اگر ايران را خلع سلاح نکنيم

۰۸ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۹:۱۱ کد : ۸۴۴۵ اخبار اصلی
با کمک روسيه به ايران در تکميل نيروگاه هسته‌اى بوشهر، تاثيرات ...
اگر ايران را خلع سلاح نکنيم

دیپلماسی ایرانی: کريستوفر هيتچنز در يادداشتى براى نشريه اسليت تاثيرات کمک روسيه به ايران در زمينه انرژى هسته‌اى و ناکارآمدى تحريم‌ها را به چالش مى‌کشد:

با کمک روسيه به ايران در تکميل نيروگاه هسته‌اى بوشهر، تاثيرات ميليمترى تحريم‌ها بر برنامه اقتصادى و سياسى ايران و رايزنى‌هاى نه چندان موفق در پيشبرد مذاکرات صلح ميان فلسطين و اسرائيل، به نظر نمى‌رسد که صحبت از حمله بازدارنده اسرائيل به تاسيسات هسته‌اى ايران ديگر موضوعيتى داشته باشد. من تعداد مقالاتى را که در يک ماه گذشته به تنهايى در مورد ايران و پرونده هسته‌اى اين کشور نوشته شده است از دست داده‌ام. اما مهم‌ترين آن‌ها را جفرى گلدبرگ در آتلانتيک نوست.

با نگاهى سطحى به اين مقاله به اين نتيجه مى‌رسيم که دولت بنيامين نتانياهو اسرائيلى به دنبال فهماندن اين موضوع به ايالات متحده است که بدون کمک واشنگتن در حمله به ايران، اسرائيل مى‌تواند به تنهايى اين چنين حمله‌اى را در آينده‌اى نه چندان دور هدايت کند. کم نيستند تحليل‌گرانى که سرسختانه اعتقاد دارند که امنيت اسرائيل و البته قوم يهود با دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى بر باد مى‌رود. البته اين تعبير کودکانه‌ترين تحليل از يادداشتى است که در آتلانتيک منتشر شد. به گمان من گلدبرگ در آتلانتيک به دنبال اثبات اين سخنان بود که بنيامين نتانياهو به شدت نگران مجموعه‌اى از مشکلاتى است که تنها مسبب آن ايران نيست اما مى‌تواند منجر به نابودى تل‌آويو شود. اکنون پرسش اينجاست که چرا تل‌آويو؟ اين شهر بيشترين جمعيت يهوديان دو آتشه در اسرائيل را در خود جاى داده است. تل‌آويو  مدرن‌ترين و سکولارترين شهر اسرائيل است و البته همزمان بسيارى از اعراب و مسلمانان هم در اين شهر زندگى مى‌کنند. اين را بايد براى چندمين بار متذکر شوم که هيچ‌گونه سلاح کشتار جمعى يا هسته‌اى وجود ندارد که بتواند به شکل تفکيکى قوميتى خاص در يک شهر را هدف قرار دهد!

اکنون سوال بوجود آمده در ذهن اين است چرا نتانياهو به نام تل‌آويو اشاره مى‌کند و نه بيت المقدس که به باور او و بسيارى از اسرائيلى‌ها پايتخت اسرائيل در آينده خواهد بود؟ بى‌شک با طرح اين ادعا نخستين پرسشى که ذهن همگان را قلقلک مى‌دهد اين است که آيا ايران به دنبال قربانى کردن يکى از مقدس‌ترين شهرهاى مسلمانان است و در اين مسير از آنجا که هدف نابودى اسرائيل است تعداد مسلمانانى که کشته مى‌شوند هم براى ايران اهميت ندارد؟ طرح اين ادعا از همان ابتدا بوى گرايش‌هاى فاشيستى و حتى قومى مى‌داد و به همين دليل بود که نتانياهو حتى از به زبان آوردن آن هم ابا دارد.

