خشونت جزئی از سیاست امریکا شده است

دو قطبی‌سازی، کسب و کار سیاسی ترامپ

۲۴ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۱۳۴ اخبار اصلی آمریکا
دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم رفتار دونالد ترامپ در شب قتل کرک ادامه خواهد یافت: قطبی شدن همیشه مدل کسب و کار سیاسی او بوده است.
دو قطبی‌سازی، کسب و کار سیاسی ترامپ

نویسنده: جن ورنر مولر (Jan-Werner Mueller)، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پرینستون

دیپلماسی ایرانی: قتل هولناک چارلی کرک، فعال راست افراطی، با واکنش‌های آرام و دولتمردانه‌ای از هر دو جناح سیاسی مواجه شده است. اما این قتل همچنین بار دیگر عدم تقارن اساسی سیاست معاصر آمریکا را نشان داده است. بسیاری از چهره‌های برجسته جناح راست، تا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، انتقام از «چپ رادیکال» را خواستار شده‌اند – و همه اینها در غیاب اطلاعات در مورد قاتل و انگیزه او انجام شده است.

ترامپ حدود یک دهه است که نشان می‌دهد خشونت سیاسی انجام شده توسط هوادارانش قابل قبول است و حتی ممکن است مورد پاداش قرار گیرد. کسانی که او به دلیل شرکت در شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در ساختمان کنگره آمریکا عفو کرد، بسیاری از محکومان به جرایم خشونت‌آمیز را شامل می‌شدند. اما ترامپ و بسیاری از دستیارانش چنین رفتاری را نه به عنوان خشونت، بلکه به عنوان دفاع مشروع و حتی میهن‌پرستانه جلوه می‌دهند؛ مانند سایر پوپولیست‌های راست‌گرا، آنها خود را به عنوان قربانیان همیشگی به تصویر می‌کشند.

برخی پست‌های بسیار ناخوشایند در مورد قتل کرک توسط چپ‌گرایان ظاهری در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده که با خوشحالی از بدبختی دیگران اشاره می‌کنند که کرک ادعا کرده که مرگ با اسلحه بهای قابل قبولی برای حق حمل سلاح است. اما در کل، مفسران لیبرال نه تنها خشونت را محکوم کرده‌اند، بلکه کرک را به عنوان یک مناظره‌کننده با حسن نیت و دارای «ذوق اختلاف نظر» به رسمیت شناخته‌اند. در مقابل، در جناح راست، چهره‌های برجسته‌ای سرکوب را خواستار شده‌اند – با الگو قرار دادن رویه‌های غیرقانونی جی. ادگار هوور، بنیانگذار اف‌بی‌آی – اگر نگوییم «جنگ» آشکار.

نگران‌کننده‌تر اینکه، به نظر می‌رسد خود ترامپ از این موقعیت به عنوان بهانه‌ای برای حمله به سازمان‌های جامعه مدنی که باب میلش نیستند، لذت می‌برد. اعضای دولت او پیش از این حزب دموکرات را یک «سازمان تروریستی داخلی» اعلام کرده بودند. با توجه به اینکه ترامپ مطلقاً هیچ خویشتنداری در به‌کارگیری اختیارات دولت فدرال علیه هر فرد یا سازمانی نشان نداده است، تهدید ضمنی پیگرد قانونی مخالفان باید زنگ خطر را برای هر دموکراتی (نه فقط دموکرات‌ها) به صدا درآورد.

ترامپ فراتر از سوءاستفاده از قانون، پیوسته خشونت سیاسی را تشویق یا حداقل به وضوح تحمل کرده است: از تصور تیراندازی خودش به کسی در خیابان پنجم گرفته تا تشویق هوادارانش به خشونت علیه مردم، توصیف نژادپرستان خشونت‌طلب در راهپیمایی شارلوتزویل، ویرجینیا به عنوان «افراد خوب» و تمایل آشکار او به اعدام معاون اول رئیس جمهورش، مایک پنس، در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، تا اینکه بتواند در قدرت بماند.

دموکراسی‌هایی مانند برزیل توانسته‌اند رئیس جمهوری را که آماده کودتا بود، تحریم کنند، همان‌طور که محاکمه و محکومیت رئیس جمهوری سابق، جایر بولسونارو، نشان می‌دهد. در مقابل، ایالات متحده نه تنها پس از ۶ ژانویه نشان نداد که اقدامات عواقبی دارند، بلکه به ترامپ اجازه داد تا به قدرت بازگردد، که او از آن برای ارسال واضح‌ترین پیام ممکن استفاده کرده است که کسانی که در خشونت‌های طرفدار ترامپ دست دارند می‌توانند انتظار مصونیت از مجازات داشته باشند. آنها حتی ممکن است مورد تجلیل قرار بگیرند ازجمله با مراسم تشییع جنازه نظامی. مایک جانسون، رئیس جمهوری‌خواه مجلس، عملاً از نصب پلاک برای مدافعان پلیس ساختمان کنگره، همان‌طور که در یک لایحه دو حزبی الزامی شده، خودداری کرده است.

