آیا دیدار لاوروف با اغلو دیوار بی اعتمادی را شکست؟
داستان یک دل و دو دلبر مسکو
دیپلماسی ایرانی: موضوع حضورسرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در ترکیه و دیدار با احمد داوود اوغلو همتای ترک وی از اهمیت بسزایی برخوردار است .باتوجه به وضعیت بحران کنونی که در سوریه است و اوج نگرانی های روسیه از وضعیت نابسامانی که برای همپیمانش در حوزه دریای مدیترانه پیش آمده، این دیدار می تواند معناهای تلویحی بسیاری را در خود جا داده باشد.
بیم روس ها از سوریه بی بشار
باید توجه داشته باشیم که تنها پایگاه خارجی روسیه در منطقه در سوریه است که از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس روسیه نگران است تحولاتی که در سوریه رخ می دهد به گونه ای نباشد که همکاری و همپیمانی های روسیه با این کشور دچار نقصان شده و اگر حکومتی در سوریه روی کار آید که مخالف دیدگاه های روسیه باشد طبیعی است که روسیه ضرر زیادی خواهد دید. همانطور که می دانید روسیه قراردهای نظامی زیادی با سوریه تنظیم کرده و مستشاران روسی در سوریه اقامت دارند که برای دو کشور این قراردادها مهم است. بنابراین از بعد نظامی و استراتژیک ثبات در سوریه برای روسیه مهم بوده و به همین دلیل است که استقرار موشک های پاتریوت در مرز مشترک ترکیه و سوریه از دیگر موضوعات مورد بحث میان ترکیه و روسیه است.
پس از آغاز درگیری ها در سوریه هنگامی که یکی از فانتوم های ترکیه در منطقه در حال گشت زنی بود، توسط سوریه سرنگون شد، ترکیه این مساله را در ناتو مطرح کرد که مرزهای ترکیه در کنار آنکه مرز ملی این کشور است در حقیقت قلمرو ناتو نیز محسوب می شود. ناتو هم به این نتیجه رسید و ترکیه این موضوع را مطرح کرد این احتمال وجود دارد که اینگونه حمله ها توسط موشک پدافند هوایی روس ها صورت گرفته است به دلیل آنکه سوریه چنین قدرتی ندارد. ترکیه بسیار علاقه مند بود که حتی منطقه پرواز ممنوع هم در فضای هوایی سوریه ایجاد شود که در شورای امنیت مطرح شد و با مخالفت روسیه و چین مواجه شد. به همین دلیل ترکیه از طریق همپینانش در ناتو اقدام کرد که اندکی موجب رنجش روسیه نیز قرار گرفت. از سوی دیگر این مساله مورد اعتراض ایران نیز بوده است که استقرار آن سبب می شود تا امنیت ملی ایران نیز به خطر بیفتد، اما ترک ها به این اعتراض توجه نکرده و اعلام کردند استقرار پاتریوت مساله داخلی است و ضرری به همسایگان نخواهد رساند.
خسران سیاسی و اقتصادی ترکیه از دشمنی با بشار
بنابراین با توجه به آنچه میان ترکیه و روسیه در خصوص بحران سوریه رخ داده، در دیدار وزرای خارجه روسیه و ترکیه در خصوص مسائل نظامی که با یکدگر اختلافاتی دارند نیز صحبت شده است. نکته ای که باید در نظر داشت این است که ترکیه با سوریه هم مرز است اما روسیه چنین مرزی با سوریه ندارد، همچنین صدها پناهنده سوری در ترکیه پناه داده شده اند، در حالیکه هیچ فرد سوری به روسیه پناهنده نشده و نکته دیگر در خصوص کمک های تسلیحاتی و لجستیکی است که ترکیه به آن متهم شده است. البته کشورهای دیگری همچون قطر و عربستان نیز در کنار ترکیه به مخالفان دولت بشاراسد کمک نظامی می کنند. همانطور که می دانید ترکیه با سوریه روابط تجاری و اقتصادی خوبی داشتند که امروزه ترکیه این منافع را از دست داده و شرایط منطقه هم ناامن شده و دیگر امکان مبادلات تجاری وجود ندارد. بنابراین ترکیه جزو کشورهایی است که در بحران سوریه از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه است و ضرر و زیان زیادی را تحمل کرده است و از سوی دیگر پناهندگان سوری به نوعی با زندگی در ترکیه خو گرفته اند و تبعات بعدی آن نیز باید در نظر گرفته شود.
