کمای خودخواسته یا انحلال رسمی پکک؟
صلح واقعی و سرنگونی امپراتوری اردوغان

دیپلماسی ایرانی: پایان یک امپراتوری را میتوان در نخستین پرتوهای برآمدن برتری یک بازیگر جستوجو کرد. زمانی که امپراتور احساس میکند به اهداف خود دست یافته و در دروازههای برتری نهایی قرار گرفته است، هر گام اشتباه سیاستگذاری عمومی میتواند شکنندگی بازیگر را در نظام منطقهای و جهانی فزونی ببخشد و سبب فروپاشی امپراتوری شود.
برخی از دولتهای آسیای جنوب غربی دارای پیشینه طولانی در برقراری گونههایی از امپراتوری هستند. ایران، ترکیه، سوریه، عراق، عربستان و... که هر کدام در دورهای از تاریخ منطقه، دولتهای فراگیر منطقهای و جهانی داشتهاند. اینگونه حکمرانیها ماهیت دولت ملت در تراز جهانی عصر خود را دارا بودند که در نهایت در اوج قدرت و زمانی که اهداف آرمانی خود را برآورده میدیدند، دچار فروپاشی شدند.
کشور ترکیه کنونی که آخرین نمونه امپراتوی جهانی در منطقه بوده، در دو دهه اخیر با رهبری رجب طیب اردوغان، بار دیگر سیاستها، تاکتیکها، انگارهها و ابزارهای طرحریزی یک امپراتوری را انتخاب و نمایش داده است. ساختاری سیاسی و اجتماعی که فراتر از جهان اسلام امپراتوری عثمانی بوده و دارای ماهیت غربی و اروپایی با احساسات نمایشی اسلامی است و در الگوی امپراتوری یوروعثمانی قابل تفسیر است.
آفرینش امپراتوری یوروعثمانی در چارچوب الگوی رهبری اردوغان، دو محور سیاستگذاری خارجی تهاجمی و سیاستگذاری داخلی ابهامی را داراست که محور سیاست خارجی آن بر تهاجم آشکار و پنهان با ماهیت کشورگشایی به دیگر بازیگران منطقهای استوار است. رویکردی که علیه همه کشورهای آسیای جنوب غربی از سوریه، لیبی، عراق تا سودان و بلکه ایران نیز قابل دیدن است.
آنچه در این یادداشت مورد توجه قرار میگیرد سیاست داخلی ابهامی دولت اردوغان است که اکنون با فرآیند صلح فراگیر داخلی با تاکتیک انحلال و خلع سلاح حزب کارگران کردستان ترکیه یا همان پکک PKK دستورکار اصلی دولت بوده، فرجام این سیاست و ابهامات آن در محورهای زیر قابل بررسی است:
یکم – کمای خودخواسته پکک و بیداری دوباره: ادعای فروپاشی کامل و ابدی حزب کارگران کردستان عراق پس از نزدیک به نیم قرن مبارزه نظامی در پهنه کردنشین چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق که البته حلقههایی از فعالیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را دارا بوده است، چندان عقلانی نیست.
فرآیند صلح، خلع سلاح و اعلام انحلال پکک که بدون اعلام آتشبس توسط دولت ترکیه و با اعلام آتشبس یک سویه عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب پکک بوده، نشان میدهد توازن منافع و اقدامات که زیربنای یک صلح پایدار است در فرآیند صلح کردها و دولت اردوغان برقرار نیست. همین ناترازی منافع و امتیازات که در ادامه عملیات نظامی ارتش ترکیه علیه پکک قابل مشاهده است، تحریک احساسات شهروان کردزبان از دولت ترکیه را سبب میشود.
فشار کنونی بر شهروندان کردزبان ترکیه برای فروپاشی حزب پکک شاید بتواند به خلع سلاح کامل و فروپاشی ساختاری این حزب در وضعیت کنونی منجر شود، اما هرگز نمیتواند اندیشه زیربنای سیاسی و اجتماعی شهروندان کرد را نابود سازد. در چنین چارچوبی است که با تمام هزینهها و اقدامات دولت اردوغان، حزب پکک به کمای خودخواسته میرود و بار دیگر در شرایط مناسب و با شرارهای کوچک، از کما خارج شده و کارزار خود علیه دولت ترکیه را از سر میگیرد.
دوم – صلح نارس و رهبران زندانی: فرآیند صلح دولت اردوغان با پکک را نمیتوان تنها یک توافق انحلال حزب کارگران کردستان ترکیه میان دولت ترکیه و عبدالله اوجالان قلمداد کرد، زیرا این صلح، خلع سلاح و انحلال رسمی پکک ابهاماتی دارد که توافق پشت پرده را شکل داده و مهمترین ابهام آن آینده فعالیت سیاسی و اجتماعی رهبران جامعه کردزبان در ترکیه است.