در حالی که دوره اول ریاست جمهوری ترامپ با نمایش‌های متظاهرانه‌ای از ظلم و ستم همراه بود، دولت او اکنون منابع قابل توجهی را به ایجاد فرقه‌ای از خشونت اختصاص می‌دهد. کشته شدن ۱۱ نفر در دریا در سواحل ونزوئلا – بدون هیچ توجیه قانونی آشکار – با خوشحالی در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود. وزارت امنیت داخلی به طور معمول از رسانه‌های اجتماعی برای تجلیل از درد خانواده‌هایی که عزیزانشان به طرز وحشیانه‌ای ربوده شده‌اند، استفاده می‌کند. یک پست تا آنجا پیش می‌رود که پرسنل نقابدار ICE را با کلاه ایمنی نازی‌های ورماخت نشان می‌دهد.

البته، ترامپ همیشه از نمایش لذت می‌برد و برای متقاعد کردن مردم به اینکه کار مهمی انجام می‌دهد، به صحنه‌سازی متکی بوده است (پوشه‌های بزرگی را که در تلویزیون نمایش داده می‌شد تا وجود طرح مراقبت‌های بهداشتی ناموجود او را اثبات کند، به یاد بیاورید). با این تفاوت که اکنون این تصاویر رنج واقعی است که برای خوشحال کردن هوادارانش و حمایت از محبوبیت ریاست جمهوری رو به کاهش او استفاده می‌شود.

برخی خواهند گفت که چنین نمایش‌هایی از رنج، بازدارنده‌های ضروری هستند. اما ما شکنجه زندانیان را نشان نمی‌دهیم زیرا معتقدیم که این کار کاهش جرم و جنایت را باعث می‌شود – اگرچه، حالا که فکرش را می‌کنید، کرک زمانی اعدام‌های عمومی، پخش زنده از تلویزیون و در حالت ایده‌آل "با حمایت کوکاکولا" را خواستار بود.

ترامپ ممکن است تمام محدودیت‌ها را از پیروانش بردارد – به هر حال، او خودش در دوره دوم ریاست جمهوری‌اش کاملاً احساس آزادی کرده است، حتی تظاهر به پایبندی به قانون، چه رسد به هنجارهای مربوط به نحوه برخورد با مخالفان سیاسی در یک دموکراسی، نمی‌کند. او احتمالاً معتقد است که رفتار غیردموکراتیک او موجه است زیرا طرف مقابل ظاهراً وزارت دادگستری را برای زندانی کردن او به کار گرفته است. بنابراین منصفانه است که او اکنون با اتهاماتی مانند "کلاهبرداری وام مسکن" به دنبال مجازات آنها باشد.

بار دیگر، ترامپ مجرم نیست، بلکه قربانی است. و او یک مجموعه از صنعت رسانه‌ای همیشه شاکی  کامل را در کنار خود دارد. از فاکس نیوز گرفته تا رادیو گفت‌وگو، مبلغان او به مخاطبان خود می‌گویند که حق دارند احساس رنجش کنند. قربانی بودن می‌تواند به توجیهی برای خشونت تبدیل شود.

این بدان معنا نیست که ایالات متحده به سمت جنگ داخلی در حرکت است. به نظر می‌رسد برخی مشتاقند و ممکن است احساس آمادگی خوبی داشته باشند. اما نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اکثریت قریب به اتفاق با خشونت سیاسی مخالفند؛ و همان‌طور که برندن نیهان، دانشمند علوم سیاسی، به ما یادآوری کرده، حمایت از چنین خشونتی پس از سوء قصد به جان ترامپ در ژوئیه ۲۰۲۴ کاهش یافته است.

در حالی که امید جاودانه است که ترامپ رئیس جمهور شود و به دنبال وحدت باشد، دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم رفتار او در شب قتل کرک ادامه خواهد یافت: قطبی شدن همیشه مدل کسب و کار سیاسی او بوده است. متأسفانه، در زمانی که دولت او به جای «ذائقه اختلاف نظر» به دنبال ذائقه ظلم و ستم است، برخی از آمریکایی‌ها ممکن است از او الگو بگیرند.

منبع: پراجکت سیندیکیت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: امریکا ایالات متحده امریکا چارلی کرک ترور کرک ترور چارلی کرک دونالد ترامپ خشونت حزب دموکرات حزب جمهوری خواه


نظر شما :