می توان گفت که لاوروف بیشتر نگران سوریه است تا ترکیه و این در حالی است که ترکیه نیز در این شرایط دچار مشکلات زیادی شده است. طبیعی است که تنها کشور ترکیه نیست بلکه اردن، عراق و لبنان نیز در حقیقت از بحران سوریه تاثیر گرفته اند.
نیاز ترکیه و روسیه به دوستی اقتصادی
روابط خوب و دوجانبه ترکیه و روسیه نیز قابل بحث و بررسی است،راه اندازی خط انتقال گاز از روسیه در بستر دریای سیاه به بندر سامسون در شمال ترکیه برای مبادلات تجاری دو کشور بسیار اساسی بوده و خط مبادلات تجاری دو کشور در سال های اخیر چندین برابر شده است. طبیعی است روسیه برای دسترسی به بازارهای جهانی نیازمند همکاری با ترکیه است تا بتواند با گذر از شهر استانبول، تنگه بوسفور و داردانل و دریای مرمره که تحت حاکمیت ترکیه است، مبادلات تجاری و اقتصادی خود را انجام دهد. ترکیه از نظر قانونی می تواند موانعی ایجاد کند، کمااینکه این کار را انجام داد و سبب شد تا خط لوله باکو جیحان تاسیس شود. به دلیل آنکه ترکیه اعلام کرده بود که این انرژی نمی تواند از از بنادر روسیه گذر کند و به بندر دریای سیاه برسد، چراکه احتمال دارد کشتی هایی که تانکرهای نفت حمل می کنند در گذر از تنگه بوسفور دچار آتش سوزی شده و قلمرو شهر بزرگ استانبول دچار مشکلات شود. در نتیجه این اعتراض ها سبب شد تا خط لوله باکو جیحان تاسیس شود که نفت خام را از آذربایجان، قزاقستان و ... به بنادر جیحان به دریاری مدیترانه منتقل می کند.
بنابراین ترکیه خریدار گاز و نفت روسیه است و همچنین حجم عظیمی از توریست های روسیه به ترکیه سرازیر می شوند. به دلیل آنکه نزدیک ترین نقطه توریستی به روسیه است که این مساله نیز برای ترکیه و روسیه بسیار ارزشمند است. لاوروف و اوغلو با درنظر گرفتن تمامی این منافع و روابط نباید اجازه دهند که مساله سوریه بر این روابط تاثیر گذار باشد و به نظر می رسد ارزش استراتژیک ترکیه چندین برابر بیش از سوریه است. امروزه روابط اقتصادی بسیار برتر از سیاسی شده و حتی زمانی که مساله استرتژیکی پیش می آید فدای روابط اقتصادی می شود، چراکه شهروند هر کشوری بیشتر نیاز به تامین اقتصادی دارد. در نتیجه هر نوع تنش در روابط سیاسی دو کشور که منجر به کاهش روابط اقتصادی شود، سبب ناکارآمدی آن نظام خواهد شد. بر همین اساس که در استراتژی کشورها استراتژی نظامی در آخرین مرحله قرار می گیرد.
ترکیه و روسیه نیازمند روابط عمیق سیاسی هستند چراکه ترکیه دولتی قدرتمند در دریای سیاه است و می تواند گذرگاهی مفید برای روسیه محسوب شود. از آن رو که روسیه برای روابط تجاری خود و دسترسی به آب های آزاد با محدودیت های زیادی روبروست و در نتیجه می تواند با ترکیه روابط خوبی داشته باشد.
از همکاری در مساله هسته ای ایران تا الگوپذیری اعراب از ترکیه
در سومین نشست گروه برنامه ریزی مشترک راهبردی ترکیه و روسیه در کاخ 'چراغان' استانبول در خصوص مسائل دیگری جز سوریه نیز گفتگوهایی صورت گرفته است: از جمله اوضاع شمال افریقا، مساله هسته ای کره شمالی، مساله منطقه قفقاز، مناطق بالکان و آسیای مرکزی و مساله هسته ای ایران.