دولت اردوغان برای رهایی از فشار روزافزون دستگیری اکرم امام اوغلو، شهردار محبوب استانبول، سیاست خود را بر توافق نهایی برای انحلال و خلع سلاح پکک متمرکز کرد تا افکار عمومی کشور را در وضعیت ابهام و سرگردانی قرار دهد با رویکرد دولت همسو کند. این رویکرد دولت اردوغان و توافق پشت پرده آن با یک پرسش اصلی همراه است که تکلیف رهبران سیاسی و اجتماعی کردزبان مانند صلاح الدین دمیرتاش، رئیس حزب دموکراتیک خلقها و نماینده پیشین مجلس این کشور چه خواهد شد؟
صلاح الدین دمیرتاش به عنوان یک کنشگر جوانتر رهبران کردستان ترکیه نشان داده که در سپهر سیاسی و اجتماعی ترکیه از توانایی و محبوبیت بیشتری نسبت به رهبران سالخورده مانند عبدالله اوجالان برخوردار است.
توافق صلح دولت ترکیه و کنشگران سیاسی، اجتماعی و نظامی کردستان ترکیه تاکنون یکسویه بوده و هیچ اقدامی که نیت و هدف خیرخواهانه دولت اردوغان نسبت به شهروندان کرد داشته باشد را نشان نداده است.
سوم – صلح واقعی و سرنگونی اردوغان: وضعیت کنونی کشور ترکیه که در گرداب سیاست خارجی تهاجمی و ابهام فزاینده سیاست داخلی گرفتار شده است، نشان میدهد اردوغان تلاش دارد تا با سرکوب سپهر سیاسی و اجتماعی ترکیه، سلطنت خود بر این کشور را تضمبن کند.
تضمین بقای حکمرانی اردوغان به سرکوب دیگر بازیگران سپهر سیاسی و اجتماعی این کشور نیاز دارد که دستگیری اکرم امام اوغلو، صلاح الدین دمیرتاش و ... در این چارچوب طراحی و اجرا شده است.
صلح واقعی در ترکیه نمیتواند تنها به خلع سلاح و انحلال رسمی پکک کوتاه شود، احترام به حقوق شهروندی و بلکه زندگی آزاد شهروندان کردستان ترکیه همزمان با آزادی کنشگران سیاسی و اجتماعی کردستان زیربنای صلحی واقعی و البته نهچندان پایدار خواهد بود.
اگر صلح واقعی میان شهروندان و کنشگران سیاسی و اجتماعی کردستان ترکیه با دولت اردوغان شکل گیرد، بازنده اصلی این صلح واقعی را میتوان رجب طیب اردوغان دانست که فضای باز سیاسی ترکیه از چنین حکمران مستبدی ناراضی است و برکناری او را دنبال میکند.
*
دولت ترکیه در سالهای اخیر تلاش داشته تا با تمام ابزارهای خود، بقای سلطنت اردوغان را تضمین و انگاره امپراتوری اردوغانی را عملی کند. امپراتوری یوروعثمانی که اردوغان نماینده جهان اسلام و رقیب قدرتمند اتحادیه اروپا باشد.
سیاست خارجی تهاجمی و کشورگشایی دولت ترکیه در سوریه، عراق، لیبی، سودان و ... همراه با تعارض منافع فراگیر با ایران، اسرائیل و ... سبب شده تا دولت اردوغان برای موفقیت در سیاست خارجی خود به بازسازی سپهر سیاسی و اجتماعی خود بپردازد که صلح ناتمام و رازآلود با پکک در این چارچوب است.
صلح، خلع سلاح و انحلال رسمی حزب پکک، روندی از سیاستگذاری دولت ترکیه برای مقابله با رقیب قدرتمند خود، حزب جمهوری خواه خلق ترکیه و رهبران محبوب آن مانند اکرم امام اوغلو است که بقای حکمرانی اردوغان را تهدید میکنند.
این فرایند صلح، خلع سلاح و انحلال رسمی پکک اگر واقعی و همراه با آزادی رهبران و کنشکران محبوب کرد باشد، میتواند سپهر سیاسی و اجتماعی ترکیه را دگرگون کند و فروپاشی اقتدار و سرنگونی دولت اردوغان را سبب شود. فرآیندی از کمای خودخواسته حزب کارگران کردستان ترکیه که قدرتمندی آنها در سپهر سیاسی و اجتماعی این کشور را سبب میشود و صلحی برای سرنگونی اردوغان نام خواهد گرفت.
نظر شما :