من پرسش‌هاى يکسانى را زمان حمله نخست وزير وقت اسرائيل در سال 1981 به تاسيسات هسته‌اى عراق هم مطرح کردم. در آن زمان هم اسرائيل تنها بهانه‌اى که براى حمله به عراق و متهم دانستن صدام حسين داشت، نيت ديکتاتور عراق بود براى نابودى اسرائيل. اما يک کودک يا تحليل‌گر آماتور هم مى‌دانست که اگر صدام حسين روزى يک بمب هسته‌اى يا سلاح کشتار جمعى در دست داشت از آن براى از ميان بردن فاشيسم آريايى که همواره از آن سخن مى‌‌گفت استفاده مى‌کرد و نه براى هدف قرار دادن اسرائيل. صدام حسين هر بار که نام اسرائيل را بر زبان مى‌آورد موجى از واکنش‌هاى منفى نسبت به اين رژيم را از خود بروز مى‌داد اما در بدترين و خشمگينانه‌ترين حالت او وعده داد که اگر روزى تسليحات کشتار جمعى در اختيار داشته باشد نيمى از اسرائيل را نابود خواهد کرد. کسانى که صدام حسين را مى‌شناختند مى‌دانند که او آنقدر در قدرت تماميت خواه بود که زمانى که از نابودى هم سخن مى‌گفت به نابود کردن نيمى از يک سرزمين فکر نمى‌کرد بلکه تمام آن را مد نظر داشت. البته شايد صدام در همان بازده زمانى اين حقيقت را درک کرده بود که اسرائيل را تنها يهوديان در برنگرفته‌اند.

نويسنده اين يادداشت در ادامه مى‌نويسد: اگر ايرانى‌ها آخرين مرحله را هم با موفقيت انجام دهند و به تسليحات هسته‌اى دست پيدا کنند، موارد زير يکى پس از ديگرى اتفاق خواهد افتاد:

·         قوانين بين‌المللى و مشروعيت سازمان ملل زير سوال مى‌رود. دولتمردان در ايران در حقيقت با دستيابى به بمب هسته‌اى نشان مى‌دهند که تمامى اطلاعاتى که در اختيار آژانس بين المللى انرژى هسته‌اى و اتحاديه اروپا به عنوان طرف مذاکره کننده خود قرار داده‌اند، اشتباه بوده است. آنها که همواره نقش سازمان ملل را در اين حوزه زير سوال برده‌اند در شرايط دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى بايد پاسخگو باشند.

·         سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که در جريان انتخابات سال گذشته رياست جمهورى در اين کشور با معترضان برخورد کرد از ابتدا آغاز برنامه هسته‌اى ايران نقش محافظ اين برنامه را ايفا مى‌کرد. دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى مى‌تواند برگ برنده دائمى اين نهاد باشد که اين روزها شديد‌ترين تحريم‌هاى بين‌المللى را متحمل شده است.

·         دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى به معناى قدرت يافتن گروه‌هاى نظامى مانند حزب‌الله لبنان است که در حقيقت از حمايت ايران برخوردار هستند و همزمان از ايران هم در عرصه بين‌المللى حمايت مى‌کنند. در شرايطى که ايران به تسليحات هسته‌اى دست پيدا کرده باشد، هر‌گونه حمله حزب‌الله به اسرائيل با موشک، حمايت ايران از شبه نظاميان در عراق و افغانستان جنبه جدى‌ترى به خود مى‌گيرد و همزمان مقابله با ايران هسته‌اى هم دشوارتر مى‌شود.

·         ايران هسته‌اى مى‌تواند معادلات جغرافياى سياسى در خاورميانه و خليج فارس را بر هم بزند. تسلط ايران بر کشورهاى اهل تسنن منطقه در صورت تحقق اين فرضيه بيش از پيش مى‌شود. به همين دليل است که بسيارى از اعراب اميدوارند که ايران هرگز به تسليحات اتمى دست پيدا نکند.

·         از مذاکرات صلح ميان اسرائيل و فلسطين هم چيزى عايد جامعه جهانى نمى‌شود چرا که فلسطينى‌ها به ايران هسته‌اى متکى مى‌شوند که بارها از حذف اسرائيل سخن گفته است. يهوديان افراطى هم به اين نتيجه مى‌رسند که صحبت از تعامل ومصالحه تنها هدر دادن وقت است.

·         بحث عدم تکثير تسليحات هسته‌اى هم به تاريخ مى‌پيوندد.

بندهاى قيد شده در بالا تنها بخشى از هزينه عدم خلع سلاح هسته‌اى تهران است. مشخص نيست که آيا سياستمدارى به غير از نتانياهو يافت مى‌شود که بتواند به اين پرسش‌ها پاسخ دهد.

منبع : اسليت


نظر شما :