با نگاهی با سابقه این سیاست

آیا تحریم‌ها می‌توانند مسیر مناقشه را تغییر دهند؟

۰۲ دی ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۳۶۸۶۹ اخبار اصلی اروپا اقتصاد و انرژی
در این مقاله، کارشناسان بروکینگز در مورد چگونگی استفاده از تحریم‌ها در حال حاضر، اثرات آنها و چگونگی شکل‌گیری آینده آنها توسط تغییرات در ژئوپلیتیک و بازارهای جهانی بحث می‌کنند. به طور خلاصه: آیا تحریم‌ها می‌توانند مسیر درگیری را تغییر دهند؟
آیا تحریم‌ها می‌توانند مسیر مناقشه را تغییر دهند؟

نویسندگان: اسکات اندرسون (Scott R. Anderson) کارشناس مطالعات حکومتداری، مشاور عمومی و سردبیر ارشد لاوفر (Lawfare)، پاول بیو (Pavel K. Baev)، کارشناس سیاست خارجی و عضو شورای امریکا و اروپا، رابین بروکس (Robin Brooks)، کارشناس اقتصاد و توسعه جهانی، سامانثا گرُس (Samantha Gross)، کارشناس امنیت انرژی و تغییرات اقلیمی و مدیر بخش انرژی فارن پالسی (Foreign Policy)، بن هریس (Ben Harris)، نایب رئیس و مدیر مرکز اکونومیک استادیز (Economic Studies) و صاحب کرسی موسسه بروس و ویرجینیا مک‌لاری (The Bruce and Virginia MacLaury)، دنیل همیلتون (Daniel S. Hamilton)، کارشناس روابط بین‌الملل و عضو شورای امریکا و اروپا و عضو نشریه فارن پالسی (Foreign Policy)، کری هیرمن (Kari Heerman)، کارشناس امور کشورداری تجاری و اقتصادی و عضو مرکز اکونومیک استادیز و سوزانا مالونی (Suzanne Maloney)، نایب رئیس و معاون سردبیری نشریه فارن پالسی (Foreign Policy) 

دیپلماسی ایرانی: تحریم‌ها مدت‌هاست که جزء مهمی از ابزارهای روابط خارجی بوده‌اند، اما چشم‌انداز جهانی که در آن عمل می‌کنند در حال تغییر است. واکنش به جنگ روسیه در اوکراین شامل مجموعه‌ای پیچیده از اقدامات اقتصادی – شامل کنترل انرژی، امور مالی و صادرات – بوده و هم قدرت و هم محدودیت‌های تحریم‌ها را در دوران رقابت قدرت‌های بزرگ و تغییرات سریع فناوری برجسته کرده است. در این مقاله، کارشناسان بروکینگز در مورد چگونگی استفاده از تحریم‌ها در حال حاضر، اثرات آنها و چگونگی شکل‌گیری آینده آنها توسط تغییرات در ژئوپلیتیک و بازارهای جهانی بحث می‌کنند. به طور خلاصه: آیا تحریم‌ها می‌توانند مسیر درگیری را تغییر دهند؟

تحریم‌های بازار نفت بر درآمدهای روسیه فشار وارد می‌کنند

تحریم‌ها بدون شک می‌توانند اقتصاد را مختل کنند. به مجموعه‌ای از تحریم‌های اعمال شده علیه تجارت نفت روسیه در پاسخ به حمله غیرقانونی آن به اوکراین توجه کنید. این اقدامات سودآوری صادرات نفت خام و فرآورده‌های نفتی تصفیه شده روسیه را به میزان قابل توجهی کاهش داد و در این فرآیند درآمدهای دولتی مرتبط را نیز کاهش داد. اینکه آیا این تحریم‌ها و سایر تحریم‌ها مسیر درگیری را تغییر داده‌اند یا خیر، مشخص نیست، اما بدون شک تحریم‌ها می‌توانند هزینه‌های بیشتری را بر کشورهایی که قوانین بین‌المللی را نقض می‌کنند، تحمیل کنند.

