۱۰ شباهت ملموس

آیا بازی بزرگ در خاورمیانه تکرار می شود؟

۱۶ آذر ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۹۷۸۵ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: سید محمد حسینی
سید محمد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با تحلیل تاریخی می توان مشابهت های زیادی میان حوادث سا ل های اخیر در خاورمیانه و نیمه دوم قرن ۱۹ پیدا کرد. به خصوص رویدادهای منطقه پس از ۷ اکتبر، حوادث زنجیرواری را نشان می دهد که گویی از سوی یک قدرت مداخله گر خارجی طراحی و توسط نیروها و کشورهای نیابتی اش دنبال می شود.
آیا بازی بزرگ در خاورمیانه تکرار می شود؟

دیپلماسی ایرانی: «دیوید فرامکین» در کتاب مشهور « صلحی که همه صلح ها را بر باد دادْ» که در سال ۱۹۸۹ چاپ و برنده جایزه «پولیترز» شد؛ از نقشه راه دولت بریتانیا برای خاورمیانه در نیمه دوم قرن نوزدهم؛ با عنوان «بازی بزرگ» یاد می کند. بریتانیا در طول قرن نوزدهم؛ روسیه را مهمترین رقیب جهانی خود در تصاحب سرزمین های استعماری می دید و سیاست های جهانی خود بویژه در خاورمیانه را بر اساس کنترل و مهار امپراطوری روسیه تنظیم می کرد. تا پیش از کشف نفت و تغییر سوخت کشتی ها از زغال سنگ به نفت در انگلستان؛ هندوستان برای حاکمان بریتانیا، سرزمین دوم محسوب می شد و در ذهن حاکمان بریتانیا، همه کشورهای خاورمیانه از جمله عثمانی؛ سرزمین های «ضربه گیر و حائل» برای هندوستان محسوب می شدند. هراس بریتانیا از امپراطوری روسیه بی دلیل هم نبود چرا که طمعِ تزار روسیه به سرزمین های بالکان و آب های گرم در جنوب روسیه بر همگان روشن بود. 

جنگ های ایران و روسیه در نیمه اول قرن ۱۹ و حمله روسیه به بالکان در سال ۱۸۵۳(جنگ کریمه) نشان از توسعه طلبی ارضی روسیه برای گسترش سرزمین های استعماری تزار داشت. پس از حمله روسیه به عثمانی برای تصاحب بالکان که به «جنگ کریمه» مشهور شد؛ انگلستان و فرانسه به کمک عثمانی آمدند تا روسیه در جنگ کریمه از عثمانی شکست بخورد. عثمانی حسب ظاهر پیروز جنگ کریمه شد اما امپراطوری عثمانی پس از جنگ، دیگر عثمانی سابق نشد. 

پس از جنگ کریمه، دستِ سلطان عثمانی زیر ساطور انگلیسی ها و فرانسوی ها قرار گرفت. عثمانی ها مجبور شدند برای بقاء و احیاء قدرت از دست رفته خود، دست به «اصلاحات سیاسی و اجتماعی» بزنند که از قضا همان اصلاحات به مثابه شوکی بزرگ؛ پیکره فرتوتِ عثمانی را به تناقضات و ضعف بیشتری دچار کرد. 

با اتحاد امیرنشین های آلمانی در سال ۱۸۷۱، و تشکیل کشور آلمان، رقیبی تازه نفس برای بریتانیا ظهور کرد که از قضا رقیب جدید نیز به بازی استعمارگران قرن ۱۹ وارد شد تا از دیگر قدرت های امپراطوری عقب نماند. عثمانی ها که غرور خود را در دو لبه فشارهای انگلیس و فرانسه، لِه شده می دیدند و هنوز از روسیه احساس خطر می کردند؛ برای رهایی از رقبای قدیمی به اتحاد با آلمان رو آوردند. این انتخاب سبب شد تا انگلستان «بازی بزرگ» خود را آغاز کند؛ بازی بزرگی که به فروپاشی امپراطوری عثمانی، ظهور رژیم صهیونیستی، تولد کشورهای ترکیه، سوریه، اردن، عراق و لبنان و در دهه 1970 به تولد کشورهای شیخ نشین خلیج فارس یعنی عمان، امارات، قطر و بحرین منجر شد.

با تحلیل تاریخی می توان مشابهت های زیادی میان حوادث سا ل های اخیر در خاورمیانه و نیمه دوم قرن 19 پیدا کرد. به خصوص رویدادهای منطقه پس از ۷ اکتبر، حوادث زنجیرواری را نشان می دهد که گویی از سوی یک قدرت مداخله گر خارجی طراحی و توسط نیروها و کشورهای نیابتی اش دنبال می شود. اتفاقأ راهبرد بریتانیای قرن ۱۹ نیز استفاده از نیروهای نیابتی بود، چنانچه فرامکین یادآوری می کند؛ بریتانیای قرن ۱۹ برخلاف سایر قدرت های استعماری نظیر روسیه و فرانسه؛ راهبرد عدم مداخله مستقیم و استفاده از همپیمانان منطقه ای را برای پیشبرد سیاست های استعاری لندن دنبال می کرد.

