پیشنهاد راهکاری تازه
آیا صفرهای پول ملی پرواز میکنند؟

نویسنده: محمدمهدی اسدزاده، کارشناس ارشد اشتغال و اقتصاد
دیپلماسی ایرانی: امروز نزدیک به دو سه دهه است که پیوسته چهرههای سیاسی و اقتصادی و... درباره برخی کارها سخن میگویند؛ کارهایی که همیشه نیز با همراهی و ناهمراهی برخی دیگر از همراه بوده است. کارهای بزرگی که با انجام آنها خواستهاند تا گرفتارهای بزرگ کشور را برای همیشه پایان دهند. از آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق بر کشورمان، پیوسته سخن از عملیات بزرگ و پایاندهنده بود؛ از بنیصدر تا رفسنجانی و دیگر فرماندهان نظامی و سیاسی و اقتصادی. پیوسته عملیاتهایی بسیار بزرگ در اتاق جنگ چیده میشد و در نبردگاه، با پیچیدگیهایی روبهرو میشدند که تا هنگام نبرد، از آن ناآگاه بودند. این ناآگاهیها که دوسویه هم بود، زمینه آن میشد که نه رژیم بعث عراق و نه رزمندگان ما، هیچگاه نتوانند به آن عملیات بسیار بزرگ دست یابند؛ هرچند پایانبخش جنگ هشت ساله، در فروردین ۱۳۶۵ با پایان نبرد کربلای ۵ رخ داد و یک سال پای میز مذاکره و گفتوگو، دستگاه دیپلماسی چانهزنی کرد؛ و در همان هنگام، بعثیها با افزایش توان رزمی خود، از فروردین ماه ۱۳۶۷، با رشته عملیاتهای برقآسا و ددمنشانه با بهرهگیری از جنگافزارهای شیمیایی و میکروبی، آخرین میخ را بر تابوت جنگ تحمیلیشان کوبیدند.
با پایان دفاع مقدس هشت ساله و درگذشت امام خمینی (ره)، بازنگری در قانون اساسی، اصلاح ساختار دولت و حاکمیت همزمان با ورود چهرههای تازه به جایگاههای تازه همچون رهبری، رئیسجمهوری، رئیس قوه قضاییه، رئیس مجلس و... روند حکمرانی، نیز دگرگونی ویژهای یافت. این دگرگونی، رهبران جدید را با چالشها و گرفتاریهای فروخفتهای روبهرو میکرد که از دههها پیش کشور را درگیر کرده بود و در زیر درگیریها و رخدادهای سیاسی، اجتماعی روی دور تند آن روزها، پیدا نبود. چالشها و گرفتاریهایی که باید به آنها رسیدگی میشد و برای آن راهکارهایی اندیشید. درست از همین روزگار، همیشه سخن از عملیات بزرگ برای برچیدن آنها از سوی برخی گفته میشود؛ پیوند دریای خزر و دریای عمان برای برونرفت از چالش آب، برداشتن صفرهای پول ملی برای برونرفت از چالش اقتصادی و پولی، ساخت نیروگاههای بزرگ بهویژه هستهای برای برونرفت از چالش ناترازی انرژی و...
امروز بار دیگر دولت و مجلس سخن از برداشتن صفرهای پولی میگویند؛ راهکاری که هرچند در برخی کشورها خوشایند اقتصاد بوده، در برخی کشورها نیز تأثیری نداشته و در برخی دیگر، چالش دیگری بر اقتصادشان آوار کرده است. باید پرسید، با برداشتن صفرها، چه چیزی درست میشود؟
بررسیها نشان میدهند بهرهگیری از این راهکار در کشورهایی خوشایند بوده است که پیشتر زیرساختهای پولی کشورشان را بهدرستی پشت سر گذاشتهاند و اکنون در راستای ارزشگذاری پول خود، با کم کردن صفرها، برای ارز خود، اعتباری جهانی را در اندیشه دارند. در این کشورها، با سازماندهی و ساماندهیها (نظم و مدیریت)، دو زیرساخت ریشهای اقتصاد کشور که ارزش و گردش پولی است، ساماندهی و سازماندهی میشود. همچنین در کشورهایی که تأثیری نداشته است، کم کردن صفر، تنها برای خوشآیند مردم و شاید سیاسیون رخ میدهد و چون سیاستهای اقتصادی در پیش، هنگام و پس اجرای آن، هیچگونه دیگرگونگی را به خود نمیبیند، خیلی زود، صفرها دوباره بر سر جای خود مینشنینند.
در کشورهایی که سیاستهای اقتصادی ندارند، کم شدن صفر، راهکاری برای برونرفت از چالش اقتصادی نخواهد شد. در این کشورها، کم شدن صفرها، خود چالشی دیگر را خواهند ساخت که تصمیمسازان و دولتمردان را در گرداب خود فرومیبلعد و اقتصاد کشور به تندی بیشتری رو به نابودی پیش خواهد رفت.
راهکار تازه این است که اگر واقعا دولتمردان و نمایندگان مجلس و تصمیمسازان و مجریان اقتصادی کشور در پی برونرفت از چالشهای اقتصادی هستند، به جای کم کردن صفرها، یک واحد پولی تازه را در کنار ریال و تومان، بسازند تا ریال و تومان و پول ملی با آن سنجیده شود. در این راهکار، نه تنها پول رایج از دست نخواهد رفت، که با اعتبار یافتن واحد پولی تازه، ریال و تومان نیز، جایگاه پولی خود را نگه خواهند داشت و میتوان در درازمدت، این واحدهای پولی را نیز ارزش تازه نهاد. همچنین این مجال را برای دولتمردان فراهم خواهد ساخت تا به جای پرداختن به پولی که همان نام را دارد و صفرهای آن کم شده است و چالشهایی پسینی آن، بر روی ارزش و گردش پولی و ساماندهی و سازماندهی آن، تمرکز کنند که بیدرنگ زودتر و بهتر به بار خواهد نشست.
نظر شما :