تحریم‌های کلیدی انرژی غرب علیه روسیه، ممنوعیت اتحادیه اروپا بر واردات نفت روسیه از طریق دریا و اعمال سقف قیمت بر تمام معاملات مربوط به نفت روسیه است که از خدمات مبتنی بر G7 مانند بیمه یا تأمین مالی استفاده می‌کنند. دستور وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۵ برای تحریم ۱۸۳ کشتی روسی و ممنوعیت تجارت با شرکت‌های بزرگ انرژی روسیه، روسنفت و لوک اویل در اکتبر ۲۰۲۵ نیز اقدامات قابل توجهی علیه روسیه بودند. ممنوعیت واردات اتحادیه اروپا به طور چشمگیری مسیرهای تجاری نفت روسیه را تغییر داد و مقاصد صادراتی را از اروپا به سمت آسیا تغییر داد – با افزایش قابل توجه هزینه‌های حمل و نقل. مهم‌تر از همه، به نظر می‌رسد این اقدامات مختلف، اختلاف بی‌سابقه‌ای بین قیمت بازار نفت و قیمتی که روسیه برای صادرات خود دریافت می‌کند را حفظ کرده و درآمد روسیه را به شدت کاهش داده است.

بلافاصله پس از حمله به اوکراین، قیمت نفت اورال (شاخص اصلی نفت روسیه) نسبت به قیمت بازار (که توسط شاخص جهانی برنت نشان داده می‌شود) به شدت کاهش یافت. این اختلاف قیمت تا زمانی که روسیه جمع‌آوری «ناوگان سایه» از نفتکش‌ها را آغاز کرد، بالا ماند و سپس با شروع تحریم نفتکش‌های انفرادی توسط ایالات متحده، در اواخر سال ۲۰۲۳ دوباره افزایش یافت. نکته مهم دیگر این است که به نظر می‌رسد این تحریم نفتکش‌های ناوگان سایه توسط دفتر کنترل دارایی‌های خارجی خزانه‌داری ایالات متحده (OFAC) تأثیر منفی بر حجم صادرات داشته است.

اگرچه این اقدامات در حفظ اختلاف قیمت نفت و در نتیجه مهار درآمدهای نفتی روسیه مؤثر بوده‌اند، اما استقرار ناوگان سایه روسیه مستلزم اقدامات متقابل بیشتری است. این اقدامات باید شامل تحریم‌های بیشتر نفتکش‌ها توسط دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (OFAC) و افزایش فشار بر کشورهای صاحب پرچم برای رعایت قوانین دریایی باشد – یعنی الزام کشتی‌های حامل پرچم آنها به داشتن بیمه کافی. این اقدامات اضافی، ناوگان سایه را تضعیف می‌کند و روسیه را به رعایت شرایط سقف قیمت مجبور خواهد کرد.

تحریم‌ها راه‌حل جادویی نیستند

تحریم‌ها مدت‌هاست که جایگاه مهمی در مجموعه ابزارهای آمریکا برای مقابله با تهدیدات امنیت ملی داشته‌اند. با این حال، سابقه آنها در دستیابی به بلندپروازانه‌ترین نتایج سیاسی – مانند حل مناقشه – قطعاً متناقض است. تاریخچه طولانی و هزارتوی گسترده اقدامات آمریکایی و بین‌المللی که ایران را هدف قرار داده‌اند، هم فرصت‌ها و هم محدودیت‌های تحریم‌ها را نشان می‌دهد.

تصرف سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۹۷۹، اولین استفاده از قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین‌المللی (IEEPA) را برای مسدود کردن تمام دارایی‌های دولت ایران که در موسسات مالی ایالات متحده نگهداری می‌شود، برانگیخت. این اقدام، همراه با ممنوعیت واردات نفت ایران توسط ایالات متحده و تحریم سلاح‌ها و قطعات یدکی نظامی ایالات متحده، در نهایت تهران را به مذاکره و آزادی گروگان‌های آمریکایی پس از ۱۴ ماه مجبور کرد.

توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵ نمونه دیگری از موفقیت تحریم‌هاست. از سال ۲۰۰۶، واشینگتن پیشگام اقدامات جدیدی بود که به تدریج دسترسی ایران به سیستم مالی بین‌المللی را محدود می‌کرد و از این اهرم برای کاهش واردات جهانی نفت ایران استفاده می‌کرد. رهبران ایران پس از سال‌ها مقاومت در برابر هرگونه مصالحه، نقش کلیدی الزامات اقتصادی را در تصمیم خود برای پذیرش محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای خود اذعان کردند.

اما این چند پیشرفت، دهه‌ها فشار اقتصادی را با تأثیر محدود بر پایان پایدار تهدیدات تهران علیه همسایگان به پایان رساند. تاریخچه طولانی تحریم ایران بارها نشان داده است که این اقدامات راه حل قطعی نیستند: آنها چالش‌هایی را برای معکوس کردن، الهام بخشیدن به سازگاری و دور زدن خلاقانه، ایجاد پیامدهای ناخواسته برای منافع ایالات متحده و ایجاد خسارات جانبی بر جوامع آسیب‌پذیر ایجاد می‌کنند. و موفقیت‌های نادر برای سایر بحران‌ها قابل تکرار نبوده است. امروز، ایرانیان دور دوم تحریم‌های "فشار حداکثری" دولت ترامپ را تحمل می‌کنند و هزینه‌های آن عمدتاً بر دوش ایرانیان عادی است که کمترین توانایی را در تأثیرگذاری بر نتیجه بن‌بست دولت خود با واشنگتن دارند.

تحریم‌ها مدل استخدام روسیه را تحت فشار قرار می‌دهند

تحلیلگران نظامی تمایل دارند تأثیر تحریم‌ها را بی‌ربط به روند عملیات جنگی بدانند، اما اکنون ممکن است ارزیابی‌های اقتصاددانان را مفید بیابند، زیرا هر دور از تشدید رژیم‌های تحریم ایالات متحده و اتحادیه اروپا داده‌های جدیدی در مورد آزمایش منحصر به فرد در محدود کردن جریان‌های تجاری و سرمایه‌گذاری یک قدرت بزرگ جهانی ارائه می‌دهد. آنچه این تلاش‌های پایدار و رو به گسترش غرب برای مجازات متجاوز را برای تجزیه و تحلیل پیشرفت نبردهایی که هم ایستا و هم سیال هستند، مرتبط می‌کند، آزمایش خود روسیه در جبران تلفات سنگین نظامی نه از طریق بسیج سنتی، بلکه از طریق استخدام با حقوق است. این آزمایش که پس از آشفتگی در جامعه روسیه ناشی از بسیج جزئی در پاییز ۲۰۲۲ آغاز شد، نتایجی را به همراه داشت که فرماندهی عالی در طول سه سال بعدی جنگ فرسایشی رضایت‌بخش دانست. مقامات منطقه‌ای مسئول تولید نیروی انسانی مورد نیاز، با ارائه پاداش‌های امضای قرارداد که چندین برابر بیشتر از حقوق سالانه است، موفق به انجام این کار شده‌اند. اما بحران فزاینده در امور مالی دولت، این «سخاوت» را کاهش می‌دهد، زیرا کسری بودجه بزرگ فدرال به کاهش شدید انتقال به بودجه‌های منطقه‌ای منجر شده است. هر اقدامی که با هدف محدود کردن درآمدهای صادرات نفت روسیه انجام شود، کمبود بودجه را تشدید می‌کند و پارامترهای آزمایش استخدام را تغییر می‌دهد، که می‌تواند ناگهان از هم بپاشد.

