پیش بینی سردبیر القدس العربی در خصوص معادلات منطقه ای

امسال، سال ایران است

۱۸ دی ۱۳۹۱ | ۱۷:۱۰ کد : ۱۹۱۱۱۱۱ ترجمه برگزیده خاورمیانه
وضعیت فعلی به سمت پذیرش ایران حرکت می‌کند، به این معنا که غرب نقش منطقه‌ای ایران را به عنوان یک قدرت هسته‌ای بزرگ به رسمیت خواهد شناخت، چرا که هیچ رغبتی برای آغاز جنگ سوم را ندارد
امسال، سال ایران است

دیپلماسی ایرانی: اگر سال گذشته سال مصر بود سال جدید قطعا سال ایران و هم پیمانان منطقه ای اش خواهد بود، چه اوضاع مسالمت آمیز باشد چه بوی جنگ دهد، در هر دو حالت اعراب قربانی خواهند بود، در صورت برقراری وضعیت مسالمت آمیز آنها غنیمت خواهند بود و در صورت جنگ آنها ابزار، یعنی زمینه ای برای افزایش جنگ و درگیری خواهند بود.

در این جا دو نظریه مطرح است که نزد غربی ها بسیار گفته می شود:

1. وضعیت فعلی به سمت پذیرش ایران حرکت می کند، به این معنا که غرب نقش منطقه ای ایران را به عنوان یک قدرت هسته ای بزرگ به رسمیت خواهد شناخت، چرا که هیچ رغبتی برای درگیر شدن در جنگی سوم ندارد، چرا که هنوز از دو جنگ عراق و افغانستان رها نشده است، علاوه بر آن حمله نظامی به همه چیز پایان نمی دهد، بلکه تلاش های هسته ای ایران را فقط برای دو سال به تاخیر می اندازد، ایرانی ها را متحد می کند و آنها را به پشتیبانی از رهبرانشان به صف خواهد کرد، و برخی از کشورهای عربی شاید هم اکثریت آنها را به حمایت از تهران ترغیب خواهد کرد، به رغم این که به دلیل حمایت تهران از سوریه تا اندازه ای جایگاهش نزد اعراب کاهش یافته است.

2.  جنگ عملا در گرفته است: گویا جهان برای این گزینه مهیا شده و بهار آینده ممکن است نقطه صفر باشد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شده است (برای روز 22 ژانویه) با این هدف که بتواند اکثریت راست گرای اسرائیل را در پارلمان به قدرت برساند و جایگاه فردی اش را برای اتخاذ تصمیم سخت و طاقت فرسای جنگ علیه ایران که در حال حاضر عنوان تبلیغات انتخاباتی اش را به خود گرفته است، حفظ کند. نتانیاهو خود را برای این جنگ در پاییز آینده آماده کرده است. قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا، بسیاری در کاخ سفید و اروپا از او می خواستند که به هیچ وجه به تنهایی علیه ایران اقدام نکند، حتی منظره ای به نمایش گذاشت که در آن نقاشی های فرضی ای از برنامه هسته ای ایران در سازمان ملل نشان داد که هنوز هم آنها را نشان می دهد.

پرزیدنت باراک اوباما، تحت فشارهای نتانیاهو و کنگره وابسته به آن، تعهد داد که به هر وسیله ای که شده مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود. اما هم زمان هر گونه قبول خط قرمز در برابر برنامه هسته ای ایران مطابق آن چه نتانیاهو خواست را رد کرد.

در ماه مارس آینده مهلتی را که قدرت های غربی برای برنامه هسته ای ایران و قبول ایران به شرط مسالمت آمیز بودن برنامه هسته ای اش تعیین کرده بودند، پایان خواهد یافت. از جمله این که غنی سازی 20 درصدی اورانیوم را متوقف کند، فعالیت همه سانتریفوژ های خود را تعطیل کند و تاسیسات هسته ای خود در قم را که گفته می شود در زیر یک کوه عظیم ساخته شده است، تعطیل کند. بسیار سخت است که بتوانیم واکنش ایرانی ها را به سادگی پیش بینی کنیم. ایرانی ها خبرگی ویژه ای در خرید زمان و فرستادن بادکنک های رنگی گمراه کننده برای طرف مقابل دارند. آنها چند روز پیش اعلام کردند که اگر تهدیدهای اسرائیل متوقف شود، آمادگی دارند با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کنند و هیچ بعید نیست که در لحظه آخر پیشنهادهایی برای حل بحران برای این که دشمنانشان را در نگرانی نگه دارند، بدهند. در این میان اخباری به گوش می رسد مبنی بر این که مذاکرات سری ای میان امریکا و ایران پشت درهای بسته در جریان است.

به موازت آن رهبران ایرانی به گونه ای رفتار می کنند که گویی جنگ نزدیک است و هیچ راه گریزی از آن نیست، مانورهای نظامی آنها به طور مداوم ادامه دارد و در حال حاضر نیز در تنگه هرمز در حال برگزاری مانور نظامی هستند، در این میان موشک های دور برد خود را نیز با موفقیت بزرگی آزمایش کرده اند.

