تداوم جنگ در اوکراین و ناکامی ترامپ
پوتین عجله ندارد

دیپلماسی ایرانی: کازار اوکراین در حالی وارد چهلمین ماه شده که وضعیت فرسایشی و رکود بیش از هر وضعیت دیگری بر جبهه های جنگ حاکم است؛ خسارات و تلفات ملموس ادامه دارد و علیرغم تقویت ابتکارات و تلاشهای گوناگون شانس دستیابی به توقف منازعه ملموس و قابل توجه نیست و حتی ترامپ نیز بهنوعی اظهار ناامیدی میکند، شاید مهمترین دلیل آن تمرکز طرفین بر خواستههای حداکثری دور ار دسترس است. البته اهداف طرفین کاملاً آشکار است، حتی اگر در فضای عمومی به این صورت بیان نشوند. ترامپ میخواهد به هر قیمتی جنگ را متوقف کند. حتی اگر ترامپ به عوامل اصلی این جنگ نپردازد؛ وی معتقد است که میتواند آن را متوقف کند، همانطور که در طول مبارزات انتخاباتی قول داده بود؛ و اگر در این امر موفق شود، حتی ممکن است جایزه صلح نوبل را نیز دریافت کند. مهم نیست که چقدر سخت و دور از دسترس به نظر برسد، طرح ترامپ شانس محدودی برای موفقیت دارد. برای این منظور، ترامپ روی پوتین حساب میکند و اظهارات خود را بر اساس واکنشهای او تنظیم میکند؛ موضوع مهم این که موفقیت ترامپ در منازعه اوکراین می تواند بر دیگر موضوعات نظیر مذاکرات غیر مستقیم با جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار باشد.
همزمان سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اعلام کرد که روسیه قرار است روز یکشنبه 4 خرداد 1404 سندی را برای اوکراین ارسال کند که در آن شرایط خود را برای پایان دادن به تهاجمی که در فوریه 2022 آغاز کرده بود، پس از پایان بزرگترین تبادل زندانیان با کیف که روز جمعه آغاز شد، تشریح میکند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، گفته به محض اینکه تبادل زندانیان تکمیل شود، ما آمادهایم تا پیشنویس سندی را که طرف روسی در شرف نهایی کردن آن است، به طرف اوکراینی منتقل کنیم. به گفته وی این پیشنویس سند شرایط لازم برای یک توافق پایدار، جامع و بلندمدت در مورد حل و فصل جنگ در اوکراین را تعیین میکند. اوکراین نیز به نوبه خود در حال تهیه سندی از همان نوع است که در مذاکرات مستقیم با روسیه در اواسط ماه مه در استانبول به توافق رسیده بود، که اولین مذاکرات مستقیم در بهار 2022 خواهد بود. روز جمعه گذشته دو طرف متخاصم مرحله اول موضوع دیگری را که در این نشست در استانبول بر سر آن توافق کردند، یعنی تبادل 1000 زندانی از هر اردوگاه، آغاز کردند و در نتیجه ۲۷۰ سرباز و ۱۲۰ غیرنظامی از هر اردوگاه آزاد شدند. به گفته هر دو طرف، قرار است این تبادل زندانی روزهای شنبه و یکشنبه ادامه یابد.