برخی از مسائلی که در پیرامون ترکیه است و با روسیه اشتراک منافع دارند می تواند مورد مذاکره و گفتگو قرار بگیرد که از جمله می توان به دریای سیاه اشاره کرد که البته در آنجا کشورهای بازمانده از اتحاد جماهیر شوروی یعنی بلوک شرق عمدتا به پایگاهی برای ناتو تبدیل شده اند که این مساله سبب آزار روس ها شده است. به نظر می رسد ترکیه به عنوان قدرت برتر ناتو می تواند با روسیه در چارچوب ناتو همکاری داشته باشد. به معنای روشن تر غیرنظامی کردن دریای سیاه بسیار مهم است به دلیل آنکه پتانسیل های اقتصادی بسیار زیادی دارد. همچنین ترکیه می تواند در مساله قفقاز با روسیه همکاری های زیادی را داشته باشد. مساله آبخازی ها میان گرجستان و ترکیه و روسیه مشترک است منطقه جدایی طلبی در دریای سیاه و در بندر سوخومی وجود دارد با اینکه در قلمرو حاکمیتی دولت گرجستان قرار دارد اما به دلیل آنکه از ابتدای فروپاشی شوروی این منطقه اعلام استقلال کرده و روسیه با آنها همکاری می کند و ترکیه با گرجستان در خط لوله باکو جیحان که از توابع گرجستان گذر می کند، همکاری می کند.
مساله قفقاز شمالی: ترک ها سرمایه گذاری های زیادی در مناطق مسلمان نشین قفقاز انجام داده اند که در قلمرو حاکمیتی دولت روسیه است یعنی آنها جمهوری خودمختاری در داخل روسیه هستند. در مسکو نیز ترک ها در بخش خدمات، رستوران و هتلداری وحمل و نقل سرمایه گذاری کردند.
کره شمالی: این منطقه خارج از حوزه ناتو و ترکیه است و ممکن است مراکز تحقیقات استراتژیکی در خصوص این مساله پژوهش هایی انجام دهند، اما این مساله خیلی به امنیت ملی ترکیه و یا منافع مشترک ترکیه و روسیه مرتبط نیست.
مساله هسته ای ایرانی: دو کشور روسیه و ترکیه در مسائل مشترک منطقه ای همچون مساله هسته ای ایران می توانند نقش راهبردی داشته باشند که هر دو نیز به نحوی به عنوان یک میانجی و مهمان برای نشست های ۱+۵ اعلام آمادگی کرده و روسیه نیز به عنوان عضو شورای امنیت برای حق وتو حضور دارد.
کشورهای شمال افریقا: مساله قلمرو دریای مدیترانه که بخشی از آن در اختیار ترکیه است و مساله بهار عربی مطرح است. همانطور که می دانید الگوهایی که در این کشورها دنبال می شود بیشتر متکی بر حزب عدالت و توسعه ترکیه است به دلیل آنکه آنها نیز به نوعی اخوانی هستند بنابراین می توانند الگو باشند. همچنین ترکیه به عنوان پرچمدار اهل تسنن در دوره عثمانی خود را نائب خلفا می دانسته و در نتیجه در حوزه دینی مشترکات زیادی میان ترکیه و تمامی کشورهای مسلمان افریقا وجود دارد. بر همین اساس ترکیه برای حوزه نفوذ روسیه و همکاری های مشترک می تواند به عنوان پایگاهی برای این همکاری های دو جانبه و چند جانبه محسوب شود.
منطقه بالکان: ترکیه در بالکان نیز نفوذ دارد. بخشی از بالکان که در دوره جنگ سرد به اتحاد جماهیر شوروی وابسته بوده، از این رو ترکیه در این حوزه ها نیز می تواند با روسیه همکاری داشته باشد.
در پایان باید به طور خلاصه گفت میان دو کشور ترکیه و روسیه زمینه های وسیع همکاری وجود دارد و نباید مساله کوچک سوریه تاثیر گذار باشد. البته تمامی دولت ها خواهان آرامش و صلح در سوریه هستند و به دنبال حل آن تلاش می کنند. هر فردی از هر گروهی در سوریه به جای اسد بیاید مشکلاتی زیادی را برای ترکیه به وجود خواهد آورد، کردها، سنی ها، سلفی ها و حتی اگر حکومت فعلی هم بر مشکلات فائل آید و اگر بازهم قدرت دردست علوی ها باشد نیز اینبار علوی های ترکیه هستند که قیام می کنند و خواهان سهم بیشتری از قدرت در ترکیه خواهند بود. بنابراین ترکیه از همه جهت در بحران سوریه غرق شده و بر همین اساس نباید تحت فشار باشد تا تصمیمات رادیکالی در سوریه گرفته شود.روسیه در این شرایط باید به منافع ترکیه هم توجه کند تا در این مساله نیز شرایط دو کشور لحاظ شود./14
انتشار اولیه: شنبه 30 فروردین 1392/ باز انتشار : سه شنبه 3 اردیبهشت 1392
نظر شما :