قدرت های غربی نیز ناوها و پایگاه های دریایی خود را در آب های خلیج فارس متمرکز کرده اند به گونه ای که در حال حاضر سه ناو هواپیمابر امریکایی و یک ناو هواپیمابر بریتانیایی مستقر هستند. بریتانیا همچنین نیروهای نظامی خود را از افغانستان فرا خوانده و آنها را در منطقه مستقر کرده است. چند روز دیگر نیز مانور نظامی اسرائیلی – امریکایی با مشارکت 3000 سرباز امریکایی برگزار می شود که یک هزار نفر آنها در فلسطین اشغالی تا پایان ماه فوریه آینده باقی خواهند ماند و شاید مدت حضورشان نیز تمدید شود.

دشمن اسرائیلی در نوامبر گذشته با هدف آزمایش گنبد آهنین با قربانی کردن جان فلسطینیان و آزمودن موشک های فجر 5 که در اختیار جریان های مقاومت مثل جهاد اسلامی است، به نوار غزه حمله کرد. در همین چارچوب پیمان ناتو نیز موشک های پاتریوت را در مرزهای ترکیه – سوریه در چارچوب حفظ توانایی های نظامی خود مستقر کرد.

قدرت های غربی نیز ناوها و پایگاه های دریایی خود را در آب های خلیج فارس متمرکز کرده اند به گونه ای که در حال حاضر سه ناو هواپیمابر امریکایی و یک ناو هواپیمابر بریتانیایی مستقر هستند. بریتانیا همچنین نیروهای نظامی خود را از افغانستان فرا خوانده و آنها را در منطقه مستقر کرده است. چند روز دیگر نیز مانور نظامی اسرائیلی – امریکایی با مشارکت 3000 سرباز امریکایی برگزار می شود که یک هزار نفر آنها در فلسطین اشغالی تا پایان ماه فوریه آینده باقی خواهند ماند و شاید مدت حضورشان نیز تمدید شود.

اسرائیلی ها در حال حاضر در دلهره بی سابقه ای به سر می برند، آنها از دو چیز در صورت بروز جنگ نگرانند، اول، ایران حملات پیش دستانه را آغاز کند و با قدرت اسرائیل و پایگاه های امریکا در خلیج فارس را هدف قرار دهد، دوم سوریه از سلاح های شیمیایی علیه آنها در صورت بروز جنگ یا ناامیدی استفاده کند، حال چه خود به طور مستقیم چه توسط حزب الله.

یک مقام عالی رتبه اردنی تاکید کرد که نوعی نگرانی نزد اسرائیلی ها از سلاح های شیمیایی سوریه وجود دارد تا این اندازه که طرحی برای بمباران مناطق سوری با جنگنده های خود طراحی کرده اند، اما امریکا از نتایج آن می ترسد، به خصوص که ممکن است در صورت انتشار این مواد به هوا ده ها هزار سوری کشته شوند، دلیلی که باعث شد اسرائیل از انجام این طرح منصرف شود اما هیچ بعید نیست که نتانیاهو در لحظه آخر این انتخاب را انجام دهد.

تحریم های اقتصادی خفقان آوری که امریکا و هم پیمانانش علیه ایران اعمال کردند تا اندازه بسیاری تاثیرات خود را گذاشته و باعث شده تا اقتصاد ایران تضعیف شود، صادرات نفتی ایران تا نصف کاهش یافته، و ارزش ریال ایران نیز در حدود 80 درصد کاهش یافته است، اما تحریم ها هیچ نظامی را در طول تاریخ سرنگون نکرده است، ما عراق صدام حسین را برای نمونه داریم، 8 سال بدون این که یک بشکه نفت صادر کند، سرکوب شده بود.

کاخ سفید به ریاست اوباما از هر کلمه ای که درباره حمله به ایران باشد به شدت واهمه دارد، برای این که خوب می داند چنین جنگی چه فاجعه هایی در بر خواهد داشت، ایران از یک سامانه جنگی قدرتمند داخلی برخوردار است و هم پیمانان قدرتمندی مثل چین، روسیه و هند را در کنار خود دارد که به سمتی می روند تا یک هم پیمانی قدرتمند جهانی را به وجود آورند.

در این میان سوال مهم این است: نقش اعراب چیست؟ پاسخ دردآور است، این پاسخ برای کشورهای خلیج فارس دردآورتر است، عربستان سعودی در رکود پیری رهبرانش به سر می برد و وحدت عربی خلیج فارس بیش از هر زمانی ضعیف شده است، حتی تنها دو رهبر از شش رهبر شورای همکاری خلیج فارس در نشست منامه شرکت کردند. اگر از منطقه خلیج فارس بخواهیم به کشورهای همسایه برویم به اردن می رسیم که آن نیز در ورشکستگی به سر می برد، مصر هم سرگرم بحران داخلی و توطئه هایی است که تلاش می کند انقلابش را به شکست بکشاند، یمن که چند پاره است و سوریه نیز در جنگ داخلی به سر می برد. وضعیت جهان عرب با هر مقیاسی که سنجیده شود، اسف بار است، اعراب خود افراد مهملی شده اند و نقششان نیز چیزی بیشتر از نقش تخریب کننده نیست، اموالشان نیز، چه توسط افراد فاسد چه توسط کشورهای بزرگ، به یغما رفته است و وحدت داخلی شان هم به دلیل کش مکش های طایفه ای از هم گسسته است.. پس سال نو مبارک.

نویسنده: عبدالباری عطوان / منبع: القدس العربی 

انتشار اولیه:پنجشنبه 14 دی 1391 / بازانتشار: دوشنبه 18 دی 1391

کلید واژه ها: خلیج فارس اسرائیل امریکا سوریه


نظر شما :