موفقیت تحریم‌ها به شرایط بستگی دارد

تحریم‌ها می‌توانند تحت شرایط خاص، مسیر درگیری را تغییر دهند. اگر توسط یک ائتلاف گسترده و به عنوان بخشی از مجموعه‌ای وسیع‌تر از اقدامات سیاسی، از فشار دیپلماتیک گرفته تا اجبار نظامی، اعمال شوند، به ویژه مؤثر هستند. به عنوان مثال، ایران در سال ۲۰۱۵ تحت فشار تحریم‌های بین‌المللی، محدودیت‌هایی را بر برنامه هسته‌ای خود اعمال کرد. لیبی در سال ۲۰۰۳ در مواجهه با یک کمپین هماهنگ بین‌المللی تحریم‌ها، فشار دیپلماتیک و تضمین‌های امنیتی، برنامه هسته‌ای خود را رها کرد. رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت فشار مقاومت داخلی مصمم، که توسط تحریم‌های بین‌المللی، تحریم‌های تسلیحاتی و بایکوت‌های فرهنگی حمایت می‌شد، تسلیم شد. نمونه‌های بسیار دیگری نیز وجود دارد.

صرف تهدید به تحریم نیز می‌تواند مؤثر باشد. تأخیر رئیس جمهور جورج اچ. دبلیو. بوش در تضمین وام ۳ میلیارد دلاری در سال ۱۹۹۱، اسرائیل را به پیوستن به کنفرانس صلح مادرید سوق داد. تهدید رئیس جمهور آیزنهاور مبنی بر مسدود کردن وام‌های صندوق بین‌المللی پول به بریتانیای کبیر و قطع حمایت ایالات متحده از پوند استرلینگ در سال ۱۹۵۶، همراه با محکومیت بین‌المللی، بریتانیا، فرانسه و اسرائیل را به پایان دادن به جنگ خود علیه مصر مجبور کرد. جامعه ملل از تهدیدهای تحریم برای خنثی کردن درگیری یوگسلاوی – آلبانی در سال ۱۹۲۱ و اختلاف یونان – بلغارستان در سال ۱۹۲۵ استفاده کرد.

تحریم‌های بین‌المللی روسیه را به توقف جنگ خود علیه اوکراین مجبور نکرده‌اند، اما با تضعیف اقتصاد روسیه و دشوارتر کردن پیشبرد برنامه‌های تهاجمی مسکو، مسیر درگیری را تغییر داده‌اند. تحریم‌های شدیدتر هزینه‌های بیشتری را نیز تحمیل می‌کنند.

البته موارد بی‌شماری وجود دارد که تحریم‌ها هیچ تاثیری نداشته‌اند. نه باید در مورد اثربخشی آنها اغراق کرد و نه در مورد سودمندی گاه به گاه آنها شک کرد.

اجرای تحریم‌ها، کلید موفقیت تحریم‌های نفتی است. هدف از تحریم‌ها علیه محصولات انرژی روسیه، دردناک‌تر کردن جنگ در اوکراین برای مسکو و وادار کردن آن به تجدیدنظر در مورد تجاوزاتش است. این تمرکز منطقی است، زیرا درآمدهای نفت و گاز در طول دهه گذشته ۳۰ تا ۵۰ درصد از درآمد دولت فدرال روسیه را تشکیل داده است. با این حال، غرب با روسیه بازی موش و گربه انجام داده است. غرب استراتژی‌های جدیدی را امتحان می‌کند و روس‌ها راه‌هایی برای دور زدن آنها پیدا می‌کنند. به نظر می‌رسد که این روند ادامه خواهد داشت.

سقف قیمت نفت که در دسامبر ۲۰۲۲ به اجرا درآمد، قرار بود درآمد حاصل از صادرات نفت روسیه را بدون حذف آنها از بازار کاهش دهد. اما روس‌ها برای دور زدن سقف قیمت به "ناوگان سایه" تانکرهایی با مالکیت مبهم و بدون بیمه غربی رو آوردند. تحریم‌های جدید مانع از تجارت شرکت‌های آمریکایی با روس‌نفت یا لوک‌اویل می‌شود که در مجموع حدود نیمی از تولید نفت روسیه را تشکیل می‌دهند. تحریم‌های ثانویه به ایالات متحده اجازه می‌دهد تا دسترسی نهادهای غیرآمریکایی که با این دو شرکت تجارت می‌کنند را به سیستم مالی خود مسدود کند. این رژیم روی کاغذ بسیار سختگیرانه‌تر است که به دلیل اشباع عرضه در بازارهای جهانی نفت امکان‌پذیر شده است. اما اجرای آن کلید موفقیت است.

