می بایست همکاری خود با ایران و همچنین تأیید صادرات به ایران از طریق کانال های خرید را کاهش دهد. دستکم، ایران باید این پیام را بگیرد که علیرغم متن برنامه جامع اقدام مشترک، دسترسی فوری و ناگهانی طبق پروتکل الحاقی ضروری است.
ذخایر اورانیوم غنی شده با درصد غنای کمتر از 3.67 درصد: مسأله استثناء
برای 15 سال، برنامه جامع اقدام مشترک، سقف 300 کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنی شده با درصد غنای کمتر از 3.67 درصد را تحمیل می کند تا توانمندی ایران برای گریز هسته ای را مهار کند. با این حال، برنامه جامع اقدام مشترک، استثنائاتی را برای این کاهش به وجود می آورد که ممکن است ایران تلاش کند به بهانه تولید سوخت برای رآکتورهای هسته ای و تحقیقات از آن بهره برداری کند. آمریکا به منظور جلوگیری از خطر کاهش چشمگیر زمان بندی زمان گریز و در عین حال حفظ ارزش کاهش 300 کیلوگرمی اورانیوم غنی شده با درصد غنای کمتر از 3.67 در تمامی طول 15 سال محدودیت، می بایست رسماً اعلام کند که استثنا قائل شدن برای ایران برای استفاده از چنین اورانیومی با درصد غنای پایین به جز در شرایط فوق العاده ممکن نیست و به هیچ وجه هیچ استثنایی برای ایران به منظور تولید داخلی اورانیوم با درصد غنای پایین برای سوخت رأکتورهای هسته ای قائل نمی شوند.
ذخایر اورانیوم غنی شده با درصد 3.67: اجرای سقف غنی سازی
ایران تحت این برجام، باید 15 سال به سقف 300 کیلوگر هگزافلورید اورانیوم غنی شده با درصد پایین پایبند باشد. این میزان بیشینه باید حتی با وجود اینکه ایران مجاز به ادامه تولید اورانیوم غنی شده است، نیز حفظ شود. ایران برای ده سال نخست، با 5060 عدد سانتریفیوژ IRـ1 خود در نطنز، فعالیت غنی سازی را انجام می دهد و پس از آن، ایران می تواند تعداد سانتریفیوژهایی را که غنی سازی می کنند افزایش دهد. اجرای این بیشینه غنی سازی می تواند چالش برانگیز بوده و آزمونی اولیه برای کفایت برجام باشد.
بنا بر اطلاعات اجرایی پیشین، انتظار می رود ایران با استفاده از حدود 5 هزار سانتریفیوژ IRـ1، ماهانه حدود یکصد کیلوگرم اورانیوم با درصد غنای 3.67 به صورت هگزافلورید اورانیوم تولید کند. این حقیقت که هر ماه ایران حدود یک سوم از میزان ذخایر مجاز خود را تولید می کند، به این معناست که به طور منظم باید اقداماتی را برای کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده خود با درصد پایین صورت دهد تا این سقف را حفظ کند.
ذخایر اورانیوم با غنای حدود 20 درصد
یکی از نگرانی های مهم، ذخایر باقی مانده اورانیوم با غنای حدود 20 درصد در ایران است، زیرا این ذخایر می تواند برای کاهش چشمگیر زمانبندی گریز هسته ای مورد استفاده قرار گیرد. به نظر می رسد این برجام به خوبی به مسأله ذخایر باقیمانده اکسید اورانیوم با درصد غنای حدود 20 درصد پرداخته است: «تمام اکسید اورانیوم غنی شده، حدود 5 تا 20 درصد به صفحه های سوختی برای رآکتور تحقیقاتی تهران تبدیل شده و یا بر اساس یک معامله تجاری به خارج از ایران منتقل شده و یا تا سطح 3.67درصد و یا کمتر از آن رقیق خواهد شد.» کنگره باید دستور دهد تا ذخایر اعظم اورانیوم حدود 20 درصد ایران پیش از برداشته شدن تحریم ها از این کشور خارج شود.
مسائل مربوط به گریز هسته ای
بر اساس گفت وگوها با مقامات آگاه آمریکا و گروه 1+5، پس از گذشت ده سال، زمان گریز به حدود 6 ماه در سال سیزدهم توافق کاهش می یابد و پس از آن سال نیز به سرعت می تواند کاهش یابد. پس از 15 سال، به محض اینکه ایران طرح های اعلام شده خود را برای از سرگیری تولید اورانیوم با درصد غنای حدود 20 درصد و نصب هزاران عدد از پیشرفته ترین سانتریفیوژهایش، زمان گریز می تواند به چند روز برسد.
اثرات اورانیوم با غنای 3.5 درصد
ملاحظه دیگر اینکه ایران ممکن است اورانیوم بیشتری با غنای 3.5 درصد فرای سقف 300 کیلوگرم هگزافلورید اورانیوم (یا معادل آن) ذخیره کند. انباشت چند صد کیلوگرم اورانیوم با غنای 3.5 درصد فرای سقف در نظر گرفته شده نیز زمان گریز هسته ای را تا چند ماه کاهش خواهد داد. چنانچه ایران بتواند بیش از حدود هزار و 200 کیلوگرم ذخیره کند، زمان گریز به کمتر از 6 ماه کاهش خواهد یافت. در نتیجه، عبور ایران از سقف در نظر گرفته شد، یک نقض احتمالی جدی خواهد بود؛ مسأله ای که باید حتما جلوی آن گرفته شود.
اثرات نصب دوباره سانتریفیوژهای IRـ2m
یک دستاورد مهم در برجام این است که ایران باید سانتریفیوژهای مازاد خود را اسقاط و آن ها را در مکانی تحت نظارت نگهداری کند. با وجود این، احتمال نصب مجدد این سانتریفیوژها وجود دارد و چنین اقدامی زمان گریز هسته ای را کاهش خواهد داد.
مسیر خرید
برجام برای اینکه کشورها بتوانند فروش مواد مرتبط با کاربرد مستقیم و یا دوگانه هسته ای به ایران را از طریق یک مسیر خرید انجام دهند، یک هیأت و همچنین یک مجموعه رویه هایی را تعریف می کند. این توافق همچنین مجموعه ای از روش های جدید و نیز یک نهاد نظارتی به نام «کارگروه خرید» تحت کمیسیون مشترک ارائه می کند. این کارگروه بر خریدهای مرتبط با کاربرد مستقیم یا دوگانه هسته ای توسط ایران نظارت خواهد داشت. آژانس بین المللی انرژی اتمی این اختیار را دارد که بر کاربرد نهایی کالاهای با کاربرد مستقیم هسته ای نظارت داشته و بتواند از ارائه دسترسی برای بررسی کاربرد نهایی کالاهای دوگانه استفاده کند. در غیر این صورت، کشور مسئول در فروش کالای با کاربرد دوگانه از اختیار لازم برای بررسی کاربرد نهایی یک مجموعه مهم از کالاهای با کاربرد دوگانه برخوردار خواهد شد.
اگرچه این اظهارت موضع رسمی دولت ایالات متحده امریکا نمی باشد. اما با توجه به اینکه نهادها و اندیشکده ها در امریکا یکی از مهمترین ارکان تصمیم ساز در سیاست خارجی امریکا محسوب می شوند؛ باید به صحبت های آلبرایت با تعمق بییشتری نگریست.
متن کامل اظهارات آلبرایت را در اینجا بخوایند.
نظر شما :