جنگ در اوکراین اجماع جدید در واشینگتن را در سالهای اخیر به تأخیر انداخته، اما تیم جدید ترامپ مصمم است بازنگری استراتژیکی سیاست دفاعی را به ماموریت اساسی خود تبدیل کند. انتظار میرود که مرکز ثقل کل این فرآیند، البریج کولبی باشد که از حمایت گستردهای در محافل بانفوذ جمهوریخواهان جدید برخوردار است. در واقع، میتوان گفت که در پنتاگون وی در احاطه مشاوران است و ارتباط مستقیمی با معاون رئیس جمهوری ایالات متحده، جی. دی. ونس، دارد. شاید کلید اصلی درک تحول روابط فراآتلانتیک در اینجا نهفته باشد. این فقط مربوط به رویکرد رئیس کاخ سفید تمایلش به بحث با قدرتهای بزرگ و نادیده گرفتن قربانیان نیست، بلکه پشت سر او یک دستگاه فکری کامل با یک جهتگیری استراتژیک، غیراروپایی، وجود دارد. پیت هگست، در ماه فوریه 2025 در اولین سفر خود به بروکسل برای شرکت در نشست وزرای دفاع ناتو، شرح مختصری از اولویتهای ایالات متحده و دولت ترامپ در چارچوب استراتژیک جدید ارائه داد و گفت ما امروز اینجا هستیم تا مستقیماً و بدون ابهام بیان کنیم که واقعیتهای سخت استراتژیک از تمرکز ایالات متحده بر امنیت اروپا مانع میشود. وی همچنین در اولین سخنرانی مهم خود پس از تأیید به عنوان وزیر دفاع، در مورد بازگرداندن بازدارندگی... در مرز جنوبی اشاره و می افزاید با گذشت زمان، این وزارتخانه احساس کرده ما دههها را صرف دفاع از مرزهای دیگران در سراسر جهان کردهایم، در حالی که با تهاجم به سرزمین خود روبهرو هستیم و باید بپذیریم که امنیت مرزی، امنیت ملی است و همانطور که رئیس جمهور به ما گفته است، ما به کنترل عملیاتی ۱۰۰٪ بر مرز جنوبی خود دست خواهیم یافت و این باید محور این وزارتخانه باشد. در این شرایط مهمترین جنبه از دیدگاه اروپایی این است که پنتاگون اکنون در چارچوب فلسفهای عمل میکند که تمایزات اساسی بین صحنه نبرد تعیینکننده و صحنههای نبرد فرعی قائل میشود. پیام اصلی که از این موضوع به دست میآید این است که اولویت اصلی ایالات متحده و منابع آن بر منطقه هند-اقیانوسیه در مجاورت چین، متمرکز خواهد شد. در غیر این صورت، در مورد سایر عرصهها، پنتاگون آماده است تا مجموعهای از خطرات را بپذیرد.
در مجموع از طرفی پوتین عجلهای برای پایان جنگ ندارد، اوضاع بینالمللی برای او مساعد است. حضور ترامپ در کاخ سفید و به ویژه رویکرد دولت جمهوریخواه نسبت به اروپا و به ویژه اوکراین، موهبتی را نشان میدهد که او حتی تصور آن را نمی کرد. بهنظر اروپاییها پوتین تمام اوکراین را میخواهد که در قالب یک دولت طرفدار کرملین در کیف، که آن را به بلاروس جدید تبدیل کند. البته دستیابی به چنین امری حتی برای ماشین جنگی روسیه کار آسانی نیست، زیرا نتایج پس از سه سال جنگ بسیار پایینتر از انتظارات است. پوتین ماموریت دشواری پیش رو دارد.
از سوی دیگر اوکراین در موقعیت بد دیپلماتیک سالهای اخیر قرار دارد، موقعیتی که کمتر کسی پیشبینی میکرد. اوکراین در آستانهی رها شدن توسط آمریکا، با اروپایی ناتوان، و مجبور به بازسازی نظامی که تنها میتواند روی خودش حساب کند.
با این حال، زلنسکی امیدوار است ترامپ را متقاعد کند که حداقل به انتقال کمکهای مصوب در دوران دولت سابق بایدن ادامه دهد و واشینگتن در مذاکرات آینده، که او بر آن اصرار دارد، منافع اوکراین، نه فقط روسیه، را نیز در نظر بگیرد. رهبران غربی به زلنسکی آموختهاند که هیچ پیشنهادی از سوی ترامپ را رد نکند و با هم تلاش کنند تا رهبر واشینگتن را در جهت دلخواه خود تحت تأثیر قرار دهند. در کیف، به خوبی درک شده است که ترامپ نباید مورد انتقاد قرار گیرد، مهم نیست ایدههایی که مطرح میکند چقدر عجیب باشند. آنها یاد گرفتند که از رهبر آمریکا تشکر و تمجید کنند، به این امید که پوتین را ناراحت کنند.
در عین حال رهبران اروپایی میخواهند ترامپ را متقاعد کنند که مانع صلح، پوتین است، نه زلنسکی. به نظر میرسد که ترامپ از پایان فوریه، زمانی که آن جلسه پرتنش در کاخ سفید برگزار شد، نگرش خود را تغییر داده است، اما نه به اندازه کافی. ذهن ترامپ میدان نبرد بین غربیها و روسیه است، در رویاروییای بیسابقه در تاریخ، که نتیجه آن نه تنها آینده اوکراین، بلکه آینده تمام اروپا میتواند به آن بستگی داشته باشد به هر حال بازیگران اصلی این بازی دیپلماتیک پوتین و ترامپ هستند. مذاکرات استانبول گواه آن است که آنها پویایی رویدادها را کنترل میکنند.
نظر شما :