مهمترین سوال این است که آیا ایالات متحده چین را به رعایت آن مجبور خواهد کرد یا خیر. در ۱۰ ماه اول سال ۲۰۲۵، چین به طور متوسط دو میلیون بشکه در روز نفت خام روسیه وارد کرد، در حالی که کل واردات حدود ۱۱ میلیون بشکه در روز است. دولت ترامپ در رابطه خود با چین با مسائل زیادی روبه‌روست، از جمله تضمین دسترسی به مواد خاکی کمیاب و باز نگه داشتن مذاکرات تجاری. چین و روسیه بدون شک سعی خواهند کرد تحریم‌ها را تشدید کنند – دولت ترامپ چگونه واکنش نشان خواهد داد؟ واردات چین از روسیه اخیراً کاهش یافته است، اما برخی از پالایشگاه‌های ناکارآمد چینی برای بقای خود به نفت تخفیف‌دار، اغلب از کشورهای تحریم‌شده، متکی هستند. رئیس جمهور ترامپ در دیدار خود با رئیس جمهور چین، شی، در جلسه ۳۰ اکتبر، در مورد تحریم‌های نفتی صحبتی نکرد، که نشانه شومی برای اثربخشی تحریم‌هاست.

مقابله با منازعات قدرت‌های بزرگ نیازمند تحریم‌های هوشمندانه‌تر است

تحریم‌های اقتصادی (و به‌ویژه مالی) ابزاری مؤثر برای مقابله با انواع تهدیدهای نامتقارن – تروریسم، جرایم فراملی، کشورهای یاغی – بوده‌اند که بر نگرانی‌های سیاسی پس از جنگ سرد غلبه داشته‌اند. اما این موضوع ممکن است در مورد چالش‌های بسیار متفاوتی که توسط دوران نوظهور رقابت قدرت‌های بزرگ ارائه می‌شود، صادق نباشد.

تمرکز بر تهدیدهای نامتقارن به چندین آسیب‌شناسی در سیاست‌های تحریم، به‌ویژه در ایالات متحده، منجر شده است. سهولت اعمال تحریم‌های اقتصادی بر اهداف خارجی، آنها را به ابزاری برای سیاست خارجی در وهله اول تبدیل کرده که به کاربرد گسترده منجر شده است. از آنجایی که نهادهای تحریم‌شده اغلب به شدت بدنام می‌شوند، انگیزه کمی برای تجدیدنظر در تحریم‌ها پس از اعمال وجود دارد. با شناسایی نهادهای تحریم‌شده بدون روشن کردن فعالیت‌های مجاز، رژیم‌های تحریمی مرسوم مبتنی بر فهرست، به ریسک‌زدایی بیش از حد توسط بخش خصوصی کمک می‌کنند. به همین ترتیب، از آنجایی که بعید است مؤسسات مالی تجارت با نهادهای تحریم‌شده را به اقتصاد ایالات متحده ترجیح دهند، اجرای آنها از نظر اداری آسان است. حتی تحریم‌های یک‌جانبه می‌توانند نرخ انطباق بالایی داشته باشند و انگیزه همکاری چندجانبه را محدود کنند.

با این حال، این گرایش‌ها زمانی که تحریم‌ها نهادهایی را که قدرت اقتصادی قابل توجهی دارند، مانند سایر قدرت‌های بزرگ، هدف قرار می‌دهند، مشکلاتی ایجاد می‌کنند. قطع روابط اقتصادی با چنین اهدافی می‌تواند هم برای نهادهای بخش خصوصی و هم برای اقتصاد جهانی گسترده‌تر پرهزینه باشد و به اعمال دقیق‌تر نیاز دارد. برخی از بازیگران خصوصی ممکن است تمایل بیشتری به ریسک مجازات‌های تحریمی برای جلوگیری از قطع همکاری داشته باشند – به‌ویژه اگر نهاد هدف، مانند چین و روسیه، استراتژی‌هایی برای فرار از تحریم‌ها تدوین کرده باشد. با افزایش هزینه ادراک‌شده انطباق، ریسک‌زدایی بیش از حد می‌تواند خطر خروج بخش خصوصی را نیز افزایش دهد. حتی در مواردی که این اتفاق نمی‌افتد، می‌تواند اثرات تحریم‌ها را به شیوه‌های ناخواسته و معکوس تشدید کند. و به دلیل برابری نسبی در قدرت اقتصادی، تحریم‌های یک‌جانبه به مراتب کمتر از تحریم‌های چندجانبه مؤثر خواهند بود.

