آینده مذاکرات هسته ای
علی بیگدلی*
آرمان: مذاکرات آلماتی در حالی پایان یافت که لحن طرفین مذاکره با نشستهای قبلی ایران و 1+5 تفاوت آشکاری داشت. هر چند این تفاوت اصلا در حدی نیست که بتوان از آن تعبیر به حل اختلافات میان دو طرف کرد اما میتواند آغاز مسیری باشد که به این هدف، یعنی ایجاد تفاهم و یک نتیجه مشخص میان ایران و کشورهای 1+5 و خصوصا اروپا و آمریکا برسد. اما این مسیری مقدر و از پیش تعیین شده نیست، همانگونه که ناامیدیهای مذاکرات بغداد و مسکو به امیدواریهای آلماتی منتهی شده، این امیدواریها هم میتواند دوباره تبدیل به یأس شود، مهم در این میان شیوه بازی طرفین است که آیا به بارقههای امید اجازه پدیدار شدن میدهند یا خیر. درخصوص کلیت این مذاکرات دو مشکل عمده وجود دارد که باید حل و فصل شوند. اول خصومت بلندمدت غرب و آمریکا با ایران است و دوم افزایش توان تصمیم گیری تیم مذاکره کننده کشورمان. رفع خصومت میان ایران و غرب نیاز مبرم به مذاکرات پی درپی و ادامه گفت وگوها دارد و جز این نمیتوان راهی برای رفع آن متصور بود. درخصوص پرونده هستهای، ایران و غرب باید در سه بخش و موضوع مجزا به توافقاتی جدی دست یابند که هر کدام از این موضوعات در سطح خاص خود تعریف میشود. مساله اول بحث کاهش سطح غنی سازی از 20 به 5 درصد است که غرب روی آن تاکید دارد. ایران و 1+5 باید در این خصوص به توافقی آشکار و مشخص برسند تا بشود عملا راجع به توافق در سطوح بعدی گفت وگو کرد. در سطح بعدی مساله 245کیلو کیک زرد است. ایران پیشتر برای نشان دادن حسن نیت خود 100 کیلو از این کیک زرد را تبدیل به میله سوخت کرد که البته با استقبال آژانس هم مواجه شد. اما 1+5 میخواهد غنی سازی در کشور ثالثی انجام شود که ایران این خواسته را زیاده خواهی میداند. در سطح سوم هم البته موضوع بستن سایت فردو و بازدید از تاسیسات پارچین از سوی غرب مطرح شده است. مساله دوم اما آینده این مذاکرات است، یعنی عواملی که با دخالت در سطح توان دو طرف افقهایی را برای باز شدن گره پرونده هستهای ایران ایجاد میکند یا از بین میبرد. رسیدن به توافق با غرب بر سر برنامه هستهای و کاهش سطح تحریم ها میتواند به اقتصاد ایران کمک کند. در همین حال غرب و آمریکا هم به هدف خود که خاورمیانه آرام (از نگاه آنهاست) برسند. این تمایل دو دلیل عمده دارد؛ اول آنکه شرایط ایران و قدرت کشور ما با بسیاری از کشورهای منطقه قابل قیاس نیست و درگیری با ایران تبعات خاص و جدی خود را دارد و دوم اینکه غرب دوست ندارد در منطقه انرژی خیز جهان بحران ایجاد کرده و امنیت انرژی و اقتصاد تولید خود را به خطر بیندازد. این دو عامل غرب را به سمت رسیدن به یک توافق با ایران متمایل میکند و باعث می شود تا بیش از حد روی خواستههایش تاکید و اصرار نداشته باشد. اما مساله مهم دیگری که مطرح می شود اختلافات کهنه ایران و آمریکاست. همه میدانند که در میز مذاکره ایران و 1+5 به جز کشورمان، آمریکا مهم ترین و تاثیرگذارترین بازیگر است. مساله اینجاست که این کشور همزمان بیشترین فاصله و اختلاف را نیز با ایران دارد. قطعا دادن امتیازات جدی از سوی آمریکا به ایران و کاهش جدی سطح تحریمها میتواند جوابی عملی برای مذاکره کنندگان ایرانی بوده و به کاهش سطح اختلافات نیز کمک شایانی کند. به عبارتی تا آمریکاییها حاضر نباشند امتیازی جدی و پررنگ به ایران بدهند مسیر توافق با 1+5 همچنان سخت و ناهموار به نظر می آید.
* استاد دانشگاه
نظر شما :