اکنون بازی بزرگ امریکا در قرن بیست و یک دارای شباهت هایی با بازی بزرگ بریتانیا در قرن ۱۹ است:

1) نظم حاکم در نظام بین الملل در نیمه دوم قرن ۱۹ متزلزل شده بود و با ورود آلمان به باشگاه بزرگِ قدرت های بزرگ، گذار از نظم کهن به نظم جدید آغاز شد. چنانچه اکنون در آغاز قرن ۲۱ نیز گذار از نظم قدیم به نظم جدید آغاز شده است.

2) امریکای قرن ۲۱ نیز مانند بریتانیای قرن ۱۹ خواستار شکل دادن به نظم جدید در قالب بازی بزرگ است.

3) الگویِ مداخله و مهندسی هر دو کشور؛ موازنه از دور (offshore-balancing) و حتی المقدور عدم مداخله مستقیم است.

4) سیاست های خاورمیانه ای بریتانیای آن روز با هدف حفظ هندوستان و سیاست های خاورمیانه ای امروز امریکا با ملاحظه حفظ ، بقاء و تقویت اسرائیل به عنوان مهمترین متحد امریکا تنظیم می شود.

5) کنترل و مهار روسیه و چینِ تازه وارد به قدرت های جهانی در قرن ۲۱ برای امریکا، شبیه به کنترل و مهار روسیه و آلمانِ تازه وارد در قرن ۱۹ برای بریتانیا حائز اهمیت حیاتی است.

6) حمایت امریکا و اروپا از اوکراین در جنگ با روسیه، منطقِ تحلیلی مشابه ای با حمایت انگلیس و فرانسه از عثمانی در جنگ کریمه را دارد.

7) عثمانی پس از جنگ کریمه، شکننده و ضعیف شد، چنانچه سوریه نیز پس از جنگ سوریه به آوردگاه قدرت های جهانی و منطقه ای تبدیل شده و به شدت ضعیف و در مسیر دولت فرومانده (failed State ) قرار گرفته است.

8) بریتانیا متغیری «شتاب دهنده» در فروپاشی عثمانی محسوب می شد و پس از فروپاشی عثمانی، نقشه جدیدی برای خاورمیانه ترسیم کرد. چنانچه اکنون نیز در بیانات مقامات امریکایی و صهیونیستی شاهد هستیم، نقشه راه امریکا و اسرائیل در منطقه نیز ترسیم «خاورمیانه جدید» است.

9) در خاورمیانه قرن 19 برخی از رهبران محلی مانند شریف حسین عملأ به مهره ای برای انگلستان تبدیل شدند چنانچه امروز نیز برخی از رهبران کشورهای عربی از جمله عبدالله پادشاه اردن که (حامل ژن جدش شریف حسین است) عالمأ و عامدأ، مجری سیاست های امریکا در منطقه است.

10) بازی بزرگ بریتانیان در قرن ۱۹ به کاشت باد و درو طوفان از سال ۱۹۴۸ تاکنون منجر شده است؛ چنانچه بازی بزرگ امریکا در منطقه ( در صورت به نتیجه رسیدن) منشأ تعارضات گوناگون در آینده خواهد شد.

A Peace to End All Peace: The Fall of the Ottoman Empire and the Creation of the Modern Middle East (also subtitled Creating the Modern Middle East, 1914–1922)
By David Fromkin

سید محمد حسینی

نویسنده خبر

سفیر اسبق ایران در عربستان و کارشناس ارشد مطالعات منطقه 

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: خاورمیانه عملیات ۷ اکتبر ۷ اکتبر روسیه بریتانیا اسرائیل سید محمد حسینی ایران و اسرائیل انگلیس انگلیس و اسرائیل خاورمیانه جدید نیمه قرن قرن ۱۹ قرن ۲۱ عثمانی


( ۳۳۷ )

نظر شما :

