مردم امریکا چگونه تصمیم می‌گیرند

ترامپ میان معیشت و سیاست

۲۳ مهر ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۵۵۶۳ اخبار اصلی آمریکا اقتصاد و انرژی
نویسنده خبر: سعید محمدی کاوند
سعید محمدی کاوند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: افزایش بی‌سابقه قیمت کالاهای اساسی – از جمله تخم‌مرغ – و نارضایتی از وضعیت اقتصادی، موجب شده است که بخشی از این رأی‌دهندگان از ترامپ فاصله بگیرند.
ترامپ میان معیشت و سیاست

دیپلماسی ایرانی: در سیاست داخلی آمریکا، پایگاه رأی‌دهندگان هر سیاستمدار نه تنها بر اساس گرایش‌های ایدئولوژیک، بلکه با توجه به حساسیت آن‌ها به مسائل اقتصادی و معیشتی شکل می‌گیرد. رفتار رأی‌دهندگان، به ویژه در مواجهه با تغییرات ملموس در هزینه‌های زندگی روزمره، می‌تواند تعیین‌کننده موفقیت یا شکست یک رهبر سیاسی باشد. افزایش قیمت کالاهای اساسی، فشار اقتصادی بر شهروندان و نارضایتی عمومی نمونه‌ای از عواملی هستند که وفاداری رأی‌دهندگان را به چالش می‌کشند و شکاف‌های درون پایگاه رأی‌دهندگان را آشکار می‌کنند. در این زمینه، تحلیل پایگاه رأی‌دهندگان دونالد ترامپ نشان می‌دهد که سیاست و اقتصاد در آمریکا به‌طور جدی با یکدیگر پیوند خورده‌اند و تغییرات اقتصادی ملموس می‌توانند حمایت گسترده سیاسی را دستخوش تحول کنند.

پایگاه رأی‌دهندگان ترامپ را می‌توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد. نخست، طرفداران پرپاقرص (hardcore loyalists) که به‌طور کامل با گفتمان ترامپ و ارزش‌های جنبش ماگا هم‌سو هستند و حتی در مواجهه با مشکلات اقتصادی یا سیاسی، وفاداری خود را حفظ می‌کنند. دوم، گروهی از رأی‌دهندگان موسوم به رأی‌دهندگان قیمت تخم‌مرغ (price of egg voters) که حمایتشان از ترامپ بیشتر بر مبنای برداشت‌های اقتصادی و وعده‌های معیشتی است تا باورهای سیاسی یا ایدئولوژیک. این گروه که معمولاً طبقه متوسط و کارگران را در بر می‌گیرد، نسبت به تغییرات اقتصادی بسیار حساس‌اند و در صورت احساس فشار معیشتی، به‌سرعت از حمایت خود دست می‌کشند.

افزایش بی‌سابقه قیمت کالاهای اساسی – از جمله تخم‌مرغ – و نارضایتی از وضعیت اقتصادی، موجب شده است که بخشی از این رأی‌دهندگان از ترامپ فاصله بگیرند. در واقع، وفاداری طرفداران پرپاقرص چندان تحت تأثیر واقعیت‌های اقتصادی قرار نمی‌گیرد، اما گروه دوم یعنی رأی‌دهندگان اقتصادی، دقیقاً همان بخش تعیین‌کننده‌ای هستند که می‌توانند موازنه قدرت را در انتخابات بر هم بزنند. این شکاف، فرصتی استراتژیک برای رقبای سیاسی ترامپ، به‌ویژه حزب دموکرات، فراهم می‌کند تا با تمرکز بر مسائل معیشتی و دغدغه‌های روزمره مردم، بخش قابل توجهی از پایگاه ناپایدار او را به سمت خود جذب کنند.

اهمیت تمرکز بر مسائل اقتصادی در سیاست آمریکا پیشینه‌ای تاریخی دارد. نمونه کلاسیک آن شعار معروف کمپین انتخاباتی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ است: «مسئله اقتصاد است، نادان!» (It's the economy, stupid!). این جمله که توسط جیمز کارویل، استراتژیست ارشد کمپین کلینتون طراحی شد، یادآوری ساده و مؤثری برای تیم انتخاباتی بود تا تمرکز اصلی خود را بر مشکلات اقتصادی و معیشتی رای‌دهندگان معطوف کنند. این شعار نه تنها در کمپین مؤثر واقع شد، بلکه در رسانه‌ها و محافل سیاسی به یک عبارت نمادین تبدیل شد و توجه عمومی را به مسائل واقعی مردم جلب کرد؛ اقدامی که نهایتاً در پیروزی کلینتون نقش داشت. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که تمرکز بر مسائل اقتصادی ملموس، حتی بیش از شعارها و وعده‌های سیاسی، می‌تواند مسیر انتخابات و تغییر جهت پایگاه رأی‌دهندگان را تعیین کند.

در مجموع، بحران‌هایی مانند افزایش قیمت تخم‌مرغ، تنها مسئله‌ای اقتصادی نیستند؛ بلکه نشانه‌ای از شکنندگی پیوند میان سیاست و معیشت در آمریکا هستند. تجربه اخیر نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان دیگر صرفاً بر اساس شعارها تصمیم نمی‌گیرند، بلکه عملکرد واقعی دولت‌ها در تأمین رفاه اقتصادی برایشان تعیین‌کننده است. در نتیجه، هرگونه ناکامی در کنترل بحران‌های اقتصادی می‌تواند به سرعت به بحران سیاسی تبدیل شود و وفاداری رأی‌دهندگان را دگرگون کند. این تحلیل، نه تنها نشان‌دهنده ضعف ترامپ در حفظ حمایت گسترده است، بلکه اهمیت توجه به مسائل واقعی و ملموس برای سیاستمداران معاصر را برجسته می‌کند. 

سعید محمدی کاوند

نویسنده خبر

پژوهشگر، کارشناس مسائل آمریکا و مترجم کتاب های «قدرت شکننده آمریکا» و «مرثیه ای بر رویایی آمریکایی» 

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: سعید محمدی کاوند اقتصاد امریکا ماگا ماگاها دونالد ترامپ اقتصاد امریکا طرفداران ترامپ بحران اقتصاد امریکا


نظر شما :