با توجه به تحولات سوریه
کنشگری ایران و واقعیت های پیش رو
دیپلماسی ایرانی: تحولات برق آسیای سوریه و کناره گیری رئیس جمهوری آن، کشورها و تحلیلگران را مبهوت و پرسش های بسیاری را موجب شده است.
یکی از مسائل مهم آن است که آیا نیروهای عمل کننده و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آنان موفق خواهند شد نظامی فراگیر و مورد قبول بین اقوام و گروه ها ایجاد کنند یا اینکه خدای ناخواسته تجربه افغانستان و لیبی در این کشور تکرار خواهد شد؟
جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای ذینفوذ و نزدیک کشور سوریه در سال های گذشته بوده و طبعا با شرایط پیش آمده نظاره گر تحولاتی است که در این حوزه در حال رخ دادن است.
نظر به اهمیت موضوع، ملاحظات و نقطه نظرات ایران در قبال تحولات سوریه را بشرح زیر می توان مطرح کرد:
* کشور سوریه اهمیت بسیار راهبردی از نظر جغرافیائی و سیاسی همچون قرار گرفتن در مرز عربی، ترکی و شیعی، همجواری با رژیم صهیونیستی و لبنان و نقطه اتصال به آب های مدیترانه و نقطه اتکای روسیه در مسائل خاورمیانه و همین طور نقش مهم آن در مقاومت در برابر موجود نامشروع اسرائیل دارد که روندهای آن بر منافع کشورهای منطقه و محیط پیرامونی تاثیر مستقیم دارد.
* ایران پس از خیزش های کشورهای عربی که در سال 2011 میلادی در سوریه با اقدامات گروه های سلفی و تکفیری و حمایت برخی کشورهای مختلف به صورت خشونت آمیزی نمایان شد، بر اساس درخواست رسمی دولت آن کشور وارد عمل شد و توانست تمامیت ارضی آن را با همکاری روسیه، جنبش حزب الله و نیروهای محور مقاومت حفظ کند.
* در این راستا ماموریت ایران نه حفظ یک شخص یا خاندان بلکه صیانت از موجودیت و جلوگیری از پیدایش موجودیت های مورد حمایت قدرت ها بود که می توانست تبعات منفی بسیاری ایجاد کنند.
* متاسفانه برخی از کشورهای عربی و اسلامی در این زمینه نگاه قشری و سطحی به موضوع دارند و اقدام ایران را صرفا سیاسی و در تقابل با منافع خود دانستند. آنان نه تنها ارزش این اقدامات را ندانستند بلکه حساسیت ها و هزینه های غیرضروری ایجاد کردند.
* با تغییر وضعیت در سوریه در واقع مسئولیت بزرگی از دوش ایران برداشته شده و متوجه کشورهای منطقه شده است. در این راستا با توجه به راهبرد هدفمند آمریکا و غرب برای تضعیف کشورهای قدرتمند منطقه باید دید آنها که تاکنون ایران را متهم به مسائلی چون فرقه گرائی می کردند اکنون چه کارنامه ای از عملکرد خود ارائه خواهند کرد. فعلا تا اینجای کار که رژیم صهیونیستی تمام زیرساخت ها و بنیان های قدرت این کشور را از بین برده و دمشق تا سال های متمادی نمی تواند از این وضعیت کمر راست کند، اکنون بحث این است که آیا وحدت سرزمینی این کشور با چشم طمعی که بسیاری به آن دارند حفظ خواهد شد؟
* برخلاف نگاه بدبینانه ای که ایران را متضرر کامل از تحولات می دانند باید کمی صبور بود و با آرامش و خلاقیت و ابتکار تحولات را پیگیری کرد. با شرایطی که از تکثر گروه ها در سوریه و امیال بازیگران برونی آن کشور وجود دارد به تدریج بعد آسیب و تهدید این تحولات برای کشورها خصوصا حوزه پیرامونی نمایان خواهد شد. دیپلماسی ایرانی ضمن صبوری و اجازه دادن به آشکار شدن واقعیت ها، باید در این راستا طراحی و آمادگی خود را داشته باشد.
* تحولات جاری در راستای یک طراحی آمریکائی اسرائیلی است که نظم جدیدی را بر پایه تضعیف بنیان های ایستادگی و مقاومت و دفاع مشروع از منافع ملت های منطقه تعقیب می کند. در این سناریو، ایران نقش کانونی و محوری دارد و آماج دشمنی ها و بدخواهی هاست. در چنین وضعیتی هوشمندی و خلاقیت جامعه ایرانی اعم از نهادهای رسمی و تک تک شهروندان در داخل و خارج باید به میدان آید. واقعیت این است که ایران نه تنها در رابطه با مسائل منطقه هدف دشمنی هاست بلکه توانمندی و اقتداری که ذاتا داراست نیز در معرض بدخواهی ها قرار دارد.
* به لطف الهی عناصر اقتدار ایران کم نیست و ما توانسته ایم در دهه های اخیر عناصر پیشرفت و بازدارندگی خوبی که لازمه صیانت از منافع کشور است را ایجاد کنیم که جای نگرانی از این بابت ندارد. نکته مهم در این مقطع آنجاست که عناصر تهدید را بشناسیم و پیرامون آنها اجماع سازی کنیم. اگر توان خود را صرف ساماندهی و ترمیم برخی نقاط آسیب کنیم در آن صورت هم افزائی بالائی در کشور صورت می گیرد و طراحی ها و نقشه های دشمنان کارائی خود را از دست خواهد داد.
* بدون تردید وضعیتی که در منطقه با آن مواجه هستیم یک مقطع مهم و سرنوشت ساز برای تعیین نظمی است که در آینده جایگاه کشورها و از حمله ایران را تعیین خواهد کرد. در این زمینه باید دیپلماسی خود را با همسایگان و کشورهای منطقه و اضلاع قدرت در جهان که از سیاست تهاجمی غرب آگاهی دارند فعالتر کنیم. رفتار غرب با شرایطی که آمریکا در پیش خواهد گرفت اگر مورد دقت و هوشمندی قرار نگیرد منافع ملی همه کشورها و از جمله ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد و این همان نقطه هوشمندی است که هر ایرانی باید به آن توجه کافی را داشته باشد. در این زمینه باید توجه نمائیم که منازعه جاری در منطقه غیر از بحث میدانی و عملیاتی دارای بعد رسانه ای و عملیات روانی بالائی است. اکنون رقبای ما تلاش می کنند در موقعیتی که یافته اند در عملیات روانی و جنگ روایت ها که اهمیت بیشتر از صحنه واقعیت است پیروز شوند که باید مراقبت لازم را داشته و از آن غفلت نکنیم.
نظر شما :