محمد ۱۶ آذر ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۸
چرا این بازی ها در جاهای دیگر دنیا انجام نمی شود . در قرن هجده و نوزده مردم ایران بی سواد و فقیر و ناآگاه بودند ، امروز چه بهانه ای برای بازی خوردن داریم ؟ مگر می شود که نوادگان آنگلوساکسون همان استعمار گران غربی دوباره بتوانند بر ما مسلط شوند و ما نوادگان نسل طاعون زده و وبا گرفته رعیت های قاجارنشین کماکان دست بسته باشیم ؟ آنها بازی بزرگ به راه انداخته اند ما هم باید پا به پای آنها بازی کنیم . با سه قدرت جهانی چین ، روسیه و امریکا علیه سه قدرت منطقه ای ترکیه ، عربستان و اسرائیل هم پیمان و هم داستان شوید. به جبر جغرافیا این سه کشور منطقه تا ابد دشمن ایران خواهند بود ، حتی اگر اسم دولت ها و سلسله هایشان عوض شود. سعی کنید اینبار بازی نخورید ، زیرا یکی از مراحل بازی این است که سالانه ده هاهزار شهروند متمکن و با سواد ایرانی را به بهانه های مختلف جذب کشورهای خود می کنند . یا اینکه ما را درگیر جنگ های بی حاصل می کنند تا نتوانیم کدیور جاده ابریشم یا بندر چابهار را به راه بیاندازیم . یک بازی دیگر این است که به جای لایحه صنعت و فناوری ، لایحه دیگری این روزها در صحن مجلس بررسی شود . اینها همه می توانند صفحاتی از دستورالعمل بازی بزرگ باشد. اما کافی است که مسئولان ما به مردم ثابت کنند که دلشان برای ایران و ایرانی میسوزد و اولیت آنها فقط ایران است و بس ، باور کنید که معجزه وحت ملی (وحدت واقعی بین همه اقشار ایرانی نه همدستی با نامحرمان شرق و غرب) معجزه ای به پا خواهد کرد که داستان ژاپن و کره جنوبی و چین در مقابلش کوچک جلوه کند اما این منوط به تصمیم بزرگی است که مسئولان ما باید بگیرند
پارسیک ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۰۱:۴۳
یک چیز بسیار مهم در نظر گرفته نشد و آن این بود که در در سده بیستم به ویژه آغاز سده بیستم بیش از ۹۹.۹٪ از مردم آلمان و بریتانیا ، آلمانی و بومی بودند و آلمان در ۱۹۰۰ که آغاز بیستمین سده میلادی بود با تبدیل شدن به بزرگ توان صنعتی و علمی اروپا از بریتانیای کبیر پیشی گرفت و بریتانیا بدون احتساب مستعمرات در اروپا دوم و در جهان پس از ایالات متحده و آلمان به سومین قدرت تبدیل شد هرچند نیروی دریایی برتر رو داشت اما دانشگاه های برتر علمی و کارخانه های آلمانی رتبه اول اروپا و جهان رو به دست آورده بودند .... ولی الان آمریکا با بحران جمعیت سفیدپوستان ناشی از سقوط اخلاقی جهان مسیحی پس از جنگ جهانی دوم و همچنین مهاجرت افسار گسیخته ملل نامتمدن و جهان سومی روبروست که نمیتواند آن را کنترل کند ... پس بازی بزرگ راستین در نیمه دوم سده بیست و یکم میلادی یعنی از ۲۰۵۰ آغاز می شود... زمانی که ابرقدرت نو جهان یعنی «چین بزرگ» از سرزمین های خاوری بر می خیزد تا جهان را کنترل کند با علم بسیار و فناوری های برتر همانند رویایی که آلمانی ها داشتند با این تفاوت که چینی ها منابع بسیار بیشتری برای جنگیدن دارند منابعی که آلمان با تعداد بنادر کم منابع معدنی و آلی کم نداشت ! اما چین هم منابع معدنی دارد هم آلی(به ویژه ذغال سنگ)
جهانشاه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۰۷:۲۸
سیاست های خاورمیانه ای بریتانیای آن روز با هدف حفظ هندوستان و سیاست های خاورمیانه ای امروز امریکا با ملاحظه حفظ ، بقاء و تقویت ایران به عنوان مهمترین متحد امریکا تنظیم می شود.
رضا ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۰:۴۴
برخلاف تصور غالب تحلیلگران، در بازی بزرگ شطرنج خاورمیانه امکان بازگشت به عقب برای هیچ بازیگری وجود ندارد، لذا طرحهای پیشنهادی می بایست منطبق بر وضعیت فعلی بازی و جایگاه بازیگران بین المللی و منطقه ای آن در شرایط حاضر باشد.
ایران ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۳۷
همه زیر سرمغول زادگان ترک عثمانی شت
مهدی ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۲۳:۴۴
بله احتمالا قصد تجزیه کامل ایران رو دارن کاری که براش قسم خوردن با همکاری کشورهای عرب منطقه آذربایجان و ترکیه و خائنانی مثل مقتدا صدر در عراق که پایه های مقاومت سست می کنن
نادر ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۲۳:۴۵
امیدوارم با توجه به شرایط خاص منطقه...مسئولین وطن پرست و عاشق ایران..با دست خودشان مردم کشور را متفرق نکنند...و با قانون های دشمن شاد کننده..دشمن برای خودشان نتراشیده...باید بزرگ بشوید..و البته عاقل
عباس ۱۸ آذر ۱۴۰۳ | ۱۰:۱۷
آمریکا شیطان بزرگ است
ایرانی ۱۸ آذر ۱۴۰۳ | ۲۰:۱۵
سوریه بدلیل نداشتن اتحاد به چندتکه تبدیل میشود.دعواها برسرلحاف ملا نصرالدین است (یعنی ایران)قابل توجه غربگدایان. اگرهوشیارنباشیم ایران چندتکه خواهد شد؟؟ خداوند لعنت کندشیطان و دارو دسته اش را ونابودبشوند غرب گدایان بی غیرت کاسه لیس های دشمن.چنین خوابی رابرای ایران دیده اندپس بایدمتحد و هوشیار باشیم به امید موفقیت وسربلندی ملت شریف و غیور مردان ایران اسلامی مقتدر ان شاء الله.اللم عجل لولیک فرج