مصالحه در روابط تهران – ریاض قریب الوقوع نیست
مقابله ایران با دیپلماسی عربستان در لبنان
دیپلماسی ایرانی: تحولات سه هفته گذشته در لبنان کافی بود تا هرگونه تصور در مورد اینکه مصالحه در روابط عربستان و ایران نزدیک است را دست کم در مورد لبنان، از بین ببرد. این تصور 16 آوریل شکل گرفته بود، زمانی که مجلس لبنان با اجماع تقریبی، تمام سلام را برای کابینه بعدی برگزید.
به گزارش المانیتور، در آغاز، نشانه های متعددی مبنی بر قریب الوقوع بودن توافق ایران و عربستان سعودی، مشاهده می شد. علی عواد اسیری، سفیر عربستان در بیروت به وضوح نشان داد که به حزب الله متمایل است و این کشش به اندازه ای بود که برخی گفتند عربستان سعودی ارتباط با قوی ترین سازمان شیعه در لبنان را دنبال می کند. حتی برخی بحث ها مطرح بود که معاون سید حسن نصر الله در راس هیاتی برای بررسی روابط دوجانبه بین جنوب لبنان و ریاض به عربستان سفر کند.
با این حال این تصور مثبت به سرعت رنگ باخت و مشخص شد روابط ایران و عربستان دست کم تا آینده ای نزدیک به سوی مصالحه پیش نخواهد رفت.اکنون به نظر می رسد دو طرف کمپینی برای تقویت مواضع و توانمندی های خود ترتیب داده اند تا برای حمله احتمالی آماده باشند.
محور عربستان سعودی با ماسک حرکت به سوی حزب الله در نبردی منطقه ای دخالت دارد که هدف آن تنگ تر کردن حلقه محاصره حکومت سوریه و سرنگونی بشار اسد است. در حالی که سعودی ها برای حمله به دمشق آماده می شوند، احساس می کنند که گشودن جبهه های متعدد به طور همزمان دور از احتیاط است. بنابراین آنها می خواهند به حزب الله، حسن نیت نشان دهند و این در شرایطی است که محاصره ترکی – غربی – عربی حول اسد شدید تر می شود.
از سوی دیگر، حزب الله و ایران با مانوردهی سعودی ها فریب نخوردند. چند روز پس از اینکه عربستان واکنش طرف دیگر را در بوته آزمون قرار داده بود،ریاض نخستین گام را برای حمله برداشت. متحدان لبنانی ریاض، مواضع خود را در قبال شکل گیری دولت جدید و قوانین انتخاباتی، تندتر کردند و به این ترتیب زنگ خطرها در محور حزب الله در مورد این مانور به صدا در آمد و موجب شد این محور روش های خود را تغییر دهد. بنابراین حزب الله برای اقدام متقابل در تمامی جبهه ها، دست به عمل زد.
به نظر می رسید که عربستان سعودی روی مزیت های توسعه نظامی در سوریه زمانی که این تحولات به نفع ایران رخ می دهند، شرط بسته بود. اما طی دو هفته، نیروهای حامی بشار اسد با پیشرفت هایی در تمامی مناطق اطراف دمشق و حمص روبرو شدند. این پیشرفت مرز 370 کیلومتری سوریه – لبنان را تحت کنترل حکومت سوریه و متحدان لبنانی اش، درآورد. این روند، سهم سنی ها بین ارتش سوریه و متحدانش لبنانی اش را محدود کرد.
اما حمله متقابل به عربستان در لبنان، آشکار سازی های دیگری نیز داشت: سفر برنامه ریزی شده حزب الله به ریاض هیچگاه اتفاق نیفتاد و به جای آن گزارش هایی از سفر نصر الله به ایران و ملاقات با مقام معظم رهبری منتشر شد. هرچند برخی رسانه ها عکس های مربوط به سفر نصر الله به ایران را آرشیوی توصیف کردند اما دسته ای دیگر تاکید کردند که این عکس ها خیلی هم قدیمی نبوده اند.
یکی دیگر از این آشکارسازی ها، اظهارات مقامات اسرائیلی در خصوص هدف قرار دادن یک پهپاد در حال پرواز در نزدیکی حیفا بود که از لبنان به پرواز درآمده بود. اما بر خلاف اتفاقی مشابه در 9 اکتبر 2012، حزب الله به سرعت اعلام کرد هیچ نقشی در پرواز این پهپاد نداشته است. کارشناسان می گویند حزب الله احتمالا به این دلیل تکذیب کرده است که این پهپاد روی میادین گازی اسرائیل در مدیترانه به پرواز درآمده و به این ترتیب پیامی را به اسرائیل فرستاده است.
برخی در بیرون می گویند عملیات مقابل ایران در قبال پیشرفت عربستان، فراتر از لبنان است و مناطقی مانند بحرین و عراق را نیز شامل می شود. برخی ادعا می کنند که سلاح های مورد نیاز گروه های مخالف در بحرین از طریق ایران تامین می شود و اتهام هایی نیز در مورد نقش ایران در تحولات اخیر عراق مطرح می شود.
تمامی نکته هایی که مورد اشاره قرار گرفت، تایید می کند که هر گونه راهکار برای لبنان به یک چتر بین المللی نیاز دارد که حداقل آن درکی بین واشینگتن و تهران است. اما شاید این درک متقابل پیش از اینکه تحولات متعددی روی دهد، امکانپذیر نباشد. انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد در ایران و نتیجه مذاکرات هسته ای در صورتی که از سرگرفته شوند، از جمله این تحولات به شمار می رود.
به طور همزمان، شرایط لبنان در انتظار طولانی شدن بحران از طریق افزایش اختیار مجلس و به تاخیر انداختن شکل گیری دولت جدید یا یک انفجار واقعی قرار دارد و اغلب لبنانی ها و احزاب خارجی گزینه نخست را ترجیح می دهند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
نظر شما :