سوریه موضوع نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا

اروپایی‌ها بر سر دوراهی ماندند

۲۶ شهریور ۱۳۹۱ | ۱۵:۲۵ کد : ۱۹۰۶۶۵۳ اروپا گفتگو
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با دکتر مجید تفرشی، کارشناس مسائل اروپا در خصوص رویکرد اروپا به مساله سوریه و سپس مساله تشدید تحریم‌ها علیه ایران و سوریه
اروپایی‌ها بر سر دوراهی ماندند

دیپلماسی ایرانی: نشست دو روزه ی وزیران خارجه اتحادیه ی اروپا برای بررسی راه های کمک به مخالفان حکومت بشار اسد از روز جمعه در پافوس، در جنوب غربی قبرس آغاز شده است. از ابتدای بحران در سوریه کشورهای اروپایی مواضع خود را به تدریج تغییر دادند و در نهایت شاهد دو دستگی پنهان و کمرنگی میان اعضای اتحادیه اروپا هستیم. دراین نشست میان کشورهای مهم اروپایی از مساله سوریه گرفته تا پرونده هسته ای ایران و تحریم ها مذاکره شده است و حتی تشدید تحریم ها علیه ایران و سوریه نیز مطرح شده استدیپلماسی ایرانی با دکتر مجید تفرشی، کارشناس مسائل اروپا در خصوص رویکرد اروپا به مساله سوریه و سپس مساله تشدید تحریم ها علیه ایران و سوریه گفتگویی کرده است که در زیر می خوانید:

رویکرد اتحادیه اروپا در قبال سوریه چیست؟ این اتحادیه تاکنون در قبال تحولات سوریه چگونه موضع گیری کرده است و با توجه به مسائل مطرح شده در این نشست به نظر می رسد که اتحادیه به چه سمت و سویی گام بر می دارد؟

موضع اتحادیه اروپا همانند سایر کشورهای غربی موضع یکسانی در قبال سوریه نبوده است. به معنای دیگر این کشورها در ابتدا حمایت محتاطانه ای از مخالفان بشار اسد و انجام اصلاحات در کشور سوریه داشتند و سپس کم کم زمانی که مخالفان قوی تر شدند و مردم مقاومت کردند این حمایت از مخالفان بشار اسد رنگ و بوی دیگری گرفت. این حمایت هم از جهت حمایت معنوی و هم از نظر حمایت های تدارکاتی،مادی و تسلیحاتی به مرور شدت گرفت.

در دورانی که مقابه های داخلی توانایی برآورده شدن توقعات مخالفان غربی بشار اسد را به سرعت و به شکل عمیق نداشت، سبب شد تا دوباره گزینه ای که با آن به شدت مخالفت می شد و آن هرگونه مصالحه و مذاکره با دولت اسد بود، به طور ضمنی مطرح شود و با انتخاب کوفی عنان این فرضیه جدی تر شد که البته تا به امروز به دلایل مختلفی به نتیجه مطلوب نرسیده است.

امروزه در حقیقت مشکل اساسی در اتحادیه اروپا دو راهی است که درمورد بحران سوریه به وجود آمده است. دوراهی اتحادیه اروپا این است که از یک سو عناصر و گروه هایی به شدت با هرگونه مصالحه ای با بشار اسد مخالف بوده و هر گونه حمایت مادی، معنوی و تسلیحاتی و تبلیغات رسانه ای را از مخالفین انجام می دهند که دولت اسرائیل تا اندازه ای و با احتیاط پشتیبان این موضع است، چراکه رژیم صهیونیستی می داند با رفتن بشار اسد لزوما امنیت و استقرار در سوریه حاکم نمی شود و اگر این مساله به ضرر سوریه باشد، به احتمال زیاد به ضرر اسرائیل هم خواهد بود. از سوی دیگر موضع دومی وجود دارد که به چند دلیل موضع ملایم تری را در قبال سوریه دنبال می کنند:

1.     مخالفین دولت بشار اسد یکپارچه نیستند

2.     بخش عمده ای از مخالفین همان بازماندگان و یا متمایلین به القاعده هستند

3.     جایگزین حکومت بشار اسد لزوما حکومتی نخواهدبود که مورد حمایت و علاقه اتحادیه اروپا و جامعه غربی باشد. بنابراین مشخص نیست که جایگزین وی بتواند نتیجه بهتری برای آنها داشته باشد

4.     ثابت شده این تصور که تنها عده کمی یعنی حدود 5 تا 10 درصد علوی ها در سوریه حکومت می کنند و اگر آنها کنار زده شوند، بقیه کشور در دست سنی ها خواهد افتاد، اگر نادرست هم نباشد کارآمد نیست. بدین معنا که امروزه بیشتر از آنکه تنها 5 درصد علوی ها حکومت را نگه داشته باشند، سازماندهی نسبتا مستحکم کادرهای بعثی پراکنده شده در مناطقی که بشار اسد محبوبیت بیشتری دارد، حکومت را نگه داشته اند.