سازگاری با چالش‌های جدید رقابت قدرت‌های بزرگ به معنای پرداختن به این آسیب‌شناسی‌هاست. اعمال تحریم‌ها باید گزینشی و هدفمند باشد، در حالی که بررسی دوره‌ای باید حذف تحریم‌ها را تسهیل کند و انگیزه‌ای برای بازگشت به انطباق ایجاد کند. فهرست تحریم‌ها باید شامل نهادهای محدود و مجوزهای مجاز با برابری نسبی باشد تا تمایل به ریسک‌زدایی بیش از حد محدود شود. باید در سازمان‌هایی که بر انطباق نظارت و آن را اجرا می‌کنند، سرمایه‌گذاری شود. و کشورها باید استانداردهای شواهد، حمایت‌های رویه‌ای و مراجع قانونی داخلی خود را برای تسهیل کاربرد چندجانبه آسان‌تر خارج از سیستم سازمان ملل متحد، که احتمالاً توسط وتوهای چین و روسیه مختل خواهد شد، هماهنگ کنند.

دولت بایدن باید بسیاری از این مسائل را در بررسی استراتژیک سال ۲۰۲۱ پیش‌بینی کرده و پیشرفت‌هایی داشته باشد، به‌ویژه در زمینه کاهش بیش از حد ریسک و کمک‌های بشردوستانه. اما دولت ترامپ از آن زمان در مسیر اشتباهی حرکت کرده است، از جمله با اعمال خودسرانه تحریم‌ها، تضعیف سازمان‌های مربوطه و بیگانه کردن متحدان کلیدی. با این اوصاف، مدیریت ماهرانه تحریم‌ها علیه سوریه پس از اسد نشان می‌دهد که برخی از بده‌بستان‌های پیچیده سیاسی که تحریم‌ها می‌توانند در این دوره جدید ژئوپلیتیک به همراه داشته باشند، مورد توجه قرار گرفته‌اند. اینکه آیا این امر در نهایت به تغییر رویه منجر خواهد شد یا خیر، هنوز مشخص نیست.

تحریم‌های مؤثر، فرار از تحریم را پیش‌بینی و با آن مقابله می‌کنند

تحریم‌ها به ندرت نتیجه یک درگیری را به طور کامل تعیین می‌کنند، اما می‌توانند با تحمیل هزینه‌ها، ایجاد اصطکاک و محدود کردن گزینه‌های متجاوز، مسیر آن را به طور معناداری تغییر دهند. این محدودیت‌ها حتی زمانی که فرار رخ می‌دهد، اهمیت دارند. فرار ممکن است نحوه احساس فشار را تغییر دهد، اما آن را از بین نمی‌برد. حتی مجبور کردن متجاوز به کار از طریق کانال‌های پرهزینه‌تر یا پرخطرتر می‌تواند مانع توانایی آن برای ادامه درگیری شود. سیاست‌گذاران باید به این واقعیت عادت کنند: فرار اجتناب‌ناپذیر است و با پیشرفت فناوری و انتخاب چین برای ارائه جایگزین‌های اقتصادی و لجستیکی مناسب، آسان‌تر خواهد شد. آنچه مهم است، پاسخ دادن با ابزارهای مناسب است.