بنابراین در کشور سوریه از نظر اقتصادی، امنیتی مشکل جدی وجود دارد و یا حتی در آستانه جنگ داخلی تمام عیار است، اما از هم پاشیده نشده است. آنچه که توقع می رفت آن بود که همانند لیبی و تونس و یا برخی کشورهای دیگر همچون مصر تحولات و جایگزینی به سرعت در سوریه اتفاق بیفتد که تا به امروز شاهد نبودیم، به دلیل آنکه جامعه سوریه متکثر است و به همان میزان که بشار اسد مخالفان زیادی دارد، موافقان و حامیان بیشماری هم دارد. بر همین اساس چنین شرایطی سبب شده تا اجازه ندهد رخدادها به سرعت در این کشور اتفاق بیفتد.

آنچه که امروزه جامعه اروپا با آن مواجه است رسیدن به یکی از این دو راه و یا به راه حلی میان این دو است که به هرنحوی عدم مصالحه با دولت بشار اسد و یا نشستن پای میز مذاکره و امتیاز دادن و گرفتن از مخالفان و یا برعکس آن است. به عبارت دیگر به نوعی راه حلی میانه فکر می کنند. اما مساله این است که هنوز نمی توان گفت کدام یک از این دو دیدگاه دست بالا را دارند تا به مصالحه میانه ای دست پیدا کنند.

با توجه به این که برخی از کشورها به مخالفین بشار اسد کمک های نظامی می کنند آیا اروپا هم در این مسیر حرکت می کند؟

به باور من در این مسیر حرکت کرده است، اما موضع رسمی دولت بریتانیا همانطور که ویلیام هگ اعلام کرده بود که انگلیس کمک های اطلاعاتی و تجهیزات غیرنظامی و یا مالی به مخالفان بشار اسد می کند که به نظر من این اظهارنظر صحیح نیست و حتما کمک های نظامی صورت می گیرد.

در این نشست وزیران خارجه آلمان، فرانسه، و بریتانیا خواستار تشدید تحریم های ایران شدند. با توجه به این که اتحادیه اروپا تاکنون تحریم های بانکی و نفتی علیه ایران تصویب و اجرا کرده است آیا امکان تشدید تحریم ها از سوی این اتحادیه وجود دارد؟

پاسخ سوال شما متاسفانه کاملا مثبت است. بدین معنا که امکان تشدید تحریم ها حتما وجود دارد و تصور جامعه اروپا و متحدان امریکای شمالی یعنی کانادا و امریکا این است که تحریم ها کارآمد بوده، این در حالی است که دولت ایران مخالف چنین نظری است.

اعمال تحریم های بیشتر دو جنبه دارد:

1.     تحت فشار گذاشتن ایران برای تمکین به خواسته های اروپا و امریکا در مسائل هسته ای و سایر مسائل مورد اختلاف است که طبیعتا در طول هفت سال و پیش از آن به شدت در این مسیر حرکت کرده اند.

2.     بخش عمده ای از حاکمیت رژیم صهیونیستی و همچنین گروه های تندرو داخل اروپا و امریکا خواستار مقابله نظامی و یا تجاوز مستقیم به خاک ایران هستند. شاید از یک منظر تشدید تحریم ها به نوعی مقابله غیرمستقیم برای پیشبرد اهداف جنگ طلبانه باشد. بدین معنا که از یک سو این تحریم ها ضد ایران است و ایران هم آن را محکوم کرده چراکه تا اندازه زیادی برای ایران محدودیت ایجاد کرده است، اما روی دیگر تحریم ها این است که پیشبرد تحریم های بی سابقه اقتصادی (شدت و عمق این تحریم ها در هیچ دوره تاریخ ایران وجود نداشته است) فشار بر ایران است و از سوی دیگر دست بالا گرفتن در برابر کسانی است که خواهان مقابله مستقیم نظامی با ایران هستند.

در روز جمعه گذشته کانادا اعلام کرد که با  تعطیلی سفارت خود در ایران روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع می کند. ما پیش از این شاهد چنین کاری از سوی بریتانیا بودیم. به نظر شما تا چه اندازه کانادا ممکن است در این کار از انگلستان تبعیت کرده باشد؟

ماجرای تعطیل شدن سفارت بریتانیا در تهران در ماه نوامبر اتفاق افتاد که حدود ده ماه از آن سپری شده است. این امر که قطع روابط دیپلماتیک ایران و بریتانیا در تصمیم کانادا و قطع مناسبات دو کشور بی تاثیر نبوده، شکی نیست. اما آنچه که مقامات کانادایی در این مورد اظهار کردند، چنین بوده است که این تصمیم بیشتر از آنچه تحت تاثیر بریتانیا و یا حتی بحران هسته ای ایران باشد، بیشتر به دلیل اعتراض کانادا به مواضع حقوق بشر ایران است. این موضع رسمی کاناداست، اما یقینا نه تنها مواضع بریتانیا، بلکه مواضع امریکا و سایر کشورهای اتحادیه اروپا و البته مواضع و اعمال فشار حکومت اسرائیل در این تصمیم حتما تاثیرگذار بوده است.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه : سه شنبه 21 شهریور 1391 / بازانتشار: یکشنبه 26 شهریور 1391

کلید واژه ها: سوریه اروپا بشار اسد اتحادیه اروپا بریتانیا کانادا تشدید تحریم ها امریکا دکتر مجید تفرشی


نظر شما :