فرار از دو مسیر کاملاً متمایز پیروی می‌کند. دور زدن، شکل آشناتر آن است: دستیابی غیرقانونی به کالاهای محدود شده یا جریان‌های مالی از حوزه‌های قضایی که در اصل بخشی از یک رژیم تحریم هستند. در جنگ اوکراین، روسیه به کالاهای تحت کنترل صادرات دسترسی پیدا کرده است که دولت‌های تحریم‌کننده قصد داشتند از طریق طیف وسیعی از کانال‌های غیرقانونی آنها را محدود کنند. از آنجا که این فعالیت در حوزه قضایی ائتلاف رخ می‌دهد، دور زدن آن یک مسئله اجرایی است. دولت‌ها با تشدید کنترل‌های صادراتی، به اشتراک‌گذاری اطلاعات و تقویت انطباق بر اساس آن، به این موضوع واکنش نشان داده‌اند.

در مقابل، اجتناب، خارج از دسترس دولت تحریم‌کننده عمل می‌کند. این نمودی از انحراف تجاری است – یک مفهوم اصلی در نظریه تجارت بین‌الملل. در زمینه تحریم‌ها، با افزایش هزینه دسترسی به کالاهای محدود یا کانال‌های مالی از شرکای سازگار، بازیگران هدف، فعالیت را به سمت دولت‌ها، شرکت‌ها یا شبکه‌هایی که مایل به جایگزینی هستند، تغییر مسیر می‌دهند. این کانال‌ها کارایی کمتری دارند، مبهم‌تر یا گران‌تر هستند، به این معنی که حتی اجتناب موفقیت‌آمیز نیز هزینه‌ها و اصطکاک‌هایی را بر بازیگر تحریم‌شده تحمیل می‌کند. "ناوگان سایه" تانکرهای روسیه و چرخش آن به سمت تأمین مالی مبتنی بر رنمینبی با این الگو مطابقت دارد.

اجتناب نه از شکاف‌های اجرایی، بلکه از در دسترس بودن جایگزین‌های خارجی ناشی می‌شود و آن را به یک چالش اساساً ژئوپلیتیکی و فناوری تبدیل می‌کند. حضور اقتصادهای بزرگ خارج از ائتلاف تحریم‌ها، انتخاب‌های استراتژیک کشورهای پوشش‌دهنده ریسک و انگیزه‌های بازیگران تجاری، میزان عملی بودن اجتناب را تعیین می‌کند. امروزه، فناوری‌هایی مانند ارزهای دیجیتال و تمایل چین برای خدمت به عنوان یک شریک اقتصادی جایگزین، این احتمالات را به طرز چشمگیری گسترش می‌دهند. این تغییرات به این معنی است که اجتناب از تحریم‌ها، به طور فزاینده‌ای اهرم تحریم‌ها را از بین می‌برد، مگر اینکه سیاست‌گذاران از دیپلماسی و گزینه‌های استراتژیک گسترده‌تر برای بستن این مسیرها استفاده کنند.

در نهایت، سیاست‌گذاران باید تشخیص دهند که چه زمانی تحریم‌ها با دور زدن تحریم‌ها تضعیف می‌شوند، که اجرای تحریم‌ها می‌تواند آنها را محدود کند، و چه زمانی با اجتناب از تحریم‌ها تضعیف می‌شوند، که نشان دهنده یک چالش استراتژیک گسترده‌تر است. برخورد با همه فرارها به عنوان یک مشکل اجرایی، ایالات متحده را به سمت سرمایه‌گذاری بیش از حد در راه‌حل‌های قانونی و سرمایه‌گذاری کمتر از حد در ابزارهای دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی مورد نیاز برای شکل‌دهی به محیطی که در آن اجتناب از تحریم‌ها رخ می‌دهد، سوق می‌دهد. تحریم‌ها تنها در صورتی قدرت خود را حفظ خواهند کرد که سیاست‌گذاران با این واقعیت سازگار شوند.

منبع: بروکینگز / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

کلید واژه ها: تحریم تحریم های غرب تحریم نفت روسیه جنگ اوکراین تحریم ایران تحریم روسیه نهادهای تحریم موفقیت تحریم تحریم نفتکش نفت روسیه چین روسیه


( ۱ )

نظر شما :